به گزارش مشرق به نقل از فارس، بيژن كوشكي از جمله بازيكنان استقلال در فصل گذشته بود كه نيمكتنشينيهاي او تداوم زيادي پيدا كرد و با وجودي كه اوايل فصل مورد اعتماد پرويز مظلومي بود به يك باره تبديل به يك بازيكن نيمكتنشين شد.
كوشكي در فصل گذشته حتي تا مرز اخراج از تيم هم پيش رفت و چند جلسهاي حق شركت در تمرينات را نداشت. او براي فصل جديد با استقلال قراردادي ندارد.
فصل گذشته از حضور در استقلال چه تجربهاي كسب كردي؟
اينكه بخواهيم بگوييم با بازي كردن يا عدم بازي كردن تجربه خوب يا بد بدست ميآوريم منطقي نيست. با استقلال قرارداد داشتم و بازيكن اين تيم بودم و به ميدان رفتن يا نرفتنم دست مربي بود.
اين تصميم را به حق ديدي يا ناحق؟
نميتوانم در اين رابطه چيزي بگويم. اين يك بحث فني است. شايد يك مربي نخواهد به يك بازيكن اعتماد كند.
خيليها معتقد بودند حق بيژن كوشكي در فصلي كه گذشت، خورده شد.
اين را ديگران بايد نظر بدهند. من عقيدهام اين است وقتي به يك بازيكن اطمينان ميشود آن بازيكن هفته به هفته به كيفيتش اضافه ميشود و ميتواند خودش را نشان دهد و نقاط ضعفش را برطرف كند. در زمان مربيگري امير قلعهنويي، ناصر حجازي و فيروز كريمي مورد اعتماد قرار گرفتم و كيفيت خوبي هم نشان ميدادم. امسال هم اگر مورد اعتماد قرار ميگرفتم ميتوانستم همان كيفيت را نشان دهم. بازيكني كه در شرايط بازي باشد ميتواند پيشرفت كند. تمرين كردن خالي هيچ فايدهاي براي بازيكن ندارد و نميتواند كيفيتش را تغيير دهد. اين را من نميگويم، حرف بازيكنان بزرگ است.
خودت فكر ميكني چرا در تركيب استقلال جايي نداشتي.
من در اوايل فصل خيلي تلاش كردم كه در تركيب باشم و موفق هم بودم. هفتههاي اول كيفيت خوبي داشتم اما در ادامه راه ناگهان نيمكت نشين شدم. هميشه ميخواستم از مظلومي بپرسم چطور تا هفته چهارم كه من در تركيب بودم شرايط براي استقلال خوب پيش ميرفت و نميباختيم اما بدون دليل از تركيب بيرون گذاشته شدم. در اين مدت به سؤالهاي هزار نفر بايد جواب ميدادم كه چرا در تركيب استقلال جايي ندارم. خيلي دوست داشتم كه مظلومي يك بار صادقانه بگويد به اين دليل فني يا هر چيز ديگري از من استفاده نميكند. من در ادامه راه نميتوانستم به او اجبار كنم كه در تركيب باشم.
چرا هيچ وقت مثل برخي بازيكنان به نيمكت نشينيات اعتراض نكردي؟
در فوتبال ياد گرفتهام به قانون احترام بگذارم. وقتي بازيكن باشگاه هستي بايد به قواعد آن احترام بگذاري. فوتبال يك ورزش گروهي است و وقتي همه براي يك هدف تلاش ميكنند ديگر "حق من " جايي ندارد. اين خيلي بد است كه كسي از حق خودش حرف بزند. اگر قرار بود در اين همه سال تفكري غير از اين داشته باشم اكنون بايد شرايط خيلي بهتري را تجربه ميكردم. هركس بايد خودش تلاش كند. شايد آنهايي كه در پست من بودند شرايط بهتري نسبت به من داشتند ولي هميشه اين را تأكيد كردم كه اگر اين فصل به من اعتماد ميشد ميتوانستم كيفيت بهتري ارائه بدهم.
از مظلومي ناراحت هستي؟
او مربي تيم است. معمولا ميگويند فوتبال سليقه مربي است اما واقعيت اين است كه اين تاكتيك يك تيم است كه مشخص ميكند از چه مهرههايي بايد استفاده شود ولي در فوتبال ايران سليقه مربي تعيين كننده تركيب تيم است. در تمام سالهايي كه مشغول فوتبال هستم با هيچ كس به مشكل برنخوردم. بازي نكردنم دليل نميشود كسي را زير سؤال ببرم. معمولا گفته ميشود بازيكنان قديمي استقلال و پرسپوليس باتعصبتر از بازيكنان فعلي هستند. من يك سؤالي دارم. وقتي كسي از من كه 4 سال در استقلال حضور داشتم و دو قهرماني با اين تيم كسب كردهام احوالي نميپرسد چه توقعي دارند؟ زمان قديم چه زماني با بازيكنان چينن برخوردهايي ميشد؟ متأسفانه زمانهاي شده كه خيليها به بازيكنان فعلي راه درست را نشان نميدهند.
از حضور چهارسالهات در استقلال خاطرهاي خوب داري يا بد؟
تمام تلاشم را براي استقلال كردم. من در پاس و ابومسلم به بلوغ فوتبالي رسيدم و براي استقلال تمام توانم را گذاشتم. شايد خيليها از حضور در استقلال به دنبال منفعت خود بودند و خيلي از موقعيت خود سوءاستفاده كردند اما من هدف ديگري داشتم. هنوز كه هنوز است از باشگاه طلب دارم كه 105 ميليون آن مربوط به سال گذشته است. بايد در مورد طلبم با فتح الله زاده صحبت كنم. زماني كه به استقلال آمدم باتوجه به اينكه نماينده استان لرستان در اين تيم بودم، مسئوليتم سنگينتر شده بود. چون ميدانستم همشهريهايم اخبار اين تيم را با دقت بيشتري دنبال ميكنند. به هر حال اتفاقاتي كه برايم رخ داده جزئي از فوتبال است.
از اينكه اين فصل در استقلال نيستي ناراحتي؟
دوست ندارم زياد تيم عوض كنم. به جرأت ميگويم اگر پاس در تهران ميماند در همان تيم ميماندم. استقلال را هم دوست دارم و دوست داشتم در اين تيم بمانم اما نميتوانم به باشگاه اجبار كنم. وقتي مربي نميتواند از من استفاده كند بهتر است كه نمانم.
به نظر فصل سختي در استقلال گذراندي و شرايط روحي بدي را تجربه كردي.
ناراحتي من بيشتر از اين بود كه هيچكس به بازي نكردن من نميپرداخت. من هم بازيكن استقلال بودم اما آنطور كه بايد، ديده نشدم. اين براي من خيلي مهم بود. بيژن كوشكي دو قهرماني با استقلال كسب كرد اما تعداد پرداختن به بازيكني مثل من خيلي كمتر از بازيكنهايي بود كه شايد در سال يكي دو بار به آنها بازي ميرسيد. البته من خردهاي به مطبوعات نميگيرم. آنها دنبال كار خود هستند. همه ناراحتيام از اين بود كه تا بحث حاشيهاي پيش ميآمد هزار بار موبايلم زنگ مي خورد و همه سراغم ميآمدند اما كسي زنگ نزد از من بپرسد چرا بازي نميكنم. اول فصل يك مصاحبهاي انجام دادم كه فكر ميكنم به آقايان در باشگاه برخورد در صورتي كه من بحث كلي فوتبال را مطرح كرده بودم نه باشگاه استقلال.
در فصلي كه گذشت در يكي از جلسات تمريني با منصور پورحيدري بحث كردي و همان منجر به اخراج موقت تو از تيم شد. جريان چه بود؟
نميخواهم در مورد گذشته صحبت كنم. من براي رسيدن به تركيب تمام تلاش فنيام را انجام دادم اما تلاش فني كافي نبود. اين نظر شخصي من است. اصلا نميخواهم بگويم حقم بوده يا نبوده آنهايي كه وجدانشان بيدار است ميدانند قضيه چه بود. درست نيست آدم در مورد خودش اظهارنظر كند. من مطمئن هستم اگر كسي به كسي بياحترامي كند يا حقش را بخورد در همين دنيا جوابش را ميگيرد. هميشه برايم جالب بود كه مثلا به مدل موي فلان بازيكن در روزنامهها پرداخته ميشد اما كسي نميگفت چرا بازيكني مثل بيژن كوشكي مورد اعتماد پرويز مظلومي قرار نميگيرد. به خاطر اين است كه اصل فوتبال ما مسائل ديگري است.
پرويز مظلومي معتقد بود كه بازيكنان نيمكت نشين بايد خودشان را به او ثابت كنند.
من يك سؤال از مظلومي دارم. او به اين سؤال پاسخ دهد كه چطور اول فصل بيژن كوشكي مورد اعتماد بود ولي از هفته چهارم به بعد بياعتماد شد. من بايد كجا خودم را به او ثابت ميكردم؟ من هم ميتوانم خيلي صحبتها كنم و بگويم فلان مربي و فلان بازيكن چطور سر از تيم درميآورند. اگر بخواهم حرفهايم را بزنم خيلي ها اذيت ميشوند. آدم خوب است انتقادپذير باشد نه اينكه با تعريف و تمجيد لبخند به لب بياورد و با يك انتقاد اخم كند. برويد از فتح الله زاده در مورد من بپرسيد. اگر از من چيز بدي گفت حرفم را پس ميگيرم. هيچ وقت به خودم اجازه نميدهم عليه بازيكن ديگري موضع بگيرم. شايد خيلي مواقع كه بازي ميكردم بازيكنان توانمند ديگري روي نيمكت مينشستند. پس هيچ وقت اين حق را به خودم ندادم هنگام نيمكت نشيني كسي را زير سؤال ببرم. اوايل فصل جواب اعتماد مظلومي را دادم ولي كاش او صادقانه ميگفت چرا من را بازي نداده است. اكنون هم نگاهم رو به آينده است.