گروه فرهنگی مشرق- بیان دیدگاههایی از سوی کارشناسان و منتقدان ادبی درباره رمانهای عامهپسند مانند سطحی بودن، نازل بودن، عمقی نبودن، هیجانی بودن، بیمنطق بودن رویدادها، زبان نازل، روابط ضعیف علت و معلولی، هیجانات کاذب، بهرهبرداری نادرست از غرایز انسانی و غیره، رمانهای عامهپسند را کماهمیت جلوه دادهاند. درنتیجه رمانهای عامهپسند از کانون نقد دورنگه داشته شدهاند. اما واقعیت این است که رمان عامهپسند در غفلتی فراگیر از سوی جامعه ادبی، رشدی فراگیر و تأثیرگذار در جامعه مصرفکنندگان ادبیات داشته است. اما چرا عامهپسندها مهماند؟
پاسخ تیتروار به این پرسش مهم را میتوان در ۷ بخش دستهبندی کرد.
1- رمانهای عامهپسند، سیاست جمعتی رمانها و سیاست تولید اطلاعات به لحاظ حجم و صفحات آثار ادبیات داستانی را در دست دارند.
2- رمانهای عامهپسند، سیاست اقتصادی در حوزه نشر آثار داستانی را در دست دارد. گردش مالی این نوع رمانها بالا ارزیابی میشود.
3- رمانهای عامهپسند بهخصوص از جنس عاشقانه، حضور و تأثیری پایدار در عرصه نشر ادبیات داستانی کشور دارند. مانند حضور پایدار بامداد خمار، در دو دهه 70 و 80 با بیش از ۴۵ نوبت چاپ و غیره.
4- حوزه نفوذ اول آثار عامهپسند عموماً جواناناند. آثار عامهپسند در حوزه استراتژیک مخاطب جوان، با طرح جنبههای هیجانی و عاطفی مسائل عشق و ازدواج، شکستن برخی تابوهای جامعه، انتقال تجربههای عبرتآموز موردنیاز زندگی روزمره به جانبداری یکطرفه از نسل جوان در برابر سنتها، خانواده و جامعه میپردازند که ضریب نفوذ اینگونه آثار را در میان نسل جوان افزایش میدهد. حوزه نفوذ دوم آثار عامهپسند مجموعه زنان خانهدار، دختران مجرد، پشتکنکوری و خانهدار محسوب میشوند و حوزه نفوذ سوم نوجوانان دانشآموز در سالهای پایانی راهنمایی و اوایل دبیرستاناند. بههرروی، آثار عامهپسند با طرح مسائل زندگی روزمره که در آثار نخبهگرا از آنها غفلت میشود، به جذب مخاطبان گسترده و عمومی میپردازند. رمانهای عامهپسند به بیان امیال سرکوبشده نسلهای گوناگون جامعه بهویژه جوانان و زنان میپردازند و سوار بر محدودیتهای اجتماعی بهخصوص آزادی روابط دختر و پسر، زنسالاری، زندگی عاشقانه و آزاد پیش از ازدواج و غیره فضایی تسکین آور را برای مخاطبان تصویر میکنند.
5- رمانهای عامهپسند که معمولاً شکل داستانی و گسترشیافته اخبار صفحات حوادث روزنامهها و ستون خاطرات مجلات خانواده و زناناند، کارکردی همانند اخبار تلخ و شیرین، ترسناک و شادیآور و هیجانی صفحات حوادث دارند. ازاینرو، رمانهای عامهپسند بازنمایی و نمایشی از سرنوشت تیپهای گوناگون جامعهاند که زندگیشان مورد علاقه عامه مردم است. چنین نقشی با کارکردهای بازتولید فرهنگ همان تیپها با ابزار عبرتآموزی، همذات پنداری و الگوسازی اهمیت آثار عامهپسند را در شکلگیری زندگی روزمره مخاطبان نشان میدهد. بهگونهای که در پژوهشهای مردم شناسانه آمده است، عامه مردم قشر متوسط و ضعیف پیش از انقلاب، الگوهای زندگی خود را بر اساس فیلم فارسیها و فیلم هندیها میساختند و بر اساس تأثیر این آثار، تصوری مبتنی بر سرنوشت گرایی، اعتقاد به شانس و بخت و ...داشتهاند. چنین کارکردی در مطالعات موردی بر نمونههای نوجوانان دختر که طرفدار رمانهای عامهپسندند، مشاهده میشود. این طیف از مخاطبان آثار عامهپسند، روابط با جنس مخالف را همانند روابط اینگونه آثار تصور میکنند.
6- روحیه حفظ وضع موجود، تسلیم سرنوشت بودن، اسارت در فضای دوقطبی خیر و شر در تمامی مراحل زندگی از ویژگیهای آثار عامهپسند است که در کل به تائید انفعال، تضعیف اراده و اختیار میپردازد. ازاینرو، آثار عامهپسند برای خواننده عامی و منفعل-مخاطبی که پذیرندگی بالا از متن دارد و در تسخیر متن است- با سطحیترین روشها درباره عمیقترین شاًن زندگی -جبر و اختیار- سخن میگوید!
7- زندگی روزمره عامه مردم، زندگی و وضعیت جوانان با موضوع عشق و ازدواج، حوادث اجتماعی بزرگ مانند جنگ، انقلاب و مسائلی مانند شکاف بین نسلها, وضعیت خانوادههای متلاشی، آسیبهای اجتماعی بیکاری، اعتیاد، خشونتگرایی و غیره دستمایه اصلی آثار عامهپسند محسوب میشوند که در کل تصویرگر وضعیت یک جامعه است. بهگونهای که در جامعهشناسی بخصوص نظریه بازتاب، بررسی جامعهشناسانه زندگی مردم در آثار و رمانهای عامهپسند بهعنوان شیوهای در شناخت زندگی اجتماعی مردم در یک دوره زمانی مطرح است. مثل بررسی زندگی شهری و روستایی در رمانهای فارسی دهه چهل و پنجاه! ازاینرو واقعیت نمایی بهعنوان یک اصل رمانهای عامهپسند در نمایش زندگی یک جامعه مهم است و انطباق وقایع رمانهای عامهپسند با واقعیتهای جامعه بسیار مهم است.
در اینجا، اهمیت رمانهای عامهپسند ایرانی در ارائه قرائتی غیررسمی از جامعه ایران معاصر مشخص میشود. روایت آثار عامهپسند از مسائلی مانند سیاست، فرهنگ اوضاع اقتصادی جامعه، آسیبهای اجتماعی، خانواده، و... معمولاً روایتی محتوم، سطحی و شبه واقعی است. بهگونهای که روایت آثار رمانهای عامهپسند ایرانی روایت دین عامیانه بهجای دین واقعی و رسمی، سیاست زدگی و فساد دولتی بهجای سیاست و بوروکراسی ادارات، فرهنگ غربی بهجای فرهنگ اسلامی ایرانی و ... است درحالیکه شخصیتها در آثار عامهپسند برخاسته از طبقه متوسطاند. چنین روایت شبه واقعی از جامعه منجر به تصویری ضد واقعیت و گزینشی از طبقه متوسط جامعه در این آثار میشود.
پاسخ تیتروار به این پرسش مهم را میتوان در ۷ بخش دستهبندی کرد.
1- رمانهای عامهپسند، سیاست جمعتی رمانها و سیاست تولید اطلاعات به لحاظ حجم و صفحات آثار ادبیات داستانی را در دست دارند.
2- رمانهای عامهپسند، سیاست اقتصادی در حوزه نشر آثار داستانی را در دست دارد. گردش مالی این نوع رمانها بالا ارزیابی میشود.
3- رمانهای عامهپسند بهخصوص از جنس عاشقانه، حضور و تأثیری پایدار در عرصه نشر ادبیات داستانی کشور دارند. مانند حضور پایدار بامداد خمار، در دو دهه 70 و 80 با بیش از ۴۵ نوبت چاپ و غیره.
4- حوزه نفوذ اول آثار عامهپسند عموماً جواناناند. آثار عامهپسند در حوزه استراتژیک مخاطب جوان، با طرح جنبههای هیجانی و عاطفی مسائل عشق و ازدواج، شکستن برخی تابوهای جامعه، انتقال تجربههای عبرتآموز موردنیاز زندگی روزمره به جانبداری یکطرفه از نسل جوان در برابر سنتها، خانواده و جامعه میپردازند که ضریب نفوذ اینگونه آثار را در میان نسل جوان افزایش میدهد. حوزه نفوذ دوم آثار عامهپسند مجموعه زنان خانهدار، دختران مجرد، پشتکنکوری و خانهدار محسوب میشوند و حوزه نفوذ سوم نوجوانان دانشآموز در سالهای پایانی راهنمایی و اوایل دبیرستاناند. بههرروی، آثار عامهپسند با طرح مسائل زندگی روزمره که در آثار نخبهگرا از آنها غفلت میشود، به جذب مخاطبان گسترده و عمومی میپردازند. رمانهای عامهپسند به بیان امیال سرکوبشده نسلهای گوناگون جامعه بهویژه جوانان و زنان میپردازند و سوار بر محدودیتهای اجتماعی بهخصوص آزادی روابط دختر و پسر، زنسالاری، زندگی عاشقانه و آزاد پیش از ازدواج و غیره فضایی تسکین آور را برای مخاطبان تصویر میکنند.
5- رمانهای عامهپسند که معمولاً شکل داستانی و گسترشیافته اخبار صفحات حوادث روزنامهها و ستون خاطرات مجلات خانواده و زناناند، کارکردی همانند اخبار تلخ و شیرین، ترسناک و شادیآور و هیجانی صفحات حوادث دارند. ازاینرو، رمانهای عامهپسند بازنمایی و نمایشی از سرنوشت تیپهای گوناگون جامعهاند که زندگیشان مورد علاقه عامه مردم است. چنین نقشی با کارکردهای بازتولید فرهنگ همان تیپها با ابزار عبرتآموزی، همذات پنداری و الگوسازی اهمیت آثار عامهپسند را در شکلگیری زندگی روزمره مخاطبان نشان میدهد. بهگونهای که در پژوهشهای مردم شناسانه آمده است، عامه مردم قشر متوسط و ضعیف پیش از انقلاب، الگوهای زندگی خود را بر اساس فیلم فارسیها و فیلم هندیها میساختند و بر اساس تأثیر این آثار، تصوری مبتنی بر سرنوشت گرایی، اعتقاد به شانس و بخت و ...داشتهاند. چنین کارکردی در مطالعات موردی بر نمونههای نوجوانان دختر که طرفدار رمانهای عامهپسندند، مشاهده میشود. این طیف از مخاطبان آثار عامهپسند، روابط با جنس مخالف را همانند روابط اینگونه آثار تصور میکنند.
6- روحیه حفظ وضع موجود، تسلیم سرنوشت بودن، اسارت در فضای دوقطبی خیر و شر در تمامی مراحل زندگی از ویژگیهای آثار عامهپسند است که در کل به تائید انفعال، تضعیف اراده و اختیار میپردازد. ازاینرو، آثار عامهپسند برای خواننده عامی و منفعل-مخاطبی که پذیرندگی بالا از متن دارد و در تسخیر متن است- با سطحیترین روشها درباره عمیقترین شاًن زندگی -جبر و اختیار- سخن میگوید!
7- زندگی روزمره عامه مردم، زندگی و وضعیت جوانان با موضوع عشق و ازدواج، حوادث اجتماعی بزرگ مانند جنگ، انقلاب و مسائلی مانند شکاف بین نسلها, وضعیت خانوادههای متلاشی، آسیبهای اجتماعی بیکاری، اعتیاد، خشونتگرایی و غیره دستمایه اصلی آثار عامهپسند محسوب میشوند که در کل تصویرگر وضعیت یک جامعه است. بهگونهای که در جامعهشناسی بخصوص نظریه بازتاب، بررسی جامعهشناسانه زندگی مردم در آثار و رمانهای عامهپسند بهعنوان شیوهای در شناخت زندگی اجتماعی مردم در یک دوره زمانی مطرح است. مثل بررسی زندگی شهری و روستایی در رمانهای فارسی دهه چهل و پنجاه! ازاینرو واقعیت نمایی بهعنوان یک اصل رمانهای عامهپسند در نمایش زندگی یک جامعه مهم است و انطباق وقایع رمانهای عامهپسند با واقعیتهای جامعه بسیار مهم است.
در اینجا، اهمیت رمانهای عامهپسند ایرانی در ارائه قرائتی غیررسمی از جامعه ایران معاصر مشخص میشود. روایت آثار عامهپسند از مسائلی مانند سیاست، فرهنگ اوضاع اقتصادی جامعه، آسیبهای اجتماعی، خانواده، و... معمولاً روایتی محتوم، سطحی و شبه واقعی است. بهگونهای که روایت آثار رمانهای عامهپسند ایرانی روایت دین عامیانه بهجای دین واقعی و رسمی، سیاست زدگی و فساد دولتی بهجای سیاست و بوروکراسی ادارات، فرهنگ غربی بهجای فرهنگ اسلامی ایرانی و ... است درحالیکه شخصیتها در آثار عامهپسند برخاسته از طبقه متوسطاند. چنین روایت شبه واقعی از جامعه منجر به تصویری ضد واقعیت و گزینشی از طبقه متوسط جامعه در این آثار میشود.
*مهدی کاموس