به گزارش وبلاگستان مشرق، نويسنده وبلاگ "نقد مشائيسم" درباره وقايع اخير مي نويسد: تيم مشايي اکنون و پس از شکست فاحش در پروژه خانه نشيني رييس جمهور دچار نوعي پريشاني غير قابل عبور شده و براي اولين احساس سرگشتگي مي کند.
اين تيم با طراحي اين پروژه در پي آن بود که چند هدف مهم را محقق کند اما تقريبا به هيچ کدام از اين اهداف آن طور که مي خواست دست نيافته است.
هدف نخست اين بود که وزارت اطلاعات را قبضه کند و کارويژه هاي آن را متناسب با اهداف سياسي و اقتصادي خود کنترل نمايد. اين هدف گذاري به نتيجه اي کاملا معکوس انجاميده طوري که اين تيم اکنون از ناحيه وزارت اطلاعات احساس ناامني مي کند.
هدف دوم اين بوذ که پيامي براي طرف خارجي ارسال شود مبني بر اينکه اين تيم در ايران قادر است تصميم هاي مهم و بزرگ ولو مخالف نظر رهبري بگيرد و همچنين قادر است تصميم هاي مخالف راي خود را ملغي کند. اين هدف نيز صد درصد برعکس محقق شد.
هدف سوم اين بود که مشايي به عنوان يک راه حل اجتناب ناپذير به نظام تحميل شود. اين تيم مکررا در اين 10 روز سعي کرد اين پيام را ارسال کند که قادر به حل مسئله هست به شرط اينکه از آن درخواست شود. چنين درخواستي هرگز مطرح نشد.
هدف چهارم اين بود که با راديکال شدن فضا عليه احمدي نژاد -که اين تيم فکر مي کرد وقوع آن حتمي است- متقابلا احمدي نژاد هم به سمت نوعي راديکاليسم حاد سوق داده شود و فضا براي ساختارشکني هاي بيشتر در دو سال آينده فراهم آيد. با تدبير رهبري هيچ فضاي راديکالي عليه احمدي نژاد شکل نگرفت و در نتيجه پيش بيني اين تيم کاملا برعکس از آب درآمد.
هدف پنجم اجتماعي کردن موضوع و ايجاد جو در بدنه اجتماعي عليه ارکان نظام بود. مقاله تهديد آميز سايت دولت يار دقيقا در اين راستا نوشته شد. اين تست هم نتيجه معکوس داد چرا که واکنش هاي برانگيخته از جانب سرمايه اجتماعي آقاي احمدي نژاد همگي به شدت راديکال، در دفاع از رهبري و مترصد تندترين برخوردها با اين تيم بود.
و نهايتا اين تيم درصدد بود به رييس جمهور اينگونه القا کند که يک دسته خاص از پيش بيني هاي متافيزيکي صحيح و بدون ردخور در اختيار دارد. اين بار اما نه فقط اين پيش بيني ها درست از آب درنيامد بلکه شبکه توليد کننده آن ضربه هاي جدي خورد.
اکنون اين تيم به اين مي انديشد که چگونه بايد ادامه بدهد، اعتماد رييس جمهور را چطور بايد دوباره جلب کند و پروژه بعدي را کي و در چه فازي کليد بزند؟