جلد ۵ کتاب «خاطره‌ها» که خاطرات آیت‌الله محمدی ری‌شهری از سال‌های سرپرستی‌اش بر بعثه رهبری در حج است، خاطره‌ای از مذاکره هاشمی رفسنجانی با ملک عبدالله پیرامون حداقلی‌ برگزار شدن مراسم برائت از مشرکین را در خود دارد.

به گزارش مشرق، پنجمین جلد از مجموعه «خاطره ها» شامل خاطرات آیت‌الله محمد محمدی ری‌شهری که در برگیرنده دو دهه سرپرستی وی بر حجاج ایرانی در بعثه رهبری است در  بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه خواهد شد.

این کتاب که در برگیرنده ابعاد مختلف برگزاری مراسم حج در زمان سرپرستی آیت‌الله ری‌شهری از سال 1370 تا1388 است، حاوی نکات بسیار حساس، جالب و خواندنی برای علاقه‌مندان است. پیش از این 4 جلد از خاطرات وی که شامل حوادث مهم و سرنوشت ساز دوران جمهوری اسلامی همچون: کودتای پایگاه نوژه، توطئه قطب‌زاده، سلب صلاحیت مرجعیت از آقای شریعتمداری، جریان مهدی هاشمی، تاسیس وزارت اطلاعات، مقابله با شبکه‌های جاسوسی و تروریستی، تاسیس دادگاه ویژه روحانیت، ماجراهای برکناری آقای منتظری از قائم مقامی و ... است، چاپ شده است.

بررسی دیدگاه‌ها،گفتارها و رفتارهای شخصیت‌های تراز اول کشور در سفر به عربستان و ملاقات مقامات سعودی و برگزاری مناسک حج در طول این سال‌ها برای نخستین بار در جلد پنجم کتاب «خاطره ها» آمده، که مقایسه آن با شرایط کنونی روابط ایران و عربستان و تعلیق سفرهای عمره بر حساسیت‌ها و جذابیت‌های این اثر می‌افزاید.

در ادامه قسمت‌هایی از مواضع رئیس جمهور وقت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که در این کتاب آمده است را می‌خوانیم:

*سخنان خلاف انتظار هاشمی رفسنجانی

در آن سال، مقدّمات کار همانند سال‏‌های گذشته بود و در این چارچوب، شورای هماهنگی حج (شامل اعضای اصلی بعثه و سازمان حجّ و زیارت و برخی شخصیّت‏‌های مؤثّر در مدیریّت فرهنگی و سیاسی حج و هم‏چنین دستگاه‏‌های مربوطه مثل وزارت‏خانه‏‌های امور خارجه و ارشاد) در تاریخ 75/1/18 دیداری با رئیس جمهور داشت.

در این ملاقات، آقای هاشمی رفسنجانی مطالبی را در رابطه با مراسم برائت مطرح کرد که انتظار نمی‏‌رفت و توقّع این بود که سخنان ایشان هماهنگ با نظرات مقام معظّم رهبری باشد. لذا در یادداشت‏‌هایم نوشته‌‏ام:

«مطالب ایشان در رابطه به مسائل برائت، قابل مقایسه با سخنان رهبری نبود. با مراجعه به نوار جلسه می‌‏توان دریافت که تفاوت از کجا تا به کجاست.»

*مذاکرات پاکستان

آقای هاشمی رفسنجانی در نخستین روزهای سال 76 برای حضور در اجلاس فوق‏‌العاده کنفرانس اسلامی به پاکستان رفت و در خلال آن، ملاقاتی بین ایشان و امیر عبداﷲ ولی‏عهد سعودی صورت گرفت. چندی بعد، متن گفت‌وگوی آنها درباره حج و مراسم برائت به دست من رسید که تأسف‏‌آور بود. آن متن از این قرار بود:

امیر عبداﷲ: این رئیس مجموعه حجّاج که گذاشته‌‏اید، چرا این را گذاشتید؟ فردی را بگذارید که تحت امر شما باشد. برای ما بس است؛ بس است که درد بکشیم؛ درد آنچه که قبلاً اتّفاق افتاد. غیرمسلمانان به ما نیش‏خند می‌‏زنند. برای ما این دیگر بس است. هم‏چنان که یکی از برادران ایرانی به من گفته است، برائت می‏‌تواند در صحرا بیان شود، در اروپا مطرح شود...

آقای هاشمی رفسنجانی: ما برای این هم یک راه‏‌حلّ روشنی داریم که تفاهم کنیم. هیچ نگرانی برای ما و شما نباشد.

امیر عبداﷲ:‏ می‏‌خواهم مطلبی بگویم، اگرچه مربوط به زمان شاه است. این نمایان‏گر این است که مردم ایران، مسلمان هستند. البتّه تنها ملّتی که با نظم برای حج می‏‌آیند، ایرانیان هستند. می‏‌دانند کجا می‌‏آیند، کجا می‏‌روند، عرفات، منا، بهترین جاها را در اختیار داشتند. ما هم اینها را از آن ملّت ایران می‏‌دانیم. تعداد آدم‏‌هایشان را پیش‏‌بینی می‌‏کنیم.

آقای هاشمی رفسنجانی: می‏‌توانیم با شما قراری بگذاریم که حلّ نهایی شود. امسال حج شروع شده است. من قبلاً هم با وزیر خارجه صحبت کرده بودم. مثلاً اگر مسجدی در هر جای مکّه ـ حتّی کوچک باشد ـ تعداد آدم‏‌های‏شان را پیش‏‌بینی کنیم.

امیر عبداﷲ: چرا مثل گذشته حج نکنند؟ مگر قبلی‏‌ها مسلمان نبودند؟

آقای هاشمی رفسنجانی: از زمانی که حکومت اسلامی بود، این‏طور شد. ما حل می‏‌کنیم که شما مشکل نداشته باشید.

امیر عبداﷲ: خداوند از روزی که ملّت ایران را خلق کرد، مسلمان خلق کرد.

آقای هاشمی رفسنجانی: قبلاً آن‌جا شاه حاکم بود. یک خیمه‌‏ای که پانصد یا هزار نفر جا بگیرد...

امیر عبداﷲ: مکان خودشان در بعثه.

آقای هاشمی رفسنجانی: ما قبول می‏‌کنیم. شما با من قرار بگذارید. در همان بعثه که بلندگو نداشته باشد، بدون اعلام. ما می‏‌گوییم همان‏‌هایی که در بعثه هستند، مثلاً می‏‌گوییم یک ساعت یا نیم ساعت، فقط دعایی بخوانند و بیایند بیرون. خبرش را هم به هیچ روزنامه‏‌ای در عربستان ندهند. در ایران پخش می‏‌شود که در بعثه تعدادی جمع شدند و مراسم...

امیر عبداﷲ: ... این نیازی به بلندگو ندارد. خدا صدای مورچه را هم می‏‌شنود.

آقای هاشمی رفسنجانی: این مصداق یک اقدامی است که ... شما هم راحت می‏‌شوید، ما هم همین‏طور.

امیر عبداﷲ: از آدم خیرخواه جز خیر چیزی برنمی‏‌آید.

گفتنی است من خود را مقیّد به اجرای نظرات مقام معظّم رهبری می‏‌دانستم، هرچند دشوار بود. در واقع عدم برگزاری مراسم برائت موجب آسایش و آرامش من می‌‏شد، امّا عملکرد من در این زمینه کاملاً اعتقادی بود. اصرار من بر انجام این مراسم، ریشه در این عقیده داشت.

*مخالفت با توافق‏نامهٔ ذلّت‏‌بار پاکستان

روز 24 فروردین (ششم ذی‌حجّه) هنگام پایین آمدن از پله‌‏ها در ساختمان بعثه، آقای نوری شاهرودی را دیدم. ایشان گفت رئیس دفتر وزیر کشور سعودی طیّ تماس تلفنی، پیغامی را از طرف امیرنایف برای این‌جانب ارسال کرده است. متن پیام از این قرار بود:

برگزاری مراسم برائت به کلّی در مکّه یا هر جای دیگر ممنوع است و چنانچه اقدام به این کار شود، به صورت جدّی از آن جلوگیری به عمل خواهد آمد.

من در مقابل این پیغام، پاسخ خاصّی ندادم، امّا از سخنان آقای سفیر متوجّه شدم که انتظار دارد توافق آقای هاشمی رفسنجانی با امیر عبداﷲ در پاکستان مبنی بر انجام مراسم برائت در داخل ساختمان بعثه با حضور جمع اندکی از زائران به اجرا در آید، زیرا در این صورت سعودی‏‌ها نیز مخالفتی با این مراسم نخواهند داشت.

حقیقت این است که من آن توافق را ذلّت‌‏بار می‏‌دانستم، زیرا سعودی‏‌ها از ابتدا هم مشکلی با برگزاری مراسم برائت به این صورت نداشتند و بنا بر این برای اجرای چنین مراسمی اساساً نیازی به مذاکره و توافق با مقامات عربستان نبود.

در این حال اصرار آقای نوری شاهرودی بر اجرای آن توافق، مرا عصبانی کرد و در همان حال گفتم:

در این‌جا تصمیم‌‏گیری با بنده است. چرا شما بر اجرای آن توافق، اصرار می‌‏کنید؟ به جای این، بهتر است در مذاکره با سعودی‏‌ها با قاطعیّت صحبت کنید. برگزاری مراسم برائت در داخل بعثه، حرفی است که سعودی‏‌ها از ابتدا می‏‌گفتند و دیگر نیازی به توافق جدیدی در این باره وجود نداشت. در مذاکره می‌‏بایست امتیازی برای ما اخذ می‌‏شد، نه این‌که با همان چیزی که از ابتدا مورد نظر عربستان بود، موافقت شود.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • امیر ۱۲:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۵
    1 1
    چی شده همه یک دفعه یادشان آمد خاطرات خودشون علیه آقای هاشمی رو بیان کنند.. چرا تا حالا اینکار رو نمیکردند؟مگر مردم نامحرمند؟یا نامحرم بودند و جدیدا محرم شدند؟حالا چرا همه خاطره ها علیه آقای هاشمی؟مگر زمان رای گیری نزدیکه که بگم بگم میکنند؟
  • مهدی ۱۲:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۵
    1 3
    چی به تو میرسه که سنگ هاشمی رو به سینه میزنی

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس