کد خبر 32865
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۹:۵۵

فرمانده مهندسي رزمي جنگ جهاد سازندگي در قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) گفت: حاج احمدآقا دليل رد نامه 67 فرمانده ارشد جنگ به امام (ره) براي انتخاب آقاي خامنه اي براي فرماندهي کل‌قوا را اينگونه بيان کرد که "امام خميني، بسيار نگران آيت‌الله خامنه‌اي بودند؛ ايشان

به گزارش مشرق، ابوالفضل حسن‌بيکي در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: پس از فرار بني‌صدر از ايران و آزادي عمل فرزندان امام (ره) در جبهه، جنگ حالت جديدي به خود گرفت.
وي ادامه داد: همدلي، همبستگي، هماهنگي و از سويي ادغام همه نظرها اعم از نيروهاي مردمي، ارتش، سپاه و جهادسازندگي اميد به پيروزي براي همه رزمندگان و ملت ايران تبديل به يک واقعيت شد و همه يکصدا پيروزي را به عنوان يک موهبت از سوي خداوند، به يکديگر بشارت مي‌دادند.
حسن‌بيکي ادامه داد: اين روحيه برگرفته از تجريه جنگ‌هاي صدر اسلام بود؛ به طوري که هيچ يک از رزمندگان به جز دست‌يابي به پيروزي و رسيدن به آرمان‌هاي امام خميني (ره) و انقلاب اسلامي فکر نمي‌کرد؛ خداوند سبحان نيز رزمندگان را نصرت مي‌داد و روز به روز روحيه آنها را بالا مي‌برد تا جايي که عمليا‌ت‌هاي متعددي چون عمليات شکست حصر آبادان، عمليات طريق‌القدس، فتح‌المبين و بيت‌المقدس يکي پس از ديگري انجام شد که پيروزي‌هاي بزرگي‌ را براي کشور به ارمغان آورد.
عضو هيئت امناي مجمع پيشکسوتان جهاد و شهادت گفت: در اين عمليات‌ها که عمليات‌هاي پيروزمندانه‌اي بود، سرزمين‌هاي زيادي از لوث ارتش عراق آزاد شد، به نحوي که ماشين جنگي‌اش از کار افتاد و تعداد کشته‌ها و اسراي ارتش عراق آنقدر زياد و سنگين بود که امکان بازسازي آن در کوتاه‌مدت براي صدام وجود نداشت.
حسن‌بيکي خاطرنشان کرد: در اين مقطع، جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسيم شده بود و طبيعي بود که کشورهاي منطقه تحت قيوميت شوروي و آمريکا قرار داشتند؛ اما حجم پيروزي‌هاي رزمندگان اسلام به قدري بالا بود و ضربات وارده بر پيکر ارتش بعث عراق به اندازه‌اي بود که آمريکا و شوروي احساس وحشت کرده و عليه جمهوري اسلامي به وحدت رسيدند؛ چرا که آنها سقوط صدام را بسيار نزديک‌ مي‌ديدند و از اينکه در آينده نزديک تجربه جمهوري اسلامي تکرار شود و کشور بزرگي مانند عراق به يک کشور اسلامي تبديل مي‌شود، احساس خطر کردند.

* تفکر پذيرش صلح پس از فتح خرمشهر يک طرح اسرائيلي و آمريکايي بود

اين رزمنده و جانباز دفاع مقدس اظهار داشت: اين مسئله از سويي با توجه به حکمت، درايت و تدبير حضرت امام خميني (ره) و از سوي ديگر با همدلي و همفکري رزمندگان به عنوان فرزندان امام خميني (ره)، آمريکا و شوروي‌ نتوانستند راه به جايي ببرند و پيروزي‌هاي بزرگي در جبهه اسلام به وقوع پيوست.
نماينده اسبق مردم دامغان در مجلس شوراي اسلامي بيان داشت: با وجود پيروزي‌هاي بزرگ، جبهه‌ها از يک مشکل بزرگ رنج مي‌برد و آن اين بود که بعد از آزادسازي خرمشهر، ندايي از گوشه و کنار دولت مبني بر اتمام جنگ و پذيرش صلح با صدام به گوش ‌رسيد که در حقيقت يک فکر صهيونيسمي و برنامه‌ريزي شده از ناحيه موساد و سيا بود.
حسن‌بيکي افزود: متأسفانه اين شعار تا عمق جبهه‌هاي جنگ نيز نفوذ کرد، به طوري که مجموعه نيروهايي که در جبهه همواره به دنبال عمليات‌هاي جديد و شکست ارتش صدام بودند، مجبور بودند زمان‌ طلايي خود را براي رفع اين ابهام که "آيا بايد عمليات‌ها را ادامه داد يا خير! صرف کنند.
وي گفت: با توجه به اينکه هنوز بخش‌هايي از جمهوري اسلامي به ويژه در منطقه غرب در تصرف ارتش عراق بود، در ميان فرماندهان و رزمندگان وحدت و يکصدايي پديد آمد که حداقل تا بيرون راندن ارتش عراق از سرزمين‌هاي خود، بايد مبارزه را ادامه دهيم.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس ادامه داد:‌ اما در هر صورت وجود اينگونه مباحث، ضربات روحي قابل توجهي را به برخي فرماندهان و رزمندگان وارد کرد؛ چرا که شاهد بودند عناصر وابسته به آمريکا و غرب که بر پست‌هاي کليدي‌ کشور تکيه زده‌ بودند، در شرايطي که رزمندگان با پوست و گوشت و استخوان و با دست خالي در برابر تهاجم همه جانبه دشمن ايستاده‌اند و ملت ايران خالصانه فرزندان و اموال خود به سوي جبهه‌ها مي‌فرستند و هر روز در گوشه‌اي عزيزان‌شان را روي دست‌شان تشييع مي‌کردند، همواره در داخل کشور عده‌اي در بوق ترديد و سستي در ادامه مبارزه و صلح بدون پيروزي مي‌دميدند و به تعبير خود براي ملت، دايه دلسوزتر از مادر شده بودند.
مشاور دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام بيان داشت: پرواضح است که هدف از بيان اين سخنان توقف جنگ نبود، بلکه آنها مي‌خواستند بخشي از سرزمين‌ خود را در اختيار دشمن باقي بگذاريم و پاي ميز مذاکره برويم؛ حال آنکه تاريخ نشان داده است که نتيجه ميز مذاکره چيزي جز برآورده شدن منافع کشورهاي سلطه‌طلب غرب و شرق که از حق وتو برخوردارند، نيست و اين واقعيتي بود که براي رزمندگان و ملت ايران کاملاً قابل درک و ملموس بود.
حسن‌بيکي اظهار داشت: کمبودهاي موجود در جبهه‌ همچون مشکلات لجستيکي، نيروي انساني و مطرح شدن سخنان و تفکرات يأس‌آور و نااميدکننده‌اي که بويي از آرمان‌هاي انقلاب اسلامي، امام خميني (ره) و شهدا نبرده بود، روحيه رزمندگان را در داخل جبهه‌ها هدف قرار داده بود.
وي ادامه داد: علي‌رغم ناهماهنگي‌هايي که ميان داخل جبهه با پشت جبهه وجود داشت، در جلسات قرارگاه‌ها همه رزمندگان، فرماندهان و سربازان مخلص امام (ره) با پا فشاري بر ادامه مبارزه با ارتش غاصب عراق تا پيروزي کامل و بيرون راندن او به بيرون مرزهاي جغرافياي بر ادامه عمليات براي پاکسازي کامل سرزمين‌ها از لوث وجود ارتش عراق تأکيد کردند و انجام عمليات‌هاي کوچک را براي تثبيت موقعيت‌هاي به دست‌آمده، ادامه دادند.
فرمانده پشتيباني و مهندسي جنگ جهاد سازندگي قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) گفت: اين در حالي بود که تعدادي از عوامل خود فروخته داخلي با نقشه‌هاي از پيش تعيين شده و بخشي نيز ناخواسته، همچنان شعار صلح سر مي‌دادند.
وي افزود: ناگفته نماند که در آن دوران، کمبودهايي نيز که در اثر جنگ در داخل کشور اتفاق افتاده بود، موجب شده بود مردم در شرايط سخت اقتصادي به سر‌ بردند اما چون مي‌دانستند که امام خميني (ره)‌ جز حق نمي‌گويد و منش و گفتارش شبيه يک امام معصوم است، اعتقاد بسيار بالا و قوي نسبت به ايشان داشتند، لذا همه گوش به فرمان امام در برابر سختي‌ها مقاومت مي‌کردند.
حسن‌بيکي گفت: توقع مي‌رفت در اين شرايط، دولت وقت با درک شرايط موجود در جبهه تمام توان خود را براي کمک به جبهه‌ها به کار گيرد، اما متأسفانه اين اتفاق نمي‌افتاد.

*ماجراي نامه 67 فرمانده ارشد جنگ به امام (ره) براي انتخاب فرمانده کل‌قوا

وي اظهار داشت: در اين مقطع و در جلسات و بررسي‌هاي متعدد، مجموعه فرماندهان جبهه و جنگ با اين اخلال‌ها و کارشکني‌ها به تنگ آمده بودند، به تصميم مشترکي رسيدند و آن اين بود که به منظور خروج از اين بحران از امام خميني(ره) بخواهيم فردي را به عنوان فرمانده کل قوا منصوب کنند که او بتواند رابط رزمندگان و فرمانده‌هان با ايشان باشد.

*همه متفق‌القول بودند که آقاي خامنه‌اي تنها فردي است که مي‌تواند فرماندهي کل قوا را به دست گيرد

مشاور دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام بيان داشت: همه فرماندهان متفق‌القول بودند که حضرت آيت‌الله خامنه‌اي تنها فردي است که مي‌تواند فرماندهي کل قوا را به دست گيرد؛ چراکه هم امين حضرت امام (ره) هستند و هم با رزمندگان هم‌دل و همراه هستند و از سوي ديگر هم رزمندگان استراتژي ايشان را قبول داشتند و خود را به آقاي خامنه‌اي بسيار نزديک احساس مي‌کردند.
حسن‌بيکي اظهار داشت: فرماندهان و رزمندگان معتقد بودند که ايشان در سمت فرمانده کل قوا مي‌توانند دولت و عقبه را پوشش دهند و با همان روحيه پيش از فتح خرمشهر و ايجاد وحدت در جبهه‌ها، عمليات‌هايي طراحي شود تا صدام را به طور کامل از ايران خارج کنيم.
وي افزود: به اين ترتيب، طي جلسه‌اي با حضور فرماندهان ارشد جنگ،‌ نامه‌اي به منظور انتصاب حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به عنوان فرمانده کل قوا به محضر امام خميني (ره) نوشته شد و به امضاي 67 نفر از فرماندهان ارتش، سپاه و جهاد سازندگي رسيد.
اين فرمانده دوران دفاع مقدس گفت:‌ مدتي طول کشيد اما پاسخي از حضرت امام دريافت نکرديم‌؛ تا اينکه فرماندهان با مشورتي که با سيداحمد آقا فرزند حضرت امام (ره) انجام دادند، تصميم گرفتند فرد ديگري را به ايشان پيشنهاد دهند، اما اين سؤال همواره در ذهن رزمندگان باقي ماند که چرا حضرت امام به درخواست رزمندگان پاسخي نداند.
حسن‌بيکي اظهار داشت: البته اين را خوب مي‌دانستيم که سکوت امام، حکمتي دارد که بر ما پوشيده است؛ لذا مقيد بوديم که امر ايشان حتماً محقق شود.
فرمانده مهندسي رزمي جنگ جهاد سازندگي در قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) عنوان کرد: بعد از آن، نامه‌ ديگري به منظور انتخاب فرماندهي واحد براي مديريت جبهه‌ها، خدمت امام خميني (ره) تقديم شد و در اين نامه آقاي هاشمي رفسنجاني را به عنوان فرد پيشنهادي معرفي کرديم که معظم‌له با نامه دوم موافقت کردند.
وي ادامه داد: در آن مقطع که رزمندگان در حال اجراي عمليات والفجر يک بودند، حضرت امام با حفظ فرماندهي کل قوا،‌ طي حکمي آقاي هاشمي را به عنوان هماهنگ‌کننده جبهه‌ها منصوب کردند.

**بعد از انتصاب آقاي هاشمي باز هم مشکلات در جبهه‌ها وجود داشت

حسن‌بيکي بيان داشت: همه رزمندگان مقلد حضرت امام بودند و با همه وجود ايشان را قبول داشتند لذا انتصاب فرمانده جنگ را پذيرفتند؛ اما بعد از انتصاب آقاي هاشمي باز هم با مشکلاتي در جبهه‌ها مواجه بوديم‌.
مشاور دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام تصريح کرد: با توجه به تجربيات عمليات‌هاي بزرگ پيشين، مجموعه فرماندهان به اين نتيجه رسيدند که اگر امکانات مشخصي از سوي دولت و به ويژه نيروي انساني مورد نياز جبهه‌ها تأمين شود، خواهيم توانست با يکي دو عمليات پي‌در پي، تکليف ارتش صدام را يکسره کنيم و به دنيا ثابت کنيم که ما هم مي‌توانيم به خاک عراق وارد شويم؛ اما هدف جمهوري اسلامي چيز ديگري است.
حسن‌بيکي خاطرنشان کرد: با اين وجود و به دليل عدم حمايت جنگ از سوي دولت، عمليات‌‌هايي به اجرا درمي‌آمد که کامل نبود؛ به عنوان مثال اگر براي اجراي عملياتي يک قايق توان جابه جايي 5 رزمنده و ادواتشان را داشت، به دليل کمبود امکانات، هر قايق بايد 15 رزمنده را جابه جا مي‌کرد که هم تحرکش را کاهش مي‌داد و هم ميزان خطر براي رزمندگان افزايش پيدا مي‌کرد.
وي افزود: در عمليات رمضان مي‌شد تا پشت بصره پيش رفت و جنگ را خاتمه داد؛ در والفجر 8 نيز چنين شرايطي وجود داشت؛ دنيا نيز به شدت به دنبال اين بود که جنگ ايران و عراق به اتمام برسد، چون ادامه اين جنگ را هم از نظر استراتژيکي به ضرر خود مي‌دانستند و هم از اينکه زمينه‌اي براي تبليغ ايران و اسلام فراهم شود، به شدت هراس داشتند.
اين رزمنده و جانباز دفاع مقدس گفت: يکي از معضلاتي که رزمندگان در داخل جبهه با دولت داشتند اين بود که توقع داشتيم مسئول لجستيک و پشتيباني دولت، همه توان خود را صرف جنگ کند؛ اين در حالي بود که دولت عراق کاملاً نظامي شده بود و حتي مسئولان غيرنظامي‌اش هم لباس رزم به تن داشتند؛ لذا براي همه ما سؤال بود که چرا اين اقدامات را دولت ايران انجام نمي‌دهد و يا اينکه حداقل چند وزيري که فعاليت‌شان در جبهه اثر مستقيم دارد، چرا در منطقه حضور پيدا نمي‌کنند؛ جالب آنکه حتي نخست وزير وقت بعد از پايان عمليات‌ها به جبهه مي‌آمد!
حسن‌بيکي اظهار داشت: آقاي بهزاد نبوي که وزير صنايع دولت بود با اينکه صنايع سنگين و بودجه کشور را در اختيار داشت و لجستيک جنگ را مديريت مي‌کرد، به جبهه نمي‌آمد!‌ و همين امتناع او براي حضور در جبهه، براي رزمندگان به خصوص در بخش مهندسي رزمي مشکلاتي را به وجود آورده بود.

*افرادي مانند بهزاد نبوي از يکسو دل رزمندگان را خالي مي‌کردند و از سوي ديگر شعارهاي دلسوزانه سر مي‌دادند

وي ادامه داد: اگر گذشته را قدري مرور کنيم، بخشي از اين افراد بايد پاسخ ملت ايران را بدهند؛ همان‌ها که روزي کارشکني مي‌کردند و امروز براي ملت ايران دايه دلسوزتر از مادر شده‌اند و با اقدامات خود دوباره شرايط زمان جنگ را ايجاد کرده‌اند. آنها در دوران جنگ از سويي دل رزمندگان را خالي مي‌کردند و از سوي ديگر تحت عنوان شعارهاي دلسوزانه، در ميان ملت ايران عمليات رواني انجام مي‌دادند و به دليل عدم هماهنگي و همکاري با رزمندگان پيروزي رزمندگان را به تأخير انداخته و مانع سقوط صدام مي‌شدند.
نماينده اسبق مردم دامغان در مجلس شوراي اسلامي بيان داشت: در شرايط کنوني که کشورهاي مختلف منطقه در حال قيام هستند و شعار اصلي‌شان اسلام و بزرگترين حرکت‌شان نماز جمعه است، به طوري که دنياي غرب به وحشت افتاده و آمريکا و اسرائيل خود را در آستانه فروپاشي مي‌بينند، اين آقايان مسير ديگري را مي‌پيمايند و در ظاهر سنگ امامي را به سينه مي‌زنند که اوامرش را در دوران دفاع مقدس مبني بر کمک به رزمندگان براي دست‌يابي به پيروزي روي زمين مي‌گذاشتند و امروز مرموزانه در لشگر مسعود رجوي گام برمي‌دارند.
وي گفت: اين نکته که چرا امام (ره) پاسخ رزمندگان را ندادند، براي من همواره جاي سؤال باقي بود، چون فکر مي‌کردم اگر حضرت آقا، فرمانده کل قوا مي‌شدند با تسلطي که به مسائل کشور و جبهه داشتند به پيروزي‌هاي بيشتري دست پيدا مي‌کرديم.

*احمدآقا گفت "امام بچه‌هاي جنگ را بسيار دوست داشت "

فرمانده مهندسي رزمي جنگ جهاد سازندگي در قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) اظهار داشت: در سال 1368 که بنده نماينده مردم دامغان در مجلس سوم شوراي اسلامي شدم؛ شبي در يکي از مراسم‌هايي که بعد از رحلت حضرت امام در جماران از سوي حاج احمد آقا برگزار شده بود، از او خواستم تا پاسخ مرا بدهد؛ سيد احمدآقا پاسخ‌ مفصلي در اين مورد دادند که بخشي از آنها بسياز زجرآور بود و من هميشه به اين فکر مي‌کردم که برخي افراد، امام (ره) را به کجا رساندند که در دوران بني‌صدر مجبور شدند تا علي‌رغم خواسته فرماندهان جنگ، فرماندهي کل قوا را به بني‌صدر خائن واگذار کنند.
وي افزود: سيد احمدآقا دلايل ديگري را نيز مطرح کرد و گفت که "در آن دوران، در جمع فرماندهان و در جبهه، اتفاق آرا و وحدت کلمه وجود داشت اما در داخل کشور اتحاد آرا نبود " و نظر ديگر اين بود که برخي افراد نظرشان بر اين بود که با وجود عنايت آقا به مسئله جنگ و حساسيت‌هايي که ايشان دارند، ممکن است توجه‌شان به کل کشور به ويژه در سطح ائمه جمعه، قطع شود.
حسن‌بيکي خاطرنشان کرد: شنيدن برخي از صحبت‌هاي سيداحمدآقا شنيدنش براي بنده بسيار سخت بود، به طوري که طاقتم را از دست دادم؛ اما ايشان گفت "بايد اين مسائل را تحمل کرد؛ چون امام فرمودند "صبر کنيد "؛ حتي شايد مجبور باشيم روزي اين مسائل را براي تاريخ بيان کنيم "؛ احمدآقا گفت "امام بچه‌هاي جنگ را بسيار دوست داشتند، هيچ فردي روي کره زمين پيدا نمي‌شد که در وقت نماز جرأت داشته باشد به ديدار امام بيايد؛ اما بارها پيش آمد که ايشان در وقت نماز، همه هواس‌شان به اين بود که مبادا کسي از جبهه زنگ بزند و معطل شود ".
اين رزمنده و جانباز دفاع مقدس اظهار داشت: احمدآقا گفت "يک شب تصميم گرفتيم به قم برويم؛ امام (ره) فرمودند "نه "؛ گفتيم چرا؛ گفتند "ممکن است يک وقت از جبهه زنگ بزنند و من نباشم؛ آنوقت جواب خدا را چه بدهم ". يعني امام با وجود کهولت سن و بيماري و با اينکه قلبش درد مي‌کرد و گرفتاري‌هايي داشت، اما همه هواسشان به جبهه بود و اين چيزي بود که بارها آن را در جنگ احساس کرديم.

*احمدآقا گفت "امام نگران جان آقاي خامنه‌اي بودند "

عضو هيئت امناي مجمع پيشکسوتان جهاد و شهادت بيان داشت: آخرين نکته‌اي که احمدآقا به بنده گفت اين بود که "امام خميني، براي آينده نظام اسلامي نگران بودند؛ ايشان نگران جان آقاي خامنه‌اي بودند و هر وقت ايشان به جايي مي‌رفتند، نگران بودند و همواره جوياي حال ايشان بودند؛ خب شما مي‌خواستيد آقاي خامنه‌اي را به جبهه ببريد و ايشان با روحياتي که دارد، حتماً بايد در خط مقدم حضور پيدا مي‌کرد، از سوي ديگر، دشمن هم آقاي خامنه‌اي را خوب مي‌شناخت و به جايگاه و نقش او در کشور کاملاً واقف است و ايشان از نخستين افرادي بودند که براي ترورشان برنامه داشتند ".
حسن‌بيکي عنوان کرد: احمدآقا گفت "بارها و بارها در مواقع مختلف وقتي به حضرت امام خبر مي‌رسيد که اتفاقي براي آقاي خامنه‌اي افتاده يا مي‌خواستند ايشان را ترور کنند، آقا مي‌فرمود «احمد، ديدي خداوند چگونه آقاي خامنه‌اي را حفظ کرد»؛ لذا مسلم بود که اگر امام (ره) مي‌خواستند مسئوليتي به آيت‌الله خامنه‌اي بدهند، ايشان را فرمانده کل قوا مي‌کردند؛ چرا که به آقاي خامنه‌اي يقين و اطميناني دارند که وصف‌ناپذير است؛ خود من گاهي اوقات از نوع نگاه امام به آقاي خامنه‌اي تعجب مي‌کنم ".
وي ادامه داد: من پرسيدم "يعني [امام] چه نگاهي به ايشان داشتند؟ "؛ احمد آقا گفت "الان آقايان آمده‌اند، بايد به استقبال‌شان بروم؛ فقط بدانيد که نکته اساسي سکوت امام درباره نامه فرماندهان، اين نکته بوده است؛ اين نکته را الان مي‌شود بازگو کرد اما آن زمان شما همه در جبهه و به دنبال پيروزي بوديد و نمي‌شد خيلي مسائل را باز کنيم؛ اما امام (ره)، جامع نگر بودند و کل ممکلت و منطقه و اسلام را در نظر مي‌گرفتند "؛ بنده گفتم "ما هم که در جبهه حرفي نزديم و گوش به فرمان امام بوديم؛ مگر شما چيزي شنيديد؟ "؛ احمدآقا گفت "نه من هم از رزمندگان چيزي نشنيدم؛ فقط گاهي اوقات آقاي رضايي يا صياد شيرازي مي‌آمدند و به خاطر مشکلات و کمبودهايي که در جبهه وجود داشت، آه مي‌کشيدند ".

*احمدآقا گفت‌ "آنهايي که با رزمندگان همراهي نکردند بايد در قيامت پاسخگو باشند "

فرمانده مهندسي رزمي جنگ جهاد سازندگي در قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) افزود: بنده گفتم "واقعاً هم اينگونه بود، راننده‌هاي ما در جبهه گاهي بيشتر از 3 ساعت نمي‌خوابيدند و حتي بارها ديدم که خود آقاي رضايي در والفجر 8 با سرم در صحنه عمليات مديريت مي‌کرد و به همراه پرستار به نقاط مختلف سرکشي مي‌کرد. اگر حرفي مي‌زنيم شما ناراحت نشويد " که احمد آقا گفت "مي‌دانم؛ امام شما را بهتر از خودتان مي‌شناخت و بسيار دوست داشت؛ اما امروز که آقاي خامنه‌اي، رهبر و فرمانده کل قوا شده‌‌اند آيا اگر ايشان شهيد مي‌شد، کسي را جايگزين ايشان داشتيم؛ آيا مي‌شد شورايي کشور را رهبري کرد؛ آيا رهبر را مي‌شد با رأي انتخاب کرد. اگر اين نکات را بچه‌ها در جنگ مي‌شنيدند خون گريه مي‌کردند؛ اما تاکتيک حضرت امام اين بود که کسي چيزي نداند و هر فردي کار خودش را انجام دهد ".
حسن‌بيکي اظهار داشت: سيداحمدآقا گفت "هر کسي چه در لجستيک، چه در تبليغات جبهه و در پست‌هاي ديگر اگر با شما همراهي نکردند، بايد در قيامت پاسخگو باشند؛ پرونده امام و آقاي خامنه‌اي و رزمندگان شفاف است ".
وي افزود: معتقدم اگر اين نکات را مردم ايران بدانند، جز استکبار و کفر و کمونيست‌ها که پيروانشان امروز در پادگان اشرف نشسته‌اند، حرکت‌هاي امروز آقاياني را که ديروز از دست امام حکم گرفتند و امروز سران فتنه شده‌اند را نمي‌پذيرد.
حسن بيکي ادامه داد:‌ در مقطع ديگري از احمدآقا پرسيدم "آيا اين نکات را آقاي محسن رضايي و صياد شيرازي هم مي‌دانند " که ايشان گفت بله؛ گفتم "پس چرا حرفي نمي‌زدند "؛ ايشان گفت "خب؛ اين آقايان منصوب شده حضرت امام بودند و بايد مانند خود ايشان عمل کنند ". يک ماه پيش که از آقاي محسن رضايي در مورد اين مسئله سؤال کردم او گفت "من اين مسائل را مي‌دانستم؛ اما شرايط به گونه‌اي بود که امکان نقل آن وجود نداشت؛ از طرفي هم حضرت امام(ره) امر کرده بودند با سختي‌ها بسازيم و بجنگيم ".

*مقام معظم رهبري بر قلب‌هاي رزمندگان فرماندهي مي‌کردند

حسن‌بيکي با اشاره به نقش مقام معظم رهبري در دوران دفاع مقدس تأکيد کرد: نقش ايشان در جبهه‌هاي جنگ بي‌بديل و بي‌نظير بود؛ آيت‌الله خامنه‌اي بر قلب‌هاي رزمندگان، فرماندهي مي‌کردند و بسيار به کار نظامي مسلط بودند.
وي افزود: يکي از ويژگي‌هاي بارز حضرت آقا اين بود که خودشان در خط مقدم جبهه‌ها حضور مي‌يافتند و از نزديک در جريان وضعيت جبهه‌ها قرار مي‌گرفتند؛ لذا طبيعي و بديهي بود که رابطه رزمندگان با ايشان يک رابطه سرباز و فرمانده‌اي کامل و بلکه يک رابطه عاطفي عميق باشد.
حسن‌بيکي بيان داشت: رزمندگان اطمينان قلبي داشتند که فرماندهي قاطع، بي‌نظير و بي‌بديل ايشان مي‌تواند جريان جنگ را تغيير دهد و جمهوري اسلامي را به پيروزي رساند.
اين جهادگر جبهه سوسنگرد اظهار داشت: اکنون خدا را شاکريم که بزرگ مرد استراتژيست قرن، آن هم در عصري که اسلام در حال تجديد معنويت در مسير ظهور جهاني است يعني حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي، رهبري و فرماندهي کل قوا را بر عهده دارند و ما نيز به فضل خداي قادر متعال جزو سربازان ايشان محسوب مي‌شويم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس