
آگاهي، باور و اعتقاد هر چه بيشتر، استحکام، مقاومت و سلحشوري هم بيشتر. اگر چه ممکن است مفهوم اين عبارت در بيرون عينيت کامل نداشته باشد، اما براي ارتش تمام کشورهاي جهان به عنوان يک اصل مبناي برنامه ريزي، آموزش و تربيت قرار مي گيرد. سالروز شهادت استاد و علامه شهيد مرتضي مطهري در سپاه به اسم هفته عقيدتي سياسي نام گذاري شده است. با عبور از نسبت هاي زيبايي که بين اين اسم و مسمي وجود دارد، به اين بحث پرداخته مي شود که فلسفه وجود دو رکن اساسي در سپاه به نام عقيدتي و سياسي چيست و اين دو رکن از چه اهميت و کارکردي در سپاه برخوردار بوده اند. اين بحث به اختصار در چهار محور قابل بررسي است:
الف- موارد مشابه در سازمان هاي نظامي دنيا: سال هاست که وظيفه دفاع از کشورها در برابر تهاجمات بيگانگان به عهده مجموعه هايي قرار داده شده که به نام ارتش شناخته مي شوند. در برخي از کشورها در کنار ارتش سازمان هاي نظامي ديگري وجود دارند که وظيفه آنها نيز دفاع از کشور در برابر حملات دشمنان است. در تمام ارتش ها و مجموعه هاي نظامي دنيا تربيت نيروهاي نظامي براي مقابله هر چه بهتر با متجاوزين يک اصل است و معمولاً در کنار آموزش هاي تخصصي نظامي به اين مهم نيز پرداخته مي شود، اما شکل آن متفاوت است. تجربيات طولاني بشر در اين تفاوت نقش جدي داشته است. با وجود تفاوت ، در تمام اشکال يک چيز مشترک است اينکه مسئله مورد علاقه افراد را با وظيفه دفاع و در بعضي مواقع حمله و يورش پيوند بزنند. در بيشتر کشورها از حس وطن دوستي، نزديک شدن به اهداف آرماني، گوش سپردن به فرمان شخصيتي مقدس، دريافت مزد (مزدوري جنگي و نظامي) و ... براي اين پيوند استفاده و تلاش مي کنند تا بتوانند آن را کاملاً پرورش دهند و به اوج برسانند. سپاه نيز از يک جهت به عنوان مجموعه نظامي از اين قاعده مستثني نبوده، اما به روش خودش عمل کرده و در نتيجه با اين قاعده کلي تفاوت هاي اساسي دارد.
ب- ويژگي سپاه و پاسداران: شايد توجه به اين مهم که سپاه زائيده و فرزند «انقلاب اسلامي» است فهم مسائل مربوط به حوزه عقيدتي و سياسي را آسان کند. انقلاب که با اراده و لطف الهي پيروز شد، مورد تهديد داخلي و خارجي قرار گرفت و تعدادي از بهترين فرزندان اين انقلاب و کشور تصميم گرفتند در قالب جمعي سازمان يافته از انقلاب در برابر تهديدات محافظت کنند. همه مسئولان وقت به ضرورت چنين مجموعه اي واقف بودند، لذا سپاه خيلي زود تشکيل و تأسيس شد. در زمان تأسيس سپاه دو موضوع براي پاسداران و مسئولان و ديگران مسلم و قطعي بود: 1- تأسيس سپاه براي حفظ انقلاب است که بعدها در اساسنامه سپاه دستاوردهاي انقلاب نيز به آن اضافه شد. 2- قريب به اتفاق نيروهاي سپاه افرادي مکتبي و معتقد به آموزه هاي ديني هستند. با وجود قطعي بودن اين دو نکته از همان ابتداي تشکيل سپاه کلاس هاي عقيدتي براي تعميق و تحکيم هر چه بيشتر آموزه هاي ديني پاسداران در مراکز مختلف سپاه برگزار مي شد. افزون بر اينکه تعظيم شعائر و برگزاري مراسمات ديني در مراکز سپاه يک امر رايج بود. از همان ابتدا مسئوليت اين کارها بر عهده کساني بود که زير نظر نماينده امام در سپاه مشغول به کار بودند. حوادث خونيني که ضد انقلاب ها و بعد صدام به شکل پي درپي براي کشور ايجاد کردند و شکل گيري فضاي جهاد، ايثار و شهادت و وجود مبارک حضرت امام(ره) بر تقويت اين موضوع افزود و عامل موثر و تعيين کننده اي شد براي دفاع از نظام در حد فدا شدن به مفهوم کامل. در جنب مسائل عقيدتي که به خوبي و متناسب با اقتضائات آن روز پيش مي رفت، توجه به مسائل سياسي و پيگيري آن در سپاه آغاز شد و با آشکار شدن برخي رخدادها ضرورت آگاهي سياسي بيشتر شد.
ج- پيچيده شدن مسائل سياسي: آگاهي سياسي مردم در ابتداي انقلاب بسيار کلي بود و با اشارات حضرت امام(ره) مسير و موضع خود را انتخاب مي کردند. آنها مي دانستند که غرب و شرق با انقلاب ايران دشمنند و در رأس آمريکا، شوروي و انگليس قرار دارند و نظام در داخل نيز دشمناني دارد که آنها را با نام ضد انقلاب و ضد ولايت فقيه مي شناختند. در سپاه نيز به غير از تعداد اندکي با عمق مسائل سياسي آشنا بودند و مي توانستند آنها را به خوبي تجزيه و تحليل کنند مابقي مانند ساير مردم بودند، اما با داشتن اطلاعاتي به مراتب بيشتر و احساس تکليف عميق تر. برخي رخدادهاي سياسي- اجتماعي داخلي که حيات انقلاب را هدف قرار داده بود ايجاب مي کرد که نيروهاي سپاه جزئي تر و دقيق تر با مسائل سياسي آشنا شوند. از اين رو خيلي زود، اما تدريجاً اقداماتي که براي آگاهي بخشي به نيروهاي سپاه لازم بود، آغاز شد و به مرور رشد کرد. در آن سال ها به غير از چند مورد نادر حوادث سياسي واقع شده از شفافيت و مرزبندي هاي مشخصي برخوردار بود که کار را براي تشخيص آسان مي کرد و فعاليت هايي که در آن زمان در حوزه سياسي براي آگاه ساختن پاسداران انجام مي شد کفايت مي کرد و تشخيص ضد انقلاب بودن منافقين، چريک هاي فدايي، توده اي ها، خلق مسلمان، خلق عرب، کومله، دموکرات و ... براي پاسداران يک امر عادي بود و در کنار اين موضوع توجه به مسائل سياسي خارجي به ويژه با شروع جنگ تحميلي بيشتر شد، اگر چه اندک اندک و به موازات آن در داخل و ميان گروه هاي سياسي درون نظام اتفاقاتي مي افتاد که پاسداران نمي بايست نسبت به آن بي توجه باشند. به عبارتي پس از غلبه نسبي نظام بر خروج مسلحانه گروهک هاي معاند و دفع خطر آنها و برقراري آرامش در شهرها، فعاليت و تعامل گروه هاي سياسي داخل نظام شکل پيچيده اي به خود گرفت و با گذشت زمان تا به امروز بر پيچيدگي و ابعاد متنوع آن افزوده شد. تا جايي که برنامه ها و ساز و کارهاي گذشته در امور عقيدتي و سياسي کفايت نمي کرد. پس از دوران جنگ و آغاز رهبري مقام معظم رهبري و به عبارتي دهه هفتاد، مرحله بازبيني در برنامه هاي عقيدتي و سياسي آغاز شد. زيرا تقريباً از اوايل همين دهه حمله هاي سازماندهي شده عليه باورهاي ديني و اشاعه شبهات آغاز و فراگير شد و گروه هاي سياسي با روش هاي جديد و احساس آزادي بيشتر ناشي از پايان جنگ برنامه هاي خود را سازمان دادند و به عنوان يک مولفه مهم روند ورود نيروهاي جديد و جوان به سپاه آغاز شد. در اين وضعيت جديد مسئوليت حوزه نمايندگي ولي فقيه در سپاه بسيار سنگين تر از گذشته شد و دو مجموعه عقيدتي و سياسي که در سال هاي قبل در فضاي سبک تر و شفاف تر و با نيروهايي تربيت شده در کوران انقلاب، مشغول انجام وظيفه بودند به خوبي متوجه شدند که به يک بازآفريني جدي نياز دارند تا بتوانند پاسخگوي مناسبي براي اوضاع و احوال جديد باشند. اين بازآفريني با موفقيت انجام شد و تا آنجا پيش رفت که نيروهاي سپاه هيچ گاه از رخدادها و پديده هاي سياسي عقب نماندند و توانستند با خنثي کردن عمليات تهاجمي و سنگين دشمن در ميدان عقيدتي و سياسي راه را بر دشمن سد کنند و مدافعان اسلام، انقلاب و نظام را مصون نگه دارند.
د- تداوم آموزش ها: خوشبختانه روند بازآفريني که همچنان ادامه دارد، تا به حال تحولات مبارکي را به همراه داشته و توانسته با روز نشان کردن آموز ش ها در حوزه عقيدتي و سياسي در ابعاد خبري- تحليلي و دانش افزايي نيروهاي جوان را از اين حيث به مرتبه اي برساند که بتوانند جايگزين هاي شايسته اي براي پيشکسوتان عرصه آگاهي، جهاد و شهادت باشند. وجود دو مجموعه عقيدتي و سياسي در سپاه ضمن آنکه مانع نفوذ افکار منحرف و آلوده به مجموعه سپاه شد، به شکل لحظه اي نيروهاي سپاه را براي تشخيص تحرکات دشمن و واکنش بهنگام و مناسب آماده نگه داشت. هدايت اين حرکت طولاني، مستمر، بالنده و کم اشتباه به وسيله نماينده مقام معظم رهبري در سپاه بود که همچنان با قوت تمام ادامه دارد.