حسین مرعشی گفت: من ضعف کارگزاران را در گذشته می‌پذیرم. اما باید بگویم ما از ابتدا یک حزب میانه‌رو و معتدل تلقی می‌شدیم. اما جامعه سیاسی بعد از دوم خرداد جامعه رادیکالی شد و حرف‌های ما در آن زمان خریدار نداشت.

گروه سیاسی مشرق - روزنامه‌های کشور، در لابه‌لای اخبار و مطالب تولیدی خود، به نکات، اخبار و مفاهیمی اشاره می‌کنند که انتخاب و بازنشر آنها می‌تواند مورد علاقه مخاطبان یک رسانه باشد. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از مطالب امروز روزنامه‌های کشور به انتخاب خبرنگاران گروه سیاسی مشرق است.

***

توصیه‌های روزنامه اصلاح‌طلب به اصولگرایان برای دست کشیدن از اصول

روزنامه آرمان به قلم اشرف بروجردی توصیه‌ و تجویزهایی به اصولگرایان برای کوتاه آمدن از برخی اصول خود به منظور رسیدن به اصولگرایی نوین داشته است:

کسانی که خود را اصولگرا می‌دانند، برای قرار گرفتن در این دایره تعریفی دارند که آن را به خاطر عقاید احزاب مادر و قدیمی جریان اصولگرا پذیرفته‌اند و به خاطر پذیرش این اصول بوده است که خود را در دایره اصولگرایی تعریف کرده‌اند و چون این عضویت تعریف شده است، مبنای سایرینی که می‌خواهند عضو این احزاب شوند هم همان اصول اصولگرایی قدیم خواهد بود که با اهداف سیاسی از پیش تعیین‌شده خود پیش بروند. براساس این دیدگاه کسانی که مدعی اصولگرایی نوین هستند نیز باید بر اساس همان تعاریف اصول نیروهای اولیه حرکت کنند چون «اصول» تغییرناپذیر است و به خاطر همین اصرار بر تغییرناپذیر بودن مبناهاست که این افراد خود را «اصولگرا» می‌نامند. به همین سبب اصولگرایی نوین نیز در کسب اقبال عمومی ناموفق خواهد بود چراکه این صفت نوین در واقع تکرار همان افکار و عقاید گذشته در ظاهری نو و ادبیاتی جدید است که نیروهای اصلاح‌طلب آن را در جامعه نهادینه کرده‌اند.

 با وجود همه افت و خیزهایی که جامعه ایران در این سال‌ها داشته باز هم می‌توان جامعه ایران را یک جامعه اصلاح‌طلب نامید. اصلاح‌طلبی گرچه به معنای نداشتن اصول نیست اما نوع نگاه این جریان به تحولات روز و نواندیشی دینی و اقتضائات جهانی و دیگر مسائل پیرامونی، به آنها این توانایی را داده که همواره بر اساس تغییرات روز آنها نیز در ادبیات و گفتمان خود تغییراتی به وجود بیاورند. مثلا شاید هر دو گروه اصلاح‌طلب و اصولگرا به نهاد خانواده باور و ایمان داشته باشند اما از نظر برخی  در طیف اصولگرای، زن باید در خانه بماند و به جز وظایف خانه‌داری هیچ حق وحقوقی را برای وی قائل نیستند اما اصلاح‌طلبان با وجود اعتقاد به خانواده معتقدند زنان نیز باید بر اساس توانایی‌های خود و اقتضائات جامعه تاثیر بیشتری بر تحولات جامعه داشته باشد. البته تفکر اصلاح‌طلبی هم چارچوب خود را دارد اما همانطور که گفته شد به خاطر اعتقاد به برداشت‌های جدید از مذهب و رابطه با نخبگان نسل جدید همواره در پی آن است که با توجه به مقتضیات زمان و مکان تصمیم‌گیری کند ولی این مسئله تا امروز میان اصولگرایان دیده نشده است.

ختم کلام اینکه افرادی که امروز صحبت از نواصولگرایی یا اصولگرایی نوین می‌کنند به نظر می‌رسد بیشتر از سر اضطرار و ناچاری به این امر روی آورده‌اند تا بر اساس نیاز جامعه و ادبیات و رفتار این گروه رفتار همان نیروهای قدیمی در ساختاری شیک‌تر  و مدرن تر است.

ما «جدید‌الاسلام‌ها» و «انقلابی‌های پشیمان»

روزنامه وطن امروز در سرمقاله امروز خود به قلم حسین بابازاده مقدم نوشت:  اخیرا آقای هاشمی‌رفسنجانی در جمع کسانی که «دانشجو» معرفی شده‌اند طی سخنانی «منتشر نشده» اظهار داشته است «جدیدالاسلام‌ها» با «اینترنت و ماهواره» مخالفند و از آن می‌ترسند.
این سخنان آقای هاشمی درحالی مطرح می‌شود که جمع کثیری از کارشناسان زبده کشور در حوزه رسانه‌های مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای از مواضع دولت درباره رفع و نقض مقررات ناظر بر پایگاه‌های اطلاع‌رسانی و همینطور موضع‌گیری‌های انجام شده در مقابل جمع‌آوری تجهیزات غیرقانونی دریافت شبکه‌های ماهواره‌ای، انتقاد کرده‌اند.

اما انتقاد‌های کارشناسانی که اینگونه برچسب‌گذاری شده و مورد توهین علنی و مستقیم قرار گرفته‌اند، عبارت است از اینکه «دولت طبق قانون اساسی باید پاسدار دین و فرهنگ باشد.» اینها را بهتر است کسانی که به نصب برچسب علیه منتقدان اشتغال دائمی دارند در قانون اساسی جمهوری اسلامی مطالعه و ملاحظه کنند تا بدانند کسانی که وظایف قانونی دولت و قوه‌مجریه را یادآوری می‌کنند «تازه مسلمان» نیستند.

تازه مسلمان یا به قول آقای رفسنجانی «جدید‌الاسلام» عبارتی توهین‌آمیز و تحقیرکننده به شمار می‌آید که علیه مخالفان برخی گزاره‌های تساهل و تسامح دینی از این پیش‌تر مورد استفاده قرار می‌گرفته است.

اما سوالی که وجود دارد عبارت است از اینکه آیا هشداردادن درباره مضرات شبکه‌های ماهواره‌ای که به بحران‌های شدید اخلاقی، فرهنگی و خانوادگی در کشور دامن می‌زند یا اینکه اسباب ناامنی روانی، تشویش و آشفتگی سیاسی را فراهم می‌آورد، مصداق تندروی است که طرح‌کنندگانش مورد حمله و تهمت قرار بگیرند؟

بسیاری از صاحبنظران فرهنگی کشور بر این باورند که گسترش بی‌سامان شبکه‌های ارتباطی در محیط اینترنت به‌دلیل عدم‌فرهنگ‌سازی، به‌کار بستن سازوکارهای متناسب با جرائم و مشکلات ناشی از سوءاستفاده‌ها و تبلیغات مخرب و مباحثی از این دست می‌تواند ثبات اجتماعی را با بحران روبه‌رو کند.

شبکه‌های اینترنتی در فروش کلیه و قاچاق اسلحه و مهمات گرفته تا تبلیغ و ترویج خودکشی، پوچ‌گرایی و بیش از صد فرقه انحرافی در حوزه عرفان و دین فعالیت دارند و همزمان بسیاری از اطلاعات پایه شهروندان ایرانی را پایش و در اختیار سرویس‌های جاسوسی بیگانه ـ طی یک پیمان تجاری که از کاربرانشان درباره آن امضا هم می‌گیرند ـ قرار می‌دهند. در این شرایط منتقدان «استعمار سایبری» را مورد تهمت قرار دادن، دوای درد نیست.

بر پایه این اظهارنظر بسیاری از برنامه‌سازان صدا و سیما، رسانه‌های مکتوب و مجازی کشور که در امر اطلاع‌رسانی پیرامون مضرات شبکه‌های اینترنتی و ماهواره‌ای فعالند و محتوای کارشان را بخشی از نخبگان کشور تامین و تولید می‌کنند نیز مورد توهین قرار گرفته‌اند، چرا که این افراد هم طبیعتا در زمره همان کسانی هستند که مردم را از اینترنت و ماهواره می‌ترسانند.

وقتی گاردین یا نیویورک تایمز با انتشار گزارش‌هایی علت عمده‌ای از نابسامانی‌های اجتماعی در جامعه غرب را شبکه‌های اجتماعی معرفی می‌کنند یا اینکه اوباما خودش رسما اظهار می‌کند به فرزندش اجازه نمی‌دهد در فیس‌بوک فعالیت داشته باشد، چگونه می‌شود نسبت به کسانی که درباره خطرات این پدیده‌های ارتباطی و اطلاع‌رسانی هشدار داده و مطالبه اقداماتی را دارند اینگونه با زبان توهین سخن گفت. جدیدالاسلام قلمدادکردن افرادی که دلسوز دیانت و اجتماع هستند لبه دیگری از همان تبلیغ علیه منتقدان است که ناظر بر «نگرانی بیکارها» برای دین مردم پیش از این علامتگذاری شده است. اما اینکه چرا هاشمی و برخی مجموعه‌های نزدیک به دولت تلاش می‌کنند نسبت به رفع‌فیلتر از برخی سایت‌ها اقدام کرده و دسترسی به شبکه‌های ماهواره‌ای را آسان‌تر کنند، دلایل متعددی دارد که در ادامه به برخی از آنان اشاره خواهد شد.

1ـ ایجاد یک موازنه قدرت رسانه‌ای با نیروها و فعالان ارزشی در شبکه‌های اینترنتی
بر پایه این تحلیل رفع‌فیلتر از فیس‌بوک و سایر شبکه‌های اجتماعی منجر به کاهش بازدید سایت‌های اطلاع‌رسانی رسمی و شناسنامه‌دار خواهد شد.
2ـ موازنه رسانه‌ای با رسانه ملی
3ـ به چالش کشیدن رسانه‌های شناسنامه‌دار
4ـ بهسازی چهره و ماندن در کانون خبر

از دیگر اهداف مانور بر اینچنین مواضعی تغییر حساسیت‌های افکار عمومی، ارائه چهره جدید و در واقع نمایش چهره‌ای منفعل و منقلب شده است که این سال‌ها یک تیم رسانه‌ای برای هاشمی آنرا تعقیب و طراحی کرده و توسعه داده‌اند. بسیاری از نزدیکان هاشمی دوست دارند او نقش یک «انقلابی پشیمان» را ایفا کند. در پایان نباید فراموش کرد روزگار رسانه‌ای در دوره هاشمی‌رفسنجانی و برخوردها با اصحاب‌قلم و رسانه چندان طلایی و امیدبخش نبود که بشود به این سادگی‌ها باور کرد آقای هاشمی واقعا هوادار آزادی بیان و تبادل آزاد افکار و اطلاعات و اخبار است و سوق‌دادن جریان رسانه‌ای از رسانه‌های دارای هویت و شناسنامه به منابع خبرپراکنی بی‌شناسنامه و هرز خود گویاست که پشت این توصیه‌ها، دلسوزی برای اطلاع‌رسانی حقیقی است یا خیر.

هشدار مجلس به انگلیس

روزنام اعتماد نوشت: مجلس بنا دارد در ماجراي پرداخت غرامت به انگلستان ورود كند. اين خبري بود كه مهدي دواتگري در واكنش به درخواست انگلستان براي دريافت غرامت از ايران اعلام كرد. غرامتي كه مربوط به اتفاقات هشتم آذر ماه 90، روزي كه تعدادي از نيروهاي خودسر به نشان اعتراض در مقابل سفارت انگلستان تجمع كردند و به دنبال آن روابط دو كشور ايران و انگليس قطع شد. در پي خروج كاركنان انگليسي از خاك ايران نيز متقابلا لندن خواستار خروج اعضاي سفارتخانه ايران از آن كشور شد تا روابط ايران و انگلستان كه طي دو سال با كدورت‌هايي روبه‌رو شده بود، كاملا منفعل شود. اما با روي كار آمدن دولت يازدهم و در پي تحركات ديپلماسي ياران روحاني در عرصه روابط خارجي كشور با يك گشايش فضا رو به رو شد كه انگلستان نيز از اين تغيير فضا استثنا نبود. مذاكرات پيوسته محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه كشورمان و همچنين ساير اعضاي تيم مذاكره‌كننده با اعضاي 1+5 باعث شد كه انگلستان به عنوان يكي از اعضاي اين گروه روابط خود با ايران را متحول كند.

درخواست براي تعيين كاردار غير مقيم در سفارت‌هاي دو كشور نخستين مرحله از بازگشت روابط تهران و لندن به خانه اول بود. مرحله‌يي كه با استقبال طرفين امكان رشد و ترقي را پيدا كرد. در همين راستا بود كه انگلستان نيز براي رفع سوءتفاهمات گذشته درخواست غرامت از ايران بابت اتفاقات هشتم آذر كرد. درخواستي كه در واكنش به آن مجيد روانچي، يكي از اعضاي تيم مذاكره‌كننده در گفت‌وگو با روزنامه گاردين گفته بود: غرامت مي‌دهيم ولي عذرخواهي نمي‌كنيم. اين واكنش خيلي سريع با واكنش‌هاي مختلفي از سوي نمايندگان مجلس كه مصوبه قطع همكاري با انگلستان را تصويب كرده بودند، روبه‌رو شد. عده‌يي عذرخواهي نكردن از انگلستان را خوب ارزيابي كرده و پرداخت غرامت را اشتباه عنوان كرده بودند و عده‌يي ديگر برعكس آن معتقد بودند؛ واكنش‌هايي كه همچنان ادامه دارد و اين اواخر با هشدار جدي برخي نمايندگان در صورت بازگشايي سفارت انگلستان رو به رو شده است. چيزي كه در گفته اخير اسماعيل كوثري درباره بازگشايي احتمالي سفارت انگلستان ديده مي‌شود. جايي كه او در گفت‌وگو با خبرگزاري دانا، اعلام كرده است: «مجلس و دولت در چارچوب قانوني كه مجلس بعد از فتنه 88 تصويب كرده و به دولت هم ابلاغ شده بايد حركت كنند. مجلس در دوره هشتم سطح ارتباط با انگلستان را مشخص كرد و ميزان حضور انگليسي‌ها را از سطح سفير به كاردار تغيير داد. مجلس فقط در خصوص حضور كاردار انگليسي مجوز داده است و هيچ كس هم نمي‌تواند خلاف قانون عمل كند.»

اين در حالي است كه حسين نقوي حسيني، سخنگوي كميسيون امنيت ملي، در تاييد تلويحي سخنان كوثري، نظر ديگري دارد و به خبرگزاري تسنيم، گفته است: « انگليسي‌ها در حالي از ايران درخواست غرامت مي‌كنند كه سفارت ايران در لندن نيز مورد تهاجم قرار گرفت و خسارت‌هايي به سفارتخانه ما وارد شد، اما غرامتي پرداخت نكردند.» به گفته او، دستگاه ديپلماسي بايد اين هشدار را به انگلستان بدهد كه اگر بناست دوباره فعاليت‌هاي سفارتخانه خود را در تهران از سر بگيرند، صرفا بايد سفارتخانه باشندو در چارچوب فعاليت‌هاي ديپلماتيك و كنسولي عمل كنند، نه اينكه رفتارها و اقدامات خصمانه و مداخله‌جويانه داشته باشند كه اگر انگلستان با آغاز فعاليت‌هاي سفارتخانه‌اش بخواهد در امور داخلي ما دخالت كند يا نقش فتنه‌گري در ايران داشته باشد، مردم حتما واكنش نشان خواهند داد.

فراکسیون 10 نفره همچنان در تعلیق

روزنامه کیهان نوشت: یک نماینده پیگیر تشکیل فراکسیون موسوم به اعتدال از تعویق چندباره این کار خبر داد.
ابراهیم نکو که سال گذشته گفته بود حتی اگر با 10 نفر هم شده فراکسیون جدید را در مجلس راه‌اندازی می‌کند، در مصاحبه با «دانا» گفت: تشکیل فراکسیون اعتدال موقتا به صورت تعلیق درآمده است. یک هفته پیش تصمیم بر آن شد که مدتی فعالیت‌های فراکسیون به صورت تعلیق درآید تا بتوانیم این اتهام را که ما یک فراکسیون دولتی هستیم، از ذهن‌ها پاک کنیم.
وی ادامه داد: فراکسیون اعتدال به دولت اعتدال ارتباطی ندارد البته شاید خیلی اشتراکات داشته باشند؛ همچنین یکی از برنامه‌ها این بود که از دولت در زمینه‌های اعتدال نیز حمایت شود.
نکو خاطرنشان کرد: فراکسیون بزرگ رهروان و اصولگرایان تهدید کرده‌اند در صورتی که فراکسیون اعتدال تشکیل شود این دو با هم ائتلاف می‌کنند و این نشان‌دهنده این است که این فراکسیون‌ها حامی واقعی دولت نیستند.
وی در پایان با بیان این که تشکیل فراکسیون قطعا انجام می‌شود گفت: این مسئله و مسائل دیگر باعث شد تا ما محتاطانه عمل کنیم و جلوی خطاهای احتمالی را بگیریم و فعلا به این شیوه اداره شود؛ اما برای نحوه تشکیل فراکسیون و انتخابات آینده مجلس، جلسه گذاشته و برنامه‌ریزی خواهیم کرد.

هدیه «سیا» به دیپلمات‌های ایران

روزنامه شرق در سرمقاله امروز خود به قلم یوسف مولایی با اشاره به انتشار اسناد جدید کودتای 28 مرداد توسط سیا، این را فرصتی مناسب برای استفاده دیپلمات های ایرانی در مذاکرات برای چانه زنی و گرفتن امتیازات بیشتر از آمریکا عنوان داشت:

زمان، سکوت بیشتر از این را بر نمی‌تابد. تاریخ، سینه پرراز خود را از زنجیر دوران رها می‌کند. خورشید از پشت ابرهای ضخیم 60ساله، چهره گشوده و لبخند زرین حقیقت تا فراسوی مرزها می‌گستراند. اسناد تاریخی روایت دیگری از چگونه آمریکا شدن آن کشور بازگو می‌کنند. آمریکا برای رسیدن به امروز خود، کودتاهای زیادی را در سراسر دنیا تدارک دیده است. اسناد کودتاها همچنین رویکردهای مداخله‌جویانه بریتانیای کبیر در امور داخلی کشورها را برملا کرده و نقش تاریخی آن کشور را در پیشگیری از توسعه سیاسی خاورمیانه آشکار می‌کند. در آن سوی زمان، لبخند نیشدار پیرمرد مغرور همچنان خواب کودتاچیان را آشفته می‌کند. او بی‌هیچ سلاح و خشونتی، به پشتوانه قیام ملی مردم خود، فاتح است و کودتاچیان بار سنگین رسوایی خود را تا همیشه تاریخ بر دوش خواهند کشید.  اگر اسناد دخالت آمریکا و انگلیس در سال 1358 منتشر می‌شد ایران می‌توانست پاسخ شایسته‌ای به دعوای مطروحه ایالات متحده آمریکا در دیوان دادگستری لاهه بدهد. همچنین ایران می‌توانست در زمان تدوین بیانیه الجزایر، آمریکا را برای پذیرش مسوولیت خود در کودتای 28 مرداد، تحت‌فشار قرار دهد و عبارات مبهم و دو پهلوی متن بیانیه در اعلام‌نظر آمریکا در عدم مداخله در امور داخلی ایران را به یک تعهد قاطع حقوقی در خودداری آن کشور از مداخلات آتی تبدیل کرده و شاید هم جبران خسارت معنوی در تعرض به حاکمیت ایران را در بیانیه الجزایر پیش‌بینی می‌کرد.

دولت آمریکا هنوز هم به طور رسمی از پذیرش مسوولیت حقوقی خود در کودتای 28 مرداد 32 سرباز زده و از مردم ایران – آنطور که عرف بین‌الملل حکم می‌کند- دلجویی نکرده است. تقدیر این بود که همچنان این پرونده مفتوح بماند تا در تمامی بزنگاه‌های تاریخی، به روزگار سیاسی ما سر بزند. از این رو باید انتشار اسناد سیا در آرشیو اسناد ملی آمریکا را در جریان مذاکرات هسته‌ای به فال نیک گرفت و آن را هدیه‌ای از دیروز برای فردای ایران ارزیابی کرد. خوشبختانه حقوق بین‌الملل در پذیرش مرور زمان نسبت به دعاوی دولت‌ها سختگیر است و دعوای بسیاری بین کشورها وجود دارد که منشأ آن در گذشته دور نهفته است. هر چند پیوندزدن مطالبات تاریخی ایران از دو عضو 1+5 بابت کودتای 28مرداد با مذاکرات جاری هسته‌ای امر دشواری است ولی از دیگر سو، هنر دیپلمات‌ها این است که از هر امکان و فرصتی برای تقویت مواضع خود در مذاکرات سود ببرند. از این رو چنانچه بحث‌های کارشناسی روی این موضوع (استفاده از اسناد منتشرشده) به صورت علمی و منطقی دنبال شود و رسانه‌ها نیز بتوانند فضای مناسبی برای طرح این موضوع فراهم کنند، شاید تیم مذاکره‌کننده بتواند از ظرفیت‌های تاریخی کودتای 28مرداد، برای شرمنده‌سازی آمریکا و انگلیس بهره برده و این دولت‌ها را به اتخاذ مواضع منعطف‌تر سوق دهند.

مطابق اصول کلی حقوقی، هیچ عمل خلاف قانون نباید بدون پاسخ‌دهی باقی بماند. آمریکا و انگلیس باید بدانند که باز ماندن یک پرونده تا ابد، یک عنصر آسیب‌رسان به مناسبات سیاسی ایران و آن دولت‌ها تلقی می‌شود و به تاخیر انداختن حل و فصل این موضوع، بار مسوولیت کودتاچیان را هر چه بیشتر سنگین‌تر خواهد کرد. وادار کردن این دو کشور به پذیرش مسوولیت خود یک حرکت سازنده برای جلوگیری از تکرار اقدامات مداخله‌جویانه قدرت‌های بزرگ در امور داخلی کشورهاست و از این رو کمک موثری برای استقرار صلح و دموکراسی در منطقه دارد. مساله مسوولیت آمریکا و انگلیس را نباید به یک موضوع تسویه حساب یا تخلیه احساسات تقلیل داد. حل و فصل عادلانه مسوولیت ناشی از کودتا می‌تواند فرصت‌های بهتری برای گفت‌وگوی سازنده بین ایران و  آمریکا فراهم کند.


جمشید بسم‌الله و سکه 12 هزار تومانی که 65 هزار تومان شد
 
روزنامه کیهان نوشت: روزنامه زنجیره‌ای تعادل (وابسته به الیاس حضرتی) یک رپرتاژ آگهی مفصل را به یکی از متهمان اخلال در بازار ارز اختصاص داد.
جمشید بسم‌الله در این مصاحبه می‌گوید بی‌گناه بود و بی‌خودی بازداشت شده است. وی ادامه می‌دهد شهریور 91 خریداران دلار رفتند و  ما بازداشت شدیم چون فکر می‌کردند ما قیمت‌ها را بالا بردیم.
وی درباره شروع به کار خود در بازار ارز از 20 سال پیش می‌گوید: کارم را با 250 هزار تومان پولی که از دوستم قرض گرفته بودم شروع کردم. در آن زمان با آن 200 تا 250 دلار می‌توانستم خرید کنم. بعد از یک ماه کار کردن 5 هزار تومان سود داشتم. سود بازار برای من خوب بود آن روزها ولی خالی از ضرر هم نبود.
وی ادامه می‌دهد: سال 73-72 بود که طرح تعدیل اجرا شد. این همان شروع برنامه یارانه‌های سال 90 بود که با بی‌برنامگی شروع شد. قاچاق ارز به شدت افزایش پیدا کرده بود. تورم خیلی بالا رفته بود. یادم هست سکه از 13 هزار تومان به 65 هزار تومان رسید. کار کردن در آن شرایط خیلی سخت بود به دلیل اینکه سوءاستفاده‌های زیادی در بازار صورت می‌گرفت. در آن شرایط تصمیم گرفتم آن مقدار پولی راکه دارم در شرکت‌های خودروسازی سرمایه‌گذاری کنم و شروع به خرید و فروش ماشین کردم. یادم هست از بازار مشوش آن روزها یکی از دوستان من 10 برابر سرمایه اولیه‌اش سود کرده بود ولی من نتوانستم.
وی همچنین گفته است آن زمان که نرخ دلار  بین1100 تا 1200 تومان در بازار معامله می‌شد من به جرات پیش‌بینی تا 2850 تومان را می‌کردم و برای این کار هم دلیل داشتم. ببینید حدود 10 سال بود که نرخ ارز تقریباً ثابت مانده بود. تورم حدود 20 تا25 درصد است و نرخ دستمزد هر ساله بیشتر می‌شود.

اصلاح طلبان برای استفاده از دولت برای خود حق قائل هستند

روزنامه آرمان نوشت: نماینده مردم لاهیجان در خصوص ادعای برخی گروه‌های اصولگرا مبنی بر این که اصلاح‌طلبان از دولت سوءاستفاده می‌کنند گفت: ترکیبات و تفکرات نقش تعیین کننده‌ای در استفاده از یک جایگاه یا قوه دارند لذا از نظر تفکر و ترکیب استفاده اصلاح‌طلبان از دولت ممنوع نیست بلکه اصلاح‌طلبان برای استفاده از دولت به جهاتی برای خود حق نیز قائل هستند. ایرج ندیمی در خصوص اظهارات اخیر رئیس قوه قضاییه در رابطه با صدا و سیما مبنی براینکه صدا و سیما حیاط خلوت عده‌ای خاص شده است، اظهار داشت: صدا وسیما به دلیل حضوری که در خانه‌ها و محافل دارد و ارزشی که از جهت تبلیغ دارد باید به نوعی برآیند اجتماع باشد. وی افزود: وقتی دولت می‌گوید از صدا و سیما راضی نیست این می‌تواند به این معنی باشد که قوه مجریه از اشخاص یا آن دسته از منتقدانی که بدون در نظر گرفتن وظایف، اختیارات یا منابع و امکانات، قوه مجریه را زیر سوال می‌برند ناراضی است.

بدنه اصلاح طلبان به خاطر وابستگی به خارج، نزد افکار عمومی منفور است

روزنامه سیاست روز در سرمقاله امروز خود نوشت: اصلاح‌طلبان اعتقاد دارند که به خاطر رفتار و عملکرد دولت‌هاي نهم و دهم، اقبال به سوي اصلاح‌طلبان افزايش يافت و پايگاه اجتماعي آنها تقويت شد.

اما در مقابل افراد و گروه‌هايي هم هستند که اعتقاد دارند، جايگاه و موقعيت اين طيف سياسي کشور همچنان متزلزل است و با اقداماتي که در چند سال گذشته از سوي آنها انجام شده، بر افول اين طيف افزوده است.

اصلاح‌طلبان در انتخابات رياست جمهوري ۹۲ بر موجي که ايجاد شده بود سوار شدند و خود را به نامزدي چسباندند که وصله ناچسبي بودند. اين که آقاي روحاني در سال ۹۲ به عنوان رئيس‌جمهور برگزيده شد و دلايل انتخاب او چه بود، موضوع بحث ما نيست. اما آنچه که روشن و قطعي است، حمايت‌هاي ناقص و دست و پا شکسته اصلاح‌طلبان دليل و علت انتخاب آقاي روحاني نبود.

طيف اصلاحات در آن زمان براي بازآفريني خود سعي داشت تا به واسطه چنين نامزدي، در عرصه سياسي کشور حضور يابد و خود را سر زبان‌ها بيندازد تا شايد بتواند از پس اين انتخابات خود را از يک سو تبرئه کند و از سوي ديگر اذهان و افکار عمومي را دوباره به سوي خود جلب کند. اما آيا طيف اصلاح‌طلب که در انتخابات رياست جمهوري سال ۸۸ با افراطي‌گري‌هايي که انجام داد با اعتدالي که شعار آقاي روحاني بود، قرابتي دارد؟

اصلاح‌طلبان اگر مي‌خواستند به طور مستقيم در انتخابات از نامزد خود يعني آقاي عارف حمايت کنند و تا پايان هم همين رويه را پيش ببرند، قطعاً شکست ديگري را تجربه مي‌کردند. حمايت‌هاي نمايشي آنها از نامزدي آقاي روحاني، سياستي بود تا شايد بتوانند خود را سرزنده در سپهر سياسي کشور نشان بدهند علاوه بر اين که پس از انتخاب رئيس‌جمهور، خود را سهيم در آن بدانند و سپس مطالبات‌شان را مطرح و برآورده سازند.

اکنون پس از گذشت يکسال از انتخابات رياست جمهوري ۹۲ آنچه آنها در روياي خود مي‌پروراندند، تحقق نيافته است به همين خاطر برخي از اصلاح‌طلبان دست به کار شده و مطالبي را بيان مي‌کنند که با واقعيت وحقيقت به دور است. مثلا اين که گفته‌‌اند، اصلاح‌طلبان اگر بشکنند روحاني هم مي‌شکند و اگر اصلاحات نباشد روحاني هم وجود نخواهد داشت و يا اين که رأي روحاني در انتخابات رياست جمهوري ۹۲ تنها يک ميليون رأي بوده است.

اصلاح طلبان بايد بپذيرند که شکسته‌اند و شکست آنها از زماني سرعت گرفت که فتنه ۸۸ را به پا کردند و با افراطي‌گري‌هاي خود هزينه‌هاي بسياري را تحميل مردم و نظام اسلامي کردند.

اين طيف سياسي که اکنون در اقليت کامل چه از لحاظ پايگاه اجتماعي و چه از لحاظ اعضاي داخلي به سر مي‌برد، نمي‌تواند خود را باني و باعث پيروزي رئيس‌جمهوري بداند که مواضع شفاف و انقلابي روشني در قبال بسياري مسائل دارد که اصلاح‌طلبان با آن زاويه دارند.
اکنون بدنه اصلاح طلبان به خاطر وابستگي به خارج در افکار عمومي منفور است و اين نفرت به آن خاطر است که در هر شبکه فارسي زبان ضدانقلاب يک اصلاح‌طلب حضور دارد و عليه نظام و حاکميت اسلامي مشغول فعاليت‌هاي ضدانقلابي است. جريان اصلاح‌طلبي اکنون خط و خطوط خود را از همين شبکه‌ها دريافت مي‌کند و هدايت مي‌شود. آيا مردم ايران اسلامي به چنين طيف سياسي سرسپرده اعتماد دارد؟
اکنون هم که دولت تدبير و اميد، با دوري از افراط و مقابله با اينگونه رفتارها باعث نااميدي اصلاح‌طلبان شده است، مورد هجوم قرار مي‌گيرد.

از يک سو دولت و شخص رئيس‌جمهور تضعيف مي‌شود و از سوي ديگر طيف سياسي مقابل اصلاح‌طلبان مورد تخريب واقع مي‌شود.

تضعيف و تخريب اين دو براي پيدا کردن جايگاه اصلاح‌طلبان در افکار عمومي است. انتخابات مجلس شوراي اسلامي نزديک است و اصلاح‌طلبان نيازمند يارکشي هستند. پس بهترين روش، تضعيف دولت آن هم با مقصر نشان دادن اصولگرايان، شايد بتواند اقبال مردمي را به سوي آنها جلب کند، غافل از اين که اين روش به بدنامي و شکست نهايي آنها خواهد انجاميد.

انتقاد تند مرعشی از تندروی اصلاح طلبان بعد از دوم خرداد

حسین مرعشی در گفتگو با روزنامه اصلاح طلب شرق، حزب کارگزاران سازندگی را از تندروی تبرئه و حسابش را از اصلاح طلبان جدا کرد و گفت: من ضعف کارگزاران را در گذشته می‌پذیرم. اما باید بگویم ما از ابتدا یک حزب میانه‌رو و معتدل تلقی می‌شدیم. اما جامعه سیاسی بعد از دوم خرداد جامعه رادیکالی شد و حرف‌های ما در آن زمان خریدار نداشت. بنابراین اگر ما می‌خواستیم بر کار تشکیلاتی خود اصرار داشته باشیم، در عوض بیشتر موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی خود را از دست می‌دادیم.

وی با ادعای اینکه کارگزاران در تندروی ها با اصلاح طلبان همسو نبوده است، گفت: من به‌عنوان یکی از موسسان حزب کارگزاران در مجلس پنجم کاملا فعال بودم اما در مجلس ششم کاملا گوشه‌نشینی اختیار کرده بودم. چون جو رادیکال بود و من یا باید با دوستان دیگر بر سر تندروی مخالفت می‌کردم تا هوادار داشته باشم که این موضوع مشی ما نبود. یا باید قافیه را واگذار می‌کردیم به دوستان رادیکال خودمان. ما مجبور بودیم در دوره‌ای فعالیت خود را کم‌رنگ کنیم تا جامعه از رادیکالیسم، تحریم و مقابله به مشارکت و انتخاب نسبی روی بیارود. زمان زیادی برد تا رادیکال‌ترین دوستان ما در جبهه اصلاحات که به انتخاب حسن روحانی به‌عنوان نایب‌رییس مجلس پنجم به ما انتقاد می‌کردند، انتخابات ۹۲ به انتخاب آقای روحانی روی بیاورند. بنابراین نیاز بود جامعه سیاسی ایران این سرد و گرمی سیاسی را تجربه کند.



نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس