کد خبر 40565
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۵

آيت‌الله مظاهري با انتقاد شديد از وضعيت بدحجابي اظهار داشت: مفاسد اجتماعي حاکم بر جامعه کنوني، حاکي از آن است که اين چنين جامعه‌اي هنوز، شيعه واقعي نيست. <BR> <BR>

 

به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، وي به مناسبت فرارسيدن ايام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در درس اخلاق هفتگي خود در مسجد حکيم اصفهان گفت: اگر محبت حقيقي به زهرا سلام الله عليها داشتيم، وضعيت اخلاقي جامعه به اين صورت نبود، فساد اخلاقي بر دختران و پسران حاکم نبود، دبيرستان‌ها و دانشگاه‌هاي ما چنين وضعي نداشتند و دولت و ملت ما چنين نبودند.

متن سخنان وي به شرح زير مي‌باشد:

بسم‌الله الرّحمن الرّحيم

«رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري، وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْري، وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏، يَفْقَهُوا قَوْلي»

به مناسبت فرارسيدن ايّام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها، در اين جلسه لازم است قدري راجع به فضائل آن بانوي دو عالم و لزوم سرمشق گرفتن از سيره عملي آن حضرت صحبت کنيم.

پيامبر اکرم(ص) در روايتي مي‌فرمايند: در قيامت، فاطمه از صراط عبور کرده، وارد بهشت مي‌شود و رشته‌هاي چادر او بر روي صراط باقي مي‌ماند که يک سوي آن به دست زهرا و سوي ديگرش در عرصه قيامت است. در اين هنگام منادي پروردگار به خلائق که از اولين تا آخرين آنان بر صراط گرد آمده‌اند، ندا ‌مي‌دهد: «يَا أَيُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ»[1]، «اي دوست‌داران فاطمه! به رشته‌هاي چادر او در آويزيد.»

با اين فرمان، جمع کثيري از آفريدگان که در شمار محبِّين حضرت زهرا(س) هستند، با تمسّک به رشته‌هاي چادر آن حضرت، داخل بهشت مي‌شوند.

بر اساس اين روايت نوراني، در روز قيامت حضرت زهرا(س) چادري دارند که رشته‌هاي مختلف دارد و بهشتي‌ها بايد هر کدامشان به يکي از اين رشته‌ها چنگ بزنند و به بهشت بروند.

چادر يا پوشش حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها در اين روايت، کنايه از شخصيت آن بانوي گرامي در قيامت است. اساساً قرآن کريم چادر را نشانه شخصيت زنان مي‌داند. چنان‌که مي‌فرمايد: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ»[2]

اين آيه شريفه مي‌فرمايد: "يا رسول الله به همه زن‌ها بگو چادر سر کنند و با چادر رو بگيرند، براي اين‌که علامت شخصيت زن، چادر او است. لذا چادري که در اين روايت آمده، علامت شخصيّت است."

بنابراين معناي حقيقي روايت اين است که حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله عليها در قيامت، شخصيت ممتازي دارند و علاوه بر شخصيت حسبي و شخصيت نسبي، از شخصيت ديني خاصّي برخوردارند و هرکه در اين دنيا با شخصيّت حضرت زهرا(س) تناسب داشته باشد، تجسّم عملش در قيامت اين‌ است که به شخصيت ايشان چنگ مي‌زند و به دنبال ايشان به بهشت مي‌رود.

مراد از رشته‌هاي چادر نيز که در روايت آمده است، صفات نيکو و فضائل پسنديده حضرت زهرا(س) مي‌باشد. ايمان، علم، زهد، سخاوت و ايثار، از جمله فضائل و خصائل نيکوي آن حضرت است. هرکس در دنيا صفات و خصائل حسنه بانوي دو عالم را برگزيند و به آن عمل نمايد، در قيامت به واسطه همان صفت، رستگار شده و وارد بهشت مي‌گردد.

به بيان ديگر، اين روايت شريف به ما مي‌فهماند کساني که در دنيا از حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌عليها سرمشق گرفته و شخصيت ديني و اجتماعي خود را به شخصيّت آن بانوي دو عالم شبيه سازند، در قيامت به واسطه شفاعت حضرت زهراي اطهر(س) به بهشت خواهند رفت.

در اين جلسه به چند نمونه از فضائل و وي‍ژگي‌هاي حضرت زهرا سلام‌الله‌عليها که لازم است سرمشق همگان باشد، اشاره مي‌شود. هرچند شخصيت حضرت زهرا(س) را با اين بحث کوتاه نمي‌توان معرفي کرد و در اين جلسه، صرفاً قطره‌اي از درياي فضائل آن صديقه شهيده، بيان مي‌شود.

* حجاب و عفاف

اگر خانم‌ها طالب بهشت باشند، بايد از نظر حجاب و عفاف، با حضرت زهراي مرضيّه تناسب داشته باشند. مردها نيز اگر بخواهند به بهشت بروند، بايد غيرت حضرت زهرا سلام‌الله‌عليها را سرمشق خويش قرار دهند.

بنا بر تصريح قرآن‏ کريم، شخصيّت اجتماعي خانم‌ها با چادر سر کردن هويدا مي‌شود. به عبارت روشن‌تر علامت عفت و شخصيت زنان، چادر است. ولي متأسفانه جامعه امروزي، چادر را از دست داده است و اين خسارت بزرگي است.

وقتي حضرت زهرا(س) تصميم گرفتند به مسجد بيايند و حکومت وقت را استيضاح کنند، ابتدا مقنعه سر کردند، بعد چادر پوشيدند و پس از آن با يک وقار خاصّي به گونه‌اي که چندين تن از زنان بني ‌هاشم اطراف ايشان را گرفته بودند، وارد مسجد شدند. در اين هنگام پرده را کشيدند. چون اختلاط بين زن و مرد در اسلام جايز نيست. حضرت زهرا(س) و ساير زنان يک طرف پرده قرار گرفتند و مردها در طرف ديگر پرده واقع شدند و حضرت زهرا سلام‌الله‌عليها خطبه‌ خواندند.

بنابراين اگر زنان، پوشش واجب قرآن را نداشته باشند و يا علامت عفت که چادر است را به سر نکنند، نمي‌توانند بگويند شيعه حضرت صديقه طاهره«سلام‌الله‌عليها» هستند و نيز در قيامت نمي‌توانند به چادر آن حضرت چنگ بزنند و به بهشت بروند.

* عبادت

در روايات آمده است که حضرت زهرا سلام‌الله‌عليها به قدري روي پا ايستاد و عبادت کرد که پاهاي او متورّم شد.[3] امام حسن مجتبي(ع) مي‌فرمايد: مادرم از اول شب تا صبح عبادت مي‌کرد و هرگاه از نماز فارغ مي‌شد،‌ براي ديگران دعا مي‌کرد. از او پرسيدم که چرا به ما دعا نکرديد؟ فرمود: عزيز من اول ديگران، سپس ماـ اَلْجَارُثُمَّ الدَّارُ.[4]

زن و مرد اگر بخواهند بهشت بروند، بايد تناسب عبادي با زهرا(س) داشته باشند. اهميت به واجبات مخصوصاً نماز، اهميت به مستحبات و راز و نياز با خدا، مخصوصاً نماز شب، اجتناب از گناه همه و همه مخصوصاً حق النّاس. اهميت به واجبات و اهميت به مستحبات و اهميت به اجتناب از گناه و حتي اهميت به پرهيز از مکروهات، اعمال آدمي را در اين دنيا شبيه به اعمال حضرت زهرا(س) مي‌کند و در قيامت، همين تناسب و شباهت، او را به بهشت مي‌برد.

* ساده زيستي و ديگر گرايي

شبي که زهرا(س) به خانه اميرالمؤمنين(ع) مي‌رفت، اميرالمؤمنين فرش خانه‌اش را از شن تهيه کرد و رسول‌ اکرم(ص) جهيزيه‌اي براي زهرا سلام الله عليها تهيه فرمود که همه آن شصت و سه درهم ‌شد.

زهرا به خانه شوهر مي‌رود و در وسط راه پيراهني را که از جمله جهيزيه او است، به فقير مي‌دهد و با همان پيراهن کهنه‌اي که داشت به خانه اميرالمؤمنين رهسپار مي‌شود.[5]

زنان و مردان جامعه کنوني بايد در ساده زيستي و ديگرگرايي، با شخصيت حضرت زهرا(س) تناسب داشته باشند، وگرنه نمي‌توانند از شفاعت حضرت زهرا سلام الله عليها بهره‌مند گردند. اگر ساده زيستي نباشد و تجمّل‌گرايي جايگزين آن شود، بنا بر تصريح قرآن کريم در سوره واقعه، بايد زير دود و هُرم جهنّم، بسوزند.

زهراي مرضيه مي‌توانست يک زندگي فوق‌العاده تشريفاتي براي خود تشکيل دهد، مخصوصاً در وقتي که به دستور خداوند متعال، فدک را که درآمد سرشاري داشت و به تعبيري ارث مادرشان بود، به ايشان بازگرداندند. «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ»[6]، و حق خويشاوند را به او بده

پس از اعاده فدک، حضرت زهرا سلام الله عليها مثل مادرش، حضرت خديجه سلام الله عليها، يکي از متموّلين بود، اما ذرّه‌اي از ساده زيستي و ديگرگرايي آن حضرت کم نشد.

از ما نمي‌خواهند که مثل آن بزرگواران باشيم، بلکه از ما انتظار دارند در حدّ توان کردار و گفتار خود را به سيره عملي ايشان شبيه سازيم. از ما توقع دارند، تجمّل‌گرا نباشيم که اگر تجمّل‌گرا باشيم، در قيامت نمي‌توانيم به رشته‌هاي چادر حضرت زهرا سلام الله عليها چنگ بزنيم و به بهشت برويم.

مجالس عقد و عروسي، مهريه‌هاي سنگين، جهيزيه‌هاي تشريفاتي و وليمه‌هايي که براي مجالس جشن و عزا رايج شده ‌است، يا اسراف است يا تبذير.

تجمل گرايي در دوران کنوني که در همه اقشار و طبقات جامعه نيز وجود دارد، مصيبت بزرگي است و منجر به افزايش غم، غصّه، دلهره، اضطراب و بيماري‌هاي روحي رواني در بين مردم شده است. امروزه مردم حتي در عبادات خود نيز تجمّل‌گرا شده‌اند. سفرهاي زيارتي متعدد به مکه و کربلا که جنبه تفريحي پيدا کند و نيز هزينه‌ها و مخارج جانبي آن سفرها، تجمّل گرايي است و با ساده زيستي حضرت زهرا «سلام‌الله عليها» تناسب ندارد.

* ارکان شفاعت

شفاعت دو رکن اساسي دارد که تا محقق نشود، شفاعتي در کار نيست. رکن اوّل: اذن الهي و رکن دوّم: لياقت.

لياقت برخورداري از شفاعت يعني اين‌که در روز قيامت، تناسبي بين اعمال ما و اهل بيت(ع) باشد تا بتوانيم از شفاعت آنان بهره‌مند شويم. قرآن کريم در آيات تکان دهنده‌اي، ضرورت وجود زمينه براي ورود به بهشت را بيان مي‌فرمايد: فىِ جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ، عَنِ الْمُجْرِمِينَ، مَا سَلَکَکمُ‏ْ فىِ سَقَرَ، قَالُواْ لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّينَ، وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِينَ، وَ کُنَّا نخَُوضُ مَعَ الخَْائضِينَ، وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ، حَتىَّ أَتَئنَا الْيَقِينُ[7]

بهشتي‌ها از جهنّمي‌ها، مى‏پرسند: «چه چيز شما را به دوزخ درآورد؟» گويند: از نمازگزاران نبوديم و به فقير و تهيدست رسيدگي نمى‏کرديم و با اهل باطل (در کارها و گفتارهاى بيهوده) غور مى‏کرديم و روز جزا را دروغ مى‏شمرديم، تا مرگ ما در رسيد.

بنا بر اين آيه شريفه، اهل بهشت از مجرميني که در جهنّم جاي دارند، مى‏پرسند: چرا شما به جهنم فرستاده شده‌ايد؟ گويا آن مجرمين شيعه بوده و ساير شيعيان که در بهشت به سر مي‌برمند، با تعجّب از آنان سؤال مي‌کنند که چرا مورد شفاعت واقع نشديد و به جهنم افتاديد؟ آنان در پاسخ مي‌گويند: ما نه با خالق ارتباط داشتيم و نه با مخلوق، نه خدا را عبادت مي‌کرديم و نه به خلق او خدمت مي‌نموديم، نه اهل خمس و زکات بوديم و نه انفاق مي‌کرديم، عمر خويش را با افراد باطل و هوس‌ران، تباه کرديم و فکر مي‌کرديم قيامتي در کار نيست، از اين‌رو ما را به جهنم آوردند.

سپس قرآن کريم در آيه بعد مي‌فرمايد: «شفاعتِ شفيعان، سودي به حال اين افراد ندارد»؛ يعني لياقت و شايستگي برخورداري از شفاعت را ندارند: فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ[8]، از اين رو شفاعت شفاعت‏کنندگان به حال آنها سودى نمى‏بخشد.

سرمشق گرفتن از اهل بيت سلام الله عليهم در اين دنيا، يعني برخورداري از لياقت شفاعت در آخرت، و بر اساس روايت مذکور، يعني چنگ زدن به رشته‌اي از چادر حضرت زهرا سلام الله عليها. در روايات داريم که گروهي از جهنميان مي‌گويند: ما را از راهي به جهنم آوردند که دسترسي به اهل بيت نداشتيم تا از ما شفاعت کنند.

* ارکان ايمان و تشيّع

من بارها گفته‌ام که بر اساس روايات فراواني، ايمان، سه رکن دارد که عبارتند از: اعتقاد قلبي، اقرار زباني و عمل، ارکان ايمان که همان ارکان تشيّع است بايد محقّق شود تا کسي بتواند خود را مؤمن يا شيعه بداند. شيعه کسي است که علاوه بر اعتقاد و شعار، از نظر عمل، با اهل بيت(ع) تناسب داشته باشد.

زهرا سلام‌الله‌عليها در حالي که خوب شوهرداري و خانه داري و بچه داري مي‌کرد، لذت او دل شب و هنگام راز و نياز با خداوند متعال بود. ما بايد اين تناسب را با حضرت زهرا(س) داشته باشيم و الاّ صِرف دوست داشتن ايشان، فايده ندارد.

ما اگر سعادت دو جهان را بخواهيم، بايد پيرو اهل‌بيت(ع) باشيم. بانوان اسلامي وقتي به سعادت مي‌رسند که در عفت،‌ ايثار، فداکاري، مردم‌داري، شوهر‌داري، خانه‌داري و تربيت اولاد، پيرو زهرا سلام الله عليها باشند.

* برخي از مظاهر عدم تناسب جامعه کنوني با سيره حضرت زهرا «سلام‌الله عليها»

مفاسد اجتماعي حاکم بر جامعه کنوني، حاکي از آن است که اين جامعه، شيعه واقعي نيست. اگر محبّت حقيقي به زهرا سلام الله عليها داشتيم، وضعيّت اخلاقي جامعه به اين صورت نبود، فساد اخلاقي بر دختران و پسران حاکم نبود، دبيرستان‌ها و دانشگاه‌هاي ما چنين وضعي نداشتند و دولت و ملت ما چنين نبودند.

اين فساد اخلاقي هيچ تناسبي با حضرت زهرا سلام الله عليها ندارد. در روز قيامت همين خانم‌هايي که رعايت حجاب و عفاف خويش را نمي‌کنند، با وضعيتي که در دنيا داشته‌اند به صف محشر مي‌آورند. تجسم عمل اقتضا مي‌کند که وضعيت اسف‌ناک دنيا را در آخرت داشته باشند. کسي که در دنيا بدحجاب يا بي حجاب بوده، در آخرت نمي‌تواند در رديف افراد با حجاب باشد و به چادر حضرت زهرا(س) تمسّک جويد و به بهشت برود.

ما نبايد خودمان را فريب بدهيم و تصور کنيم که در وضعيّت مطلوبي قرار داريم. يکي از مصائب بزرگ اين است که شيطان گاهي آدميان را از راه دين گمراه و جهنّمي مي‌کند. اين‌که انسان تصور کند با اين همه گناه، در قيامت حضرت زهرا(س) به فرياد او مي‌رسد، از کيد و نيرنگ شيطان سرچشمه مي‌گيرد. اين‌که برخي مي‌گويند: غرق گناهيم و يک حسين داريم که به فرياد ما برسد، دروغ است. بايد عمل ما متناسب با عمل امام حسين(ع) و شبيه به او باشد تا شفاعت ما را بکند. بعضي اوقات جهل انسان او را به جايي مي‌رساند که عزاداري و سينه‌زني را مقدّم و برتر از اقامه نماز مي‌داند.

يکي از علما مي گفت: در شهري ديدم حسينيه را خيلي تزيين کرده بودند و کسي که عامل اين کار بود، گفت: چند روز است فرصت کندن کفش‌هايم را پيدا نکرده‌ام. آن عالم مي‌گفت، از او پرسيدم پس چگونه وضو گرفتي؟ عصباني شد و گفت: آن اباالفضلي که نتواند جواب نماز من را بدهد را قبول ندارم. در واقع صحيح گفته است. زيرا حضرت اباالفضل سلام الله عليه نيز او را قبول ندارد.

ما بايد باور کنيم که فساد اخلاقي داريم. اگر نمي‌دانستيم که بسياري از امور رايج اجتماع، فساد اخلاقي است، بدبختي ما به اين ميزان نبود. مثل برخي از غربي‌ها که نمي دانند بايد حجاب داشته باشند. اما ما مي‌دانيم که مفاسد اخلاقي و اجتماعي فراواني داريم.

چه کسي نمي داند بايد ساده زيست باشد؟ چه کسي نمي‌داند که بايد مراعات حجاب و عفاف را بکند؟ چه کسي نمي‌داند که بايد به اندازه توانش از ديگران دستگيري کند؟ چه کسي نمي‌داند نماز واجب است؟ چه کسي نمي‌داند که بايد از گناه و معصيت اجتناب کند؟

مرحوم آقاي حصّه‌اي که يکي از واعظان با تقوا، عاقل و مشهور قديم اصفهان بود، روي منبر مي‌گفت: اي مردم! اگر امام زمان ارواحنا فداه فردا ظهور کنند، چه کسي مي‌تواند ايشان را به خانه خود ببرد؟ يعني چه کسي مي‌تواند ادعا کند که گناه در خانه و زندگي او نيست. يعني چه کسي مي‌تواند مدعي باشد که مال حرام و حقّ‌النّاس در زندگي او نيست؟ چه کسي مي‌تواند بگويد: بدحجاب و بي حجاب در خانه او وجود ندارد؟

آيا با اين فساد اخلاقي حاکم بر جامعه و با اين وضعيّت حجاب و عفاف، امام زمان ارواحنا فداه ظهور خواهند کرد؟ ظهور آن حضرت نياز به زمينه‌سازي توسط شيعيان دارد. آيا شيعيان زمينه‌هاي لازم جهت ظهور امام خويش را فراهم آورده‌اند؟

ظهور و رضايت حضرت وليّ‌عصر و نيز خشنودي امّ‌الأئمّه حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها، در سايه پيروي از اهل بيت سلام الله عليهم حاصل مي‌شود. قرآن کريم مي‌فرمايد: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ»[9]، اگر کسي خدا و بهشت و رستگاري روز قيامت و شفاعت مي‌خواهد، بايد از معصومين سرمشق بگيرد و سرمشق گرفتن از اهل بيت سلام الله عليهم يعني رعايت تقواي الهي.

پي‌نوشت‌ها

=======================

1. تفسيرالإمام‏العسکري، ج 432

2. احزاب / 59

3. بحارالانوار، ج 43، ص 84 و منتهي الامال، ص 161

4. کشف الغمه، ج 2، ص 25 و 26 ـ بحارالانوار، ج 43، ص 81 و 82

5. صفوري شافعي در نزهة المجالس، ج 2، ص 226

6. اسراء / 26

7. مدثّر / 47-40

8. مدثّر / 48

9. احزاب / 21

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس