به گزارش وبلاگستان مشرق، نويسنده وبلاگ "نقد مشائيسم" در جديدترين مطلب خود نوشت: رفتار جريان مشايي درباره آشوب هاي روز 25 بهمن درايران عميقا سوال برانگيز است. يا وجود اينکه ترديدي نيست اين آشوب هاي توسط گروه هايي سازمان يافته که از خارج از ايران هدايت مي شدند، به راه انداخته شد دولت سکوتي معنادار و غير قابل توجيه درباره آن در پيش گرفته است.

آقاي دکتر احمدي نژاد همچون هميشه خواستار برخورد جدي و شديد با فتنه گران است و حتي از مسئولان خواسته قاطعانه با آنها برخورد کنند اما جريان مشايي موافق موضع گيري رسانه اي تند عليه جريان فتنه نيست و اين البته موضوعي مهم، عميق و ريشه دار است که سابقه آن به ايام فتنه 88 باز مي گردد.

تحليل اين جريان که ريشه در پروژه جذب همه و يکي کردن سبد راي احمدي نژاد اصلاحات دارد، اين است که معترضان با نظام مشکل دارند نه با دولت و لذا موضع گيري علني دولت عليه آنها صرفا منجر به از دست رفتن يک سبد راي بالقوه مي شود که ارزشش را ندارد.

جريان مشايي اکنون همه تلاش خود را بر اين قرار داده که همه خرده فرهنگ هاي اجتماعي را –هر يک به طريقي- جذب کند. تناقض موجود در اين استراتژي که در آن شما بايد همزمان هم ليبرال وامريکا دوست و هم اصولگرا و ضد استکبار باشيد، براي اين جريان هيچ اهميتي ندارد. يکي از آخرين راهبردهايي که اين جريان در پيش گرفته اين است که همزمان با اينکه در حوزه هاي مختلف عملا 180 درجه خلاف نظر رهبري عمل مي کند، در زبان دائما از ارادت به رهبري سخن بگويد و اصرار کند که ولايي تر از مشايي جود ندارد. جريان مشايي عقيده دارد اين استراتژي بهتر از استراتژي قبلي است که مثلا در مورد موضوع حجاب در پيش گرفته شد و مستقيما اين جريان را در مقابل رهبري قرار مي داد. تعبير يکي از اعضاي اين جريان اين است که : «اين استراتژي منتقدان ما را گيج خواهد کرد و متهم کردن تيم مشايي به مخالفت با امر رهبري ديگر به آساني گذشته نخواهد بود».

به همين دليل است که در دو ماه گذشته در چرخش تقريبا ناگهاني، تجليل از رهبري با ذکر نام و بدون اکتفا کردن به تعابير کلي مانند «ولايت» وارد تمام سخنراني هاي مشايي شده و همچنان هم ادامه دارد.