به گزارش مشرق، «دولت اگر اجازه نقد ندهد به معنای این است که دولت مستبدی است...» این یکی از جمله های پایانی آقای روحانی در نشست امروزش با خبرنگاران رسانه های داخلی و خارجی بود؛ نشستی که در آستانه سومین سالگرد پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری92 برگزار شد.
بله! دولتی که اجازه نقد میدهد، مستبد نیست؛ چه بسیار رسانه هایی که آمدند و از دولت انتقاد کردند که چرا مثلا تصویر فلان شخص ممنوع است یا آن دیگری نقد میکند که هنوز فضا امنیتی است، آن یکی خانم هم به نمایندگی از جامعه کوچک خبرنگاران رسانه های غربی در ایران، از زندانی شدن رفیقشان انتقاد میکند و خواستار عنایت رئیس جمهور میشود.
البته در این بازار گرمِ انتقادها، بعضی ها هم از اینکه کنسرتهای موسیقی لغو میشود یا اینکه عده ای سخنرانی رئیس جمهور را مختل میکنند، از رئیسجمهور انتقاد میکنند؛ گوئی خودِ رئیس جمهور دستور اخلال در مراسم سخنرانی خودش را داده است...
اما با همه اینها، انگار انتقادها به دل نمینشیند؛ نه از این حیث که انتقادها، انتقاد نیستند، بلکه شاید به این خاطر باشد که انتقادها (با هر سطح و دغدغه ای) چون از زبان حامیان و دوستداران دولت مطرح شده است، زیاد جلب توجه نمیکند. انتقادی که از زبان منتقدِ واقعی خارج شود، انتقاد واقعی است و البته تحمل کردنش ستودنی.
نشست امروز رئیس جمهور با رسانه ها یک ویژگی داشت؛ رسانه های منتقد دولت، خاموش شده بودند!
امروز از کیهان و وطن امروز و جوان و فارس و نسیم و تسنیم خبری نبود؛ نه اینکه نبود، بودند اما میکروفون به آنها نرسید! رسانه هایی که - فارغ از درست بودن یا غلط بودن – بعنوان جدیترین رسانه های منتقد دولت شناخته میشوند. اما از آن طرف؛ با اغماض، حداقل هفت رسانه که یا دولتی هستند یا حامی دولت امکان طرح سوال پیدا کردند. به این لیست، شش خبرنگار که به نمایندگی از رسانه های خارجی پشت تریبون رفتند را هم اضافه کنید.
نشست امروز رسانه ها و خبرنگاران با رئیس جمهور برگزار شد و سوالات جدی منتقدان واقعی ماند برای بعد... حتما برای فرصتی دیگر، مثلا بعد از توافق نهایی!
شاید یکی از سوالاتی که در نشست آینده، از سوی همین خبرنگاران ِ منتقدِ حذف شده پرسیده شود این باشد که چرا فرصت پرسیدن سوالات جدی در آستانه توافق نهایی از رسانه های منتقد گرفته شد.
دولتی که اجازه نقد میدهد، مستبد نیست...
بله! دولتی که اجازه نقد میدهد، مستبد نیست؛ چه بسیار رسانه هایی که آمدند و از دولت انتقاد کردند که چرا مثلا تصویر فلان شخص ممنوع است یا آن دیگری نقد میکند که هنوز فضا امنیتی است، آن یکی خانم هم به نمایندگی از جامعه کوچک خبرنگاران رسانه های غربی در ایران، از زندانی شدن رفیقشان انتقاد میکند و خواستار عنایت رئیس جمهور میشود.
البته در این بازار گرمِ انتقادها، بعضی ها هم از اینکه کنسرتهای موسیقی لغو میشود یا اینکه عده ای سخنرانی رئیس جمهور را مختل میکنند، از رئیسجمهور انتقاد میکنند؛ گوئی خودِ رئیس جمهور دستور اخلال در مراسم سخنرانی خودش را داده است...
اما با همه اینها، انگار انتقادها به دل نمینشیند؛ نه از این حیث که انتقادها، انتقاد نیستند، بلکه شاید به این خاطر باشد که انتقادها (با هر سطح و دغدغه ای) چون از زبان حامیان و دوستداران دولت مطرح شده است، زیاد جلب توجه نمیکند. انتقادی که از زبان منتقدِ واقعی خارج شود، انتقاد واقعی است و البته تحمل کردنش ستودنی.
نشست امروز رئیس جمهور با رسانه ها یک ویژگی داشت؛ رسانه های منتقد دولت، خاموش شده بودند!
امروز از کیهان و وطن امروز و جوان و فارس و نسیم و تسنیم خبری نبود؛ نه اینکه نبود، بودند اما میکروفون به آنها نرسید! رسانه هایی که - فارغ از درست بودن یا غلط بودن – بعنوان جدیترین رسانه های منتقد دولت شناخته میشوند. اما از آن طرف؛ با اغماض، حداقل هفت رسانه که یا دولتی هستند یا حامی دولت امکان طرح سوال پیدا کردند. به این لیست، شش خبرنگار که به نمایندگی از رسانه های خارجی پشت تریبون رفتند را هم اضافه کنید.
نشست امروز رسانه ها و خبرنگاران با رئیس جمهور برگزار شد و سوالات جدی منتقدان واقعی ماند برای بعد... حتما برای فرصتی دیگر، مثلا بعد از توافق نهایی!
شاید یکی از سوالاتی که در نشست آینده، از سوی همین خبرنگاران ِ منتقدِ حذف شده پرسیده شود این باشد که چرا فرصت پرسیدن سوالات جدی در آستانه توافق نهایی از رسانه های منتقد گرفته شد.
دولتی که اجازه نقد میدهد، مستبد نیست...