به گزارش مشرق، «این برای ما کافی نیست. ما میتوانیم بهتر باشیم و بیشتر تلاش کنیم. شما وقتی خسته هستید که خودتان فکر میکنید خسته هستید و هیچکس نمیتواند به شما بگوید که خسته هستید. ما تلاش میکنیم و کسی نباید برای ما تصمیم بگیرد.»
این حرفها را یورگن کلوپ عصر یکشنیه 8 نوامبر به زبان آورد. چند دقیقه پس از آنکه نخستین شکست با لیورپول در انفیلد را تجربه کرد. چند دقیقه پس از آنکه روی اسکوربورد انفیلد ثبت شد: لیورپول 1-کریستال پالاس 2. کمتر از 72 ساعت پیش از این بازی(پنجشنبه شب 5 نوامبر)، لیورپول در روسیه، روبین کازان را در لیگ اروپا با یک گل شکست داده بود. چند ساعت پس از شکست لیورپول مقابل پالاس، در استودیو برنامه «Match of the day» مجری برنامه رو میکند به جرمن جینس و مارتین کیون دو کارشناس برنامه و میگوید: «میدانستید؟ تحقیقاتی روی 27 هزار بازی انجام شده و نتیجه این است که اگر فقط دو روز میان دو بازی استراحت باشد، احتمال افت فاحش نتیجه در بازی دوم بسیار زیاد است. اما دیدید که کلوپ اصرار دارد به بازیکناناش بقبولاند وقتی مردم میگویند شما خسته هستید، شما نباید باور کنید.»
پاسخ مارتین کیون جالب است: «کلوپ دارد بازیکناناش را شستشوی مغزی میدهد و اتفاقا موفق هم بوده، چون امروز لیورپول 22 شوت به دروازه پالاس زد، با اینکه سه شب پیش در روسیه بازی کرده بودند. اما خب همیشه که ...» مجری حرف کیون را قطع میکند و رو میکند به جرمین جینس: «تو الان خستهیی جینس؟» پاسخ جینس: «آره، الان که دارم به حرفهای تو گوش میدهم، احساس خستگی میکنم.» جینس و کیون و مجری برنامه خندهشان میگیرد.
2-باخت منچستریونایتد در زمین ولفسبورگ و پیروزی به یاد ماندنی آرسنال در یونان، فقط به مفهوم حذف یونایتد از لیگ قهرمانان و صعود ارسنال به دور دوم این بازیها نبود. اگر نتیجه تحقیق روی 27 هزار بازی را جدی بگیریم که نمیتوانیم جدی نگیریماش، حالا شانس منچستریونایتد برای نمایش و نتیجهگیری باثبات در لیگ برتر هم کم شده است؛ همانقدر که فرصت ارسنال برای نمایش و نتیجهگیری باثبات در لیگ برتر افزایش یافته است. دلیل: یونایتد باید پنجشنبه شبها در لیگ اروپا بازی کند و یکشنبهها در لیگ برتر به میدان برود. آرسنال و سیتی و چلسی اما هر بار بازیهای اروپایی در کار باشد، فرصت آمادهسازی و ریکاوری بیشتری در مقایسه با یونایتد و تاتنهام و لیورپول دارند. سهشنبه گذشته وقتی سوت پایان بازی ولفسبورگ-منچستریونایتد به صدا درآمد، فنخال یک شکست دوگانه را تجربه کرد: در لیگ قهرمانان اروپا و در لیگ برتر انگلیس.
3-دو سال پیش در همین روزها، تعدادی از هواداران منچستریونایتد خود را آماده میکردند که که آن بنرِ بزرگ نصب شده در اولدترافورد را پایین بکشند؛ بنری که در ستایشِ انتخابِ دیوید مویس بود: «مرد برگزیده». اشاره داشت به اینکه انتخاب اول و اخرِ الکس فرگوسن، روی نیمکت منچستریونایتد نشسته است. وقتی مدیران منیونایتد از نیروهای پلیس برای حفاظت از این بنر کمک گرفتند، هواداران یونایتد راه دیگری را انتخاب کردند. یک هواپیمای کوچک اجاره کردند تا در جریان یکی از بازیهای یونایتد، بالای اولدترافورد حرکت کند و بنرِ «آقای اشتباهی، بیرون...» را بر فراز ورزشگاه بچرخاند. که مویس خودش بفهمد جایی در یونایتد نخواهد داشت. که نداشت؛ حکم اخراجاش را که گرفت، ریو فردیناند مصاحبه کرد و گفت: «ما نیاز به مربیای داریم که به ایدههای خودش اطمینان داشته باشد.
بازیکنان تیم ما بارها قهرمان شدهاند و وقتی یک مربی امروز بهشان بگوید فقط میخواهم با پاسهای کوتاه بازی کنید و روز دیگر بگوید که توپها فقط بلند ارسال شود به زمین حریف، همه اطمینانشان را به سرمربی تیم از دست میدهند. چون او به خودش اطمینان ندارد.» حالا در دسامبر 2015 هستیم. جشن باشگاه منچستریونایتد برای رسیدن به سالِ نو لغو شده است. چیزی که در اولدترافورد بیسابقه بود، یک عرف آشنا شده: در نیمه دوم، هواداران یونایتد آنقدر از نمایش فنی تیم کلافه میشوند که تیم را هو میکنند. حتی گاهی وقتی تابلوی تعویض بالا میرود، تصمیم فنی و تعویض فنخال را هم هو میکنند.
4- اگر تردید و کمبود اعتماد به نفس، چشم دیوید مویس را به بنرِ «اقای اشتباهی، بیرون...» روشن کرد؛ یونایتد از 16 ماه پیش سرمربیای دارد که به خودش ایمان صد در صدی دارد. فنخال: «بخشی از شخصیت من را الیاژ فولاد تشکیل داده است.» فصل گذشته از 10 بازی اول، فقط 13 امتیاز گرفت و وقتی چند پیروزی پیاپی از راه رسید، روبروی خبرنگاران نشست و گفت: «با فرگوسن ملاقات کردم. سرالکس از نتایج اخیرِ تیم راضی بود اما به او گفتم که خودم راضی نیستم. چون من هم پیروزی را میخواهم و هم سرگرم کردن تماشاگران را.» فکت و امار اما چه میگوید: یونایتد در 15 بازی لیگ برتر، فقط 20 گل زده و هیچکس چنین اماری را به یاد نمیاورد.
از زمان ورود فنخال به اولدترافورد، مدیران یونایتد 250 میلیون یورو برای خرید بازیکن هزینه کردهاند، اما در جریان بازی با ولفسبورگ، حتی یک مهاجم تخصصی روی نیمکت یونایتد حضور نداشت. یونایتد فقط یک مهاجماش مصدوم بود؛ وین رونی. فنخال چگونه تیماش را بسته که وقتی رونی مصدوم میشود، حتی یک مهاجم روی نیمکت ندارد؟ فرگوسن در دو فصل پایانی حضورش در اولدترافورد، یک ترکیب 4 نفره برای خط حمله داشت: رونی، ولبک، فنپرسی و چیچاریتو. فنخال سه تا از این مهاجمان را از تیم بیرون کرده و فقط رونی را نگه داشته است.
مارسیال و فلینی گزینههای دوم و سوم فنخال برای خط حمله هستند. مقابل ولفسبورگ اما نیک پاول را به زمین فرستاد تا تیم را از شکست نجات دهد؛ بازیکنی که 16 ماه بود، در ترکیب تیم اول یونایتد بازی نکرده بود. از همین رو پل اسکولز با ارامش میگوید: «حذف یونایتد که تعجبی نداشت. این یک تیم متوسط است، با نتایج متوسط.»
5-الیاژ فولاد در شخصیت فنخال بارها به کمک یونایتد هم آمده است. او فصل پیش در تقابل با تیمهای بزرگ در لیگ برتر نتایج نسبتا خوبی گرفته بود، دقیقا عکس دیوید مویس که از میان بزرگان، فقط ارسنال را شکست داده بود. فنخال یک مربی ایگوئیست است. او یک منِ بزرگ دارد که ستارهها به ندرت میتوانند مقابل اقتدارش شورش کنند. مربیان بزرگ گاهی روی اشتباهاتشان هم پافشاری میکنند. اگر این کار را نکنند، نمیتوانند بازیکنان بزرگ را فرمانبردار نگه دارند. به یاد بیاوریم که فردیناند چه نقدی به تردیدهای مویس داشته است.
فنخالِ ایگوئیست اما خودویرانگر هم هست. او قبلا هم نشان داده که منِ بزرگاش گاهی خودویرانگر میشود. باشگاه منچستریونایتد 250 میلیون هزینه کرده و یک مهاجم روی نیمکت ندارد. روشن نیست پولها چه جوری هزینه شده که تیم اینقدر نامتعادل است. نسبت میان پولی که باشگاه هزینه کرده با بازیکنان تشکیل دهندهی تیم آنقدر عجیب است، که انگار چند صد میلیون یورو از حساب باشگاه دزدیده شده، یا یک نفر مجسمه آلکس فرگوسن را از مقابل اولدترافورد برداشته باشد، برده باشد به خانهاش. فنخال یک مربی بزرگ است.
کارنامهاش این را می گوید. مربی ایگوئیستِ یونایتد اما در پروژهی کنونیاش موفق نبوده است. تیمِ او بیشتر هندبال بازی میکند، تا فوتبال. یک سال پس از آنکه فنخال به فرگوسن گفت نتیجه راضیام نمیکند و میخواهم همه سرگرم شوند، تیماش همچنان در عرض زمین توپ را میچرخاند و از سوی هواداران هو میشود؛ کاری که پیش از فنخال به ندرت در اولدترافورد انجام شده بود.
6-«یک شب نشسته بودیم جلوی تلویزیون. از کتی چیزی پرسیدم و دیدم جواب نمیدهد و خیره شده به سقف. همان شب فهمیدم که باید از سرمربیگری منیونایتد کنار بکشم و کنار همسرم باشد. کتی خواهرش را از دست داده و من باید در این روزهای سخت، کنار همسرم باشم.» فرگوسن میخواهد مراقب سلامتی همسرش باشد، اما یونایتدِ فنخال، سلامتیِ خود فرگوسن را هم در خطر قرار میدهد. هنوز سه سال از سخنرانی فرگوسن پس از بازی آخرش روی نیمکت یونایتد نگذشته است.
میکروفون به دست، به تماشاگران توی اولدترافورد گفت: «فقط باید به مربیتان ایمان داشته باشید. همین.» اما به همین سادگی هم نیست. فنخال به تازگی گفته: «من وقتی کنار میروم که احساس کنم شیمی رابطهام با بازیکنان تیم خراب شده است. هنوز میان من و بازیکنان همه چیز خوب پیش میرود اما اگر احساس کنم شیمی رابطهمان خراب شده، خودم استعفا میکنم.»
این چند جمله از یک مربیِ بزرگ و با اعتماد به نفس برمیآید. فنخال یک مربی ایگوئیست است که در شخصیت خودش الیاژ فولاد را احساس میکند و البته این فولاد سرسخت گاهی خودویرانگرانه عمل میکند و سلامتی اسطورهی یونایتد را در خطر قرار میدهد. این روزها همسر فرگوسن، باید مراقب شوهرش باشد؛ مردی که این روزها شاید گاهی به سقف خیره میشود و به میراثی که برای یونایتد گذاشته بود، فکر میکند؛ به ولبک، کاگاوا، نانی، کلورلی، کریک(که از نظر فرگوسن بهترین بازیکن انگلیس است و در تیم فنخال نیمکتنشین شده)، رافائل، چیچاریتو، مایک فلن. شاید فرگوسن وقتی دارد به ایندهی یونایتد فکر میکند و نام گیگز و نویل و اسکولز از ذهناش میگذرد؛ همسرش کتی با یک فنجان چای از راه برسد و فرگوسن نگرانیها را موقتا فراموش کند. مگر خودش روزهای سخت نداشته در فوتبال؟ داشته.
منبع: روزنامه هفت صبح
این حرفها را یورگن کلوپ عصر یکشنیه 8 نوامبر به زبان آورد. چند دقیقه پس از آنکه نخستین شکست با لیورپول در انفیلد را تجربه کرد. چند دقیقه پس از آنکه روی اسکوربورد انفیلد ثبت شد: لیورپول 1-کریستال پالاس 2. کمتر از 72 ساعت پیش از این بازی(پنجشنبه شب 5 نوامبر)، لیورپول در روسیه، روبین کازان را در لیگ اروپا با یک گل شکست داده بود. چند ساعت پس از شکست لیورپول مقابل پالاس، در استودیو برنامه «Match of the day» مجری برنامه رو میکند به جرمن جینس و مارتین کیون دو کارشناس برنامه و میگوید: «میدانستید؟ تحقیقاتی روی 27 هزار بازی انجام شده و نتیجه این است که اگر فقط دو روز میان دو بازی استراحت باشد، احتمال افت فاحش نتیجه در بازی دوم بسیار زیاد است. اما دیدید که کلوپ اصرار دارد به بازیکناناش بقبولاند وقتی مردم میگویند شما خسته هستید، شما نباید باور کنید.»
2-باخت منچستریونایتد در زمین ولفسبورگ و پیروزی به یاد ماندنی آرسنال در یونان، فقط به مفهوم حذف یونایتد از لیگ قهرمانان و صعود ارسنال به دور دوم این بازیها نبود. اگر نتیجه تحقیق روی 27 هزار بازی را جدی بگیریم که نمیتوانیم جدی نگیریماش، حالا شانس منچستریونایتد برای نمایش و نتیجهگیری باثبات در لیگ برتر هم کم شده است؛ همانقدر که فرصت ارسنال برای نمایش و نتیجهگیری باثبات در لیگ برتر افزایش یافته است. دلیل: یونایتد باید پنجشنبه شبها در لیگ اروپا بازی کند و یکشنبهها در لیگ برتر به میدان برود. آرسنال و سیتی و چلسی اما هر بار بازیهای اروپایی در کار باشد، فرصت آمادهسازی و ریکاوری بیشتری در مقایسه با یونایتد و تاتنهام و لیورپول دارند. سهشنبه گذشته وقتی سوت پایان بازی ولفسبورگ-منچستریونایتد به صدا درآمد، فنخال یک شکست دوگانه را تجربه کرد: در لیگ قهرمانان اروپا و در لیگ برتر انگلیس.
بازیکنان تیم ما بارها قهرمان شدهاند و وقتی یک مربی امروز بهشان بگوید فقط میخواهم با پاسهای کوتاه بازی کنید و روز دیگر بگوید که توپها فقط بلند ارسال شود به زمین حریف، همه اطمینانشان را به سرمربی تیم از دست میدهند. چون او به خودش اطمینان ندارد.» حالا در دسامبر 2015 هستیم. جشن باشگاه منچستریونایتد برای رسیدن به سالِ نو لغو شده است. چیزی که در اولدترافورد بیسابقه بود، یک عرف آشنا شده: در نیمه دوم، هواداران یونایتد آنقدر از نمایش فنی تیم کلافه میشوند که تیم را هو میکنند. حتی گاهی وقتی تابلوی تعویض بالا میرود، تصمیم فنی و تعویض فنخال را هم هو میکنند.
از زمان ورود فنخال به اولدترافورد، مدیران یونایتد 250 میلیون یورو برای خرید بازیکن هزینه کردهاند، اما در جریان بازی با ولفسبورگ، حتی یک مهاجم تخصصی روی نیمکت یونایتد حضور نداشت. یونایتد فقط یک مهاجماش مصدوم بود؛ وین رونی. فنخال چگونه تیماش را بسته که وقتی رونی مصدوم میشود، حتی یک مهاجم روی نیمکت ندارد؟ فرگوسن در دو فصل پایانی حضورش در اولدترافورد، یک ترکیب 4 نفره برای خط حمله داشت: رونی، ولبک، فنپرسی و چیچاریتو. فنخال سه تا از این مهاجمان را از تیم بیرون کرده و فقط رونی را نگه داشته است.
مارسیال و فلینی گزینههای دوم و سوم فنخال برای خط حمله هستند. مقابل ولفسبورگ اما نیک پاول را به زمین فرستاد تا تیم را از شکست نجات دهد؛ بازیکنی که 16 ماه بود، در ترکیب تیم اول یونایتد بازی نکرده بود. از همین رو پل اسکولز با ارامش میگوید: «حذف یونایتد که تعجبی نداشت. این یک تیم متوسط است، با نتایج متوسط.»
5-الیاژ فولاد در شخصیت فنخال بارها به کمک یونایتد هم آمده است. او فصل پیش در تقابل با تیمهای بزرگ در لیگ برتر نتایج نسبتا خوبی گرفته بود، دقیقا عکس دیوید مویس که از میان بزرگان، فقط ارسنال را شکست داده بود. فنخال یک مربی ایگوئیست است. او یک منِ بزرگ دارد که ستارهها به ندرت میتوانند مقابل اقتدارش شورش کنند. مربیان بزرگ گاهی روی اشتباهاتشان هم پافشاری میکنند. اگر این کار را نکنند، نمیتوانند بازیکنان بزرگ را فرمانبردار نگه دارند. به یاد بیاوریم که فردیناند چه نقدی به تردیدهای مویس داشته است.
فنخالِ ایگوئیست اما خودویرانگر هم هست. او قبلا هم نشان داده که منِ بزرگاش گاهی خودویرانگر میشود. باشگاه منچستریونایتد 250 میلیون هزینه کرده و یک مهاجم روی نیمکت ندارد. روشن نیست پولها چه جوری هزینه شده که تیم اینقدر نامتعادل است. نسبت میان پولی که باشگاه هزینه کرده با بازیکنان تشکیل دهندهی تیم آنقدر عجیب است، که انگار چند صد میلیون یورو از حساب باشگاه دزدیده شده، یا یک نفر مجسمه آلکس فرگوسن را از مقابل اولدترافورد برداشته باشد، برده باشد به خانهاش. فنخال یک مربی بزرگ است.
کارنامهاش این را می گوید. مربی ایگوئیستِ یونایتد اما در پروژهی کنونیاش موفق نبوده است. تیمِ او بیشتر هندبال بازی میکند، تا فوتبال. یک سال پس از آنکه فنخال به فرگوسن گفت نتیجه راضیام نمیکند و میخواهم همه سرگرم شوند، تیماش همچنان در عرض زمین توپ را میچرخاند و از سوی هواداران هو میشود؛ کاری که پیش از فنخال به ندرت در اولدترافورد انجام شده بود.
میکروفون به دست، به تماشاگران توی اولدترافورد گفت: «فقط باید به مربیتان ایمان داشته باشید. همین.» اما به همین سادگی هم نیست. فنخال به تازگی گفته: «من وقتی کنار میروم که احساس کنم شیمی رابطهام با بازیکنان تیم خراب شده است. هنوز میان من و بازیکنان همه چیز خوب پیش میرود اما اگر احساس کنم شیمی رابطهمان خراب شده، خودم استعفا میکنم.»
این چند جمله از یک مربیِ بزرگ و با اعتماد به نفس برمیآید. فنخال یک مربی ایگوئیست است که در شخصیت خودش الیاژ فولاد را احساس میکند و البته این فولاد سرسخت گاهی خودویرانگرانه عمل میکند و سلامتی اسطورهی یونایتد را در خطر قرار میدهد. این روزها همسر فرگوسن، باید مراقب شوهرش باشد؛ مردی که این روزها شاید گاهی به سقف خیره میشود و به میراثی که برای یونایتد گذاشته بود، فکر میکند؛ به ولبک، کاگاوا، نانی، کلورلی، کریک(که از نظر فرگوسن بهترین بازیکن انگلیس است و در تیم فنخال نیمکتنشین شده)، رافائل، چیچاریتو، مایک فلن. شاید فرگوسن وقتی دارد به ایندهی یونایتد فکر میکند و نام گیگز و نویل و اسکولز از ذهناش میگذرد؛ همسرش کتی با یک فنجان چای از راه برسد و فرگوسن نگرانیها را موقتا فراموش کند. مگر خودش روزهای سخت نداشته در فوتبال؟ داشته.
منبع: روزنامه هفت صبح