به گزارش مشرق، چندی پیش کاوشهای باستان شناسی در حفاریهای فاضلاب خیابان مولوی تهران منجر به شناسایی اسکلتی متعلق به هزاره پنجم پیش از میلاد شد. بعد از ادامه تحقیقات روی این اسکلت، بررسی های اولیه متخصصان حوزههای انسان شناسی، کالبدشناسی، ژنتیک و باستان شناسی نشان داد که این اسکلت متعلق به یک زن میانسال است.
اواخر سال 93 پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه بقیهالله اعظم یک تفاهمنامه با هدف مشارکت در فعالیتهای پژوهشی و آموزشی و بهره مندی از امکانات و توانایی های دو طرف را امضا کردند که در آن اعلام شد: «مرکز تحقیقات ژنتیک انسانی بر اساس این تفاهمنامه نسبت به اعطای بورس تحصیلی در رشته ژنتیک به اعضای پژوهشگاه در صورت ارایه اعلام نیاز پژوهشگاه با این مرکز همکاری میکند. پژوهشگاه نیز نسبت به تأمین دادههای لازم برای پژوهش های ژنتیک باستان شناسی به صورت نمونههای زیستی اقدام خواهد کرد. دو طرف همچنین در ایجاد بانک DNA از استخوانهای یافت شده در کاوشها به منظور انجام مطالعات هر چه بهتر و قیاس در سایر کاوشها، تبیین مدلهای تغذیهای و زیستی در دوران گذشته از طریق یافتههای ژنتیکی با یکدیگر و انجام مطالعات علمی در ارتباط با تشخیص جنسیت، سن، بیماری ها و سبک زندگی از طریق یافته های ژنتیکی همکاری خواهند کرد.»
تفاهمنامهای برای همکاری در زمینه مطالعات ژنتیکی باستان شناسی
این تفاهمنامه پس از درخواست پژوهشگاه میراث فرهنگی درباره پژوهش ژنتیکی روی نمونه اسکلت کشف شده در خیابان مولوی تهران به امضا رسید چرا که پژوهشگاه میراث فرهنگی استفاده از تواناییهای این مرکز را فرصت خوبی برای بررسی اسکلت به دست آمده و حتی نمونه های دیگر دانست. از این رو قرار شد تا مطالعات ژنتیکی روی یافته های به دست آمده از کاوش های دیگر نیز انجام شود. در این باره دکتر محمود تولایی، رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه بقیه الله اعظم بیان کرد: آزمایشگاهی که بتواند از نمونه های کم و ناچیز و سخت، DNA مطلوب را استخراج کند و از اطلاعات طرح واره های ژنتیکی برای شناسایی هویت ژنتیکی نمونهها استفاده کند، میتواند در زمینه نمونه های باستان شناسی نیز فعالیت داشته باشد.
وی افزود: کشور ما به دلیل برخورداری از تاریخ کهن و فرهنگ غنی در حوزه میراث فرهنگی آثار برجسته ای دارد و لازم است از جدیدترین روش های علمی برای بحث تبارشناسی ژنتیکی استفاده کند. در تبارشناسی ژنتیکی بسیاری از مسائل تاریخی و موضوعات مورد علاقه همه ملت ها وجود دارد مانند اینکه ریشه اجدادی ما به کجا می رسد؟ بحث نژاد آریایی و موضوعات تاریخی، دارای مسائل ریشه داری است که می تواند با استفاده از علم ژنتیک رمزگشایی شود. کشف این اطلاعات قطعا می تواند موجب تحرک و پویایی بیشتری در نگاه ما به میراث فرهنگی و آثار باستانی داشته باشد.
کشف اسکلت درخیابان مولوی آغاز همکاری با مرکز ژنتیک بود
تولایی بیان کرد: طبعا با پیدا شدن اسکلت مربوط به چند هزار سال پیش و ابراز تمایل سازمان میراث فرهنگی به مطالعات ژنتیکی سبب شد که ما نیز نگاه جدیتری به حوزه میراث فرهنگی داشته باشیم البته در 3 تا 4 سال گذشته مذاکراتی با مسئولان وقت پژوهشگاه میراث فرهنگی انجام داده ایم. گاهی فعالیت هایی نیز انجام می شد ولی ادامه پیدا نمیکرد. به عنوان مثال دو سال پیش نمونه های باستانی در اختیار ما قرار دادند که روی آنها نیز کارکرده بودیم ولی هیچ وقت این کارها تبدیل به فعالیت منسجمی نشد.
مشکلات انجام مطالعات روی نمونه هایی متعلق به هزاران سال قبل
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله بیان کرد: در پروژه اسکلت کشف شده تهران با کارشناسان و باستان شناسان همراه شدیم و نمونه هایی از اسکلت را برداشتیم. نمونه گیری از اسکلتی که بعد از چند هزار سال کشف شده، حساسیتهای خاصی دارد چون برای پیاده سازی یک روش کار آزمایشگاهی، بخش زیادی از آن با اتکا به سعی و خطا و بهینه سازی بر مبنای نتایج آزمون انجام می گیرد.
وی ادامه داد: اگر روی یک نمونه بیولوژیک کار میکنید، روشهای مختلف را سنجیده و ارزیابی می کنید که کدام روش بهترین جواب را میدهد. وقتی قرار است روی بافت کار میشود، حساسیت کار بیشتر می شود و باید روشهای مختلف روی بافتهای مختلف ارزیابی شود تا ببینیم چه روشی بهتر پاسخ میدهد اما اگر قرار باشد تنها یک قطره خون یا تار مو یا یک نمونه باستانی دراختیار داشته باشیم؛ زمانی برای آزمون و خطا باقی نمی ماند پس باید روی نمونههای آزمایشی دیگر روشها بهینه شود و بعد به سراغ نمونه اصلی رفت.
تولایی افزود: خصوصا با حساسیتی که دوستان میراث فرهنگی داشتند. چون درخواست کردند که حداقل نمونه از اسکلت را برداریم. منتها لازم است که این فرآیند مورد پژوهش قرار گیرد و روشهای کار را روی نمونه های 600 ساله و یا 300 ساله نیز تست کرد. در گزارش قبل کمیته فنی اعلام کردیم که نتایج امید بخشی به دست آمده است همین روند، فرایند کار ما را رو به جلو میبرد تا بتوانیم روی نمونه های مربوط به پروژه مسافر چشمه علی کار کنیم.
وی ادامه داد: برای اجرایی کردن این تفاهم نامه بین دو مجموعه میراث فرهنگی و مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه بقیه الله اعظم یک کمیته فنی و کارگروه تخصصی پیش بینی شد. کارگروه متشکل از 3 نماینده از سوی میراث فرهنگی و سه نفر از مجموعه ما و یکی از متخصصان ثبت ملی انتخاب شده است که کارهای هدایت این موضوع را دنبال میکنند. در داخل مرکز ژنتیک هم یک کمیته فنی تشکیل شده که مدیران با تجربه ما، کار بررسی تخصصی را انجام می دهند و گزارش ها را ارائه خواهند کرد. این کارگروه فنی هر 2 ماه جلسه تشکیل میدهد.
آنچه در نمونههای میراثی به دنبال آن هستیم
تولایی که دارای دکترای تخصصی بیوتکنولوژی است بیان کرد: آنچه ما در موضوع نمونه های میراثی دنبال میکنیم در وجود همه انسانها از نظر مبنا و ماده ژنتیک، مشترک است. منتها انسانها از زمان ادم و حوا در موقعیتهای جغرافیایی متفاوت قرار گرفتند و ویژگی های ژنتیکی اختصاصی پیدا کردند.
وی افزود: بر همین مبناست که ما امروز حرف از نژاد قفقازی، نژاد آریایی، آسیایی و... میزنیم. اما همین نژادها نیز دارای قبایل مختلفی هستد. مثلا اگر میگوییم نژاد ایرانی در این نوع نژاد، سیستانی، کردی، آذری، گیلانی، لری و... هم داریم. پس هر کدام خصوصیتهای ویژهای دارند که در ظاهر آنها را به نام قبایل مختلف میشناسیم. در گام اول تعلق یک موجود به یک نژاد را پیدا میکنیم.
تولایی ادامه داد: سئوال دیگر این است که مسیر مهاجرت و تکاملی گونهها به چه صورت بوده است؟ امروزه گزارش حاصل از مطالعات تبارشناسی ژنتیکی محدود است اما دانشمندانی که همین مقدار کار کردهاند؛ معتقد هستند گنجینه گرانبهایی است که باید آن را تجزیه و تحلیل کرد.
آناتومی زن هفت هزار ساله با آناتومی زن عصر حاضر متفاوت است؟
رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک گفت: یکی از کارهایی که پژوهشگاه میراث فرهنگی علاقه داشت انجام شود این بود که آیا اسکلت کشف شده در خیابان مولوی متعلق به زن هست یا مرد؟ برخی از این بررسیها با استفاده از پارامترها و لند مارک های استخوانی و آناتومی قابل بررسی است. از این جهت متخصصان آناتومی اسکلت را مورد بررسی قرار داده و گفته اند که قاعدتا باید متعلق به یک زن باشد اما همین زن یا مرد بودن روی ژنوم هم آثار و اطلاعات ژنتیکی ویژه ای دارد که در بررسی آینده مورد توجه قرار می گیرد.
تولایی افزود: چون با صراحت نمی توان گفت حتما ویژگی آناتومیک فردی که 7 هزار سال قبل زندگی می کرده، با ویژگیهای آناتومیک فردی که 200 سال پیش زندگی می کرده ویا در دوران حاضر زندگی می کند، یکی است. بالاخره افراد طی سالها براثر تغییر الگوی زندگی و تغذیه متفاوت، تغییرات ظاهری نیز داشتهاند، بنابراین شکل ظاهری تا حدی می تواند اطلاعات متقن بدهد.
وی افزود: می خواهیم اطلاعات بیشتری را درباره افراد از ساختارهای ژنتیکی به دست آوریم و این نمونهها را با نمونه هایی که از کاوشهای مختلف در محوطه های تاریخی به دست آمده مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم آیا ریشه اجدادی و نیاکان آنها با هم یکی است یا نه؟ بعد اگر تغییراتی در نسلهای مختلف به وجود آمده این تغییرات چه اطلاعاتی را در الگوی زندگی بوجود آورده است. حتی شیوع برخی از بیماری ها که منجر به مرگ دسته جمعی شده، یا کشف اثرگذاری عوامل ویروسی، بیماری زا در یک منطقه ای خاص و ... از طریق مطالعات ژنتیکی قابل دستیابی و مطالعه است. اما اینها فرضیه هایی است که اگر انجام شود زمینههای بیشتری را برای مطالعه فراهم می کند. میتوانیم پیوندی را بین اطلاعاتی که از نمونه کاوش هایی که در پاسارگاد، تخت جمشید و شهر سوخته به دست آمده، برقرار کنیم و تحلیل هایمان را با کمک متخصصان باستان شناسی و ژنتیک کامل کنیم.
برداشت نمونه از استخوان پا و دندان اسکلت هفت هزار ساله
تولایی درباره نمونههای برداشت شده از استخوان پا و دندان اسکلت زن هفت هزار ساله کشف شده در خیابان مولوی گفت: برداشت نمونه از اسکلت در بهمن ماه 93 انجام شد. محدودیت داشتیم که تخریبی صورت نگیرد. امیدواریم تا 4-3 ماه آینده به سراغ نمونه اصلی اسکلت برویم. منتظر هستیم نمونههای دیگری با قدمت های مختلف، نیز در اختیارمان قرار بگیرد تا فرآیند آزمایشها را روی آنها بهینه سازی کنیم. اکنون نمونههایی از 100 سال قبل را به ما دادهاند. این کار پایلوتی است تا بتوان راحت تر روی نمونههای کاوش شده دیگر، مطالعه کرد.
وی ادامه داد: در حال حاضر مشکلی برای رفتن به سراغ نمونههای اصلی وجود ندارد ولی ما می خواهیم اول روش کارمان را روی نمونه های دیگر امتحان کنیم. اکنون ما یکی از بزرگترین ذخایر ژنتیکی ایران را در اختیار داریم. امروز میتوانیم یافتههای خود را از نمونههای حاضر تجزیه و تحلیل کنیم. ولی وقتی نمونهها متعلق به چند قرن پیش باشد، باید مطالعات تحلیلی انجام و بین انسان حاضر و انسان عصر گذشته و تغییرات آنها مقایسه هایی انجام شود. در آن صورت مستندسازی در حوزه تبارشناسی شکل میگیرد.
وی درباره همکاری با سایر رشتههای علمی مانند همکاری با میکروبشناسها، گفت: قطعا اگر از همه ابعاد به یک نمونه توجه شود، اطلاعات بیشتری به دست میآید. بسیاری از کسانی که در حوزههای باستانی و تاریخی وارد شده اند بر مبنای عشق و علاقه خودشان کار کردهاند و بر همان مبنا گامهایی را نیز برمیدارند اما این علاقهها اگر با برنامههای حمایتی، سرمایهگذاری و غیره همراه نشود، در همان سطح علاقه مندی باقی میماند. مطالعات میکروب شناسی روی یک نمونه به طور حتم اطلاعات زیادی میدهد. امروز اطلاعات تبارشناسی در خصوص میکرو ارگانیسم ها و باکتریها با استفاده از دانش ژنتیکی قابلیتهای بسیار بزرگی را ایجاد میکند. مثلا ممکن است یک بیماری در شمال اروپا همه گیری رخ داده باشد در عین حال شواهدی از آن بیماری در آفریقا و یا آسیا هم دیده شده باشد.
تولایی توضیح داد: امروز اگر از آن دو منطقه نمونهبرداری شود و باکتری یا ویروس آن بیماری مورد بررسی ژنتیکی قرار گیرد، میتوان فهمید که یک منشا داشته اند یا نه. حتی ممکن است این نتیجه به دست آید که کسی به صورت عمد در یک منطقه ویروسی را منتقل کرده باشد. در آن صورت می توان این مطالعات را در دادگاهها نیز ارایه داد و ادعای خسارت کرد با این استدلال که عامل بروز بیماری در منطقه مربوط به کشوری خاص بوده است و مسایل مربوط به تهدیدات بیولوژیک کشاورزی و ... بوجود بیاید چون ژن ها می توانند رمزگشای همه این مسائل باشند. یعنی همانطور که انسان با گونه آفریقایی و یا آسیایی مشترکاتی دارد اما تفاوتهای اختصاصی ژنتیکی نیز دارند و آنها را با هم متمایز میکند، باکتری و میکروارگانیزمها نیز با باکتری های منطقه دیگر دارای ویژگی مشترک و متمایزی هستند. بنابراین وقتی به عنوان میکروبشناس ظواهر و الگوی رشد در باکتری را میبینیم؛ یکسری اطلاعات به دست میآوریم و زمانی که ژنوم آن را مورد مطالعه ژنتیکی قرار می دهیم نیز اطلاعات بیشتری را پیدا خواهیم کرد. پس اگر تبادل فکری و علمی داشته باشیم، دریچههای بیشتری برای هر دو طرف گشوده میشود و حتما موثرتر خواهد بود.
جنبههای مطالعاتی متعدد یک نمونه باستان شناسی
وی تصریح کرد: جنبههای مطالعاتی یک نمونه باستان شناسی بیشتر از سه حوزه باستانشناسی، میکروبشناسی و ژنتیکی است. هر دانشی امروز میتواند برای دستیابی به اطلاعات به کار بیاید. مثلا اطلاعاتی که از میکرو الکترونیک در خصوص تراکم سلولی و بافتی به دست می آید و یا اطلاعات کربن 14 که در سازمان انرژی اتمی روی نمونهها انجام میشود بسیار موثر است. پس وقتی همه علوم را به کار گرفتید، اطلاعات شما جامعتر خواهد بود.
تولایی بیان کرد: در دهه 70 که جمجمه مردان نمکی پیدا شد من دانشجوی در انستیتو پاستور PHD ایران بودم. همان زمان در آن مرکز روی آن نمونهها کارهایی انجام شد ولی استمرار چندانی نیافت. در سال 91 نیز، تعدادی نمونه باستانی در اختیار قرار گرفت اما چون رابطه کاری منسجمی تعریف نشده بود، ما هم آن نمونه های استخوانی را برگشت دادیم تا اینکه اواخر سال 93 سازمان میراث فرهنگی برای ادامه فعالیت ها استقبال کرد.
وی در پاسخ به اینکه آیا مراکز دیگری هم در این زمینه فعالیت می کنند، گفت: این استقبال نشان میدهد که در جای دیگری از کشور چنین کاری انجام نمی شود. البته ماهیت و ماموریت مرکز ما به نحوی است که تقریبا همه افراد مرتبط را میشناسیم و با آنها تعامل داریم پس بر مبنای این مطالعات، شواهدی وجود ندارد که نشان دهد مطالعات ژنتیکی در حوزه باستانشناسی در مناطق دیگر انجام شده باشد. امیدوارم این همفکری منجر به تدوین طرحی شود و مورد استفاده سازمان میراث فرهنگی نیز قرار گیرد. روشهای ژنتیکی پرزحمت و گران قیمت است. به طور طبیعی اگر میراث فرهنگی برای ما ارزشمند است باید برای حفظ آن میراث، هزینههای لازم را نیز بپردازیم. مذاکراتی که قبلا انجام شده بود، به امضای تفاهمنامه منجر نمی شد. امیدواریم این اتفاق نیمه کاره نماند.
اواخر سال 93 پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه بقیهالله اعظم یک تفاهمنامه با هدف مشارکت در فعالیتهای پژوهشی و آموزشی و بهره مندی از امکانات و توانایی های دو طرف را امضا کردند که در آن اعلام شد: «مرکز تحقیقات ژنتیک انسانی بر اساس این تفاهمنامه نسبت به اعطای بورس تحصیلی در رشته ژنتیک به اعضای پژوهشگاه در صورت ارایه اعلام نیاز پژوهشگاه با این مرکز همکاری میکند. پژوهشگاه نیز نسبت به تأمین دادههای لازم برای پژوهش های ژنتیک باستان شناسی به صورت نمونههای زیستی اقدام خواهد کرد. دو طرف همچنین در ایجاد بانک DNA از استخوانهای یافت شده در کاوشها به منظور انجام مطالعات هر چه بهتر و قیاس در سایر کاوشها، تبیین مدلهای تغذیهای و زیستی در دوران گذشته از طریق یافتههای ژنتیکی با یکدیگر و انجام مطالعات علمی در ارتباط با تشخیص جنسیت، سن، بیماری ها و سبک زندگی از طریق یافته های ژنتیکی همکاری خواهند کرد.»
تفاهمنامهای برای همکاری در زمینه مطالعات ژنتیکی باستان شناسی
این تفاهمنامه پس از درخواست پژوهشگاه میراث فرهنگی درباره پژوهش ژنتیکی روی نمونه اسکلت کشف شده در خیابان مولوی تهران به امضا رسید چرا که پژوهشگاه میراث فرهنگی استفاده از تواناییهای این مرکز را فرصت خوبی برای بررسی اسکلت به دست آمده و حتی نمونه های دیگر دانست. از این رو قرار شد تا مطالعات ژنتیکی روی یافته های به دست آمده از کاوش های دیگر نیز انجام شود. در این باره دکتر محمود تولایی، رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه بقیه الله اعظم بیان کرد: آزمایشگاهی که بتواند از نمونه های کم و ناچیز و سخت، DNA مطلوب را استخراج کند و از اطلاعات طرح واره های ژنتیکی برای شناسایی هویت ژنتیکی نمونهها استفاده کند، میتواند در زمینه نمونه های باستان شناسی نیز فعالیت داشته باشد.
وی افزود: کشور ما به دلیل برخورداری از تاریخ کهن و فرهنگ غنی در حوزه میراث فرهنگی آثار برجسته ای دارد و لازم است از جدیدترین روش های علمی برای بحث تبارشناسی ژنتیکی استفاده کند. در تبارشناسی ژنتیکی بسیاری از مسائل تاریخی و موضوعات مورد علاقه همه ملت ها وجود دارد مانند اینکه ریشه اجدادی ما به کجا می رسد؟ بحث نژاد آریایی و موضوعات تاریخی، دارای مسائل ریشه داری است که می تواند با استفاده از علم ژنتیک رمزگشایی شود. کشف این اطلاعات قطعا می تواند موجب تحرک و پویایی بیشتری در نگاه ما به میراث فرهنگی و آثار باستانی داشته باشد.
کشف اسکلت درخیابان مولوی آغاز همکاری با مرکز ژنتیک بود
تولایی بیان کرد: طبعا با پیدا شدن اسکلت مربوط به چند هزار سال پیش و ابراز تمایل سازمان میراث فرهنگی به مطالعات ژنتیکی سبب شد که ما نیز نگاه جدیتری به حوزه میراث فرهنگی داشته باشیم البته در 3 تا 4 سال گذشته مذاکراتی با مسئولان وقت پژوهشگاه میراث فرهنگی انجام داده ایم. گاهی فعالیت هایی نیز انجام می شد ولی ادامه پیدا نمیکرد. به عنوان مثال دو سال پیش نمونه های باستانی در اختیار ما قرار دادند که روی آنها نیز کارکرده بودیم ولی هیچ وقت این کارها تبدیل به فعالیت منسجمی نشد.
مشکلات انجام مطالعات روی نمونه هایی متعلق به هزاران سال قبل
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله بیان کرد: در پروژه اسکلت کشف شده تهران با کارشناسان و باستان شناسان همراه شدیم و نمونه هایی از اسکلت را برداشتیم. نمونه گیری از اسکلتی که بعد از چند هزار سال کشف شده، حساسیتهای خاصی دارد چون برای پیاده سازی یک روش کار آزمایشگاهی، بخش زیادی از آن با اتکا به سعی و خطا و بهینه سازی بر مبنای نتایج آزمون انجام می گیرد.
وی ادامه داد: اگر روی یک نمونه بیولوژیک کار میکنید، روشهای مختلف را سنجیده و ارزیابی می کنید که کدام روش بهترین جواب را میدهد. وقتی قرار است روی بافت کار میشود، حساسیت کار بیشتر می شود و باید روشهای مختلف روی بافتهای مختلف ارزیابی شود تا ببینیم چه روشی بهتر پاسخ میدهد اما اگر قرار باشد تنها یک قطره خون یا تار مو یا یک نمونه باستانی دراختیار داشته باشیم؛ زمانی برای آزمون و خطا باقی نمی ماند پس باید روی نمونههای آزمایشی دیگر روشها بهینه شود و بعد به سراغ نمونه اصلی رفت.
تولایی افزود: خصوصا با حساسیتی که دوستان میراث فرهنگی داشتند. چون درخواست کردند که حداقل نمونه از اسکلت را برداریم. منتها لازم است که این فرآیند مورد پژوهش قرار گیرد و روشهای کار را روی نمونه های 600 ساله و یا 300 ساله نیز تست کرد. در گزارش قبل کمیته فنی اعلام کردیم که نتایج امید بخشی به دست آمده است همین روند، فرایند کار ما را رو به جلو میبرد تا بتوانیم روی نمونه های مربوط به پروژه مسافر چشمه علی کار کنیم.
وی ادامه داد: برای اجرایی کردن این تفاهم نامه بین دو مجموعه میراث فرهنگی و مرکز تحقیقات ژنتیک دانشگاه بقیه الله اعظم یک کمیته فنی و کارگروه تخصصی پیش بینی شد. کارگروه متشکل از 3 نماینده از سوی میراث فرهنگی و سه نفر از مجموعه ما و یکی از متخصصان ثبت ملی انتخاب شده است که کارهای هدایت این موضوع را دنبال میکنند. در داخل مرکز ژنتیک هم یک کمیته فنی تشکیل شده که مدیران با تجربه ما، کار بررسی تخصصی را انجام می دهند و گزارش ها را ارائه خواهند کرد. این کارگروه فنی هر 2 ماه جلسه تشکیل میدهد.
آنچه در نمونههای میراثی به دنبال آن هستیم
تولایی که دارای دکترای تخصصی بیوتکنولوژی است بیان کرد: آنچه ما در موضوع نمونه های میراثی دنبال میکنیم در وجود همه انسانها از نظر مبنا و ماده ژنتیک، مشترک است. منتها انسانها از زمان ادم و حوا در موقعیتهای جغرافیایی متفاوت قرار گرفتند و ویژگی های ژنتیکی اختصاصی پیدا کردند.
وی افزود: بر همین مبناست که ما امروز حرف از نژاد قفقازی، نژاد آریایی، آسیایی و... میزنیم. اما همین نژادها نیز دارای قبایل مختلفی هستد. مثلا اگر میگوییم نژاد ایرانی در این نوع نژاد، سیستانی، کردی، آذری، گیلانی، لری و... هم داریم. پس هر کدام خصوصیتهای ویژهای دارند که در ظاهر آنها را به نام قبایل مختلف میشناسیم. در گام اول تعلق یک موجود به یک نژاد را پیدا میکنیم.
تولایی ادامه داد: سئوال دیگر این است که مسیر مهاجرت و تکاملی گونهها به چه صورت بوده است؟ امروزه گزارش حاصل از مطالعات تبارشناسی ژنتیکی محدود است اما دانشمندانی که همین مقدار کار کردهاند؛ معتقد هستند گنجینه گرانبهایی است که باید آن را تجزیه و تحلیل کرد.
آناتومی زن هفت هزار ساله با آناتومی زن عصر حاضر متفاوت است؟
رئیس مرکز تحقیقات ژنتیک گفت: یکی از کارهایی که پژوهشگاه میراث فرهنگی علاقه داشت انجام شود این بود که آیا اسکلت کشف شده در خیابان مولوی متعلق به زن هست یا مرد؟ برخی از این بررسیها با استفاده از پارامترها و لند مارک های استخوانی و آناتومی قابل بررسی است. از این جهت متخصصان آناتومی اسکلت را مورد بررسی قرار داده و گفته اند که قاعدتا باید متعلق به یک زن باشد اما همین زن یا مرد بودن روی ژنوم هم آثار و اطلاعات ژنتیکی ویژه ای دارد که در بررسی آینده مورد توجه قرار می گیرد.
تولایی افزود: چون با صراحت نمی توان گفت حتما ویژگی آناتومیک فردی که 7 هزار سال قبل زندگی می کرده، با ویژگیهای آناتومیک فردی که 200 سال پیش زندگی می کرده ویا در دوران حاضر زندگی می کند، یکی است. بالاخره افراد طی سالها براثر تغییر الگوی زندگی و تغذیه متفاوت، تغییرات ظاهری نیز داشتهاند، بنابراین شکل ظاهری تا حدی می تواند اطلاعات متقن بدهد.
وی افزود: می خواهیم اطلاعات بیشتری را درباره افراد از ساختارهای ژنتیکی به دست آوریم و این نمونهها را با نمونه هایی که از کاوشهای مختلف در محوطه های تاریخی به دست آمده مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم آیا ریشه اجدادی و نیاکان آنها با هم یکی است یا نه؟ بعد اگر تغییراتی در نسلهای مختلف به وجود آمده این تغییرات چه اطلاعاتی را در الگوی زندگی بوجود آورده است. حتی شیوع برخی از بیماری ها که منجر به مرگ دسته جمعی شده، یا کشف اثرگذاری عوامل ویروسی، بیماری زا در یک منطقه ای خاص و ... از طریق مطالعات ژنتیکی قابل دستیابی و مطالعه است. اما اینها فرضیه هایی است که اگر انجام شود زمینههای بیشتری را برای مطالعه فراهم می کند. میتوانیم پیوندی را بین اطلاعاتی که از نمونه کاوش هایی که در پاسارگاد، تخت جمشید و شهر سوخته به دست آمده، برقرار کنیم و تحلیل هایمان را با کمک متخصصان باستان شناسی و ژنتیک کامل کنیم.
برداشت نمونه از استخوان پا و دندان اسکلت هفت هزار ساله
تولایی درباره نمونههای برداشت شده از استخوان پا و دندان اسکلت زن هفت هزار ساله کشف شده در خیابان مولوی گفت: برداشت نمونه از اسکلت در بهمن ماه 93 انجام شد. محدودیت داشتیم که تخریبی صورت نگیرد. امیدواریم تا 4-3 ماه آینده به سراغ نمونه اصلی اسکلت برویم. منتظر هستیم نمونههای دیگری با قدمت های مختلف، نیز در اختیارمان قرار بگیرد تا فرآیند آزمایشها را روی آنها بهینه سازی کنیم. اکنون نمونههایی از 100 سال قبل را به ما دادهاند. این کار پایلوتی است تا بتوان راحت تر روی نمونههای کاوش شده دیگر، مطالعه کرد.
وی ادامه داد: در حال حاضر مشکلی برای رفتن به سراغ نمونههای اصلی وجود ندارد ولی ما می خواهیم اول روش کارمان را روی نمونه های دیگر امتحان کنیم. اکنون ما یکی از بزرگترین ذخایر ژنتیکی ایران را در اختیار داریم. امروز میتوانیم یافتههای خود را از نمونههای حاضر تجزیه و تحلیل کنیم. ولی وقتی نمونهها متعلق به چند قرن پیش باشد، باید مطالعات تحلیلی انجام و بین انسان حاضر و انسان عصر گذشته و تغییرات آنها مقایسه هایی انجام شود. در آن صورت مستندسازی در حوزه تبارشناسی شکل میگیرد.
وی درباره همکاری با سایر رشتههای علمی مانند همکاری با میکروبشناسها، گفت: قطعا اگر از همه ابعاد به یک نمونه توجه شود، اطلاعات بیشتری به دست میآید. بسیاری از کسانی که در حوزههای باستانی و تاریخی وارد شده اند بر مبنای عشق و علاقه خودشان کار کردهاند و بر همان مبنا گامهایی را نیز برمیدارند اما این علاقهها اگر با برنامههای حمایتی، سرمایهگذاری و غیره همراه نشود، در همان سطح علاقه مندی باقی میماند. مطالعات میکروب شناسی روی یک نمونه به طور حتم اطلاعات زیادی میدهد. امروز اطلاعات تبارشناسی در خصوص میکرو ارگانیسم ها و باکتریها با استفاده از دانش ژنتیکی قابلیتهای بسیار بزرگی را ایجاد میکند. مثلا ممکن است یک بیماری در شمال اروپا همه گیری رخ داده باشد در عین حال شواهدی از آن بیماری در آفریقا و یا آسیا هم دیده شده باشد.
تولایی توضیح داد: امروز اگر از آن دو منطقه نمونهبرداری شود و باکتری یا ویروس آن بیماری مورد بررسی ژنتیکی قرار گیرد، میتوان فهمید که یک منشا داشته اند یا نه. حتی ممکن است این نتیجه به دست آید که کسی به صورت عمد در یک منطقه ویروسی را منتقل کرده باشد. در آن صورت می توان این مطالعات را در دادگاهها نیز ارایه داد و ادعای خسارت کرد با این استدلال که عامل بروز بیماری در منطقه مربوط به کشوری خاص بوده است و مسایل مربوط به تهدیدات بیولوژیک کشاورزی و ... بوجود بیاید چون ژن ها می توانند رمزگشای همه این مسائل باشند. یعنی همانطور که انسان با گونه آفریقایی و یا آسیایی مشترکاتی دارد اما تفاوتهای اختصاصی ژنتیکی نیز دارند و آنها را با هم متمایز میکند، باکتری و میکروارگانیزمها نیز با باکتری های منطقه دیگر دارای ویژگی مشترک و متمایزی هستند. بنابراین وقتی به عنوان میکروبشناس ظواهر و الگوی رشد در باکتری را میبینیم؛ یکسری اطلاعات به دست میآوریم و زمانی که ژنوم آن را مورد مطالعه ژنتیکی قرار می دهیم نیز اطلاعات بیشتری را پیدا خواهیم کرد. پس اگر تبادل فکری و علمی داشته باشیم، دریچههای بیشتری برای هر دو طرف گشوده میشود و حتما موثرتر خواهد بود.
جنبههای مطالعاتی متعدد یک نمونه باستان شناسی
وی تصریح کرد: جنبههای مطالعاتی یک نمونه باستان شناسی بیشتر از سه حوزه باستانشناسی، میکروبشناسی و ژنتیکی است. هر دانشی امروز میتواند برای دستیابی به اطلاعات به کار بیاید. مثلا اطلاعاتی که از میکرو الکترونیک در خصوص تراکم سلولی و بافتی به دست می آید و یا اطلاعات کربن 14 که در سازمان انرژی اتمی روی نمونهها انجام میشود بسیار موثر است. پس وقتی همه علوم را به کار گرفتید، اطلاعات شما جامعتر خواهد بود.
تولایی بیان کرد: در دهه 70 که جمجمه مردان نمکی پیدا شد من دانشجوی در انستیتو پاستور PHD ایران بودم. همان زمان در آن مرکز روی آن نمونهها کارهایی انجام شد ولی استمرار چندانی نیافت. در سال 91 نیز، تعدادی نمونه باستانی در اختیار قرار گرفت اما چون رابطه کاری منسجمی تعریف نشده بود، ما هم آن نمونه های استخوانی را برگشت دادیم تا اینکه اواخر سال 93 سازمان میراث فرهنگی برای ادامه فعالیت ها استقبال کرد.
وی در پاسخ به اینکه آیا مراکز دیگری هم در این زمینه فعالیت می کنند، گفت: این استقبال نشان میدهد که در جای دیگری از کشور چنین کاری انجام نمی شود. البته ماهیت و ماموریت مرکز ما به نحوی است که تقریبا همه افراد مرتبط را میشناسیم و با آنها تعامل داریم پس بر مبنای این مطالعات، شواهدی وجود ندارد که نشان دهد مطالعات ژنتیکی در حوزه باستانشناسی در مناطق دیگر انجام شده باشد. امیدوارم این همفکری منجر به تدوین طرحی شود و مورد استفاده سازمان میراث فرهنگی نیز قرار گیرد. روشهای ژنتیکی پرزحمت و گران قیمت است. به طور طبیعی اگر میراث فرهنگی برای ما ارزشمند است باید برای حفظ آن میراث، هزینههای لازم را نیز بپردازیم. مذاکراتی که قبلا انجام شده بود، به امضای تفاهمنامه منجر نمی شد. امیدواریم این اتفاق نیمه کاره نماند.