***
تحليلگر نظامي سنا وديده‌بان حقوق بشر:در طول جنگ آمريكاييها مقامات عراقي را به نام فوق ارزشمند هدف گذاري كرده بودند كه در شهرها مورد هجوم قرار مي‌گرفتند. براي اين كار بايد مناطق غير نظامي رو بمباران شديد مي‌كردند. 50 موشك به سمت كادر رهبري عراق شليك شد بي‌آنكه حتي يكي از آنها مورد اصابت قرار گيرند. اما در عوض غير نظاميان زيادي جان خود را از دست دادند.
بعد از بمباران ظالمانه عراق شادي نظاميان آمريكايي ..
بوش قبل از حمله به نيروهايش در مورد خطرناك بودن صدام حسين هشدار مي‌داد اما عدم حضور نظاميان عراقي در حومه و داخل بغداد همگان را به حيرت واداشت. به عقيده نظاميان آمريكايي بزرگترين تهديد براي آنها جنگ چريكي بود، كه در آن زمان اصلا وجود نداشت.
آمريكاييها در تلاش بودند كه اسناد و مداركي عليه صدام حسين بسازند، اين اقدام با حمايت يك مجرم بين المللي تحت تعقيب صورت گرفت. رهبر خودبرگزيده مخالفان عراقي، به نام احمد چلبي. او رئيس پتروبانك بود و متهم به اختلاس بوده و يك ميليارد دلار خسارت به بار آورده بود. او در اردن اقامت داشت و سپس از آن‌جا گريخت و دادگاه اردن به صورت غيابي، او را به 22 سال حبس محكوم ساخت.
احمد چلبي جز عوامل كليدي بسياري از اين ماجراها بود و اعلام داشت كه صدام داراي مقادير هنگفتي سلاح كشتار جمعي است كه آنها را مستقيم عليه آمريكا به كار خواهد گرفت.
احمد چلبي در ژوئن 2004 هم به خاطر جعل اسكناس‌هاي عراقي از مجازات گريخت؛ جايي كه به عنوان رئيس شوراي حاكميت عراق از سوي دولت بوش انتخاب شده بود. و اين نخستين رسوايي در خصوص، پرونده جنگ عراق براي بوش به شمار مي‌رفت.
احمد چلبي
دليل ديگر اشغال عراق مربوط بود به لغو تحريم‌ها. فشار بين‌المللي براي لغو تحريم‌هاي عراق رو به افزايش بود. اگر لغو تحريم‌ها بدون بركناري صدام بود هم فرصت سرمايه‌گذاري را از آمریکا مي‌گرفت و هم نمي‌توانست به عراق حمله کند. زيرا عراق مملو از خارجياني چون؛ روسي‌ها، اروپاييان، چيني‌ها و ژاپني‌ها مي‌شد.
علت ديگر كه كم اهميت‌تر است، رويكرد صدام در نوامبر 2002 به يورو در مبادلات نفت در قبال غذا بود. دهها سال با دلار كار مي‌كرد و ناگهان به يورو تغيير جهت داد. اگر صدام مي‌توانست توانايي توليد حداكثري نفت را بازيابد و مبادلات نفتي خود را براساس يورو اجرايي كند فشار قابل ملاحظه‌اي بر آمريكا وارد مي‌گرديد. زيرا بانك‌هاي مركزي در جهان تمايل بيشتري به يورو داشتند.
آمريكا به خاطر نياز بيش از اندازه خود به نفت است كه به كشورهاي نفت خيز حمله مي‌كند، زيرا نفت مهم ترين عامل در تك تك جنبه زندگي مدرن بشر به شمار مي‌رود. در مقايسه با گذشته، نفت امكان توليد غذاي بيشتري مي‌دهد.
توليد جهاني غذا شديدا مبني بر سوخت هيدروكربن است. كودهاي شيميايي صنعتي وابسته به گاز طبيعي هستند و توليد آمونياك مي‌كنند علاوه بر آن حشره كش‌ها از مشتقات نفت هستند. در كشاورزي تجاري، ماشين آلات شخم زني و بذر پاشي وابسته به نفت هستند. و كود شيميايي كه وابسته به گاز طبيعي است.
آب هم به وسيله پمپ‌هاي الكتريكي و پمپ‌هايي كه از سوخت نفتي استفاده مي‌كنند، تامين مي‌شود و بعد با سموم نفتي آفت زدايي مي‌كنند.
در نهايت ما به ازاي هر يك كالري غذاي مصرفي در روي زمين 10 كالري انرژي هيدروكربن تناول مي‌كنيم.
چين بعد از ژاپن به دومين مصرف كننده عمده نفت در جهان تبديل شده است. مصرف نفت در جهان به شكل سرسام آوري رو به افزايش است. فروش اتومبيل چيني ظرف يكسال 100% رشد داشته است. و فروش جنرال موتورز در چين ظرف يكسال گذشته300% رشد داشته است.
تحليلگر استراتژي انرژي general pierre marie gallois: آمريكا روزانه متجاوز از20 ميليون بشكه نفت مصرف مي‌كند، طبق پيش‌بيني‌ها اين نياز تا سال 2020 به 25 ميليون افزايش مي‌يابد. به واسطه كاهش ذخاير داخلي آمريكا تنها 5% نفت جهان را توليد مي‌كند، و حدود سه-چهارم نياز خود را از عراق و ديگر كشورها وارد مي‌كند.
آيا منطقي است كه ايالت متحده آمريكا با برتري
تكنولوژيكي، اقتصادي، نظامي، و فضايي خود در جهان بدون دردسر شاهد انحاط خود در
نتيجه محروم شدن از اين ماده حياتي باشد؟ امكان ندارد.
ژنرال پیر ماری گالویس
مايكل روبرت
يكسال ونيم بعد اشغال عراق توسط آمريكا، مردم آن كشور به طور روز افزون نسبت به اشغالگران واكنش منفي نشان مي‌دهد و اين واكنش‌ها اغلب سازمان يافته‌تر شدند. خرابكاري در خطوط انتقال باعث اختلال در جريان نفت عراق شده بود. كه نتيجه آن ركود بي‌سابقه بهاي نفت در بازارهاي جهان شد. بذر هرج و مرج در زمان اشغال توسط آمريكا كاشته شد. زماني كه سربازان از نابود كردن موسسات عراقي توسط غارتگران ممانعت نكردند.
در رابطه با چپاولگري، همه چيز در عراق به يغما مي‌رفت، از درها گرفته تا پيچ و مهره، كولر، كاناپه، صندلي و هر چيزي كه دستشان مي‌رسيد.
قرارداد دفاعي آمريكا بسيار هنگفت است. و تامين كننده سلاح و بمب‌هاي مورد نياز ارتش آمريكا براي نابود كردن عراق است. بكتل، هاليبرتون و بسيار ديگري از پيمانكاران آمريكايي مي‌توانند با مشاركت در بازسازي زيرساخت هاي عراق، ثروت كلاني به جيب بزنند.
قسمت قابل ملاحظه‌اي از اين مبلغ به جيب كمپاني براون و روت مي‌رود، از زير مجموعه هاليبرتون ديك چني كه مسئول احداث و نگهداري پايگاه هاي نظامي امريكا در خارج از كشور مي‌باشد. در حالي كه 87 ميليارد دلار فقط براي سال 2004 برآورده شده، براي هر سال اشغال عراق توسط آمريكا بايد هزينه مشابه يا بيشتري را در آينده پيش‌بيني نمود.
يك سال بعد از اشغال عراق توسط آمريكا هيچ‌يك از تعهدات امريكا به عمراني عملی نشده بود.
چگونه مي توان انتظار پيشرفت داشت وقتي امنيتي در عراق وجود ندارد؟
امنيت از آب و برق و مدرسه و بيمارستان هم مهم تر است.
عراقي‌ها خواستار بازگشت دوباره صدام نيستند آنان طرفداري آزادي هستند اما نه آزادي كه آمريكا مي‌گويد كه در نتيجه آن جنگ و غارت باشد. آنها نمي‌خواهند كه امريكا بر آنان سلطه داشته باشد و به زور بر آنان حكومت كنند. حضور مستمر آمريكاييها در معابر عمومي و منازل مردم احساساتشان را روزافزون جريحه دار مي‌كند.
