گروه بینالملل مشرق - گرچه اتحادیه عرب برای ایجاد وحدت عربی در قبال آرمانهای جهان عرب و اسلام و حمایت از اعضا و کشورهای عربی تشکیل شد، اما در یک دهه گذشته با سیطره برخی کشورهای وابسته عربی به محفلی برای اجرای توطئههای خارجی و مشروعیت بخشیدن به مداخلههای نظامی در امور کشورهای عربی تبدیل شده است.
عراق
گرچه سستی اتحادیه عرب در مورد آرمان فلسطین پس از فروکش کردن جنگ های عربی -اسرائیلی و سازش خفتبار برخی رژیمهای عربی با اشغالگران صهیونیست قابل مشاهده است، اما آغاز اشغالگری آمریکا در عراق را میتوان به صورت رسمی اولین موضع تحقیرآمیز اتحادیه عرب در قبال تجاوز خارجی به یکی از کشورهای عضو این اتحادیه دانست.
در سال 2003 درحالی که کشورهای عربی با وجود اختلافات گسترده بین اعضا، بیانیهای را در رد هر نوع حمله نظامی به عراق صادر کردند، اما 18 روز پس از این نشست حمله آمریکا به عراق آغاز شد. این در حالی بود که اتحادیه عرب هیچ اقدام عملی و حتی موضع گیری شفاف و شدیداللحنی در قبال این حملات و جنایتهای انجام شده پس از آن بر ضد ملت عراق که به کشته شدن حدود یک میلیون عراقی طی ده سال منجر شد، از خود نشان نداد.
لبنان
اندک اعضای مطرح این اتحادیه که سیاست گذاری های آن را در اختیار گرفته بودند، در سال ۲۰۰۶ در مقابل تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان سیاست بی تفاوتی ظاهری و جانبداری مخفیانه از رژیم صهیونیستی را در دستور کار قرار دادند. رژیم صهیونیستی قبل از اینکه جنگ دوم لبنان را شروع کند، کشورهای مزدور عرب منطقه را از شروع جنگ آگاه کرده بودند. همه آنها یک موضع واحد را دنبال میکردند و خواستار نابودی مقاومت لبنان بودند که هم برای اسرائیل و هم برای اعرابی که مقاومت را فراموش کرده بودند، دردسر ساز شده بود.
به عنوان نمونه فتوای علمای وهابی عربستان که علیه حزب الله صادر شد و یا وارد کردن موشک از طریق قطر به رژیم صهیونیستی و یا سکوت در برابر جنایات اسرائیل بخشی از حمایت های این اتحادیه از اسرائیل بود. در همین راستا بود که اتحادیه عرب با سکوتی مرگبار تا مدتها از برگزاری نشستی حتی برای محکوم کردن خشک و خالی جنایات صهیونیستها در لبنان طفره رفت.
فلسطین
تجاوزهای مکرر رژیم صهیونیستی به نوار غزه در سالهای 2008 و 2012 و 2014 نیز تنها با یک موضع اتحادیه عرب همراه بود؛ سکوت. اتحادیه عرب که در طول این سالها مشغول توطئه چینی برای اقصی نقاط کشورهای عربی از جمله سوریه بود و برای هر موضوع ابتدایی در این کشورها تشکیل جلسه می داد، با مواضع انفعالی و سکوت در برابر جنایات صهیونیست ها بار دیگر ناکارآمدی خود را برای همه به اثبات رساند. توصیه به حماس برای پذیرش طرح آتش بس مصر شاید تنها و جدیترین اقدام این اتحادیه در تجاوز 2014 صهیونیست ها به غزه بود که 51 روز طول کشید.
لیبی
بحران لیبی گرچه با انقلاب مردمی بر ضد دیکتاتور سابق این کشور آغاز شد، اما غرب در ادامه با سوءاستفاده از فضای انقلابی این کشور مداخله نظامی مستقیم در لیبی را در دستور کار قرار داد. به این ترتیب اتحادیه عرب بار دیگر مشوق اصلی فرانسه و آمریکا برای حمله به یک کشور عربی و اسلامی شد که البته پیامدهای این حملات همچنان به صورت ناآرامیهای گسترده و قدرت گرفتن گروههای تروریستی در این کشور قابل ملاحظه است، تا جایی که شبح تجزیه داخلی بر این کشور خیمه انداخته است.
سوریه
برخی رژیمهای عربی از جمله قطر، امارات و عربستان از همان ابتدای ناآرامی ها در سوریه با تشکیل گروههای مسلح و حمایتهای گسترده از آنها، در کشتار مردم سوریه و نیز گسترش ناامنی و بی ثباتی در این کشور سهیم شده اند. این کشورها سیاست های خود را به اتحادیه عرب نیز تحمیل کردند تا جایی که این اتحادیه با برپایی نشست های متعدد به مداخله در امور داخلی سوریه و حمایت از گروهک های تروریستی و تکفیری پرداخت. بزرگترین اشتباه اتحادیه عرب در قبال سوریه مصادره نامشروع کرسی سوریه در این اتحادیه و تحویل آن به مخالفان دولت بود.
البته شکست مداخله جوییهای اتحادیه عرب در سوریه نقش مهمی در فروپاشی نقش منطقهای این اتحادیه ایفا کرده است. بحران سوریه تاکنون به کشته شدن 70 هزار نفر و آواره شدن حدود یک میلیون نفر از شهروندان این کشور در خارج از مرزهای سوریه منجر شده است. همچنین چندین دور از حملات رژیم صهیونیستی به سوریه نیز با چراغ سبز اتحادیه عرب همراه بوده است.
در حال حاضر نیز در حالی که بسیاری از کشورها ادعای مبارزه با تروریسم در سوریه را مطرح می کنند، اما برخی دولتهای عربی عضو اتحادیه همچنان به حمایتهای خود از گروههای تروریستی در سوریه ادامه میدهند.
بحرین
در جریان ناآرامیهای چند سال اخیر بحرین، اتحادیه عرب نه تنها موضعی قاطعانه در قبال سرکوب مطالبات اکثریت قریب به اتفاق مردم بحرین در رسیدن به حقوق مشروع خود از سوی رژیم آل خلیفه نگرفت، بلکه با سکوت وقیحانه و حمایت های خود از این رژیم دیکتاتور، اقدام به تقویت بنیه نظامی آل خلیفه برای سرکوب هر چه بیشتر مردم کرد. اعزام نیروهای موسوم به سپر جزیره به بحرین از جمله این اقدامات بود که اتحادیه عرب در قبال آن سکوت اختیار کرد.
این سکوت حاکمیت آل خلیفه را به ارتکاب جنایات بیشتر بر ضد شیعیان و بازداشت رهبران آنها از جمله شیخ علی سلمان در زمانهای طولانی بدون محاکمه ترغیب کرده است، البته مقامات منامه باید بدانند که این اقدامات حتی اگر بتواند دوران حاکمیت آن ها را طولانیتر کند، اما بدنامی بیشتر آنها در پی فروپاشی محتومشان را در پی خواهد داشت.
یمن
تازهترین موضع گیری اتحادیه عرب در مورد تجاوز رژیم آل سعود به یمن و حدود سه هفته جنایت در این کشور است که سران کشورهای عضو اتحادیه عرب آن را مورد تایید قرارداده و بر ادامه آن تاکید کردند. در بیانیه پایانی اجلاس دو روزه سران کشورهای عضو اتحادیه عرب در شرم الشیخ مصر تاکید شد که عملیات نظامی عربستان و هم پیمانان آن تا تسلیم کامل حوثی ها و تحویل سلاح های آنان ادامه خواهد یافت.
با وجود حمایت اکثریت قریب به اتفاق یمنی ها از جنبش انصارالله و تایید انقلاب مردمی در این کشور، سران اتحادیه عرب جنبش انصار الله را کودتاچی توصیف و مدعی شدند که حوثیها کودتاچیانی هستند که برای به دست گرفتن قدرت در یمن تلاش می کنند.
اتحادیه عرب با موضعگیری ضدمردمی خود در قبال جنایتهای رژیم سعودی و متحدانش در یمن آخرین میخ را به تابوت رسوایی و مرگ سیاسی خود زد تا افکار عمومی دنیا این نکته را بدانند که این اتحادیه به جای اینکه به دنبال فرایندی برای حل مشکلات ملتهای عربی باشد، در راستای منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی به اهرمی برای مشکل تراشی و جنگ افروزی بر ضد جهان عرب تبدیل شده است.
اتحادیه عرب اگر به فکر منافع ملتهای مظلوم عرب است و میخواهد آب رفته اعتبار و هیبت خود را به جوی بازگرداند، بهتر است به دنبال راه حلی برای بحرانهایی نظیر یمن، بحرین و سوریه و عراق باشد و از وابستگی به تعداد معدودی از اعضای خود و اقدام در مسیر برنامههای غربی – صهیونیستی در منطقه دست بردارد.
عراق
گرچه سستی اتحادیه عرب در مورد آرمان فلسطین پس از فروکش کردن جنگ های عربی -اسرائیلی و سازش خفتبار برخی رژیمهای عربی با اشغالگران صهیونیست قابل مشاهده است، اما آغاز اشغالگری آمریکا در عراق را میتوان به صورت رسمی اولین موضع تحقیرآمیز اتحادیه عرب در قبال تجاوز خارجی به یکی از کشورهای عضو این اتحادیه دانست.
در سال 2003 درحالی که کشورهای عربی با وجود اختلافات گسترده بین اعضا، بیانیهای را در رد هر نوع حمله نظامی به عراق صادر کردند، اما 18 روز پس از این نشست حمله آمریکا به عراق آغاز شد. این در حالی بود که اتحادیه عرب هیچ اقدام عملی و حتی موضع گیری شفاف و شدیداللحنی در قبال این حملات و جنایتهای انجام شده پس از آن بر ضد ملت عراق که به کشته شدن حدود یک میلیون عراقی طی ده سال منجر شد، از خود نشان نداد.
لبنان
اندک اعضای مطرح این اتحادیه که سیاست گذاری های آن را در اختیار گرفته بودند، در سال ۲۰۰۶ در مقابل تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان سیاست بی تفاوتی ظاهری و جانبداری مخفیانه از رژیم صهیونیستی را در دستور کار قرار دادند. رژیم صهیونیستی قبل از اینکه جنگ دوم لبنان را شروع کند، کشورهای مزدور عرب منطقه را از شروع جنگ آگاه کرده بودند. همه آنها یک موضع واحد را دنبال میکردند و خواستار نابودی مقاومت لبنان بودند که هم برای اسرائیل و هم برای اعرابی که مقاومت را فراموش کرده بودند، دردسر ساز شده بود.
به عنوان نمونه فتوای علمای وهابی عربستان که علیه حزب الله صادر شد و یا وارد کردن موشک از طریق قطر به رژیم صهیونیستی و یا سکوت در برابر جنایات اسرائیل بخشی از حمایت های این اتحادیه از اسرائیل بود. در همین راستا بود که اتحادیه عرب با سکوتی مرگبار تا مدتها از برگزاری نشستی حتی برای محکوم کردن خشک و خالی جنایات صهیونیستها در لبنان طفره رفت.
فلسطین
تجاوزهای مکرر رژیم صهیونیستی به نوار غزه در سالهای 2008 و 2012 و 2014 نیز تنها با یک موضع اتحادیه عرب همراه بود؛ سکوت. اتحادیه عرب که در طول این سالها مشغول توطئه چینی برای اقصی نقاط کشورهای عربی از جمله سوریه بود و برای هر موضوع ابتدایی در این کشورها تشکیل جلسه می داد، با مواضع انفعالی و سکوت در برابر جنایات صهیونیست ها بار دیگر ناکارآمدی خود را برای همه به اثبات رساند. توصیه به حماس برای پذیرش طرح آتش بس مصر شاید تنها و جدیترین اقدام این اتحادیه در تجاوز 2014 صهیونیست ها به غزه بود که 51 روز طول کشید.
بحران لیبی گرچه با انقلاب مردمی بر ضد دیکتاتور سابق این کشور آغاز شد، اما غرب در ادامه با سوءاستفاده از فضای انقلابی این کشور مداخله نظامی مستقیم در لیبی را در دستور کار قرار داد. به این ترتیب اتحادیه عرب بار دیگر مشوق اصلی فرانسه و آمریکا برای حمله به یک کشور عربی و اسلامی شد که البته پیامدهای این حملات همچنان به صورت ناآرامیهای گسترده و قدرت گرفتن گروههای تروریستی در این کشور قابل ملاحظه است، تا جایی که شبح تجزیه داخلی بر این کشور خیمه انداخته است.
سوریه
برخی رژیمهای عربی از جمله قطر، امارات و عربستان از همان ابتدای ناآرامی ها در سوریه با تشکیل گروههای مسلح و حمایتهای گسترده از آنها، در کشتار مردم سوریه و نیز گسترش ناامنی و بی ثباتی در این کشور سهیم شده اند. این کشورها سیاست های خود را به اتحادیه عرب نیز تحمیل کردند تا جایی که این اتحادیه با برپایی نشست های متعدد به مداخله در امور داخلی سوریه و حمایت از گروهک های تروریستی و تکفیری پرداخت. بزرگترین اشتباه اتحادیه عرب در قبال سوریه مصادره نامشروع کرسی سوریه در این اتحادیه و تحویل آن به مخالفان دولت بود.
البته شکست مداخله جوییهای اتحادیه عرب در سوریه نقش مهمی در فروپاشی نقش منطقهای این اتحادیه ایفا کرده است. بحران سوریه تاکنون به کشته شدن 70 هزار نفر و آواره شدن حدود یک میلیون نفر از شهروندان این کشور در خارج از مرزهای سوریه منجر شده است. همچنین چندین دور از حملات رژیم صهیونیستی به سوریه نیز با چراغ سبز اتحادیه عرب همراه بوده است.
بحرین
در جریان ناآرامیهای چند سال اخیر بحرین، اتحادیه عرب نه تنها موضعی قاطعانه در قبال سرکوب مطالبات اکثریت قریب به اتفاق مردم بحرین در رسیدن به حقوق مشروع خود از سوی رژیم آل خلیفه نگرفت، بلکه با سکوت وقیحانه و حمایت های خود از این رژیم دیکتاتور، اقدام به تقویت بنیه نظامی آل خلیفه برای سرکوب هر چه بیشتر مردم کرد. اعزام نیروهای موسوم به سپر جزیره به بحرین از جمله این اقدامات بود که اتحادیه عرب در قبال آن سکوت اختیار کرد.
این سکوت حاکمیت آل خلیفه را به ارتکاب جنایات بیشتر بر ضد شیعیان و بازداشت رهبران آنها از جمله شیخ علی سلمان در زمانهای طولانی بدون محاکمه ترغیب کرده است، البته مقامات منامه باید بدانند که این اقدامات حتی اگر بتواند دوران حاکمیت آن ها را طولانیتر کند، اما بدنامی بیشتر آنها در پی فروپاشی محتومشان را در پی خواهد داشت.
یمن
تازهترین موضع گیری اتحادیه عرب در مورد تجاوز رژیم آل سعود به یمن و حدود سه هفته جنایت در این کشور است که سران کشورهای عضو اتحادیه عرب آن را مورد تایید قرارداده و بر ادامه آن تاکید کردند. در بیانیه پایانی اجلاس دو روزه سران کشورهای عضو اتحادیه عرب در شرم الشیخ مصر تاکید شد که عملیات نظامی عربستان و هم پیمانان آن تا تسلیم کامل حوثی ها و تحویل سلاح های آنان ادامه خواهد یافت.
با وجود حمایت اکثریت قریب به اتفاق یمنی ها از جنبش انصارالله و تایید انقلاب مردمی در این کشور، سران اتحادیه عرب جنبش انصار الله را کودتاچی توصیف و مدعی شدند که حوثیها کودتاچیانی هستند که برای به دست گرفتن قدرت در یمن تلاش می کنند.
اتحادیه عرب با موضعگیری ضدمردمی خود در قبال جنایتهای رژیم سعودی و متحدانش در یمن آخرین میخ را به تابوت رسوایی و مرگ سیاسی خود زد تا افکار عمومی دنیا این نکته را بدانند که این اتحادیه به جای اینکه به دنبال فرایندی برای حل مشکلات ملتهای عربی باشد، در راستای منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی به اهرمی برای مشکل تراشی و جنگ افروزی بر ضد جهان عرب تبدیل شده است.
اتحادیه عرب اگر به فکر منافع ملتهای مظلوم عرب است و میخواهد آب رفته اعتبار و هیبت خود را به جوی بازگرداند، بهتر است به دنبال راه حلی برای بحرانهایی نظیر یمن، بحرین و سوریه و عراق باشد و از وابستگی به تعداد معدودی از اعضای خود و اقدام در مسیر برنامههای غربی – صهیونیستی در منطقه دست بردارد.