به گزارش مشرق، در پی برگزاری کنفرانس بین المللی بازسازی غزه در قاهره که با تصویب کمک 5 میلیارد و 300 میلیون دلار (یک میلیارد بیش از رقم مورد انتظار)پایان یافت ، بان کی مون دبیرکل سازمان ملل به غزه سفر کرد و در سخنانی ضمن اینکه حجم خرابی ها و ویرانی ها را بیش از حد انتظار ارزیابی کرد ، در عین حال با معطوف کردن مسئولیت حمله به پناهندگان غزه در مدارس تحت نظارت سازمان ملل به رژیم صهیونیستی بر پیگرد قضایی این مسئله تکرار کرد .
در همین حال مجلس عوام انگلیس در اقدامی نمادین درباره شناسایی تشکیل دولت فلسطینی رای گیری کرد که این مصوبه با 274 رای موافق در برابر 12 رای مخالف رای آورد .
در همین حال اقدامات تحریک آمیز صهیونیست ها با چراغ سبز و حمایت مستقیم ارتش صهیونیستی چه در زمینه تعرض به مسجد الاقصی و چه آتش زدن مسجد در نابلس از سرگرفته شد و به درگیری های خونین در بیت المقدس و دیگر مناطق کرانه باختری انجامید .
همچنین رسانه های صهیونیستی در پی کشته شدن یکی از اعراب 48 در درگیری های ارتش عراق با داعش در این کشور از وجود ارتباط میان داعش و جوانان اعراب 48 خبر دادند و تبلیغات وسیعی در این زمینه به راه انداختند .
حال سوال این است که آیا بین اقدامات رژیم صهیونیستی در این موارد با تحولات پیرامونی که برخلاف میل این رژیم در غزه و در روابط میان فتح و حماس و یا افزایش حمایت های بین المللی از شناسایی تشکیل دولت فلسطینی صورت می گیرد ، ارتباطی وجود دارد یا نه ؟
آیا بین حمایت های جهانی از دولت وفاق ملی فتح و حماس و تشکیل دولت فلسطینی و دور جدید اقدامات تحریک آمیز و برهم زننده اسرائیل ارتباط وجود دارد ؟
پاسخ به این سوال مستلزم این است که میزان نگرانی رژیم صهیونیستی از حمایت های بین المللی از روند آشتی ملی فلسطینی ها و تشکیل دولت وفاق ملی میان فتح و حماس و همچنین از روند حمایت های جهانی از تشکیل دولت فلسطینی در محدوده اراضی اشغالی سال 1967 سنجیده شود .
از هر دو بعد نگرانی های این رژیم بسیار بالا ارزیابی می شود زیرا این دو روند خیلی از تلاش ها و اقدامات و سیاست های بنیادی این رژیم را که به نحوی به بقای آن نیز مربوط می شود به چالش می گیرد . زیرا ایجاد نفاق و اختلاف بین اعراب و فلسطینی ها و همچنین شهرک سازی در اراضی اشغالی سال 1967 دو پایه اصلی سیاست های رژیم صهیونیستی طی چند دهه گذشته بوده است .
در این راستا این رژیم بیش از 50 درصد کرانه باختری و بخصوص شرق بیت المقدس را با ساخت شهرک های صهیونیست نشین و اسکان بیش از نیم میلیون مهاجر افراطی تحت سلطه کامل خود قرار داده است و در مذاکراتی که بیش از 20 سال از آغاز آن می گذرد (در حالیکه قرار بود در مدت 5 سال تکلیف مسائل حیاتی از قبیل: سرنوشت شهرک های یهودی نشین ، آوارگان ، بیت المقدس ،مرزها و آبها مشخص شود )هرگز حاضر نشده است درباره این مسائل مذاکره کند .
در واقع یکی از عواملی که به پیشبرد سیاست های یکجانبه گرایی این رژیم کمک کرده است وجود اختلاف میان جناحها و گروههای فلسطینی بوده است که رژیم صهیونیستی نیز در آن نقش اساسی داشته است. با در نظر گرفتن این واقعیتها نگرانی رژیم صهیونیستی از ایجاد هرگونه گشایش در روابط فتح و حماس و همچنین از حمایت های فزاینده جهانی از تشکیل دولت فلسطینی نگران و وحشت زده باشد چرا که تشکیل دولت فلسطینی مستلزم تخلیه شهرکهای صهیونیست نشین واقع در کرانه باختری است که اجرای این مسئله می تواند آن را وارد بحران های داخلی بکند و بقای موجودیت این رژیم را کاملا به خطر بیندازد.
براین اساس به میزانی که تحولاتی در عرصه روند آشتی ملی فلسطینی ها و یا تشکیل دولت فلسطینی روی می دهد به همان میزان تلاش های خرابکارانه و برهم زننده این رژیم نیز افزایش می یابد .
نمایی از تلاش های خرابکارانه و برهم زننده رژیم صهیونیستی
تجربه نشان داده است که هر وقت تلاش ها برای حل بحران فلسطین بر اساس طرح تشکیل دو دولت به مرحله جدی می رسد بلافاصله اتفاقی غیر منتظره روی می دهد که برای مدتی آن را در حاشیه قرار می دهد. در واقع واقعه 11 سپتامبر سال 2001 آمریکا درست در آستانه نشست مجمع عمومی همان سال روی داد که قرار بود در آن نشست درباره تشکیل دولت فلسطین تصمیم گیری شود اما این واقعه نه تنها دستور کار این نشست و بلکه اساسا جهان را تغییر داد با امنیتی شدن فضای بین المللی فرصت های جدیدی برای این رژیم فراهم شد .
این قضیه در سال های بعد هم به نحوی دیگر تکرار شد و دومینوی سقوط رژیم های عرب در سال 2011 (درست در زمانی که باراک اوباما در دوره اول ریاست جمهوری خود لزوم توقف ساخت شهرک های یهودی نشین را در دستور کار خود قرار داد)که به ایجاد بحرانهای متعدد حاشیهای در کشورهای مختلف عربی انجامید، در این چارچوب قابل ارزیابی است.
هر چند هنوز هم تلاش های بحران سازانه این رژیم در جهان و منطقه ادامه دارد و از این بابت باید منتظر حوادث غیر منتظره و پیش بینی نشده بود اما از آنجا که دست رژیم صهیونیستی تقریبا رو شده است از این رو به نظر می رسد این رژیم به استفاده از اهرمهای برهم زننده ای روی آورده است که در حوزه اختیار و سیطره کامل خود قرار دارد.
در این حوزه دو شیوه محتمل است که در گذشته نیز به اقتضای شرایط و مقتضیات زمانی از آن بهره گرفته است .نخست دست زدن به اقدامات تحریک آمیز بخصوص در مواردی است که فلسطینی ها درباره آن حساسیت دارند و از قبل هم مشخص است که در قبال آن واکنش نشان خواهند داد. اقداماتی که رژیم صهیونیستی چه به تنهایی و چه به واسطه شهرک نشینان و افراط گراها در بیت المقدس انجام می دهند در این راستا قرار دارد و اتفاقا انتفاضه مسجد الاقصی در سال 2000در پی دیدار عمدی آریل شارون رئیس وقت حزب لیکود از مسجد الاقصی آغاز شد . دور جدید اقدامات تحریک آمیز این رژیم و شهرک نشینان در مسجد الاقصی نیز در این راستا قرار دارد.
دوم ایجاد جنگ زرگری در داخل احزاب و جناح های سیاسی رقیب برای فرار از پذیرش تعهدات جدید و یا فرار از تعهداتی است که در خصوص مذاکرات صلح پذیرفته است.رژیم صهیونیستی معمولا زمانی به این شیوه متوسل می شود که تحت فشار بین المللی برای پذیرش تعهد جدید قرار داشته باشد و از آنجا که اولا دولت ائتلافی نتانیاهو یکدست شده و دوما مذاکرات صلح متوقف شده است لذا فعلا نیازی برای توسل به ان احساس نمی شود .
نتیجه گیری :
روند تحولات در فلسطین به مرحله سرنوشت ساز نزدیک می شود و با توجه به اینکه در این مرحله اجرای هر گونه راه حل جز از طریق بازنگری در رویکردهای توسعه طلبانه گذشته رژیم صهیونیستی امکان پذیر نیست از این رو این رژیم چاره ای جز بازنگری در این رویکردها ندارد اما از آنجا که این رژیم هیچ تصمیم و اراده ای برای اینکار ندارد ازینرو به روال گذشته به بحران سازی در داخل و خارج روی می آورد تا حداقل برای چند صباح دیگر حاشیه امن برای خود ایجاد کند .
در واقع آنچه که در روزهای اخیر به صورت اقدامات توهین آمیز و تحریک آمیز صورت گرفت نمای از این تلاش ها را به تصویر می کشد و آنچه برای آینده قابل پیش بینی است اینکه هر چه تلاش ها در خصوص اجرای طرح دو دولت بیشتر شود به همان میزان بر شدت و گستره بحران سازی های رژیم صهیوینستی در داخل و خارج نیز افزوده خواهد شد .
تجربه نشان داده است که هر وقت تلاش ها برای حل بحران فلسطین بر اساس طرح تشکیل دو دولت به مرحله جدی می رسد بلافاصله اتفاقی غیر منتظره روی می دهد که برای مدتی آن را در حاشیه قرار میدهد.