حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: به‌ نظر من ما ۵۰ سال دیگر هم بایستى درباره‌ دفاع مقدس بنویسیم، بگوییم، توصیف کنیم، تشریح کنیم، انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگیریم، براى اینکه این حادثه‌ عظیم را تبیین‌ کنیم.

به گزارش مشرق، بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار عوامل تولید فیلم سینمایى «شیار 143» به شرح ذیل است:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌ (1)

 من فیلم را دیدم؛ بسیار فیلم خوبى بود. ما از سینما سررشته نداریم، امّا به‌عنوان مستمع، بالاخره یک داورى‌اى انسان پیدا می‌کند؛ هم از لحاظ داستان، که یکى از کمبودهاى اساسىِ فیلم‌هاى ما  نداشتنِ داستان خوب و پر کشش است، این فیلم یک داستان خوب و جذّاب [داشت] و داراى پیچ داستانى - که خیلى هم قشنگ این پیچ، در فیلم  باز شد - بود؛ هم از لحاظ کارگردانى، این خانم آبیار - که لابد اینجا تشریف دارند -(2) خیلى خیلى خوب فیلم را کارگردانى کرده بودند؛ هم از لحاظ بازىِ قهرمان اصلى، خانم زارعى - که نمی‌دانم ایشان اینجا تشریف دارند یا نه -(3) واقعاً سنگ تمام گذاشته بودند و خیلى خوب بود؛ از لحاظ محتوا و مضمون هم این فیلم کاملاً فیلم ارزشى بود.

من تعجّب می‌کنم چطور ممکن است کسى تصوّر کند که فیلم «شیار 143» ضدّ ارزش یا ضدّ دفاع مقدّس است؛ من نمی‌فهمم از کجاى فیلم، این در مى‌آید. (4) بله، آن مادر به این در و آن در می‌زند براى اینکه یک نشان یا اثرى از پسرش پیدا کند؛ این روشن است، این چیز کاملاً طبیعى‌اى است؛ اتّفاقاً اهمّیّت ماجراى دفاع مقدّس در همین است؛ مادر، با این هویّت، با این تشخّص، با این احساس غیر قابل توصیف - که واقعاً احساس مادر نسبت به فرزند اصلاً قابل توصیف نیست و ماها که نمی‌توانیم مادر باشیم، اصلاً درک نمیکنیم عظمت این احساس را - با یک چنین احساسى این مادر، هم تحمّل میکند هجرت فرزند خودش را به‌سوى جبهه‌هاى جنگ، هم تحمّل می‌کند شهادت او را، هم افتخار می‌کند.

ما در طول این هشت سال دفاع مقدّس و بعد از آن، از مادرانْ گِله نشنفتیم، بلکه به‌عکس، مادرها را حماسى‌تر از بسیارى از پدرها یافتیم.

من این توفیق را داشته‌ام که با بعضى از خانواده‌هاى شهدا روى فرششان، زیر سقفشان، بنشینم و صمیمانه با آنها حرف بزنم؛ تا الان ندیده‌ام - هیچ یادم نمى‌آید، حتّى یک مورد هم در بین شاید هزاران مورد - که مادرى از شهادت فرزندش گِله کرده باشد؛ نه، به‌عکس، مادرها افتخار میکنند، اظهار سربلندى میکنند، اظهار سرافرازى میکنند؛ این خیلى مهم است.

این مادر با این احساسات مادرانه که براى فرزندش یک چنین فداکارى‌اى دارد و حاضر نمی‌شود که آن بچّه مثلاً در محلّ کارش گرسنه بماند یا مانند اینها، در عین حال شهادت او را تحمّل میکند، هجرت او راتحمّل میکند، فراق او را تحمّل می‌کند و هیچ گِله‌اى نمی‌کند، هیچ شکایتى نمی‌کند؛ اینها خیلى به نظر من نکات مهمّى است. و در آنجا خیلى خوب بازیگرى انجام گرفته، خیلى خوب کارگردانى انجام گرفته، صحنه‌ها خیلى خوب انتخاب شده؛ بسیار فیلم خوبى بود.
 بله، بنده هم مثل شما آقایان معتقدم که از ظرفیّت دفاع مقدّس در سینماى کشور ما استفاده نشده؛ خود سینماى ما انصافاً یک ظرفیّت بالایى دارد، یعنى کسانى که اهل این فنّند و بلدند و مطّلعند و واردند و قضاوتشان می‌تواند مرجع فهم انسان قرار بگیرد، معتقدند که سینماى ایران از لحاظ ظرفیّت کارگردانى و گریم و بازیگرى و مانند اینها، جزو سینماهاى برجسته‌ى دنیا است؛ و این درست است. این ظرفیّت عظیم بایستى با ظرفیّت بسیار عظیم دفاع مقدّس التقاء(5) پیدا کند؛ این اتّفاق هنوز درست نیفتاده.

بله، مواردى از این قبیل ما در طول این سالها داریم، لکن نسبت به آنچه می‌توانسته وجود داشته باشد، خیلى کم است. عدّه‌اى - که من نمی‌دانم چه جور می‌شود انگیزه‌هاى اینها را آدم تحلیل کند - با ورود سینما به مسائل مربوط به دفاع مقدّس، علناً مخالفت می‌کنند! من نمی‌دانم چه فکر می‌کنند؛ به اسم اینکه جنگ است، به اسم اینکه خشونت است! صد سال از شروع جنگ جهانى می‌گذرد - امسال صدمین سال است -(6) هنوز در آمریکا و در خیلى جاهاى دیگر دارند فیلم میسازند [آن هم] در چه گستره‌ى وسیعى! حتّى آن‌طور که به من گزارش کردند، دانش‌آموزها و بچّه‌هاى دبیرستانى را وارد این میدان فیلمسازى می‌کنند و از آنها می‌خواهند و به آنها امکانات می‌دهند براى اینکه بسازند؛ [چون] معتقدند که این می‌تواند نسل جدید را با انگیزه‌هاى سالم دولت‌مردان‌شان آشنا کند.

ما یک چنین افتخار بزرگى داریم: همه‌ى دنیا با ما مقابله کردند، همه در یک جبهه قرار گرفتند - اینکه دیگر خلاف واقع نیست، اینکه جلوى چشم همه‌ى ما بوده است - همه‌ى دنیا در مقابل ما صف کشیدند، همه‌ى قدرتهاى نظامى به‌نحوى در جبهه‌ى مقابل نظام جمهورى اسلامى در جنگ تحمیلى، در هشت‌سال، ایستادند؛ و جمهورى اسلامى فائق آمد، پیروز شد؛ این خیلى چیز بزرگى است، این خیلى چیز عظیمى است، این خیلى پدیده‌ى مهمّى است در تاریخ یک ملّت.

و این مجموعه کارى که در دفاع مقدّس شد، یک مجموعه‌ى درهم‌تنیده‌ى مرکّبِ عجیب و غریبى بود؛ زنها، مردها، پدرها، مادرها، جوانها، شهرى، روستایى، بازارى، دانشجو، دانش‌آموز، مساجد، حسینیّه‌ها، همه و همه به‌نحوى وارد این قضیّه شدند؛ هرکدام از اینها یک موضوع است و این موضوعات می‌تواند وارد بخش‌هاى هنرىِ کشور ما بشود، وارد سینماى ما بشود، که حالا شما - تهیّه کننده و کارگردان محترمتان - از نگاه یک مادر نگاه کردید، و شد. این بسیار چیز جالبى بود و خوب از آب در آمد.

حالا بروید در مسجد و فعّالیّت‌هایى را که در یک مسجد از سوى مردم انجام گرفته است، با آن نگاه هنرمندانه تبیین کنید، یک قصّه در بیاورید و روشن کنید؛ بروید در یک دبیرستان، بچّه‌هایى که گاهى معلّمشان آنها را تشویق می‌کرد که بروند، گاهى مجموعه‌ى معلّم و مدیر مخالفت می‌کردند که اینها بروند جبهه، و اینها با شوق فراوان می‌رفتند جبهه و فداکارى می‌کردند؛ بروید داخل مجموعه‌هایى که جنگ را پشتیبانى میکردند، برایشان از مال خودشان، از امکانات ضعیف خودشان استفاده میکردند؛ بروید سراغ آن کسانى که جنازه‌ى شهدا را تشییع میکردند، این مسئله‌ى تشییع جنازه‌ى شهدا ماجراى عظیمى است که وقتى شهیدى یا شهیدانى وارد شهرى میشدند، چه اتّفاق بزرگى آنجا مى‌افتاد؛ اینها همه موضوعاتى است که میتواند موضوعِ محورى و مرکزى براى سینماى ما قرار بگیرد، [امّا] این کارها اتّفاق نیفتاده است. بله، ایشان(7) درست میگویند که ما احتیاج نداریم به اسطوره‌سازى. دیگران مجبورند اسطوره‌سازى کنند؛ یا یک مورد خاصّى را پیداکنند، صدسال، دویست‌سال، پانصدسال درباره‌ى آن حرف بزنند! مثلاً یک زنى - فرض کنید - یک‌جایى در دنیا یک فداکارى‌اى کرده، اسمش را به‌عنوان یک نامِ آشناى براى همه‌ى بشریّت تبدیل کنند. ما صدها و هزارها از این قبیل زن، از این قبیل مرد، از این قبیل جوان، از این قبیل قهرمان، در داخل کشورمان داشتیم و همین دفاع مقدّس یک عرصه‌اى بود که اینها بُروز کرد، ظهور کرد. نگذاریم این تاریخ از بین برود.
 شما مى‌بینید که این حضرات کُره‌اى‌ها - من از کار اینها خوشم مى‌آید - تاریخ ندارند؛ لذا میگویند «افسانه‌ى جومونگ»، افسانه‌ى فلان. یعنى از اوّل حساب را تصفیه میکنند؛ [میگویند] افسانه است، واقعیّت نیست. یک‌چیزى در مى‌آورند، یک تاریخ براى گذشته‌ى خودشان درست میکنند، که وقتى یک جوان کُره‌اى به این فداکارى‌ها و به این شجاعتها و به این کارهاى عجیب غریبِ سینمایى نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویّت میکند، احساس افتخار میکند. ما اینها را در واقعیّت زندگى خودمان داریم، اتّفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از اینها استفاده نمیکنیم؟ به‌نظر من یک قصور بزرگى - نمیگوییم تقصیر؛ لااقل قصور بزرگى - اتّفاق افتاده است، باید جبران بشود. به‌نظر من ما پنجاه‌سال دیگر هم بایستى درباره‌ى دفاع مقدّس بنویسیم، بگوییم، توصیف کنیم، تشریح کنیم، انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگیریم، براى اینکه این حادثه‌ى عظیم را تبیین‌کنیم.
 به‌هرحال من از تهیّه‌کننده‌ها، (8) از کارگردان، از بازیگرها، از عوامل تولید و همه‌ى کسانى که هستند، تشکّر میکنم. فیلم خوبى بود؛ ما هم لذّت بردیم، نشستیم تماشا کردیم، مثل بقیّه‌ى مردم متأثّر شدیم، و ان‌شاءالله که مردم هم از آن حدّاکثر استفاده را بکنند.
    والسّلام علیکم و رحمةالله‌
 
1) این فیلم که در سى‌ودوّمین جشنواره‌ى فیلم فجر به نمایش درآمد - جوایز «بهترین فیلم از نگاه مردمى» و «بهترین بازیگر نقش اوّل زن» را دریافت کرد.
2) خانم نرگس آبیار (نویسنده و کارگردان فیلم) در جلسه حضور داشتند.
3) خانم مریلا زارعى (بازیگر نقش اوّل زن) در جلسه حضور نداشتند.
4) در سخنان تهیّه‌کننده‌ى فیلم به این مطلب اشاره شده بود که از مراحل ابتدایى تولید فیلم و دریافت پروانه‌ى ساخت، مطرح میشد که این فیلم یک فیلم ضدّجنگ و حتّى ضدّارزش است.
5) به هم رسیدن‌
6) جنگ جهانى اوّل در سال 1914 میلادى آغاز شد.
7) آقاى محمّدحسین قاسمى (از تهیّه‌کنندگان فیلم)
8) تهیّه‌کنندگان فیلم: آقایان محمّدحسین قاسمى و ابوذر پورمحمّدى.

منبع:  پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه‌ای

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 21
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 3
  • حسن هادی ۱۳:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 2
    ای کاش خانم زارعی هم در این جلسه حضور می داشتند.برکت تماشای حضرت آقا تا سالها وجود آدم رو لبریز می کنه و از خیلی پرتگاه ها نجات میده البته به اذن الله
  • ۱۳:۱۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 2
    قابل توجه بعضی از مثلا منتقدین. و قابل توجه اونهایی که میخوان راجع به برخی منتقدین تحلیل بهتری داشته باشند.
  • محمدرضا ۱۳:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 2
    خوش به حال خانم آبیار و زارعی که کارشان مورد توجه رهبر انقلاب فرار گرفت .واقعا دست مریزاد.
  • سهراب ۱۳:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 2
    هنرمند باید آئینگی بداند که آئینه از خود هیچ ندارد... شهید سید مرتضی آوینی
  • ۱۳:۳۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 2
    "به‌نظر من یک قصور بزرگى - نمیگوییم تقصیر؛ لااقل قصور بزرگى - اتّفاق افتاده است، باید جبران بشود" قابل توجه آقایون کارگردان ها و البته قبل از آنها مسئولین فرهنگی کشور در همه دولتها
  • ۱۳:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 2
    مسئله سینما هم که جزئی از فرایند فرهنگی کشور در حوزه رسانه به حساب میاد هم باید در قالب حرکتهای خودجوش مردمی که رهبری در یکی از بیاناتشون اشاره کردن پیگیری بشه. این تجربه گذشته نشون داده از این سینما با این بدنه به اصطلاح روشنفکر چیز قابل قبول و با فایده ای به دست نمیاد
  • مسعود ۱۳:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 2
    در این فیلم، فیلمساز زنی را نشان داد که استرس از دست دادن خاکش رو نداشت.زنی بی هویت که انگار تو یه گوشه از دنیا پرت افتاده و فقط و فقط پسرش و بلازگشتش براش مهمه! هرکسی که تو اون سالها زندگی کرده یادشه که اخبار جنگ از بس تو بافت روزانه و زندگی مردم جا افتاده که تو سالهای جنگ همه علاوه بر فکر کردن درمورد بازگشت عزیزاشون استرس پیشروی جنگ به شهر و محله شونو کشورشونم داشتن..
  • ۱۴:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 2
    بروید در مسجد و فعّالیّت‌هایى را که در یک مسجد از سوى مردم انجام گرفته است، با آن نگاه هنرمندانه تبیین کنید، یک قصّه در بیاورید و روشن کنید؛ بروید در یک دبیرستان، بچّه‌هایى که گاهى معلّمشان آنها را تشویق می‌کرد که بروند، گاهى مجموعه‌ى معلّم و مدیر مخالفت می‌کردند که اینها بروند جبهه، و اینها با شوق فراوان می‌رفتند جبهه و فداکارى می‌کردند؛ بروید داخل مجموعه‌هایى که جنگ را پشتیبانى میکردند، برایشان از مال خودشان، از امکانات ضعیف خودشان استفاده میکردند؛ بروید سراغ آن کسانى که جنازه‌ى شهدا را تشییع میکردند، این مسئله‌ى تشییع جنازه‌ى شهدا ماجراى عظیمى است که وقتى شهیدى یا شهیدانى وارد شهرى میشدند، چه اتّفاق بزرگى آنجا مى‌افتاد؛ اینها همه موضوعاتى است که میتواند موضوعِ محورى و مرکزى براى سینماى ما قرار بگیرد، [امّا] این کارها اتّفاق نیفتاده است.
  • ۱۴:۱۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 3
    کُره‌اى‌ها تاریخ ندارند؛ لذا میگویند «افسانه‌ى جومونگ»، افسانه‌ى فلان. یعنى از اوّل حساب را تصفیه میکنند؛ [میگویند] افسانه است، واقعیّت نیست. یک‌چیزى در مى‌آورند، یک تاریخ براى گذشته‌ى خودشان درست میکنند، که وقتى یک جوان کُره‌اى به این فداکارى‌ها و به این شجاعتها و به این کارهاى عجیب غریبِ سینمایى نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویّت میکند، احساس افتخار میکند. ما اینها را در واقعیّت زندگى خودمان داریم، اتّفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از اینها استفاده نمیکنیم؟
  • یک دانشگاهی ۱۴:۲۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 2
    فقط یک کلمه "ظرفیّت بسیار عظیم دفاع مقدّس" برای آنها که دیدند و برای آنها که بودند و برای آنها که بدانند بس است.
  • محمد ۱۴:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 2
    شهید آوینی فیلم خوب آن است که تماشاگرش را به سفر دل دعوت کند. تماشای فیلم، سلوک به نفس است نه به عقل و البته کیست که نداند در جهان امروز، سینما علی العموم دعوت به تدانی دارد نه تعالی.
  • علی ۱۸:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    0 2
    جانم فدای رهبر
  • ۱۹:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۰
    3 0
    عزیز من توی دوبله فارسی ایرانیا اولشون لغت افسانه رو می چسبونن وگرنه که توی خود کره این فیلم ها به اسم پزشک بزرگ یانگوم، جومونگ، خدای دریا، امپراتور بادها، دونگ یی و ... پخش میشه و کاملا هم اونا رو به عنوان تاریخ پخش می کنند ....
  • ۰۸:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۱
    0 1
    منظورت چیه ا؟ مگه خانم زارعی لبه پرتگاهه !؟
  • عین سین ۰۹:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۱
    1 1
    سینما و سناریست ها و هنرمندان اگر ظرفیت عظیم خودشان را به فرمایش مقام معظم رهبری با ظرفیت بسیار عظیم دفاع مقدس التقاء بدهند(یعنی با تعامل هنر و سوژه های ارزشی،فیلم بسازند)هنر را در خدمت معرفی ارزش ها قرار داده اند که می شود هنر متعالی،و اگر همین هنر در خدمت سوژه های ضدارزشی باشد می شود هنرمبتذل
  • محمد ۱۰:۱۷ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۱
    0 2
    راه نجات فرهنگ جلوگیری از لوس تر شدن جماعت شبه روشنفکره
  • مهدی ۱۰:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۱
    0 3
    خیلی برام جالب بود در مورد جومونگ صحبت کردند... و خیلی جالب علاقه آقا مثل عامه مردم به اینگونه فیلمهاست... احتمالا دلیل پخش سریالهای بی شمار از کره هم علاقه آقاست
  • ۱۰:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۱
    0 3
    جناب ناشناس 14:19: prince of legend میدونید یعنی چی؟ میدونید یا نمیدونید؟ غیر از اون هم فقط مسئله اسم نیست که. فکر میکنید وقتی این فیلمها رو پخش میکنند واقعا به اسم تاریخی که دقیقا اینطور اتفاق افتاده ارائه میکنندش؟ به قول معروف: که رستم یلی بود در سیستان، منش کرده ام رستم داستان. فکر نمیکنم قضیه پیچیده ای باشه.
  • ۱۵:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۱
    0 2
    در زمینه ی فیلم سازی برای حفظ ارزشهای نظام مقدس باید از کسانی که در بطن جنگ حضور داشتند بهره گرفت تا یک پروژه خوب وجذابی را ارائه داد حقیقت جنگ را کسانی بیان می کنند که خود با گوشت وپوستشان لمس کرده اند نه کسی که در باره ی جنگ ایران وعراق اطلاعات ندارد یک فیلم ساز ماهر باید به دنبال حقایق باشد نه نظریات وذهنیات خودش .از همسنگران باقیمانده از جنگ (شهید باکری ،شهیدچمران،شهیدبرونسی ، شهیدزین الدین، شهید همت ودیگران باید استفاده کرد تا بهتر بتوان یک فیلم حقیقی در باره آن احیاء نمود وخلق کرد)
  • ۲۳:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۱
    0 3
    از کجاش برداشت کردید که ایشون علاقه دارند؟
  • ۰۰:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۲
    0 4
    واقعا از حرفهای ایشان علاقه به جومونگ و سریالهای کره ای برداشت کردی؟ آقا از طرز کار آنها تعریف کردند که یک کشور بی تاریخ عرضه داشته خود را کهن و متمدن نشان دهد یعنی دروغ را فراوان و زیبا میگویند تا مخاطب باورش میشود! در مقابل ما چطور؟ قدر داشته هایمان را نمی دانیم و با قهرمانانمان غریبه هستیم!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس