به گزارش مشرق، شايد هفتهاي را که گذشت بتوان پرخبرترين هفته دولت يازدهم ناميد. مدتها بود که براي جامعه ايران عادت شده بود بيشترين حجم اخبار دولت را رفتار دستگاه ديپلماسياش تعيين کند و هر آنچه از دولت به گوش ميرسد، به تحرکات دستگاه ديپلماسي مربوط باشد. اما از ابتداي هفته گذشته، اخبار داخلي با چند اتفاق بهصدر خبرها بازگشتند؛ آن هم اخباري ناخوشايند.

شايد مهمترين و تلخترين اتفاق، نحوه توزيع سبد کالا و اتفاقات پيرامون آن باشد؛ واژهاي که با واژگان ناکامي، صف و متاسفانه کشته و زخمي شدن هموطنان همراه شد. ناکارآمدي و ضعف مديريت دولت را در بحث برف هم ميتوان ديد که قطعي سراسري برق، آب و گاز در چندين شهر و روستا را به همراه داشت.
ضعف مديريت در صحنه و از مرکز توسط مسئولين رده اول کشوري، به مشکلات اين شهرها و روستاها افزود. اگر بتوانيم تمامي آنچه را رخ داده است ناشي از سهلانگاري مديريت دولتي بدانيم، اما نميتوان از ادبيات توهينآميز رئيسجمهور صرف نظر کرد که مخالفين توافقنامه را افرادي کمسواد خوانده و از اساتيد باسواد دانشگاه درخواست کرده حرفهايي را که در نامههاي محرمانه به وي بيان ميکنند در يادداشتها و در کلاس درس بگويند.
اين پرونده در تلاش است اين موضوعات را بههمراه هشداري در جهت اصلاح، بررسي نمايد. باشد که اين پرونده آخرين مطلبي باشد که در خصوص عدم برنامهريزي صحيح، ناکارآمدي و ادبيات نامناسب مسئولين به رشته تحرير در ميآيد.

شايد مهمترين و تلخترين اتفاق، نحوه توزيع سبد کالا و اتفاقات پيرامون آن باشد؛ واژهاي که با واژگان ناکامي، صف و متاسفانه کشته و زخمي شدن هموطنان همراه شد. ناکارآمدي و ضعف مديريت دولت را در بحث برف هم ميتوان ديد که قطعي سراسري برق، آب و گاز در چندين شهر و روستا را به همراه داشت.
ضعف مديريت در صحنه و از مرکز توسط مسئولين رده اول کشوري، به مشکلات اين شهرها و روستاها افزود. اگر بتوانيم تمامي آنچه را رخ داده است ناشي از سهلانگاري مديريت دولتي بدانيم، اما نميتوان از ادبيات توهينآميز رئيسجمهور صرف نظر کرد که مخالفين توافقنامه را افرادي کمسواد خوانده و از اساتيد باسواد دانشگاه درخواست کرده حرفهايي را که در نامههاي محرمانه به وي بيان ميکنند در يادداشتها و در کلاس درس بگويند.
اين پرونده در تلاش است اين موضوعات را بههمراه هشداري در جهت اصلاح، بررسي نمايد. باشد که اين پرونده آخرين مطلبي باشد که در خصوص عدم برنامهريزي صحيح، ناکارآمدي و ادبيات نامناسب مسئولين به رشته تحرير در ميآيد.
سبدي خالي از کرامت انساني


توزيع خالي از عزت سبد کالايي در دولت تدبير و اميد
همه آنچه که اين روزها بهعنوان سبد کالا در قالب يک طرح 3000 ميليارد توماني تا پايان امسال، دهان به دهان در بين مردم ميچرخد، شامل 10 کيلوگرم برنج هندي، 2 عدد مرغ وارداتي ترکيهاي يا برزيلي با وزن تقريبي چهار کيلوگرم، 2 بسته پنير 400 گرمي، 2 بطري روغن نباتي مايع 810 گرمي و يک شانه 30 عددي تخم مرغ است که بنا به گفته مسئول اين طرح، ارزش آن با در نظر گرفتن تخفيف 20 درصدي، در حدود 80 هزار تومان است! و البته مشخص نيست که اگر اين سبد رايگان باشد، اعلام تخفيف آن چه ضرورتي دارد! در اجراي اين طرح، از 21 ميليون خانوار ايراني، 15 ميليون سرپرست ايراني شامل سرپرستان خانوارهاي تحت پوشش کميته امداد و سازمان بهزيستي، کليه شاغلان و بازنشستگان دولت و نيروهاي مسلح اعم از کارکنان رسمي، پيماني و قراردادي، طلاب حوزههاي علميه، دانشجويان متاهل، اهالي هنر و رسانه و کليه کارگران مشمول قانون کار و تامين اجتماعي با حقوق کمتر از پانصد هزار تومان، تحت پوشش قرار ميگيرند. البته پس از اجراي اوليه اين طرح و اعلام نارضايتي مبني بر تحت پوشش قرار نگرفتن برخي از اقشار جامعه همچون بازنشستگان و مستمريبگيران سازمان تامين اجتماعي، کارگراني که حقوقشان بيشتر از 500 هزار تومان بوده يا کارگران فصلي که تحت پوشش هيچ بيمهاي قرار ندارند، دولت در پاسخ به اين نگرانيها اعلام کرد که با اجراي اين طرح، قصد دارد بهطور تدريجي 90 درصد از خانوارهاي ايراني را تحت پوشش خود قرار دهد و در مراحل بعدي، ساير خانوارهاي مستحق، از مواهب سبد کالا بهرهمند خواهند شد.

يکي از مهمترين دلايل دولت براي توزيع سبد کالا، کاهش نقدينگي ناشي از اجراي فاز اول طرح هدفمندي يارانهها عنوان شده است. با مراجعه به آخرين گزارش بانک مرکزي، ميزان نقدينگي در پايان آذرماه امسال از سطح 550 هزار ميليارد تومان هم فراتر رفته است. اين درحالي است که بر خلاف چهار ماه ابتدايي سال که رشد ماهانه نقدينگي کمتر از 4/1 درصد بوده، در پنج ماه بعدي که مصادف با روي کار آمدن دولت تدبير و اميد بوده است، آمارها حاکي از نرخ رشد ماهانه نقدينگي در سطوح بالاي 2 درصد است اين درحالي است که مجموع يارانه پرداختي در دولت يازدهم تا ديماه به رقم 20 هزار و 270 ميليارد و 250 ميليون تومان رسيده است که نيمي از ميزان نقدينگي، اخيرا اضافه شده است. لازم به تذکر است که هر ماه، مبلغ 45 هزار و 500 تومان يارانه نقدي بهحساب حدود 74 ميليون و 500 هزار نفر واريز ميشود که در مجموع 12 ماه، در حدود 40 هزار ميليارد تومان را شامل ميشود که حدود 7 درصد از کل حجم نقدينگي فعلي کشور است.
از طرفي ديگر شاهد برخي از تناقضها در اظهارنظر متوليان بخش اقتصادي دولت هستيم و درحاليکه بخشي از دولت همچون وزير اقتصاد، معتقدند که توزيع سبد کالا هيچ ربطي به يارانه نقدي ندارد، بخش ديگري از همين دولت، يارانه نقدي را در راستاي تزريق نقدينگي و پول پرقدرت به بازار کالا بدون هدف-گذاري و تقويت طرف عرضه ميدانند. اين بخش اعتقاد دارند، پرداخت کمکهزينه خانوار از طريق سبد کالا، خصوصا در ايام پاياني سال که تقاضا براي خريد کالاهاي اساسي بالا ميرود، علاوه بر تنظيم بازار و تقويت توليد داخلي بهخاطر خريدهاي انبوه دولتي، ضمن حذف داوطلبانه خانوارهاي بينياز، باعث تامين حداقل پروتئين و کالري مورد نياز براي خانوارهاي ايراني و زمينهسازي براي اجراي فاز دوم هدفمندي يارانهها ميشود. از اين رو اجراي فاز دوم هدفمندي يارانهها، بهمثابه يک جراحي عميق اقتصادي، دولت را ناچار کرده که پيش از اجراي اين طرح، با ارائه تمهيداتي همانند توزيع سبد کالا، نسبت به واکسينه کردن دهکهاي پايين جامعه در برابر اين جراحي بزرگ اقدام نمايد. بر همين اساس، بنا بر گفته سخنگوي دولت، اعطاي سبد کالا منحصر به دو نوبت تا پايان امسال نخواهد بود و بهصورت فصلي در سال آينده ادامه خواهد داشت؛ امري که تامين منابع مالي ناشي از اجراي اين طرح را بيشتر دچار ابهام کرده است. اگر حمايت مستقيم مالي دولت از اقشار جامعه در قالب يارانههاي نقدي با همين شرايط موجود که هيچ نوع طبقهبندي خاصي در جامعه هدف آن وجود ندارد، لااقل به يک ميزان مشخص در لايحه بودجه ديده ميشود، طرح اعطاي سبد کالا ولو براي يک دسته از خانوارهاي ايراني، با توجه به نرخ تورم و بالا رفتن هزينههاي کالاهاي اساسي، از لحاظ شفاف بودن ميزان هزينه و نحوه تامين منابع مالي خود، محل اشکال است و مشخص نيست چه ميزاني از رديف بودجه بايد به آن اختصاص يابد.

البته دولت با الحاق يک تبصره به لايحه بودجه 93 براي اجراي فاز دوم هدفمندي يارانهها، بودجه 63 هزار ميليارد توماني را به مجلس پيشنهاد داده است که بخش بزرگي از منابع تامين اين بودجه، بايد از محل اصلاح قيمت کالاها و خدمات، از جمله اصلاح قيمت حاملهاي انرژي صورت گيرد. همچنين در حدود 53 هزار ميليارد تومان از اين بودجه براي پرداختهاي نقدي و غيرنقدي و تقويت نظام سلامت اختصاص داده شده است. با توجه به اعلام دولت و مجلس مبني بر افزايش نيافتن رقم 45 هزار و 500 توماني يارانههاي نقدي، دولت براي ادامه طرح پرداخت غيرنقدي يا همان سبد کالا در کنار تقويت نظام سلامت، روي 13 هزار ميليارد تومان حساب باز کرده است که البته با در نظر گرفتن پوشش 90 درصدي 21 ميليون خانوار ايراني در اين طرح، براي هربار تحويل سبد کالاي 80 هزار توماني، به حدود 19 ميليون خانوار ايراني در هر فصل، دولت 1500 ميليارد تومان هزينه ميکند.
از سوي ديگر نحوه تامين کالاهاي اساسي موجود در سبد کالا ميتواند تبديل به يک فرصت بالقوه اقتصادي رانتساز شود، ضمن اينکه مشخص نبودن دهکهاي درآمدي مستحق، بهدليل عدم وجود سامانههاي اطلاعاتي، همانند آنچه که اين روزها در رسانهها بازتاب يافته است، منجر به نارضايتي عمومي ميشود.

اصلا ديپلمات بودن هم لازم نيست، آيا تاکنون اخباري که از کمکرساني به کشورهاي آفريقايي يا شهرهاي زلزلهزده در برخي از کشورها از تلويزيون پخش ميشود، شما را به فکر فرو نبرده است؟ همچنين در نظر گرفتن اينکه اين مسئله و پخش گسترده تصاوير و اخبار آن با وجهه بينالمللي ايران و مردم شريفش چه ميکند؟ آيا موضوع، دور از تصوري بود که به آن اقدام کرديد؟ آيا تا الان نديدهايد که شبکههاي داخلي خودمان با اينچنين رفتارهايي در پي زلزله و طوفان در آمريکا چگونه رفتار ميکنند، که پاس گل به اين زيبايي به شبکههاي ضد انقلاب داديد؟ سوال ديگري که مطرح ميشود اين است که در مذاکرات بعدي اين صفهاي طويل که به تعبير آنها نشان از کارگر شدن تحريمها و گرسنگي مردم ايران دارد، به اهرم فشاري بر شما تبديل نميشود؟ آيا با اينگونه اقدامات، آدرس غلط به دشمنانمان ندادهايم که وضعيت مردم ايران در اين ايام در چه سطحي است؟
با قبول کردن اصل توزيع سبد کالا، تدبيرهايي که ميشد در اين زمينه صورت گيرد هم ميتوانست بسيار ابتدايي و ساده باشد.
آيا توزيع کارتهاي کنکور در گذشته را به ياد نداريد؟ کافي بود که براساس حروف الفبا براي اين امر اقدام ميکرديد و هر روز را به چند حرف اختصاص ميداديد يا اصلا براساس اولين رقم سمت راست کارت ملي، اقدام به توزيع ميکرديد. اصلا سادهترين راه حلي که وجود دارد؛ يعني زوج و فرد ميکرديد.

آنچه در عمل پياده شد، با مصوبه ابتدایی تفاوت داشت. تفاوتها از آنجا آغاز شد که در پي اطلاعيه وزارت صنعت، معدن و تجارت مبني بر اطلاع از اينکه آيا شهروندي سبد کالا دريافت ميکند يا خير، مردم دست به موبايل شده و با ارسال شماره ملي خود به سامانه پيامکي يا از راه اينترنت، از اينکه سبد ميگيرند يا خير، اطمينان حاصل کنند. تلاش براي حصول اين اطمينان سبب شد 11 ميليون و 700 هزار پيامک در روزهاي 12 و 13 بهمن براي استعلام از وضع سبد کالا به سامانه 5000499 ارسال شود. علاوه بر اين، شهروندان با بيش از 10 ميليون تماس با کد دستوري رايگان #799* از طريق تلفن همراه تلاش کردند از وضع سبد کالاي خود اطلاع پيدا کنند. پاسخهايي که اغلب شهروندان از پيامکها و تماسها دريافت کردند برايشان باورکردني نبود چراکه سبد به آنها تعلق نميگرفت. محدود کردن مشمولان سبد کالا از اينجا ناشي ميشد که دو وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت و تعاون، کار و رفاه اجتماعي، در گزينش مشمولان محدوديتهايي را قائل شدند.
بر مبناي اطلاعيهاي که وزارت صنعت، معدن و تجارت در روز 12 بهمن ارائه کرد، مشمولان دريافت سبد کالا شامل سرپرستان خانوارهاي تحت پوشش کميته امداد امام خميني (ره)، سرپرستان خانوارهاي تحت پوشش سازمان بهزيستي، سرپرستان خانوارهاي مستمريبگيران تامين اجتماعي با حقوق مستمري زير 500هزار تومان، سرپرستان خانوارهاي کارگران مشمول قانون کار و تامين اجتماعي با حقوق کمتر از 500 هزار تومان، سرپرستان خانوارهاي کارکنان شاغل و بازنشسته نيروهاي دولتي و سرپرستان خانوارهاي طلاب، خبرنگاران و دانشجويان متاهل هستند. براساس شرط جديد دولت مبني بر ارائه سبد کالايي به حقوقبگيران کمتر از 500 هزار تومان، سبد کالايي بين 9 تا 10 ميليون سرپرست خانوار توزيع ميشود درحاليکه طبق مصوبه هيئت وزيران، اين سبد از ابتدا حدود 15 ميليون خانوار را شامل ميشد. چنين گزينشي موجب دلخوري قشرهاي گوناگوني از جامعه شد. از سوي ديگر، قرار بود آمار طلاب، خبرنگاران، دانشجويان متاهل و مستمريبگيران تامين اجتماعي و کارگران مشمول قانون کار و تامين اجتماعي از سوي وزارتخانههاي مربوطه اعلام شود که عدم تحقق اين مهم، نشان از ضعف نظام آماري کشور است. البته تا پيش از اين، دولت شرط حقوق مستمري و حقوق کمتر از 500 هزار تومان را براي جامعه هدف تعريف نکرده بود که با ايجاد چنين بندي، بيش از 4ميليون نفر از جامعه هدف، از دريافت سبد کالا خارج شدند.

*** سبدها قرباني گرفت
اين همه ماجرا نبود. زيرا سبد هزار سوداي دولت نه تنها با حذف برخي از شهروندان موجبات ناراحتي آنها را پديد آورد، بلکه جان دو تن از ايشان را هم گرفت. دستاورد اين سير معيوب و چرخه ناصواب گزينش مشمولان و در ادامه توزيع سبد کالا در هفته گذشته، در نهايت موجب کشته شدن دو تن و مجروحيت يک تن از شهروندان ايراني شد. در روز 13 بهمن، پيرمردي حدود 80 ساله به فروشگاه رفاه کرمانشاه ميرود و زماني که ميفهمد مشمول دريافت سبد کالا نيست، دچار ايست قلبي شده و فوت ميکند. در اينباره حشمتالله کبودي، معاون بازرسي و نظارت سازمان صنعت، معدن و تجارت استان کرمانشاه گفته که متوفي در فروشگاه رفاه دچار ايست قلبي شده است و در اينباره گواهي تاييديه پزشکي قانوني کرمانشاه هم موجود است. کبودي هرگونه خبر و شايعه درباره اين را که اين فرد در صف دريافت سبد کالاي خانوار درگذشته است رد کرده و گفته کارت اين مرحوم، شامل دريافت سبد کالاي خانوار نبوده است. اما در همين روز، يک تن ديگر در منطقه تهرانسر تهران در صف دريافت سبد کالا جان خود را از دست ميدهد.
علاوه بر اين، در نيمه شب 12 بهمن، مهدي فرجي، جوان ساکن هشترود، با اطلاع از عدم تعلق سبد کالا به وي از راه پيامک، بهدليل فشار عصبي وارده سکته کرده و راهي بيمارستان ميشود. اگرچه وضع عمومياش رو به بهبود است ولي به مدت دو ماه خانهنشين ميشود. بروز رويدادهايي اينچنين نه در شأن مردم و نه در شأن دولت تدبير و اميد است. در اين ميانه ميتوان به محدود کردن زمان توزيع در طول دو هفته نيز اشاره کرد. اعلام چنين محدوده زماني بالطبع شهروندان را از هراس اينکه سبد کالا به پايان برسد و دست آنها خالي بماند، دچار هيجاناتي ميکند که ناشي از ايجاد صفهاي طولاني و ساعتها ماندن در صف براي دريافت سبد است. پرواضح است که قرار نيست اين سبد بهسان معجزهاي در سفره شهروندان باشد.پس چنين هجومي توجيه منطقي ندارد اما از همان ابتدا وزارت صنعت، معدن و تجارت ميتوانست با برداشتن محدوديت زماني توزيع، از بروز اين گونه التهابات جلوگيري کند. البته وزارتخانه مزبور اين اقدام را صورت داد ولي با تاخير. وزارت صنعت، معدن و تجارت در روز 14 بهمن با صدور اطلاعيهاي، زمان توزيع سبد کالايي دولت را تا پايان سال افزايش داد تا مشمولان دريافت سبد کالا با آرامش بيشتر به مراکز توزيع سبد کالا مراجعه کنند. در ادامه اين اطلاعيه آمده که سرپرستان خانوار مشمول دريافت سبد کالا که فاقد کارت بانکي هستند، لازم است با مراجعه به بانکهايي که يارانه نقدي خود را دريافت ميکنند و ارائه شماره حساب يارانه نقدي و کارت ملي، به دريافت کارت بانکي خود اقدام کنند. سرپرستان خانوار پس از دريافت کارت مذکور و ارائه کارت ملي ميتوانند براي دريافت سبد کالا به مراکز توزيع مراجعه کنند. آيا اين اعلام نميتوانست در روزهاي 10، 11 و حتي 12 بهمن صورت گيرد و مردم را به تشکيل صفهايي اينچنين طولاني آن هم در سردترين و پربارشترين هفته سال وادار نکند؟

*** اجراي افتضاح
قطعا بهتر از اين ميشد سبدي را که قرار بود هديهاي از سوي دولت در ماههاي پاياني سال باشد. توزيع کرد؛ سبدي که ميخواهد اجازه دهد تورم بالا نرود چراکه غيرنقدي است، ميخواهد گوشهاي کوچک از سفره شهروندان را بگيرد؛ سفرهاي که در اين سالها خيلي کوچک شده اما شهروندان زيادي بهدليل تصميمگيري شتابزده دولت يازدهم حتي نتوانستند همان گوشه کوچک سفرهشان را هم با سبدي کوچک پر کنند. روستاييهايي که نه بيمه تامين اجتماعي دارند و نه تحت پوشش کميته امداد و بهزيستي هستند، از دريافت سبد محروم ماندهاند. شايد اين گونه توجيه شود که اين سبد آنقدر بزرگ نيست که مشکلي را از سفرهاي بگشايد اما در اين ميان، مهم محتويات سفره نيست بلکه مشمول نشدن شهروندي براي او اين پرسش را پيش آورده که چرا؟ او خود را با ديگراني مقايسه ميکند که از نظر مالي وضعي بهتر از او دارند اما سبد ميگيرند و او مشمول دريافت سبد نشده است. اين مقايسه او را کمي سرخورده و البته تحقير ميکند و اين باور را سبب ميشود که دولت تدبير و اميد او و خانوادهاش را ناديده گرفته. ضرورت داشت که دولت و در رأس آن وزارتخانههاي تعاون، کار و رفاه اجتماعي و صنعت، معدن و تجارت در اينباره تجديد نظري کنند و البته چنين تجديد نظري صورت گرفت اما کمي دير.

*** واکنش آمريکايي
موضوع سبد کالايي آنقدر افتضاح بود که شرمن معاون وزير خارجه آمريکا در اظهار نظري تاسفانگيز گفت: «در شبکههاي تلويزيوني ديديم دولت ايران به مردم فقير کالا ميداد و اين وضعيت بعد از توافق هستهاي و کاهش تحريمها بوده و نشان ميدهد که تحريمها در زندگي مردم ايران تاثير مستقيم گذاشته است. آن مبلغي که به ايران داديم، طبق توافق بايد صرف کالاهاي ضروري و غذا شود و دولت ايران به تعهد خود عمل کرد».

اين اظهارات سخيف مقامات آمريکايي بسيار توهينآميز اما قابل تأمل بود. قسط اول مبلغ آزاد شده ايران توسط غرب کمتر از 70 درصد بودجه اختصاص دادهشده است و معلوم است که دولت اصلا روي اين پول حساب نکرده بوده اما اين اظهارات نشان داد که نقدهاي بسياري به طرح سبد کالايي وارد است و شايد تبعات اجراي ناقص آن تا مدتها ادامه داشته باشد.
*** مسئول عوض شد
اعتراضها به نحوه اجراي طرح سبد کالايي موجب شد حسن روحاني صورت مسئله را پاک کرده و ربيعي وزيرکار را به جاي نعمتزاده وزير صنعت مامور سبد کالايي کند. به عبارت بهتر ربيعي رئيس سبد کالايي شد تا هماهنگيها بيشتر شود. البته معلوم نيست با اين راهکار اعتراضها کم شود و زمزمه استيضاح وزير صنعت، معدن و تجارت فراموش شود
منبع: هفتهنامه پنجره