به گزارش مشرق به نقل از برنا، يکي از بزرگترين موفقيت‌هاي دستگاه اطلاعاتي و امنيتي کشور در سال‌هاي گذشته دستگيري، محاکمه و اعدام شرور شرق کشور بود.

عبدالمالک ريگي، متولد ???? رهبر گروهي بنيادگرا به نام جندالله بود؛ که در منطقه? سيستان و بلوچستان به مبارزه? مسلّحانه با حکومت جمهوري اسلامي ايران مي‌پردازد.اين جنبش از سوي جمهوري اسلامي ايران و دولت پاکستان به عنوان يک گروه تروريستي شناخته شده‌است.

عبدالمالک تحصيلات کلاسيک نداشت و تنها چند سال در يکي از حوزه هاي علميه اهل سنت مشغول به تحصيل بود که البته از آنجا نيز اخراج شد. ريگي خودش را "خادم جندالله " ميخواند. او داراي سابقه شرارت و يک مورد چاقو کشي بخاطر مسائل قبيله اي در داخل شهر زاهدان بود و به همين خاطر مدتي هم زنداني شد اما بعد از آزادي خود را زنداني سياسي معرفي کرد.

بنا به گفته خودش از سن نوزده سالگي اسلحه به دست مي‌گرفته و دست به عمليات تروريستي زده است.

گفته مي شود ريگي پيش از آغاز فعاليت هاي تروريستي براي جلب حمايت علماي اهل سنت منطقه (که به مولوي ها مشهور هستند) نزد آن ها رفت اما آن ها براي حرفهايش اهميتي قائل نشدند.

گزينه بعدي ريگي قاچاقچيان عمده مواد مخدر بودند. آن ها به دليل اينکه علاقه داشتند جبهه تازه اي در برابر نيروهاي انتظامي و امنيتي استان به وجود آيد از ريگي استقبال کرده و با در اختيار گذاشتن اسلحه و پول به حمايت از او برخواستند.

به اين ترتيب ريگي گروه خود را پايه گذاري کرد. گروهي که پس از نخستين حمله تروريستي نام "جندالله " را بر خود گذاشت. اين گروه هدف اصلي خود را "دفاع ازحقوق ملي و مذهبي قوم بلوچ و اهل سنت در استان سيستان و بلوچستان" اعلام کرد، اما بسياري از مردم غير نظامي منطقه نيز قرباني عمليات تروريستي او و گروهش شدند.

جندالله پس از مدتي نام "جنبش مقاومت ملي ايران! " را بر خود گذاشت. اين تغيير نام نمايانگر تغيير حاميان و خط دهندگان اصلي به گروه ريگي بود. پس از اين تغيير نام بود که صدا و عکس ريگي به بسامد برخي شبکه هاي تلويزيوني سلطنت طلب تبديل شد.

جالب اينکه يکي از مجريان اين شبکه ها در مصاحبه هاي مکرر خود با ريگي او را "دکتر ريگي " ناميد!

يکي از مجاري تبليغاتي ريگي راديو صداي بلوچ بود که از استکهلم سوئد پخش مي‌شود. گروه ريگي علاوه بر آن بارها از شبکه العربيه که مالک اصلي آن حاکمان عربستان سعودي هستند به عنوان بلندگوي تبليغاتي خود استفاده کرد. اين شبکه در اقدامي بحث بر انگيز تصاوير کشته شدن مرزبانان به گروگان گرفته شده ايراني را پخش کرد.

العربيه پيش از آن اقدام مشابهي را نيز در مورد گروگان هاي غربي اسير القاعده انجام داده بود.

گروه "جندالله " در سال 1384 شمسي 9 مرزبان ايراني رابه گروگان گرفت و در قبال آزادي آنها خواهان آزادي برخي از اعضاي گروه خود شد که در دادگاه هاي انقلاب به عنوان مفسد في‌الارض به اعدام محکوم شده بودند.

جندالله همچنين در حمله اي که بعدها به کشتار تاسوکي معروف شد 21 تن از مردم غير نظامي را به قتل رساند.

دربهمن ماه سال 1385 شهر زاهدان شاهد انفجار بمب هايي بود که هدف آنها اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در استان سيستان و بلوچستان بودند. در اين بمب گذاريها يازده تن از پاسداران انقلاب اسلامي به شهادت رسيدند.

ريگي همچنين باصداي آمريکا مصاحبه اي داشت که اين مصاحبه از سوي مقامات جمهوري اسلامي ايران به دليل حمايت علني از تروريسم و نقض قرارداد الجزيره به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.

به دنبال دستگيري عبدالحميد ريگي، در ارديبهشت 1385 شانزده سرباز و پرسنل نيروي انتظامي جمهوري اسلامي در حمله اعضاي جندالله به يک پاسگاه درسراوان به گروگان گرفته شدند. اين گروه خواستار آزادي برادر عبدالمالک ريگي شد و دو تن از گروگانها را به شهادت رساند.

بنا به گفته يکي از گروگانهايي که اسير جندالله بود، نيروهاي جندالله افرادي متعصب هستند و شعائر ديني را بسيار دقيق بجا مي آورند. گفته مي شد ريگي هرگز يک شب بيشتر در مکاني اقامت نمي کرد و حتي با دستکش با ديگران دست مي داد. ريگي در جايي گفته بود که حتي يک بار هم در نزديکي تهران اشتباها بازداشت شده، اما چون شناسايي نشده، رهايش کرده اند.

اعمال مجرمانه ريگي اعم از تشکيل و اداره دسته و گروهک تروريستي موسوم به جنبش مردمي جندالله به قصد مقابله با نظام جمهوري اسلامي ايران و ايجاد ناامني در منطقه و کشور، مباشرت و آمريت در 15 فقره آدم ربايي مسلحانه، حمل و نگهداري سلاح و مهمات به صورت عمده و قاچاق سلاح و مهمات به داخل کشور، به وجود آوردن 6 فقره راهبندان مسلحانه و ايجاد رعب و وحشت در جاده ها و بين مردم، اقرار صريح به مباشرت درسه فقره قتل عمدي، آمريت در قتل عمدي دهها نفر از شهروندان و مسوولين نظامي،‌انتظامي و... از طريق بمب گذاري و اقدام مسلحانه، سرقت مسلحانه سلاح،‌ مهمات و خودرو به دفعات، تحصيل مال نامشروع از طرق مختلف از قبيل آدم ربايي، گروگانگيري، ‌سرقت از بيت المال، ‌اخذ دلار از سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه، ‌اخذ وجه از قاچاقچيان مواد مخدر، فعاليت تبليغي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران از طريق مصاحبه هاي متعدد با شبکه هاي معاند وضد انقلاب، ارتباط با عناصر سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه از جمله افسران اطلاعاتي آمريکا و رژيم صهيونيستي در پوشش ناتو،‌ برخي افسران اطلاعاتي بعضي کشورهاي عربي و گروهک هاي ضدانقلاب خارج از کشور مانند گروهک منافقين، ورود و خروج غير مجاز از خاک جمهوري اسلامي ايران است.

ريگي و گروهش هرگز اين امر را که قاچاق يکي از مشاغل آنهاست انکارنکردند و شخص ريگي ميل داشت به عنوان رهبر داناي گروهش شناخته شود، اما گروه وي که توسط افرادي مزدور اداره مي شدند، در عمليات نظامي به توحش دست مي زدند. به همين دليل جندالله معمولا عملياتي را با افتخار اعلام مي کرد و سپس شرکت خود را در آن نفي مي کرد. مثلا در ترور جاده کرمان ـ بم اول اعلام شد که اين عمليات تروريستي کار اين گروه بوده است و بعد از چند روز اين گروه آن عمليات را محکوم کرد.

شيوه عمل گروه ريگي براساس گروگانگيري و معامله بود، اما آنها در بسياري موارد گروگانها را اصلا نمي شناختند.

گروه ريگي قصد داشت با جنگ نظامي در منطقه اي پر از بحران فضاي بازي براي خودش ايجاد کند تا هم از طريق فروش گروگان، هم قاچاق در منطقه، هم باج گيري از قاچاقچيان و هم از طريق کمک هاي مالي دولت هاي خارجي قدرت و ثروت کسب کنند و در نهايت خود را به منطقه تحميل کنند.

بارزترين عمليات مهم گروهک تروريستي شرور شرق کشور شامل اين موارد بوده است:

1- حمله به پاسگاه نيروي انتظامي در نزديکي سراوان و گروگان گرفتن 9 نفر از نيروهاي انتظامي در 12 دي 84

2- گروگان گرفتن 3 کايت سوار ترکيه اي و درخواست يک ميليون دلار در ازاي آزادي آنها

3- وقايع 24 اسفند 1384 در جاده زابل به زاهدان در منطقه تاسوکي و به شهادت رساندن 21 غير نظامي

4- واقعه 23 ارديبهشت 1385 درمحور بم به کرمان در منطقه ي دارزين که با بستن راه خودروهاي عبوري 34 نفر را کشته و تعدادي را زخمي کرده يا به اسارت بردند.

5- در روز 13بهمن 85 مقارن ساعت 19 و 45 دقيقه چند فرد مسلح چهار مأمور گشت نيروي انتظامي را که در خيابان بزرگمهر مشغول گشت زني بودند به رگبار بستند و به شهادت رساندند. در اين حمله دو افسر انتظامي به نام سرهنگ خواجه و سرهنگ شيبک و يک سرباز وظيفه شهيد شدند.

6- انفجار اتوبوس حامل پاسداران در بامداد 25 بهمن ماه 85 در زاهدان که باعث شهادت 11 و زخمي شدن 18 پاسدار نيروي زميني سپاه شد.

7- حمله به يک پاسگاه در سراوان و گروگان گرفتن 16 مامور انتظامي و انتقال آنها به پاکستان در 23 خرداد 87

8- به شهادت رساندن 2 سرباز تحت اسارت و گروگان گرفتن 3 عضو سپاه در 21 مرداد 87

9- انفجار در مسجد اميرالمومنين(ع) زاهدان و به شهادت رساندن 25 نفر در 7 خرداد 88

10- ترور سردار نورعلي شوشتري جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه و جمعي از فرماندهان سپاه و سران عشاير سني بلوچ در 26 مهرماه 88

11- انفجار بمب صوتي در جلو ي مدرسه دختران معرفت در زاهدان در شامگاه جمعه 27بهمن ماه 88 است.

پس از عمليات گروهک تروريستي ريگي در مهر سال‌ 88 که به شهادت سردار شوشتري منجر شد، تلاش نيروهاي امنيتي ايران براي دستگيري ريگي شدت بيشتري يافت و همين امر سبب شد تا وي مراقبت‌هاي امنيتي خود را افزايش دهد.

سرانجام در چهارم اسفند ماه سال 88 بود که وزارت اطلاعات اعلام کرد: عبد المالک ريگي سرکرده اشرار شرق کشور دستگير شد و اين خبر به سرعت در صدر اخبار رسانه‌هاي داخلي و خارجي مبدل شد.

مقام هاي امنيتي در اين باره تاکيد کردند عمليات دستگيري ريگي يک عمليات کاملا غافلگيرانه بود که محصول ماهها فعاليت اطلاعاتي گسترده و پيچيده در منطقه به ويژه خاک افغانستان و پاکستان بود و عمق اشراف اطلاعاتي ايران را به تمامي تحرکات دشمن در مرزهاي خود نشان مي دهد.

خبر دستگيري موفقيت‌آميز عبدالمالک ريگي مايه خوشحالي مردم در سطح سيستان و بلوچستان شد، و آنها از تلاش‌هاي دستگاه‌هاي امنيتي کشور در دستگيري شرور شرق کشور تشکر کردند.

انتشار خبر دستگيري عبدالمالک ريگي در همان ابتدا موجي از شادي را در ميان مردم استان سيستان و بلوچستان اعم از شيعه و سني ايجاد کرد.مردم اين استان به ويژه شهر‌هاي زاهدان و زابل با شنيدن اين خبر اقدام به پخش شربت و شيريني در معابر کردند.

دانشجويان دانشگاه زابل هم به شکرانه دستگيري شرور ريگي در خيابان‌هاي اطراف اين دانشگاه، ميان مردم اين شهر شربت و شيريني پخش کرده و به جشن و شادماني پرداختند.سران طوايف مختلف استان سيستان و بلوچستان هم از دستگيري ريگي ابراز خوشحالي کردند.

در ميان اين موفقيت بزرگ نيروهاي اطلاعاتي و امنيتي که به بزرگترين اخبار روز تبديل شده بود و در ميان شادي ملت ايران از شنيدن اين خبر مسرت بخش، سکوت سران فتنه پس از انتخابات، در قبال دستگيري جلاد شرق کشور موجب روسياهي آنان در افکار عمومي شد.

البته رسانه‌هاي حامي فتنه پا را از اين فراتر نهاده و درصدد توجيه وحشي‌گري‌هاي ريگي برآمدند. در همين راستا سايت جرس وابسته به مهاجراني و گنجي در حالي بسيار ديرهنگام خبر دستگيري ريگي را منتشر کرد که همزمان با تکرار مطالب "بي‌بي‌سي فارسي"، "العربيه"، "راديو فردا" و "صداي آمريکا" سعي کرد موفقيت بزرگ و مهم امنيتي دستگيري ريگي را دچار خدشه کند.

اين سايت که از آن به عنوان اتاق فکر سبزها ياد مي‌شود تلاش کرد همزمان با رسانه‌هاي بيگانه چنين القا کند که ريگي را دستگاه امنيتي يکي از کشورهاي همسايه در خارج از کشور دستگير و به ايران تحويل داده است.

سايت جرس که يکي از سايت‌هاي سازماندهي آشوب فتنه سبز محسوب مي‌شود بي‌آنکه اشاره‌اي به حمايت‌هاي متعدد گروهک ريگي از جنبش سبز کند در تحليلي راجع به ايجاد زمينه‌ها و فعاليت گروهک تروريستي ريگي نيز مدعي شد يکي از علل ايجاد و رشد اين گروه، فقر شديد استان به همراه بيسوادي و فقر فرهنگي و اقتصادي بود که البته وضع نابسامان اقتصادي و بيکاري، زمينه‌هايي از نارضايتي را فراهم کرد تا برخي مدارس که توسط پاکستان و عربستان مورد حمايت مالى قرار داشتند، از آن سوءاستفاده کنند و انديشه ايجاد جندالله از همين جا نشأت گرفت.

اين مطالب در حالي مطرح مي‌شود که پيش از اين در مقاطع مختلف بعد از هر عمليات جندالله که منجر به شهيد شدن شماري از مردم و کودکان مي‌شد رسانه‌هايي همچون "العربيه"، "بي‌بي‌سي" و "صداي آمريکا" با اصرار فراوان يکي از علل به‌وجود آمدن گروهک ريگي و دلايل عمليات‌هايش را فقر عنوان و توجيه مي‌کردند.

سايت متعلق به مهاجراني و گنجي همچنين هيچگونه اشاره‌اي به علت بالارفتن بسيار سريع رشد گروه‌هاي افراطي سلفي و نفوذ آنان در ميان عامه اهل سنت در دوران اصلاح‌طلبان نکرد و اين در حالي است که بعضي کارشناسان امنيتي سياست تساهل و تسامح اعمال شده در دوران اصلاحات در قبال گروهاي سلفي سيستان و بلوچستان را سبب ايجاد و رشد ناامني‌ها در سال‌هاي اخير در اين استان مي‌دانند.

سايت صهيونيستي بالاترين نيز با قرار دادن لينک‌هايي از مشترکان و بازديدکنندگان خود خواست تا اين خبر را يا منتشر نکنند يا تکذيب کنند.

لازم به ذکر است عبدالمالک ريگي در بيانيه‌اي هنگام آشوب‌هاي تهران تصريح کرده بود: جنبش مقاومت از احساسات پاک جوانان ايراني تشکر و قدرداني کرده و اعلام مي‌دارد که آماده همکاري کامل با همه مبارزان ايران در هر نقطه‌اي از ايران است و همچنين جنبش آمادگي خود را براي آموزش جوانان ايراني در زمينه‌هاي جنگ چريکي و بمب‌سازي و عمليات‌ انفجاري و تشکيل هسته‌هاي مقاومت و روش مبارزه چريکي شهري اعلام مي‌دارد.

پس از دستگيري و گرفتن اعترافاتي که نقش و حمايت سازمان اطلاعات جاسوسي آمريکا سيا از شخص ريگي و گروه تحت امرش را به وضوح براي مردم مشخص کرد، اولين دادگاه محاکمه سرکرده گروهک تروريستي شرق کشور اوايل خرداد ماه 89 در يکي از شعب دادگاه انقلاب اسلامي تهران برگزار شد.

متهم ريگي در جريان دادگاه،‌ مسووليت اقدامات گروهک خود را پذيرفت و اذعان کرد در برخي از قتل ها مباشرت و در برخي نيز آمريت داشته است.

پنامبرده همچنين تمامي موارد اتهامي مطروحه در کيفرخواست صادره از سوي دادستاني را پذيرفت و توضيح داد که تصميمات تمامي اقدامات تخريبي، بمب گذاري، قتل و غيره با مسووليت وي انجام شده است.

درجلسه دادگاه که با حضور نماينده مدعي العموم،‌ وکيل محکوم عليه، شکات و خانواده هاي شهداي اقدامات تروريستي گروهک مذکور برگزار شده بود، نماينده دادستان پس از قرائت کيفرخواست ،‌ خواستار اشد مجازات براي متهم شده بود که متعاقبا ريگي در جريان دفاع از خود ضمن قبول اتهامات و جنايات ارتکابي، اقدامات خود را اشتباه خواند و تاکيد کرد جناياتش با موازين اسلامي و انساني در تضاد بوده است و درادامه از عوامل گروهک خود نيز خواست که اشتباهات او را تکرار نکنند. وي همچنين خواستار بخشش از سوي شکات پرونده شد.

درپي صدور حکم دادگاه مبني بر اعدام ريگي،‌ حکم صادره مطابق مقررات به نامبرده ابلاغ شد و‌ وي اعلام داشت"حکم صادره را قبول داشته و تقاضاي عفو دارم" که متعاقبا با درخواست عفو نامبرده توسط رييس قوه قضائيه مخالفت شد.

و سرانجام در صبح روز يکشنبه 30 خردادماه سال 89 با حکم صادره از سوي دادگاه انقلاب اسلامي، عبدالمجيد ريگي با نام مستعار "عبدالمالک" با حضور تعدادي از خانوادهاي شهدا و جانباختگان جنايات تروريستي در محل زندان اوين به دار مجازات آويخته شد.