برخی تحلیل گران آمریکایی معتقدند که زمان به ضرر ایران است و این ایران است که از تمدید مذاکرات؛ ضرر خواهد کرد[1]. در آن سوی گود نیز برخی از کارشناسان و تحلیل گران ایرانی، معتقدند که زمان به ضرر آمریکا و بخصوص دولت آن است که تحت فشار زیادی برای کسب موفقیت در عرصه دیپلماسی و بازیابی وجهه رهبری آمریکا در جهان و بویژه آسیای غربی - خاورمیانه- قرار دارد.
کدام زاویه دید به واقعیت نزدیک تر است؟ واقعیت این است که زمان به ضرر هر دو است، هم ایران و هم آمریکا و قرائن و شواهد قابل قبولی در اینباره وجود دارد[2]. در اصل، "زمان به ضرر مذاکره است" و هر چه این روند در حالیکه نتایج ملموسی بدست نمی آید، طولانی تر شود؛ آن دسته از سیاسیونی که اعتقاد داشته اند از راه این مذاکرات، می توانند به اهداف اعلامی شان دست یابند، بیش از همه ضرر خواهند کرد.
در یک سو، «اوباما» و دولت اش ایستاده اند که گفته اند از طریق این مذاکرات، دندان نیش ایران را برای همیشه خواهند کشید و آن سو؛ تیم دیپلماتیک «دولت یازدهم» قرار دارد که گفته است، می توان از طریق مذاکرات جاری، تحریم ها را با حفظ دستاوردهای محوری فناوری هسته ای از جای برکند. انتظارات در درجه اول و بیش از مابقی بازیگران سیاسی در ایران یا آمریکا، متوجه دو دسته فوق است و به نظر می رسد که تمدید مذاکرات؛ منافع کمتری نسبت به مضرات اش برای آنها داشته باشد.
اما آنچه مهمتر است، اینکه هم ایران و هم آمریکا سعی دارند که طی این دوره 4 ماهه، بازی هایی را عملیاتی کنند که زمان؛ بیشتر به ضرر طرف مقابل شود. در واقع، این زمان نیست که به تنهایی ارزش دارد، مهم رویدادهای راهبردی و فوق العاده مهمی است که در بستر زمان مذاکرات؛ له یا علیه منافع بازیگران در حال وقوع است. در اینجا، این مسئله مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت که مقامات آمریکا و استراتژیست های آنان، چه راه هایی را برای بیشینه کردن ضرر «جمهوری اسلامی» از تمدید زمان مذاکرات تجویز می کنند و آن را عملیاتی خواهند نمود:
محور اصلی اقداماتی که آمریکا در دوره تمدیدی بمنظور عبور ایران از خطوط قرمزش انجام خواهد داد؛ اقداماتی برای تغییر محاسبات مقامات بلندپایه در ایران است. این تغییر محاسبه در درجه اول، از طریق افزایش فشار بر منافع «جمهوری اسلامی» طی دوره تمدیدی و پروپاگاندا روی آن؛ صورت خواهد گرفت. بی تردید، آمریکا می تواند فشار به مقامات بلندپایه ایران را بطور ویژه در سه حوزه افزایش دهد: افزایش فشار بر شرکای راهبردی ایران در 5+1، افزایش فشار در پروژه های منطقه ای ایران و افزایش فشار در سیاست داخلی و حوزه اجتماعی ایران.
در عرصه فشار بر شرکای ایران در 5+1: از آغاز بحران جنگ داخلی در سوریه، کشورهای غربی و بخصوص آمریکا نسبت به مشارکت امنیتی- راهبردی ایران در منطقه سوق الجیشی آسیای غربی دچار هراس شده اند[3]. این پیوند امنیتی میان ایران و روسیه با حضور سریع روسیه در کمک به دولت عراق برای مقابله با داعش که در پی تعلل آمریکا صورت گرفته بود؛ بیش از پیش نمود و قوام یافته است. از آن جهت که روسیه بازیگر مهمی در 5+1 بشمار می آید، اندیشکده های متنوع آمریکایی بعد از بالا گرفتن تنش ها در اوکراین، به ارزیابی احتمال بازی «پوتین» با کارت ایران در مذاکرات هسته ای پرداختند[4].
هم اکنون پروژه مشکوک سقوط یک فرورند هواپیمای مسافربری مالزی بر فراز آسمان شرقی اوکراین، توجه ها را به خود جلب کرده است[5]. آمریکا و کشورهای اروپایی که از شروع بحران اوکراین، اقداماتی را برای تحت فشار گذاشتن روسیه انجام داده اند، بعد از الحاق «شبه جزیره راهبردی کریمه» به «فدراسیون روسیه»؛ عزم خود برای فشار به «ولادیمیر پوتین» - رئیس جمهوری روسیه- را افزایش داده اند[6].
بنابر این، آمریکا و اروپا بخشی از خواسته های خود از «پوتین» را به عدم ایجاد شکاف در مذاکرات هسته ای منوط خواهند کرد؛ چیزی که «لوران فابیوس» - وزیر خارجه فرانسه- آن را اینگونه خبری ساخته بود: «تا کنون اعضای 1+5 در مذاکرات موضع تقریباً هماهنگی داشتند اما در مذاکرات (وین 6) نمایندگان من؛ شاهد برخی اختلافات بین اعضای 1+5 بودند و من امیدوارم این اختلافات بین روسیه و برخی از اعضای 1+5 ، رفع شود. ما می خواهیم که همچنان وحدت 1+5 در مذاکرات را حفظ کنیم، چون این هماهنگی بود که زمینه توافق ژنو شد»[7].
واقعیت این است که برخی روس ها نیز تا حدودی، مذاکرات جاری هسته ای بین ایران و آمریکا را یکی از راهکارهای آمریکا برای کاهش نفوذ «فدراسیون روسیه» بر معادلات جهانی می دانند. برخی از تحلیل گران روس، به اشتباه به این نتیجه رسیده اند که ایران در پی شراکت راهبردی با آمریکا در منطقه است که لاجرم به تحدید منافع و برنامه های روسیه منجر خواهد شد[8].
در عرصه منطقه ای: آمریکا و بلوک غرب، ایران و شرکای اش را بطور همزمان در سه جبهه مهم مورد هدف قرار داده است: سوریه، عراق و فلسطین.
در فلسطین، رژیم صهیونیستی با استفاده از فرصتی که گروه های تکفیری در اختیارش گذاشته اند، گمان می کرد که بر اثر اختلال در خط ارتباط لجستیک ایران با مقاومت اسلامی از طریق "ایران- فلوجه- حمص- لبنان"؛ می تواند گروه های مقاومت در باریکه غزه را زمین گیر کند[9]. رژیم صهیونیستی با این فرض که "مذاکرات صلح (سازش) اسرائیل- فلسطین" که با میانجی گری دولت «اوباما» در حال انجام بود، در آستانه شکست کامل قرار دارد[10]؛ سعی کرد که از طریق بازی خون در میز مذاکرات، دست خود و سازشکاران را نسبت به گروه های فلسطینی بویژه «شاخه نظام- اطلاعاتی حماس» بالا ببرد. این رژیم همچنین گمان می برد که می تواند از فرصت بوجود آمده که بخشی از بدنه عملیاتی «حزب الله لبنان» درگیر مبارزه با گروه های تروریستی در سوریه است؛ استفاده کرده و از عدم تمرکز «حزب الله» بر وقایع غزه بهره ببرد.
در سوریه نیز سازمان تروریستی- تکفیری داعش توانست با غلبه بر دیگر گروه های مسلح، منطقه دیرالزور و الرقه را بطور کامل تحت کنترل خود درآورد که از جمله بر چاه های نفتی این منطقه نیز استیلاء یافت[11]. این عملیات گسترده و ضربتی داعش باعث گردید که خط ارتباطی لجستیک متقابل تروریست ها بین مناطق غربی عراق و شرقی سوریه، تسهیل و کامل شود.
در عراق نیز گزارش های میدانی حاکی از پیشروی های تروریست ها در مناطق مهم و حفظ حجم بالای درگیری هاست. همچنین طی چند هفته گذشته، برخی منابع خبری و اطلاعاتی از احتمال سرریز بحران داعش به لبنان نیز سخن گفته اند[12].
بنابر این، آمریکایی ها گمان می کنند که با افزایش فشارهای منطقه ای علیه منافع ایسران و اثرگذاری این فشارها، «جمهوری اسلامی» از ادامه یافتن بازی در امتداد مرزهای خود به هراس خواهد افتاد و مقدمات مصالحه هسته ای - آنطور که آمریکا انتظار دارد- را برای حفظ تمامیت ارضی و اقتدار امنیتی اش؛ خواهد پذیرفت. هدف از افزایش فشار منطقه ای به ایران در دوره تمدید، القای این حس شبه راهبردی در مقامات تهران است که برنامه های امنیتی- راهبردی کشور در منطقه؛ عن قریب با شکست روبروست و بحران های امنیتی منطقه بزودی به مرزهای نزدیک ایران و داخل کشور سرایت خواهد کرد.
در عرصه سیاست داخلی: اما فرآیندهای آمریکا برای افزایش فشار به مسئولین «جمهوری اسلامی» در ابهام بیشتری قرار دارد. این ابهام، نه درباره مقاصد آمریکا که درباره قدرت این کشور در عملیاتی کردن این مقاصد مطرح است.
سه هفته پیش از شروع مذاکرات «وین 6»، «دنیس راس» - دستیار ارشد سابق اوباما و عضو ارشد شورای امنیت ملی آمریکا (NSC)- به «کمیته روابط خارجی سنا» رفت و حرف های خود را در غالب یک ارزیابی راهبردی رسمی ارادئه داد. «راس» معتقد بود که اگر واقعاً قرار باشد، توافقنامه جامع آن طوری که آنها انتظار دارند، وجود داشته باشد؛ باید فشار از داخل بر نظام ایران بمنظور کنار آمدن با شرایط آمریکا وجود داشته باشد. وی گفته بود که برای نتیجه بخشی فشار، لازم است که مقامات تهران؛ هزینه های بالای شکست دیپلماسی برای منافع «جمهوری اسلامی» را بخوبی درک کند. وی همچنین معتقد بود که این فشار از داخل، در کوتاه مدت به ثمر نخواهد رسید و به افرادی در حاکمیت ایران برای پیشبرد پروژه فشار؛ نیاز است[14].
آمریکایی ها طی مذاکرات توافق جامع، گمان می کردند و البته اعلان هم کرده بودند که از نظر آنها؛ خطوط قرمز اعلامی توسط تیم مذاکره کننده ایرانی یک تاکتیک چانه زنی است که واقعی نیست و در "دقیقه 90" فرو خواهد پاشید[15]. آنچه در عمل رخ داد، این بود که مقامات بلندپایه کشور طی نشست رسمی که با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشتند، بر غیرقابل خدشه بودن این خطوط قرمز و مهار تحریم ها از طریق اقتصادی درون زای مقاومتی تأکید کردند[16]. لذا "تئوری غیرواقعی بودن خطوط قرمز اعلامی ایران" که هفته ها و شاید ماه ها جزء محاسبات اصلی مذاکره کنندگان آمریکا بود، تنها در یک شب و در چند ساعت به افسانه ای ذهنی و متجرد تبدیل شد و احیاناً یک "تسونامی محاسباتی" رخ داد.
از این مرحله به بعد – سونامی در محاسبات مذاکراتی آمریکا- آمریکایی ها که تا پیش از آن، نسبت به تمدید مذاکرات برای دستیابی به یک توافق جامع هسته ای، ابراز بی تمایلی می کردند[17]؛ با چرخشی محسوس و البته سریع، از تمدید مذاکرات حمایت کرده و در نهایت آن را پذیرفتند. چه چیزی باعث شد که ابراز عدم تمایل آمریکا به درج دوره تمدیدی، جای خود را به اشتیاق برای از سر گرفتن مذاکرات بدهد؟
هیچگاه امید را دست کم نگیرید، مادامیکه امید هست که یک پروژه راهبردی جواب دهد، صرف زمان و هزینه برای پیشبرد آن پروژه توجیه عقلانی دارد حتی اگر آن امید؛ کورسویی بیش نباشد. آمریکایی ها 4 ماه پراضطراب و نفس گیر دیگر را پای میز مذاکرات خواهند نشست، به این امید که فشارهای چندگانه و مرکب بر لایه تصمیم گیر مرکزی «جمهوری اسلامی» اثر گذاشته و خطوط مقدم جبهه دیپلماسی جابجا شود. چه کسی می داند، شاید بخش اعظم پروژه ترکیبی فشار بر مقامات بلندپایه و راهبردی کشور در ماه های آتی، از داخل هدایت شود. همانطور که «راس» در سنا گفت، ثمربخشی فشار از داخل به مقامات تهران برای مصالحه اتمی، نیاز به زمان بیشتری دارد.
این پیش بینی بدان معنا نیست که این پروژ پیروز خواهد شد یا حتی کلید خواهد خورد، تنها به این معناست که مقدمه سازی برای زایش "پروژه فشار از داخل" در جهت مصالحه اتمی؛ به احتمال قوی در دستورکار آمریکاست. «رابرت اینهورن» - مشاور ارشد سابق اوباما در امور عدم اشاعه و کنترل تسلیحات- در توضیح این مقدمه سازی ها می گوید: «ایران باید "روایت و گفتمان متفاوتی" را ایجاد می کرد، بدین ترییب که پیام خود در داخل را بر این واقعیت متمرکز می ساخت که [چگونه] واشینگتن بعد از سال های متوالی که حق غنی سازی را نادیده گرفته بود؛ اینک دیدگاه خود در اینباره را تغییر داده است. ایرانیان اگر قرارداد می خواهند، باید راهی را برای پایین آمدن از درختی که از آن بالا رفته اند؛ پیدا کنند و این کار ساده ای نخواهد بود»[18].
منظور «اینهورن» از "روایت و گفتمان" مذاکره کنندگان ایرانی، گلایه نسبت به روایت های رسانه ای «محمدجواد ظریف» و دیپلماسی عمومی دولت ایران بود؛ روایتی بر این مبنا که زیاده خواهی های آمریکا؛ عامل شکست مذاکرات است. اکنون، آمریکایی ها چه چیزی از مذاکره کنندگان ایرانی طلب می کنند؟ اینکه بجای متهم کردن «اوباما» و تیم دیپلماتیک اش، کسی را متهم کنند که در ایران و در تهران است؛ کسی که معتقدند "دکمه بازآرایی (ریست) هسته ای ایران" بدست اوست. آنها از «ظریف» می خواهند که بجای انتقال پیامدهای شکست دیپلماسی به زمین آمریکا، پیامدهای هر شکست احتمالی را به داخل ایران منتقل کند.
البته همانطور که تحلیل گر «وال استریت ژورنال» می گوید، بعید است که «ظریف» دست به چنین کاری بزند اما چه کسانی در داخل ایران با این ایده همراه خواهند شد که عامل شکست مذاکرات؛ خطوط قرمزی است که رهبری ایران مشخص کرد، سئوالیست که شاید بزودی پاسخ آن را در یابیم.
از نظر آمریکا، "روند متهم سازی از درون" باید هزینه های بالایی برای متهم ادعایی داشته باشد؛ هزینه ای که آنقدر زیاد باشد تا محاسبات در تهران تغییر کند. یکی از مناسب ترین ابزارها جهت بالا بردن هزینه برای متهم ادعایی شکست دیپلماسی، پیریزی یک "شوک ارزی" دیگر و سرریز شدن پیامدهای حاصل از آن در جامعه است. برای نمونه، «روزنامه لس آنجلس تایمز» خیلی زودتر از آنکه ناظران در ایران فکر کنند؛ پالس ناآرام سازی بازار ارز را به ایران فرستاد.
«لس آنجلس تایمز» نوشت: «موسوی - یک جواهرفروش- گفت: «اگر گفتگوها شکست بخورد یا چند ماه دیگر ادامه پیدا کند، قیمت فلزات گران بها و ارز؛ افزایش شدیدی خواهد داشت. در بلندمدت، همه قیمت ها "سر به فلک می کشند"؛ خدا نکند». وقتی این ماه، همه دنیا با حساسیت جام جهانی فوتبال را پیگیری می کردند، بازرگانان، سرمایه گذاران و مصرف کنندگان ایرانی با بیم و امید؛ سرگرم بررسی پیشرفت گفتگوهای هسته ای بودند. بسیاری از آنها هوادار «روحانی» هستند و اطمینان دارند که توافقی که مدت ها منتظر آن بوده اند؛ تحریم های تنبیهی بین المللی را بر می دارد و برای طبقه متوسط خرد شده ایران، آسایش به ارمغان خواهد آورد.
اما آنها - همان طور که مقاله هایی درباره عدم پیشرفت [مذاکرات] در وین را می خوانند- کاملاً می دانند که شکست یا تأخیر طولانی؛ ممکن است که بهبود شکننده [اوضاع در] ایران را نابود کند و به ورشکستگی کسب و کارشان بیانجامد ... «محمدرضا سبزعلی پور» - اقتصاددان مرتبط با دولت- گفت که سران کشور در بالا بردن انتظارها برای بهبود سریع اوضاع اقتصادی که احتمال آن وجود ندارد؛ اشتباه کردند. اگر توافق صورت پذیرد، احتمالاً شاهد سرخوردگی خواهیم بود و اگر صورت نگیرد؛ اعتماد عمومی ضربه خواهد خورد. در هر صورت، خطر نزدیکی در انتظار دولت است»[19].
بنابر این آنچه باید برای مقابله با این بازی کثیف آمریکایی ها در پیش گرفت، این است که در 4 ماهه پیشرو؛ مطبوعات و بخصوص رسانه ها مراقبت بیشتری به خرج دهند.
[1] برای نمونه، «رابرت اینهورن» که مشاور ارشد سابق «اوباما» در امور عدم اشاعه و کنترل تسلیحات بوده و در حال حاضر، جزء تحلیل گران صاحب نفوذ در «انستیتو بروکینگز» است؛ در اثنای مذاکرات «وین 6» به «وال استریت ژورنال» گفت: «انعقاد قرارداد هسته ای محتمل اما دستیابی به آن دشوار خواهد بود و قطعاً تمدید مذاکرات بعد از 20 ژوئیه؛ لازم است ... واقعیت این است که تمدید این مذاکرات، بیشتر به نفع آمریکا باشد تا ایران. محدودیت ها علیه برنامه هسته ای ایران ادامه خواهد یافت و برنامه هسته ای ایران در همین وضعیت کنونی باقی خواهد ماند»- «Nuclear-Talks Extension Would Hurt Iran More, Former Negotiator Says»- By Laurence Norman- «The Wall Street Journal»- 3Jul, 2014- ترجمه از «اداره رسانه های خارجی وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی ج.ا.ا»: «به گفته رابرت آینهورن، مذاکره کننده سابق، تمدید دوره مذاکرات اتمی بیشتر به ضرر ایران خواهد بود»- 15/4/1393
[2] برخی تحلیل گران آمریکایی نیز این مسئله که زمان توأمان به ضرر ایران و آمریکاست را بعنوان یک واقعیت موجود، تأیید کرده اند. 30 اُم خردادماه و پیش از شروع مذاکرات «وین 6»، «روزنامه وال استریت ژورنال» به نقل از «علی واعظ» که یک ایرانی آمریکایی تبار و از تحلیل گران ارشد «گروه بین المللی بحران» است، نوشت: «زمان ... مسئله بسیار بااهمیتی است و نباید اجازه داد تا دستاوردهای سیاسی، روند این کار را از مسیر خود منحرف کند؛ خرابکاران آن را بر هم زنند و سیاستمدارانی که برای دستیابی به این توافق هزینه فراوانی صرف کرده اند، از تحرک بازمانند»- «Iran Nuclear Talks Produce Possible Framework for Deal»- By Laurence Norman- «The Wall Street Journal»- 20Jun, 2014- ترجمه از «اداره رسانه های خارجی وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی ج.ا.ا»: «مذاکرات هسته ای ایران به مشخص شدن چارچوب احتمالی توافقنامه انجامیده است»- 2/4/1393
[3] برای نمونه، رجوع شود به: «اندیشکده "واشینگتن: روسیه، چین و ایران، آمریکا را در صورت حمله به سوریه به چالش خواهند کشید»- «پایگاه رصدی اشراف»- 8/2/1392
[4] برای نمونه، رجوع شود به: «اندیشکده بروکینگز: روسیه در پی ناکامی مذاکرات هسته ای ایران نیست»- «خبرگزاری ایرنا»- 9/1/1393/ «تأثیر بحران اوکراین بر ایران/ تهران تحت الشعاع بحران "کیف" قرار خواهد گرفت؟»- «حسین زارعی»- «پایگاه تبیینی برهان»- 18/1/1393/ «کاخ سفید بداند، پوتین ترسی از بازی با کارت ایران ندارد»- «سایت نامه نیوز»- 6/3/1393/«بحران اوکراین و ادامه مذاکرات هسته ای ایران و رویکردهای روسیه»- «آلکسی آرباتوف»- ترجمه از «خبرگزاری فارس» به نقل از «بنیاد کارنگی»: «ایران و سوریه ستون های سیاست خاورمیانه ای روسیه هستند»- 10/3/1393
[5] «295 کشته در سقوط هواپیمای مالزی در شرق اوکراین»- «شبکه خبری Press Tv»- 27/4/1393
[6] «افزایش تنش میان غرب و روسیه در رابطه با سقوط هواپیمایی مالزیایی»- «BBC Persian»- 30/4/1393
[7] «وزیر خارجه فرانسه: با روسیه در مذاکرات هسته ای با ایران اختلاف داریم»- «سایت عصر ایران» به نقل از «خبرگزاری رویترز»- 18/3/1393
[8] برای نمونه، «رجب صفراُف» - رئیس مرکز مطالعات ایران معاصر در روسیه- در این مورد می گوید: «الحاق «کریمه» به روسیه، آمریکا و اروپا را بسیار وحشت زده کرده است که در این جریان؛ قوه روسیه برای اجرای برنامه «اتحاد اقتصادی یوروآسیا» را دریافته اند. در صورت پیوستن ایران، هند و در پی آن، چین به این اتحاد، مسکو به بازیکن مهمتری در عرصه جهانی بدل خواهد شد. در حقیقت، تلاش غرب برای ممانعت از تقویت روسیه در خاور نزدیک است که موجبات تحکیم مناسبات واشینگتن با تهران را فراهم آورد»- «Iran clears the streets from anti-American propaganda»- By Daria Choi- «Izvestia Newspaper»- 20Jul, 2014- ترجمه از «اداره رسانه های خارجی وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی ج.ا.ا»: «پاکسازی خیابان های پایتخت ایران از تبلیغات های ضدآمریکایی»- 2/4/1393
[9] برای مطالعه بیشتر، رجوع شود به: «داعش؛ کلید آمریکا برای بازگشایی پروژه خاورمیانه جدید/ گزارش تحلیلی از اهداف آتی سازمان تروریست های تکفیری»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 5/4/1393
[10] برای نمونه: «شورای روابط خارجی اروپا بررسی کرد/ دلایل شکست مذاکرات سازش به رهبری آمریکا»- «خبرگزاری تسنیم»- 19/2/1393
[11] «دیرالزور داعشی ها را خودکفا کرد!/ داعش، گنج سوریه را به چنگ آورد»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 14/4/1393
[12] برای نمونه: «هشدار گزارش های اطلاعاتی غرب به لبنان درباره خطر "داعش"»- «خبرگزاری فارس» به نقل از «روزنامه الدیار»- 26/3/1393/ «احتمال حمله تروریستی به مناطقی از ضاحیه بیروت»- «خبرگزاری مهر» به نقل از «روزنامه الجمهوریه لبنان»- 27/3/1393/ «لبنان؛ صحنه جدید عملیات تروریستی داعش»- «پایگاه اطلاع رسانی روزنامه جام جم»- 5/4/1393
[13] «Regional Implications of a Nuclear Deal with Iran: Testimony submitted to the Senate Committee on Foreign Relations»- By Ambassador Dennis Ross- «The Washington Institute for Near East Policy»- 12Jun, 2014
[14] «Regional Implications of a Nuclear Deal with Iran: Testimony submitted to the Senate Committee on Foreign Relations»- By Ambassador Dennis Ross- «The Washington Institute for Near East Policy»- 12Jun, 2014- ترجمه از «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»: «گزارش مهم 'دنیس راس' در کمیته روابط خارجی سنا/ امضای توافق جامع، به ایجاد فشار مستمر و داخلی بر مسئولان ایران بستگی دارد»- 11/4/1393
[15] برای نمونه: «شرمن پس از مذاکرات وین 5: درباره موضوع ظرفیت غنی سازی در لحظات آخر تصمیم گیری می شود»- «پایگاه برآورد راهبردی ایران هسته ای»- 2/4/1393/ «ششمین دور مذاکرات هسته ای بمنظور نگارش توافقنامه نهایی، از امروز در وین آغاز می شود. مذاکره کننده ارشد ایران، اعلام کرده که ممکن است این کشور "بخاطر اعتمادسازی" محدودیت هایی را قبول کند»- «چراغ سبز ایران برای پذیرش شرایط غرب در دقیقه نود»- «رادیو بین المللی فرانسه»- 11/4/1393/ «شرمن: معتقدیم ایران در لحظه آخر امتیاز می دهد»- «پایگاه برآورد راهبردی ایران هسته ای»- 15/4/1393/ «سراب سازش در دقیقه 90»- «مهدی محمدی»- «روزنامه وطن امروز»- 16/4/1393
[16] برای مطالعه بیشتر، رجوع شود به: «بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام»- «پايگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمی سيدعلی خامنه ای (مدظلهالعالی)»- 16/4/1393/ «ظرفیت غنی سازی، فردو و تحقیق و توسعه/ خطوط قرمز رهبری ایران برای مذاکرات وین»- «خبرگزاری ایسنا»- 17/4/1393/ «مدیریت محاسبات 1+5 در وین»- «مهدی محمدی»- «روزنامه وطن امروز»- 21/4/1393
[17] «1 روز پس از انتشار خبری در المانیتور مبنی بر اینکه «ایالات متحده»، آماده تمدید مذاکرات هسته ای با ایران است؛ «ماری هارف» - سخنگوی وزارت خارجه آمریکا- این خبر را تکذیب کرد. «هارف» گفت: "«ایالات متحده» بطور جدی برای دستیابی به توافق هسته ای نهایی تا 20 جولای، تلاش می کند و باور دارد که می تواند در این مدت؛ به نتیجه برسد. آمریکا سیگنال هایی برای تمدید مذاکرات، نمی فرستد. ایران باید تصمیم های سختی اتخاذ کند»- «با وجود برخی گمانه زنی ها/ آمریکا بدنبال تمدید مذاکرات نیست»- «پایگاه خبری- تحلیلی دیپلماسی ایرانی»- 13/3/1393/ مقاله «جان کری» - وزیر خارجه آمریکا- در روزنامه واشینگتن پست در آستانه شروع مذاکرات وین 6: «شاید فشارهایی برای تمدید دوره وارد شود اما تمدیدی در کار نخواهد بود مگر اینکه؛ همه طرف ها موافقت کنند و آمریکا و شرکای ما راضی نیستند که فقط برای کش دادن مذاکرات، دوره را تمدید کنند. ایران باید تمایل واقعی خود را برای پاسخ به نگرانی های مشروع بین المللی، در زمان باقی مانده نشان دهد»- «Iranian nuclear deal still is possible, but time is running out»- By John Kerry is secretary of state- «The Washington Post»-30Jun, 2014 - ترجمه از «پایگاه برآورد راهبردی ایران هسته ای»: «متن کامل مقاله وزیر خارجه آمریکا در واشینگتن پست»- 11/4/1393
[18] «Nuclear-Talks Extension Would Hurt Iran More, Former Negotiator Says»- By Laurence Norman- «The Wall Street Journal»- 3Jul, 2014- ترجمه از «اداره رسانه های خارجی وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی ج.ا.ا»: «به گفته رابرت آینهورن، مذاکره کننده سابق، تمدید دوره مذاکرات اتمی بیشتر به ضرر ایران خواهد بود»- 15/4/1393
[19] «Iranian nuclear talks watched in Tehran with anticipation, dread»- By Ramin Mostaghim, Paul Richter- «The Los Angeles Times»- 14Jul, 2014- ترجمه از «اداره رسانه های خارجی وزارت ارشاد»: «پیگیری گفتگوهای هسته ای ایران در تهران، در بیم و امید»- 25/4/1393