به گزارش وبلاگستان مشرق، رضا زاده محمدي در يکي از مطالب اخير وبلاگ "بچه هاي مسجد" با اشاره به سه گانه ده نمکي نوشت: اخراجي ها 3 که در طول سه ماه ساخته شده پيشرفتي فني است نسبت به اخراجيهاي دو وخلاصه اي تصويري و جالب از حرفهاي ما درباره فتنه که بسياري از حضرات مدعي خود را در آيينه آن ببينند. چون دوست و دشمن در نهايت فيلم را خواهند به نکته ديگري توجه کنيم:
چه چيز باعث شد ده نمکي اينقدر رشد کند؟حضرات سينماگر و مدعي پاسخي جز ناسزا به اين سوال ندادند و پيش فرضشان مبني بر اينکه لودگي باعث فروش فيلمهايش شده آنها را به عرصه آزمون کشاند.يکي يکي به عرصه آمدند و فيلم مبتذل ساختند از معيريان شان بگير تا موتمن و غيره تا به خيالشان گوي را از دست او بربايند. متاسفانه (براي آنها) اشتباه مي کردند.يا وقتي از اقبال مردم گفته مي شد مي گفتند اينکه مهم نيست "گنج قارون"هم پرفروش شد .جالب آنکه غيرتشان نگذاشت و کپي گنج قارون را بازسازي کردند و باز نتيجه نگرفتند.يا مي گويند هنرپيشه ...و هست که همه هنرپيشه هاي اخراجي ها را جمع کرده اند و به جايي نرسيده اند.البته فيلمهاي طنز پرفروش هم داشته ايم مانند آتش بس يا دايره زنگي يا چارچنگولي که آنها هم در تحليل دقيق تر از لودگي نان نخورده اند.براي توجه آنها ذکر نکات زير لازم است:
-مردم فيلمي را که به گويش و طرز فکر و فرهنگ و مذهب آنها نزديک باشد يا رنگي از آن داشته باشد بيشتر دوست دارند.حتي فيلمهاي خانم ميلاني به اين سبب بيشتر مورد اقبال است که کمتر در لفاف گفتارها و اداهاي روشنفکرانه گرفتار است و ساده ارائه مي شود و سکس را در لفافه شعر و دکلمه کتمان نمي کند يا لااقل تصوري را که عموم مردم از بعضي از ارتباطها دارند به رسميت مي شناسد.چارچنگولي درباره مذهب و آداب مذهبي بود و اخراجيها فراتر از مذهب ادبيات و فرهنگ مرتبط با انقلاب اسلامي را نمايش مي داد.مردم مي خواهند خودشان را ببينند نه آدمهاي ساختگي و تصنعي را.
-ده نمکي مردم شناس تر از اغلب يا شايد همه کارگردانهاست.شوخي او با شکلات در اخراجيهاي دو و بسياري نمونه هاي ديگر نشان از اين ويژگي اوست.در آن صحنه وقتي مهماندار شکلات تعارف مي کند نامزد بايرام مي گويد"من فاتحه اش را مي فرستم..."
-ده نمکي طنزپرداز نيرومندي است و از هيچ طنز مي سازد.در همان اخراجيهاي دو وقتي منافق با اسلحه بلند مي شود و خبر هواپيما ربايي را مي دهد جواد رضويان مي گويد"برا سلامتي برادراي کميته صلوات."
-ريز بيني ديگر خصوصيت اوست.افسر عراقي فيلم او افعال فارسي را نمي توانست درست صرف کند و مثلا به اسراي ايراني مي گفت "اگر نماز جماعت يا روضه...توي گوني مي روم."-نکته مهمي که به ذهن ديگر فيلمسازها نرسيده بود و ظرفيتي براي طنز ايجاد کرده بود.
-ده نمکي به روزترين است.فيلمهاي متعددي در سينماي ايران با محتوا يا موضوع اينترنت ساخته شده اما از همه به روزتر ده نمکي است.اسم نياورم اما نه تنها از کارگردانهايي که سالهاست نان از اندوخته چهل سال پيش مي خورند که از مدعيان به روز بودن هم به روز تر است.يکجا در فيلم اخراجيهاي 3حاجي گرينف به مسوول ستادش مي گويد"اين تيوب را بگذار توي اينترنت."و با يوتيوب طنز درست مي کند.يا نن جان حاجي از فيس بوک حرف مي زند.کلا فيلم سه بسيار تر و تازه و به روز است و حتي از چهل هزار تومان يارانه در آن حرف زده مي شود.
-ده نمکي حزب اللهي است.حزب اللهي ها حرف هاي زيادي براي زدن دارند.يک مولفه مهم موفقيت فيلم آن است که حرفي داشته باشد.
-ده نمکي نه سينما خوانده و نه نخبه و روشنفکراست و نه بادي در دماغ دارد.شايد درس و کلاسهاي سينما که شما مي خوانيد چيزي دارد که چنين بايد از موفقيت يک بيروني سينما زجر بکشيد.شايد چون به شما فرهنگ و سينماي وارداتي را القا مي کند يا چون از همان اول شما را از مردمتان دور مي کند و باد روشنفکري به دماغتان مي اندازد...شايد کار شما اشکال دارد نه فلان جنبه فني فلان گوشه فيلم يک آماتور.