گروه فرهنگی مشرق - رحیم مخدومی نویسنده ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع قدس در واکنش به وقایع اخیر غزه و به ویژه کشتار بیرحمانه کودکان و نوجوانان غزه، یادداشتی تحت عنوان « آتشی که از 1500 کیلومتری جزغاله میکند»، نوشته و آن را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است که در ذیل آن را میخوانید:
شب قدری که گذشت، لهیب آتشی از فاصله 1500 کیلومتری جگرم را سخت سوزاند. آتشی نه از انفجار بمبهای فسفری بر سر زنان و کودکان غزه، که این آتشها شعاعی نهایت صدمتری را بسوزانند و از چند کیلومتر دورتر هم به سختی دیده شوند.
آتش شب قدر نه فقط از 1500 کیلومتری، که از 15 میلیون کیلومتری میتوانست جگرها را جزغاله کند. شب قدری گفتم نکند خدا میخواهد دلهای گناهکار و بیاحساس ما را با «التی تطلع علی الافئده» آشنا کند که این چنین با آتش جگر مادران فرزند سوخته غزه میسوزاندمان!؟
همان لحظه پاوه 58 را دیدم.
رمضان بود؛ مثل حالا.
شب قدر بود؛ مثل حالا.
جماعتی کوچک، بیآزار و مظلوم از اهل سنت در سکوت خیانتکارانه دولتمردان مدعی اهل تسنن، در محاصره گرگهایی بودند که سنی و شیعه را جز برّه چیزی نمیدیدند؛ درست مثل حالا...
آنهایی که جسمشان بیرون محاصره بود، ولی قلبشان در قلب جماعت مضطرب و بیپناه میتپید، دو دسته بودند. یک دسته کسانی که میگریستند و میگفتند حیف که تمام راهها بسته است. به محض اینکه باز شود، ما اولین کسانی خواهیم بود که به یاری شما بیاییم؛
مثل ماها!
دسته دوم کسانی بودند به یقین رسیده. نمیگریستند. اسلحه در دستشان بود و پا در رکاب. لذا آتش را بِرّ و سلام میدیدند و محاصره را دروازه بزرگی به وسعت آسمان؛
مثل چمران.
پس دسته دوم دسته نبود، فرد بود.
چقدر کم بودند مردان مردی که یک تنه نقش ابراهیم سلام الله علیه را بازی کرده و فضا را برای ورود نَفَس قدسی حضرت امام که با یک پیام چند خطی تومار گرگهای پاوه را در هم پیچید آماده کردند.
دیروز همه چیز مثل حالا بود.
امروز نَفَس قدسی حضرت آقا دربهدر، در جستجوی چمرانهاست!
رحیم مخدومی
23 رمضان 1393
منبع: فارس