
به گزارش مشرق، دريابان شمخاني درگفت وگو با سايت پيشکسوتان جهاد و شهادت، هدف از راهاندازي تشکل پيشکسوتان جهاد و شهادت را گردهم آوردن رزمندگان اصلي جنگ دانست. او در گفت و گويي ضمن برشمردن دلايل تاسيس اين تشکل به بيان آنچه درباره 8سال دفاع مقدس در حال فراموشي است پرداخته است.
مهم ترين بخش هاي اين گفت و گو را در ادامه بخوانيد:
*بر اساس برخي تعريفهايي که از تاريخ ايران وجود دارد، تاريخ ايران داراي دو خصلت عمده است، يک خصلت جاليزکاري و يک خصلت کلنگ زدن. جاليزکاري به اين مفهوم که هر کس که وارد ميدان تاريخ شده سعي کرده به سرعت يک چيزي را توليد کند اما و نفر بعدي آمده و به جاي اينکه اين بنا را توسعه دهد، آن را تخريب کرده است. اما کار دفاع مقدس نه کار جاليزکاري است و نه هيچ کلنگي توانايي و قدرت تخريب آن را دارد. اين وجه تمايز تاريخنگاري جنگ تحميلي است با کليت تاريخ نگاري ايران.
*در دومين موضوع بايد به فرهنگ تشيع نگاه کنيم. اکثريت کشور ما شيعه هستند. ما پس از واقعه عاشورا هيچ فرصت تاريخي پيدا نکرديم تا آموزههاي اين واقعه مانند مبارزه با ظالم، امر به معروف و مفاهيمي از اين قبيل را در عمل تجربه کنيم، اما جنگ تحميلي اين فرصت را به ما داد.
*جنگ تحميلي فرصتي داد تا باورهاي ديني ما و رفتار اباعبدالله (ع) به مرحله عيني برسد؛ تبديل کردن شعارها و سخناني که پدرانمان از واقعه کربلا براي ما نقل کرده بودند در جنگ تحميلي واقعاً سخت بود، حتي رساندن خبر شهادت يک عضوي از يک خانواده نيز جاي خود را داشت و اين مسايلي بود که در ابتداي جنگ ما به شدت با آن درگير بوديم. اما بعدها شهادت به يک فرهنگ همگاني تبديل شد و آنچه که اباعبدالله بنياد گذاشته بود، در ميان اکثريت افراد جامعه به صورت گسترده پذيرفته شد.
*باور من اين است که پيروزي انقلاب اسلامي - بجاي 22 بهمن - روز آزادسازي خرمشهر روي داد.
*امروز نميتوان قشري را نام برد که مختصات، مشخصات به هم پيوستگي رزمندگان را داشته باشد.ترکيبي از مردم تحت تشکلي با عنوان بسيجي، سپاهي، ارتشي و جهادگر؛ اين مجموعه هشت سال شب و روز در برف و سرماي سردشت تا بادِ گرم جنوب، در عمليات مختلف که پيروزي و فتح را داشتند يا ناکامي و شکست، در عيد و عزا، در خوشي و ناخوشي، در همه احوالات در کنار هم بودند؛ با هم زندگي ميکردند، ميجنگيدند و شهيد ميشدند. اين امتزاج يک ادبياتي ايجاد کرد که از آن به عنوان «فرهنگ بسيجي» ياد ميشود.
*خداوند صلهاي، بستهاي تحت عنوان بسيجي نفرستاده است، امتزاج اين فرهنگها مبتني بر فرهنگ مذهبي و ديني باعث به وجود آمدن اين فرهنگ شده است. اين فرهنگي که در بسياري دولتها که با مشکل مواجه ميشوند، گرهگشا است و از آن به عنوان «فرهنگ بسيجي» ياد ميشود.
*ليست کساني که در جنگ شرکت کردند آيا قابل کم و زياد شدن هست؟ اين سرمايهاي که از آن نام برده شد، ليستي دارد که فيکس شده است و نميشود آن را کم و زياد کرد، چرا؟ به همان دليلي که امروز نميتوان صحابه پيامبر را کم و زياد کرد.
*در جنگ عصر زمان امام خميني (ره) ليستي وجود داردکه اين ليست مشخص ميکند برخيها شرايط جنگ داشتهاند و خود انتخاب کردهاند و به جنگ آمدهاند اما بعضيها شرايط را داشتهاند و انتخاب نکردهاند و به جنگ نيامدهاند. حالا هر کس به نوعي در اين ليست حضور دارد، يک سرمايه اجتماعي بزرگ دارد که اگر خودش نيست، فرزندانش از آن بهره ميگيرند.
*کساني که در اين ليست حضور ندارند، دو کارکرد دارند، يا در حال جلوگيري از شکلگيري نهايي اين ليست هستند، يا اينکه ميخواهند در اين ليست نفوذ کنند و آن را کم و زياد کنند! وظيفه پيشکسوتان حمايت از ليست اصلي است. چرا؟ چون اين فرمايش حضرت امام (ره) است که امروز زينت بخش سايت ما نيز هست «نگذاريد پيشکسوتان عرصه جهاد و شهادت به فراموشي سپرده شوند.»
*مدتها است که مساله پيشکسوتان در ذهن من بوده است. در زمان وزارت دفاع طرحي را شروع کردم که به دليل پارهاي مسايل و دشواريها آن را کنار گذاشتم، که بار ديگر از چند سال پيش اين مهم را شروع کردم و موفق به برگزاري نشستها و جلساتي در اين مورد شديم و الآن موضوعي بنام پيشکسوتان داريم.
*سوالي که مطرح ميشود اين است که آيا ما به جنگ و پيشکسوتان نگاه امروزي داريم؛ پاسخ منفي است؛ ما نگاهمان مربوط به ديروز و به عبارت بهتر دوره جنگ است. هر کس ديروز در اين صحنه مورد اشاره حضور داشته، جزو پيشکسوتان و رزمندگان است، اينکه امروز چه وضعي دارد، به ما مربوط نيست.
*اگر اين رزمنده و پيشکسوت امروز آسيب سياسي، اقتصادي و اخلاقي ديده من مسوول هستم.
*امروز پارهاي تشکيل جلسه ميدهند و همه ميتوانند بروند، اما اگر اين پيشکسوتان بخواهند تشکيل جلسه بدهند، بايد مدعو باشند، چرا؟ چون جزو آن ليست هستند. ما وقتي در کنار هم قرار مي گيريم، همانگونه که در مبارزه با رژيم صدام کساني که به جنگ آمدند هيچ ترديدي نداشتند، امروز هم در محافظت از انقلاب هيچ ترديدي به خود راه نخواهند داد. اين يک سرمايه اجتماعي است.
*ما امروز موفق شدهايم که پيشکسوتان را به مرحله خوبي برسانيم. در تهران هيات امنايي داريم، در بسياري از استانها در حال راه اندازي اين تشکل هستيم، به تازگي پيشکسوتان يزد شکل گرفت ما در اين مسير با مشکلات و دشواريهاي بسياري مواجه هستيم که دليل عمدهاش نيز به کارشکني کساني که در اين ليست حضور ندارند، باز ميگردد. اين عده ميگويند اگر اين جمع شکل بگيرد ديگر جايي براي ما نيست، چون مردم خود شاهدند و ميبينند و مقايسه ميکنند و از اين هراس و واهمه دارند.
*اين گروه به اشکال مختلف آزار و اذيت را شروع کردند، دروغ بافتند، تحليلهاي غلط کردند، مغرضانه و غير مغرضانه اين تحليلها را انجام دادند که اين ضعفها از ابتداي جنگ در برخي از دوستان ما وجود داشته است. اگر کسي ديد که رزمنده است و اسمش در ليست نيست ما از او عذرخواهي ميکنيم، بيايد و مدارکش را بياورد و اين ليست بر روي همه باز است.
* حفظ روحيه انقلابي در زمان صلح سختتر از زمان جنگ است. اين موقعي محقق ميشود که در کنار هم قرار بگيرد. اما مهمترين هدف، هدف سومي است که برشمرده شد.