به گزارش مشرق، «نه کردها پیروز انتخابات پارلمانی بودند و نه اردوغانیها بازنده آن؛ دموکراسی در ترکیه پیروز شد»؛ اینیکی از محورهایی بود که برخی رسانهها و تحلیلگران داخلی ایران پس از انتخابات پارلمانی چندی قبل ترکیه بیان میکردند. آنها دموکراسی در ترکیه را مزیت نسبی این کشور در منطقه در حوزه حکمرانی میدانستند و از اینکه ثمره سیاستهای حزب عدالت و توسعه در توسعه دموکراسی مؤثر افتاده و کردها توانستهاند از این زمینه طلایی بهرهمند شوند، ابراز خرسندی کرده و آن را نشانهای بر «پیروزی دموکراسی» تلقی میکردند. البته هیچکسی نمیتواند ساختارهای دموکراتیک همچون نظام حزبی، کثرت رسانههای مستقل، شفافیت در اطلاعرسانی و دقیق بودن قانون انتخابات و ... را در ترکیه منکر شود، هرچند الزام تنها مظاهر ساختارهای دموکراتیک که در یک کشور میتواند مستقر شود، اینها نیست کما اینکه میتوان بدون نظام حزبی نیز بهسوی مردمسالاری پیش رفت.
اما به نظر میرسد ساختارهای دموکراتیک امری است و رفتارهای دموکراتیک امری دیگر. آیا الزاماً ساختار دموکراتیک، میتواند منتج به رفتار دموکراتیک شود؟ آیا ساختار دموکراتیک در تولید قدرت نرم و ارائه تصویری جذاب از یک کشور، سهم بیشتری دارد یا رفتارهای دموکراتیک و یا هر دو؟
به نظر میرسد بررسی مورد ترکیه و رفتار این روزهای اردوغان در قبال کردها، موضوع مناسبی برای پاسخ به این سوالات باشد.
قدرت نرم و دموکراسی ترکی
آنگونه که جوزف نای گفته، قدرت نرم یعنی جذابیت و بر همین مبنا، میتوان به ذائقه برای دیگران پرداخت و علائق آنها را شکل داد. جذابیتهای یک کشور، میتواند زمینه کنشگری همسو و همدلانه بازیگران غیردولتی و دولتی را فراهم سازد و عملاً پیشبرد سیاست خارجی یک کشور را محقق کند. قدرت نرم در یک کشور میتواند از سه منبع اصلی پدید آید: فرهنگ آن کشور (آن بخشهایی که برای دیگران دارای جذابیت است)؛ ارزشهای سیاسی (در مواردی که در داخل و خارج کشور موردتوجه باشند) و بالاخره سیاست خارجی (درصورتیکه قانونی و مسئولانه به نظر برسند). (1)
اگرچه بررسی قدرت نرم ترکیه متناسب با سه منبع مذکور، نیاز بهتفصیل بیشتری دارد اما به نظر میرسد بررسی منبع «ارزشهای سیاسی» که میتواند شیوه حکمرانی و میزان مداخله نظاممند مردم در امور سیاسی را هم پوشش دهد، میتواند در پاسخ به سوالات این مقاله مؤثر باشد.
تلقی عمومیای که از مشی حکومتداری در ترکیه در میان ملتهای منطقه ایجادشده، بر دموکراتیک بودن ساختار و رفتارهای سیاسی در این کشور استوار است. واقعیت این است که مدل حکومتداری ترکیه برای برخی در ایران و منطقه جذاب است. این جذابیت بر این مبنا استوارشده که حزب عدالت و توسعه هم توانسته اسلامگرا باشد، هم اقتصاد توسعهیافتهای ایجاد کند، هم روابط بینالمللی گسترده داشته باشد در عین اینکه با رژیم صهیونیستی سر سازگاری ندارد، هم حدود 600 رسانه با ایدئولوژیهای مختلف در این کشور فعال است، هم ساختارهای دموکراتیک و نظام حزبی سامانیافتهای دارد و ... این جذابیت آنقدر میان برخی گروههای اسلامگرا که خود را در مسیر اعتدال میدانند، پیشرفت که برخی صریحاً از ضرورت الگوبرداری از حزب عدالت و توسعه بهعنوان یک الگوی حکومتداری دموکراتیک سخن گفتند. در فضای داخلی ایران هم این شیوه حکومتداری، برای برخی جذابیت دارد اگرچه به نظر میرسد به دلیل رویکردهای افراطی آنکارا در حمایت از گروههای تروریستی در بحران سوریه، تا حدی این قدرت نرم و این جذابیت ناشی از منبع «ارزشهای سیاسی»، تحت تأثیر نکات منفی ناشی از منبع «سیاست خارجی» (آنگونه که نای منابع قدرت نرم را ذکر کرده) قرارگرفته است.
اردوغان بهتر از هرکسی میداند که اگرچه طرحهایی چون گشایش کردی، در انتخابات قبلی، رای کردها را بهسوی او جذب کرده بود اما حالا فرایند صلحی که با کردها آغاز کرده بود، یکی از موانعش برای تشکیل دولت شده است. او نیاز دارد تا بازی را بهگونهای دیگر رقم بزند و چه چیزی بهتر از برجسته کردن مسائل امنیتی و تضعیف کردها.
انتخابات پارلمانی و تقویت قدرت نرم ترکیه
تصور اینکه یک گروه مسلح، سلاح را زمین گذاشته و وارد فرایندهای دموکراتیک شده است، جذابیت دارد و میتواند قدرت نرم یک کشور را افزایش دهد. حتماً زمینههایی فراهمشده که چنین تغییر فازی در این گروه صورت گرفته است. برخی از این زمینهها را در ترکیه، حزب عدالت و توسعه ایجاد کرده است هرچند در خصوص اهداف این حزب از چنین اقدامی، تحلیلهای متفاوتی وجود دارد.
درهرصورت کردهای پ.ک.ک که در دره بقاع لبنان آموزشهای نظامی میدیدند، سلاح در دست داشتند، سالها در کوهها و بلندیها با ارتش ترکیه میجنگیدند، عملیات خرابکارانه گستردهای در نقاط مختلف ترکیه انجام دادند و ... حالا چند سالی است که پس از ورود به یک فرایند صلح با دولت ترکیه، نهایتاً توانستند در انتخابات پارلمانی ژوئن 2015، معیار کسب حداقل ده درصد کرسیها را کسب کنند و با 80 نماینده وارد پارلمان ترکیه شوند. حزب دموکراتیک خلقها HDP به رهبری صلاحالدین دمیرتاش جوان، وقتی وارد عرصه انتخابات شد، آنقدر هوشمندانه سیاست ورزی کرد و تصویری مثبت و کردی اما ملی از خود به نمایش گذاشت که برخی او را «اوبامای کردها» نامیدند! او اصرار داشت که بگوید حزبش نه از بلندیهای قندیل و بزرگان پ.ک.ک، بلکه از نفرات اصلی خود حزب که او رئیس آنها است، خط میگیرد. بااینهمه، HDP را شاخه سیاسی پ.ک.ک میدانند هرچند نسبت وثیق تشیکلاتی میانشان وجود نداشته باشد.
وقتی HDP به پارلمان ترکیه راه یافت، این کشور شاهد اتفاق جالبی بود؛ دو حزب با گرایشها متضاد، یکی کردی و دیگری ضد کردی موفق شده بودند به پارلمان راه یابند و زیر سقف پارلمان ملی ترکیه، به قانونگذاری برای این کشور بپردازند. این، جذابیت دارد و این جذابیت قابلانکار نیست. این برای ساختار حکومتی ترکیه، یک نقطه مثبت است.
البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که این نقطه مثبت، زیر سایه سنگین شکست حزب اردوغان قرار گرفت و عمده بازتابهای یک انتخابات پارلمانی موفق با نتایج غافلگیر کننده، به این سو رفت که چرا حزب عدالت و توسعه نتوانست اکثریت آرا را کسب کند؟ چرا کردها پیروز شدند؟ سناریوهای تشکیل دولت آینده چیست؟ و ...
رفتار غیر دموکراتیک اردوغان؛ ناگهان پرده برافتاد!
چه کسی با یادآوری انتخابات سال 1992 الجزایر، به یاد دموکراسی میافتد؟ واقعیت این است که الجزایر در آن سال، یک ساختار (هرچند ضعیف) دموکراتیک طراحی کرده بود و انتخاباتی آزاد برگزار کرد. اما وقتی اسلامگرایان پیروز اصلی انتخابات شدند، ارتش که ساختار دموکراتیک را پذیرفته بود، نتوانست رفتار دموکراتیک داشته باشد؛ کودتا رخ داد و اعضای گروههای اسلامی آنقدر دستگیر شدند که زندانهای الجزایر، پُر و اسلامگراهای جدید در اردوگاههایی که در بیابان ایجادشده بود، زندانی شدند.
قطعاً نه دولت و ارتش ترکیه کنونی، به ارتش الجزایر میماند و نه کردهای این کشور همچون اسلامگرایان الجزایر هستند. اما الجزایر، یک مثال است تا به ما بگوید همیشه ساختارهای دموکراتیک و نسبتا دموکراتیک، ضامن رفتارهای دموکراتیک نیست. این را میتوان در وضعیت این روزهای ترکیه مشاهده کرد.
چندی قبل، گفته شد که داعش عملیاتی انتحاری در شهر سوروچ در ترکیه انجام داده و حدود 40 تن از اکراد ترکیه در این عملیات کشتهشدهاند. چرا داعش باید چنین عملیاتی را آنهم علیه کردها و در درون مرزهای ترکیه انجام دهد؟ پاسخهای متفاوتی به این سؤال دادهشده که خوشبینانهترین آنها، از تقابل جدید داعش و ترکیه میگوید؛ تقابلی که بواسطه تغییر رفتار اردوغان در قبال داعش صورت گرفته؛ چراکه اردوغان پذیرفته تا پایگاه اینجرلیک را در اختیار جنگندههای ائتلاف علیه داعش قرار دهد. یک نگاه بدبینانه هم البته وجود دارد که معتقد است داعش با این عملیات انتحاری در سوروچ، به یاری اردوغان آمده تا او بتواند در تشکیل دولت، موفق شود. برخی هم در راستای همین نگاه بدبینانه، دستگاه امنیتی ترکیه را طراح عملیات انتحاری میدانند. برای هرکدام از این نگاهها، دادههای آشکار و تحلیلیای وجود دارد اما هرکدام از پاسخها که درست باشد، اردوغان در رفتاری غیر دموکراتیک اما در چارچوب قانون و با ژستی ضد تروریستی، در حال سیاست ورزی خشونتآمیز است.
اردوغان بهخوبی میداند عمده آرای ریزش کردهاش که موجب شد تا نتواند نیمی از کرسیهای پارلمان را از آن خود کند، در سبد دمیرتاش ویارانش قرارگرفته است. او بهتر از هرکسی میداند که اگرچه طرحهایی چون گشایش کردی، در انتخابات قبلی، رای کردها را بهسوی او جذب کرده بود اما حالا فرایند صلحی که با کردها آغاز کرده بود، یکی از موانعش برای تشکیل دولت شده است. او نیاز دارد تا بازی را بهگونهای دیگر رقم بزند و چه چیزی بهتر از برجسته کردن مسائل امنیتی و تضعیف کردها.
دو عملیات پ.ک.ک در انتقام از کشتار شهر سوروچ، باعث شد تا ارتش ترکیه مواضع این حزب را در ترکیه و شمال عراق مورد هدف قرار دهد. نبرد همچنان ادامه دارد و مسئله کردی دوباره به یکی از مسائل اصلی سیاست داخلی و مسائل امنیتی ترکیه بازگشته است. این بازگشت خونبار، البته میتواند در عرصه سیاسی به نفع اردوغان تمام شود. حزب حرکت ملی که گرایشات ضد کردی دارد، ممکن است به حزب عدالت و توسعه نزدیک شود. حزب جمهوریخواه خلق هم چندی قبل و پس از داغ شدن مسئله پ.ک.ک، اعلام کرده حاضر است با اردوغان ائتلاف کند.
اما به نظر آشکارترین هدف اردوغان که از گفتن آنهم ابایی ندارد، تضعیف بیشتر و بیشتر HDP و دمیرتاش است. البته دمیرتاش پیش از اردوغان، فکر او را خوانده بود. او یک روز پس از آغاز عملیات ارتش ترکیه علیه پ.ک.ک گفت: «تمام حملات جنگندههای نیروهای هوایی ترکیه، عملیات زمینی ارتش ترکیه و عملیاتی که در رسانهها و خبرگزاریهای نزدیک به حکومت آغازشده است درواقع هدف مشترکی دنبال میکنند و آن حذف کردن حزب دموکراتیک خلقها در انتخابات زودهنگامی است که دولت ترکیه برای برگزاری آن توافق کرده.» اردوغان هم ساعاتی پسازاین پیشبینی دمیرتاش، با متهم کردن نمایندههای حزب دموکراتیک خلقها به ارتباط داشتن با گروههای تروریستی، خواستار لغو مصونیت قضایی آنها شد. اردوغان گفت که این افراد باید هزینه ارتباط خود با تروریستها را بپردازند. یکی از روزنامهنگاران حامی حزب عدالت و توسعه اما جملهای کلیدی گفته است. او کار حزب دموکراتیک خلقها را تمامشده دانسته و مینویسد: «این مسئله از منظر دموکراتیک در ترکیه باعث تأسف است زیرا پروژه حزب دموکراتیک خلقها در ترکیه کاملاً فروپاشیده شد و این حزب از بین رفت.»
این روزنامهنگار حامی اردوغان، اگرچه در مقام طبیعی جلوه دادن حوادث این روزها باسیاستهای دمیرتاش، سعی کرده تا این حزب را خالی از سیاست ورزی معرفی کند اما واقعیت این است که تأسف او برای ترکیه، اهمیت بیشتری دارد: «این مسئله از منظر دموکراتیک در ترکیه باعث تأسف است».
آیا دموکراسی در ترکیه پیروز شد؟!
«نه کردها پیروز انتخابات پارلمانی بودند و نه اردوغانیها بازنده آن؛ دموکراسی در ترکیه پیروز شد»؛ این یکی از محورهایی بود که برخی رسانهها و تحلیلگران داخلی ایران پس از انتخابات پارلمانی چندی قبل ترکیه بیان میکردند. اما رفتارهای غیر دموکراتیک اردوغان، این ادعای برخی تحلیلگران داخلی را خیلی زود، زیر سؤال برد.
نمیتوان گفت و بیانصافی است اگر بگوییم دموکراسی در ترکیه همانقدر پیروز شد که در الجزایر سال 1991 پیروز شد اما این را میتوان گفت که پیروزی دموکراسی علاوه بر ساختارهای دموکراتیک و در سطحی بالاتر، نیازمند رفتارهای دموکراتیک است؛ چیزی که اردوغان حداقل در ماجرای این روزهای ترکیه، آن را عملی نکرده است. لذا قدرت نرم و جذابیت سیستم انتخاباتی ترکیه هرچقدر که بهواسطه پیروزی دموکراتیک کردها تقویت شد، با بازی سیاسی خونبار اردوغان، تضعیف شد.
شاید بد نباشد کسانی که پس از انتخابات پارلمانی ترکیه و حضور کردها در پارلمان، پیروز اصلی در ترکیه را دموکراسی معرفی کردند، به این سؤال بیشتر بیاندیشند؛ آیا دموکراسی در ترکیه پیروز شد؟!
----------------------------------------
منابع:
1. نای، جوزف اس (1389). «قدرت نرم». ترجمه سید محسن روحانی و مهدی ذوالفقاری. انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) . ص 51.
سعید ساسانیان/ کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه