به گزارش مشرق، شکی نیست که استاندارد از نوعی خوشنامی دیرپا و اصالت قدیمی برخوردار است و آنان که اهل فن هستند این نشان را به سبب اصالت ذاتی و اهداف نیک بنیانگذاران بهخوبی یاد میکنند و بر امکان ارتقا و توسعه این نشان تاکید دارند، این سازمان و نشان آن اما در بین عامه مردم وضعیتی متفاوت پیدا کرده است.
این روزها بدون تعارف از هر 100 ایرانی تنها یک نفر به وجود نشان استاندارد بر روی کالا اهمیت میدهد که آن یک نفر نیز مدیری است که با اخذ صد نوع وام و تسهیلات و قرض و... واحدی را برای تولید فلان محصول راهاندازی کرده و در ابتدای کار به وجود این نشان برای بستن زبان رقیبان نیاز دارد.
نشان استاندارد از یک سو به سبب هجوم انبوه کالاهای فاقد نشان خارجی و ایرانی و همچنین کالاهایی که مورد تایید فلان سازمان غذا و داروی خارجی هستند، مظلوم واقعشده یعنی از این منظر میتوان گفت نشان استاندارد در عمل کارکرد و شمولیت لازم را نیافته و انتخابهای مصرفکنندگان آن قدر متفاوت و رنگارنگ شده که خود تولیدکنندگان نیز کمکم به این فکر افتادهاند که بهجای استاندارد، نشانهای کیفیت کالا و جشنواره حامی حقوق مصرفکننده و انواع ایزوها و... را به عنوان اثبات کیفیت خود برگزینند و البته این برای تولیدکنندگانی است که اساسا به کیفیت اهمیت میدهند و حساب تولیدکنندگان زیرزمینی و خانگی که انواع برچسبهای خارجی را در آستیندارند از این مقوله جداست.
از سویی خود استاندارد نیز گویا اعتمادبهنفس لازم را ندارد تا از هویت خود دفاع کند و آن قدر آبلیموی تولیدشده با کاه و جوهر لیمو، روغن زیتونهای یک انگشت زیتون روی شیشه و مابقی روغن تقلبی، لبنیات دارای پالم و وایتکس، عسل آب قندی، چای تولید شده با تفاله و رنگ، سماق تولیدشده با پودر لیموعمانی، کالاها و محصولات متفاوت با آنچه روی بستهبندی درج شده و بدون تعارف محصول بنجل در بازار هست که خود مسئولان استاندارد نیز می دانند که اگر به میدان بیایند و بخواهند استاندارد را ارائه کنند ابتدا باید مجموعههای دیگر اداری، انبوه محصولات بیکیفیت داخلی و خارجی را از مغازهها جمع کرده باشند تا مجالی برای ارائه بماند، بدتر آن که در مواردی برخی از این اجناس، نشان استاندارد نیز دارند که البته به سبب انحراف تولیدکننده از اهداف ابتدایی و کم کیفیت شدن کالا در طول مسیر پرسنگلاخ تولید است.
از منظری دیگر نیز این بحث را میتوان باز کرد و آن این که خود استاندارد نیز گاه به خواست خود از مصرفکننده فاصله گرفته و گویا عطای این کار صعب و این عروس هزار داماد را به لقای آن بخشیده، وارد حیطههایی تخصصیتر شده که بیشتر به کار تولیدکننده میآید و مردم عادی البته از این بخش جدید و مدرنتر استاندارد چندان سر رشتهای ندارند.
حضور استاندارد در عرصهها و حوزههای جدید و تدوین استانداردهای جدید زمانی میتواند مثمرثمر باشد که استاندارد وظایف روتین، قدیمی و به تعبیری پیش پا افتاده خود را از یاد نبرد و از آن سربلند بیرون آمده باشد و حق بدهید اگر مردم در این کشور نتوانند یک لواشک سالم پیدا کنند، نمیتوانند به استانداردهای جدید در عرصه منابع و مدیریت پروژه چندان دل ببندند و ساده بگوییم سازمان استاندارد نباید مصداق آن ضربالمثل شود که «میخواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد و راه رفتن خود نیز از یادش برفت.»
در این میان مناسب است استاندارد به یاد روزهای قدیم تکانی به خود دهد و در عرصه اطلاعرسانی و حتی تبلیغات دوباره وارد شده و به یاد مردم بیاورد که این نشان هنوز هست و در کنار آن برای ابهامات و شایعات کیفیت کالاها نیز فراخوان بررسی داده و با بررسی آنها میزان صحت و سقمشان را مشخص کند.
برای این منظور باید در جایی که شایعات در مورد فلان محصول غذایی یا خودرو نادرست است، علت نادرست بودن آن را برای مردم شرح داد و توضیح داد که با بررسی و آزمایش چند باره در چندین واحد، فلان محصول آنگونه که در مورد آن شایعه ساختهاند نیست و در جایی که شایعات صحت دارد از مردم عذرخواهی کرد و توضیح داد چگونه آن محصول با وجود نشان استاندارد به خیل عاملان سرطان و قاتلان جان پیوسته است.
در همین زمینه در مراسم بزرگداشت روز استاندارد، امام جمعه موقت شیراز بهدرستی گفت که یکی از مهمترین اولویتها در توجه به استاندارد این است که استاندارد خود استاندارد باشد.
حجتالاسلام محمدحسن مرادی با تاکید بر اینکه سازمان استاندارد باید خود پیشتاز در اجرای تمام استانداردهای مربوطه باشد، ادامه داد: یکی از ضرورتها، تغییر شاخصهای استاندارد در برخی محصولات براساس نیاز و مسائل روز است.
وی با بیان اینکه استانداردسازی محصولات به نوعی امر به معروف و نهی از منکر است، به وجود آیات و روایات متعدد در مورد لزوم توجه به استانداردها در تمام شئونات زندگی اشاره و اضافه کرد: داشتن زندگی استاندارد خود یک معروف است، زندگی استاندارد یعنی ظلم نکن و زیر بار ظلم هم نرو.
مرادی یکی از معروفات را تولید اجناس با کیفیت و مرغوب عنوان و تصریح کرد: هر تولیدکنندهای که محصول بیکیفیت تولید کند و هر عرضهکنندهای که آن را بفروشد، مرتکب غش در معامله شده و کلاهبرداری کرده و نانش حرام است.
درست به سبب همین دلایل است که مدیرکل استاندارد فارس نیز در همین روز تاکید میکند که مردم و مصرفکنندگان باید به علامت استاندارد و نشانهای داخلی اعتماد داشته باشند و به هیچ وجه به شایعات و بحثهای غیرمنطقی که مطرح میشود اهمیت ندهند.
مرتضی رهنما بحث اعتماد و بیاعتمادی را پی گرفته و تصریح میکند: کالاهای دارای نشان استاندارد همواره مورد نظارت هستند و آزمایش میشوند و اگر در موردی با ایراد و تخطی از شرایط استاندارد روبهرو شوند با واحدهای متخلف برخورد میشود.
مدیرکل استاندارد فارس در این زمینه مثال آورده و میگوید: در سال 93 پروانه، افزون بر 20 واحد صنعتی که ضوابط و شرایط نشان استاندارد را از دست داده بودند در این استان باطل و پرونده چند واحد متخلف نیز به دستگاه قضایی ارسال شد.
رهنما توجه بیش از پیش مردم به نشان استاندارد هنگام خرید محصولات مختلف را خواستار شد و گفت: بیتوجهی به نشان استاندارد سبب رشد کارخانههای زیرزمینی میشود که نشانی و محل خاصی برای تولید آنها ثبت نشده است.
وی البته توضیح نمیدهد که چه کسی مسئول نظارت بر مغازهها و واحدهای توزیع است تا این کالاهای فاقد کیفیت اما ارزانتر را از دست واسطههای بینامونشان خریداری نکنند.
در پایان باید روزی هزار بار «الحمد لله الذی جعلنا اعدائنا من حمقا» را با خود تکرار کنیم که اگر جز این بود چند بازرس از نفس افتاده و یک سامانه تلفنی همواره اشغال، برای میلیونها مصرفکننده کالا در هر استان چه کاری میتوانستند انجام دهند؟