محیط خاورمیانه بسیاری از کشورهای دنیا که دارای قدرت و ثروت هستند و میخواهند مانور قدرت دهند را به خود جلب میکند. بهغیراز آمریکا برخی از کشورهای اروپایی نظیر آلمان نیز سودای حضور مستمر در خاورمیانه بهواسطه برخی از کشورها را دارد. در این میان بعد از توافق هستهای و بهظاهر بهبود ارتباطات ایران و کشورهای اروپایی و غربی، برخی از کشورها برای تأمین منافع خود به کشورمان نزدیک شدهاند و در قالب هیئتهای مختلف با اهداف سیاسی و اقتصادی متعدد به ایران سفر میکنند و گاه کنفرانسها و نشستهای تجاری و سیاسی، امنیتی در کشورمان با حضور غربیها برگزار میشود.
اخیراً کنفرانسی در تهران با حضور وزیر خارجه آلمان برگزار شد که در نوع خود بسیار جالبتوجه بود. برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ در تهران این سؤال را به وجود میآورد که ژرمنها در کشورمان به دنبال چه اهدافی بودند که کنفرانس خود را به تهران آوردند.
کنفرانس امنیتی "مونیخ" که ضلع سوم مثلث ماسونی "داووس" (اقتصادی) و "بیلدربرگ" (سیاسی) به شمار میآید در سال ۱۹۶۲ توسط ادوارد هاینریش فن کلایست اشمنتسین، نظامی معروف آلمانی بنیان گذاشته شد، یکی از کنفرانسهای معروف جهان است که صرفاً مختص به اظهار نظر و رایزنیهای سیاسی و نظامی است و تصمیمی در آن گرفته نمیشود اما اهمیت زیادی در جهان بینالملل پیدا کرده و به "داووس امنیتی" شهرت یافته است. مخالفان این کنفرانس آن را کنفرانس «ناامنی» میخوانند چراکه همواره امنیت در این کنفراس حول منافع غرب تعبیر و تعریف می شود و دولتمردان آلمانی نیز آن را ظرفیتی برای مطرح کردن این کشور قلمداد میکنند.
کنفرانس امنیتی مونیخ از این نظر فرصتی برای گسترش ارتباطات بهویژه در سطح امنیتی و باز شدن پای آلمان در کشورهای هدف است. ازاینروست که شاهد آن هستیم که بلافاصله بعد از پایان مذاکرات هستهای آلمانها در ایران حضور مییابند. به نظر بسیاری از کارشناسان آلمان در این حیطه وظیفه خاصی برای خود تعریف کرده بود که در یک پکیج بینالمللی و ائتلافی با کشورهای غربی میگنجد. [1]
البته این موضوع سابقه دیرینه دارد و به این چند سال اخیر بازنمیگردد. در همین راستا "یوآخیم گاوک" (gauk) رئیسجمهور آلمان در سخنرانی خود به مناسبت روز ملی آلمان در سال 2013 و همچنین در کنفرانس امنیتی مونیخ در 2014 گفت: «آلمان باید برای به دست آوردن چارچوب مقررات جهانی و شکل دادن به آن مصممانهتر در سیاست جهانی شرکت کند.»[2]
اشتاینمایر، وزیر خارجه آلمان، سومین مقام آلمانی است که پس از حصول توافق هستهای در ماه جولای، به ایران آمده است. از اظهار نظرهای اشتان مایر و مسئولان کنفرانس مربوطه هدف اصلی برگزاری این کنفرانس در ایران بهخوبی آشکار میشود.
سایت دویچهوله فارسی در این باره مینویسد اشتان مایر، وزیر خارجه آلمان روز شنبه (۱۷ اکتبر) با سه هدف وارد ایران شده است. آشتی میان مقتدرترین کشورهای اسلامی منطقه برای هموار کردن زمینه صلح و آشتی در سوریه و یمن، گفتوگو پیرامون به جریان انداختن توافق هستهای، و تحکیم روابط کشورش با ایران.
میانجیگری میان ایران و عربستان به ظاهر یکی از مباحثی است که آلمانها در ایران دنبال میکردند. آلمانها مدعی بودند که میتوانند میانه ایران و عربستان بگیرند. اشتانمایر بعد از سفر به ایران راهی عربستان شد اما عادل الجبیر وزیرخارجه عربستان در کنفرانس مشترک خبری در سخنانی گستاخانه مدعی شد ایران سوریه را اشغال کرده است.[3]
البته مشکل اصلی در این زمینه عدم هماهنگی سیاستهای ایران در سوریه با سعودیها و ژرمنهاست اما معلوم نیست آلمانها با وجود اینکه به خوبی از سیاست ایران کلی ایران در این زمینه با خبر بودند به چه سبب و به چه امید منافع خود در سوریه را در ایران دنبال کردند؟
اشتانمایر بعد از دیدار با پادشاه عربستان از تلاش ناکام خود در این عرصه سخن گفت و بیان داشت که شکاف ایران و عربستان بسیار عمیق است و کاری از دست آلمان در این زمینه ساخته نیست.[4] جالب اینجاست که کسی از آلمانها نخواسته بود که در این زمینه اقدامی کنند اما به نظر میرسد این کشور در پی نفوذ سیاسی در خاورمیانه سعی دارد برای خود نقشآفرینی و سناریوسازی کند.
به گفته برخی از کارشناسان حضور آلمانها در ایران بخشی از پروژه نفوذ غربی به ایران است. چراکه حضور آلمانها حساسیت کمتری از حضور آمریکا و انگلیس در ایران ایجاد میکند و آلمانها نیز با توجه به استراتژی گسترش نفوذ خود در کشورهای مختلف از این موضوع استقبال میکنند.
جالب اینجاست که در خصوص سوریه نیز مقامات شرکتکننده در کنفرانس برخلاف سیاستهای جمهوری اسلامی ایران سخنرانی کردند که در آن نماینده سوریه و روسیه به عنوان دو کشور تاثیرگذار حضور نداشتند و اشتان مایر در قبل تهران مدعی شد که راه حل خروج بحران سوریه کنار گذاشتن بشار اسد از قدرت در این کشور است.[5]
آلمانها با هدف دخالت در امور سوریه به نمایندگی از اتحادیه اروپا پا به تهران گذاشتند و ولفگانگ ایشینگر، رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ، خواهان استراتژیای برای سوریه شد که "گزینههای عملی نظامی قابلاعتمادی" را در برگیرد. البته بهزعم آلمانها گزینه نظامی قابلاعتماد گزینهای است که منافع آنها را در بربگیرد، هرچند که این کشور با ائتلافی که با آمریکاییها داشتند هیچ کار خاصی درزمینهٔ مبارزه با تروریسم در سوریه انجام ندادند.جالب اینجاست که آلمانها بسیار علاقمند بودند که ایران را وارد این ائتلاف شکست خورده کنند اما در این عرصه نیز ناکام ماندند. [6]از همین روست که ایشینگر از یکهتازی روسیه در سوریه انتقاد میکند.[7]
به هر جهت این سئوال بسیار مهم در خصوص تحرکات آلمانیها در تهران بوجود میآید که دستاوردهای برگزاری چنین کنفرانسی که ظرفیت نفوذ غرب از طریف آلمان را در کشورمان ایجاد کرد چه بود؟ مشخص است که آلمانیها با اهداف خاصی به تهران آمدند و کنفرانس امنیتی خود را که به طور واضح با سیاستهای ایران در تناقض است برگزار کردند. به نظر میرسد در این زمینه نیز یک حفره سیاسی آنهم از سوی دولت و وزارتخارجه ایجاد شده که آلمانها از این طریق نفوذ کردهاند و با قدم زدن در تهران سعی برآوردن منافع خود کردند. جالب اینجاست این موضوع در شرایطی در ایران اتفاق میافتد که روسیه در حال عملیات شدید نظامی در سوریه است و با توجه به اینکه ایران و روسیه در زمینه مبارزه با تروریست همراستا شدهاند برگزاری این کنفرانس بر خلاف منافع ملی دو کشور درگیر در سوریه یک بیسلیقگی و بیتدبیری درحوزه سیاست خارجی دولت تدبیر و امید تلقی میشود که ظرفیتهای مختلفی را آنهم در پایتخت کشورمان در اختیار طرف مقابل قرار داده است.
[1] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940725001391
[2] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/384276B1
[3] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/483806
[4] http://www.dw.com/fa-ir/اشتاینمایر-شکاف-میان-تهران-و-ریاض-عمیق-است/a-18791823
[5] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940725001391
[6] http://www.irna.ir/fa/News/81346421
[7]http://www.dw.com/fa-ir//a-18715107