گروه سیاسی مشرق - اوضاع فلسطین اشغالی از حدود یک ماه و در آستانه سفر رئیسجمهور کشورمان به نیویورک متلاطم شد و اینک شاهد آن هستیم که به قول بسیاری از کارشناسان انتفاضه سومی در سرزمینهای اشغالی در حال وقوع است. انتفاضهای که حالا با پخش فیلمهای کشتار علنی فلسطینیانی که معترض سیاستهای رژیم صهیونیستی هستند بیشتر و بیشتر در کانون توجه رسانههای خارجی و داخلی قرارگرفته است.
اما موضوع قابلتأمل درزمینهٔ سیاست خارجی دولت یازدهم کم توجهی مسئولان امر به وقوع این حادثه دهشتناک در فلسطین اشغالی است. موضوع فلسطین اشغالی در بیش از سه دهه گذشته بهعنوان یکی از اصلیترین موضوعات سیاست خارجی کشورمان قلمداد میشده و امروز نیز مقام معظم رهبری مسئله فلسطین و غزه را جزو اصلیترین مسائل جمهوری اسلامی ایران برمیَشمارند.[1]
این سیاست هم توانسته برای فلسطینیانی که زیر چکمه رژیم غاصب صهیونیستی قرار دارند امیدبخش باشد و هم وجهه انقلاب اسلامی بهعنوان حامی مستضعفان و مظلومان را در جهان اسلام حفظ کند و اعتبار دیگری به جمهوری اسلامی ایران در میان حکام سرسپرده و مرتجع عربی منطقه به کشورمان بخشیده است.
از سوی دیگر، سرزمینهای اشغالی و رژیم صهیونیستی بهعنوان پاشنه آشیل امپریالیسم غرب و آمریکا فرصتهایی در اختیار ایران قرار داده تا در برابر زورگوییهای این کشورها بایستد و همچنین عمق استراتژی ایران را تا کرانه باختری و رود اردن افزایش دهد.
انتفاضه سوم فلسطین از آنجایی آغاز شد که نیروهای اشغالگر اسرائیل در «حی المصراره» واقع در مجاورت «باب العامود» در قدس اشغالی به سمت یک جوان فلسطینی که دو شهرکنشین را با چاقو زخمی کرده بود، تیراندازی کرده و وی را به شهادت رساندند.
بعدازاین موضوع مجدداً از ورود مسلمانان به قدس شریف جلوگیری شد و درگیریهای نظامی با مردم بیگناه فلسطین به وجود آورد و در این میان نظامیان رژیم صهیونیستی چندین تن از جوانان فلسطینی را به شهادت رساندند.
بااینحال از سوی دولت کم توجهی خاصی نسبت به موضوع انتفاضه سوم فلسطین که همه نگاهها را به خود جلب کرده است و تحولات مهمی در این عرصه به وجود آورده، دیده میشود.
با نگاهی به اظهارات مسئولان بلندپایه دولتی میتوان بهسادگی پی برد که در این زمینه کمترین واکنش و اظهارنظر از سوی دولتیها در مورد موضوع انتفاضه جدید فلسطین رخداده است؛ اگر نگاهی به مضمون سخنان رئیسجمهور از زمان سخنرانی وی در نیویورک تا به امروز بیندازیم متوجه میشویم که موضوع فلسطین در سخنان حسن روحانی بسیار کمرنگ است.
رئیسجمهور در روز دوشنبه 6 مهرماه در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرد: «فراموش نکنیم که ریشههای جنگ و ویرانی و ترور امروز، در اشغالگری و تجاوز و مداخلات نظامی دیروز نهفته است. اگر تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان و عراق نبود و اگر حمایت بیحساب آمریکا از اقدامات ضد انسانی رژیم صهیونیستی علیه ملت مظلوم فلسطین نبود، امروز تروریستها بهانهای برای توجیه جنایات خود نمییافتند.»[2]
جالب اینجاست در سخنان رئیسجمهور از زمان سخنرانی در سازمان ملل تا به امروز به موضوع فلسطین پرداخته نشده است و تنها وی از رژیم صهیونیست بهعنوان رژیمی غاصبی که با برجام و توافق هستهای مخالف است، نامبرده و در این سخنان اشارهای به تحولات فلسطین نشده است. حتی در این سخنان موضوع سرمایهگذاری سرمایهگذاران آمریکایی مطرحشده که رئیسجمهور مشکل را از جانب آمریکاییها دانسته نه کشورمان.[3]
دایره سخنرانیهای و دیدارهای رئیسجمهور از زمان سفر نیویورک به بعد شامل دیدارهایی با مسئولانی از لبنان و آلمان و ... میشود. رئیسجمهور حتی در دیدار با سفیر لبنان بیان میکند که «امروز کشورهایی که در خط مقدم مبارزه با رژیم صهیونیستی و تروریسم هستند، در اولویت حمایت از سوی جمهوری اسلامی ایران قرار دارند.»[4] اما در سخنان وی خبری از حمایت از مردم فلسطین و انتفاضه سوم سرزمینهای اشغالی دیده نمیَشود.
محمدجواد ظریف نیز که با صلاحالزواری دیدار و گفتوگو داشته است، بدون اشاره به موضوع انتفاضه تنها در چند کلمه بیان داشته که «قدرت جمهوری اسلامی ایران بهغیراز رژیم صهیونیستی برای کسی ضرر ندارد»[5]
اما این موضوع در نازلترین سطح وزارت خارجه ایرانی یعنی از سوی مرضیه افخم سخنگوی این وزارتخانه محکومشده است. [6]
بااینحال به نظر میرسد دولتمردان در واکنش به این مسئله نیز مانند بسیاری از مسائل دیگر چون حادثه منا و طوفان بعد از روز عید فطر با تأخیر محسوسی پا به میدان بگذارند. ماشین هلی دولت در این زمینه نیز هنوز روشن نشده است و با سرعت زیاد تحولات داخلی و منطقه به نظر میرسد دولت در این مورد نیز بسیار عقبتر از تحولات حرکت کند.
شايد ناصواب نباشد كه بگوييم سياست خارجي در دولت يازدهم خلاصه در سه واژه "توافق هسته ای، برجام و پسا برجام" شده است.