گروه بینالملل مشرق - حسن بهشتیپور کارشناس حوزه بینالملل در خصوص درگیریها و بحران اخیر در اوکراین معتقد است که اوکراین نباید خود را بر سر دوراهی اروپا یا روسیه قرار دهد چرا که پیوستن به یکی نافی همکاری با دیگری نیست و اصولا در صورت خدشه وارد شدن به روابط اوکراین با غرب یا روسیه، این کشور متضرر خواهد شد.
به گفته این کارشناس حوزه بینالملل، ایران و اوکراین روابط نزدیکی در حوزه دفاعی و هوافضا دارند و بسیاری از تجهیزان ایران در صنعت هستهای ساخت اوکراین است و سیاست ایران بدون نزدیکی به هریک از جناحهای درگیر باید حمایت از تعیین سرنوشت به دست مردم این کشور باشد.
در ادامه گفتوگوی مشرق با حسن بهشتیپور کارشناس ارشد روابط بینالملل درباره تحولات اوکراین آمده است:
اوکراین بدون روسیه عضو اتحادیه اروپا نخواهد شد/70 درصد اقتصاد اوکراین وابسته به روسیه است
مشرق:اهمیت اوکراین برای اتحادیه اروپا چیست؟
اوکراین خط حایل بین اتحادیه اروپا و روسیه است، اگر این کشور به اتحادیه اروپا بپیوندد، این اتحادیه توانسته حوزه نفوذ خود را تا مرزهای غربی روسیه پیش ببرد. از طرف دیگر، حدود 60 تا 70 درصد خطوط گازی که تأمین انرژی اتحادیه اروپا را به عهده دارد، از اوکراین میگذرد. به علاوه، اوکراین میتواند بازار خوبی برای این اتحادیه باشد. زمینههای سیاسی هم وجود دارد. عضویت این کشور در اتحادیه اروپا در درازمدت میتواند موضع و جایگاه این اتحادیه در سطع بینالمللی را تقویت کند و نفوذ روسیه در اوکراین را کاهش دهد.
با این حال، به سود اوکراین است که هم با اتحادیه اروپا و هم با روسیه روابط مثبت داشته باشد. بسیار بعید است که این کشور بدون توافق روسیه عضو اتحادیه اروپا شود. بنابراین باید راهی پیدا کند تا هر دو طرف را راضی نگه دارد. از طرف دیگر، روسیه نیز آنگونه که با ناتو مخالف است، با اتحادیه اروپا مخالف نیست. حتی هدف روسیه از تشکیل اتحادیه اوراسیا نیز در بلندمدت پیوستن به اتحادیه اروپا و تشکیل جبههای در مقابل توسعهطلبی آمریکا است.
دلیل اصرار اتحادیه اروپا بر امضای قرارداد تجارت آزاد با اوکراین، زمینهسازی برای پیوستن کیف به این اتحادیه است. دلیل اصلی بروز اعتراضات در اوکراین پس از عدم امضای توافقنامه توسط یانوکوویچ، وجود پیشزمینههای مردمی در غرب این کشور برای همکاری با کشورهای اروپایی به جای روسیه است.
اوکراین از آن جهت برای اتحادیه اروپا مهم است که این کشور بعد از روسیه، دومین کشور بزرگ عضو شوروی سابق است و میتواند به بازار بسیار مناسبی برای اتحادیه اروپا تبدیل شود. از طرف دیگر، اوکراین در مسیر خط لوله گاز روسیه قرار دارد و همکاری بین اتحادیه اروپا با کیف میتواند تأثیرگذاری این اتحادیه بر اقتصاد و بخش انرژی روسیه را نیز افزایش دهد.
اروپا در برخورد با اوکراین دچار اشتباه بزرگی شده است
پیوندهای اقتصادی اوکراین با روسیه بسیار قوی است و حتی اگر اعتراضی هم صورت نمیگرفت و اوکراین این توافقنامه تجاری با اتحادیه اروپا را امضا میکرد، باز هم روابط اقتصادی اوکراین با روسیه تضعیف نمیشد، چون این روابط بسیار عمیق و گسترده است. حدود 60 تا 70 درصد اقتصاد اوکراین وابسته به اقتصاد روسیه است.
اشتباه بزرگی که اتحادیه اروپا مرتکب شده این است که اصرار دارد اوکراین میان اتحاد اوراسیا یعنی همکاری با روسیه و قرارداد تجاری با اتحادیه اروپا یکی را انتخاب کند و تجارت آزاد و تسهیلات گمرکی با روسیه، قزاقستان و بلاروس را متوقف کند.
روسیه اتحادیهای را به وجود آورده به نام «تجارت آزاد و لغو حقوق گمرکی» که هدف آن تشکیل اتحادیه اوراسیا بین کشورهای شوروی سابق در درازمدت است. اگر اوکراین به این اتحادیه بپیوندد، تأثیرگذاری روسیه و مجموعه این اتحادیه بسیار بالاتر میرود، در صورتی که اگر اوکراین عضو این اتحادیه نشود، ممکن است این اتحادیه اصلاً تشکیل نشود.
اشتباه اتحادیه اروپا این است که اوکراین را بر سر دو راهی روسیه یا اتحادیه اروپا قرار داده است. در صورتی که اوکراین با توجه به شراطی جغرافیایی و اقتصادی خود باید بتواند با هر دو طرف همکاری داشته باشد. دلیل آن هم تلاش برای افزایش نفوذ خود و کاهش نفوذ روسیه در اوکراین است، چرا که در صورت پیوستن کیف به اتحادیه اوراسیا، نفوذ روسیه در این کشور به شدت افزایش پیدا خواهد کرد. چرا که حقوق گمرکی بین دو کشور حذف خواهد شد و پروازهای تجاری جدید بین آنها برقرار میشود؛ همانطور که یانوکوویچ ماه گذشته به موسکو رفت و یک قرارداد مهم تجاری را امضا کرد. از سوی دیگر نیز روسیه وعده یک وام بزرگ را به اوکراین داد تا این کشور را به امضای قرارداد با روسیه و عدم امضای توافقنامه تجارت آزاد با اتحادیه اروپا تشویق کند.
حجم مبادلات تجاری با اتحادیه اروپا میتواند بسیار بیشتر از حجم مبادلات اوکراین با اتحادیه روسیه، قزاقستان و بلاروس باشد. بنابراین اوکراین در صورت امضای توافقنامه با اتحادیه اروپا میتواند مناقع اقتصادی بسیار بیشتری ببرد. با این حال، یانوکوویچ معتقد است توافق با اتحادیه اروپا مستلزم انجام اصلاحات اقتصادی پر هزینهای برای اوکراین است که کیف در حال حاضر بودجه لازم برای این اصلاحات را ندارد. [07:05] یانوکوویچ حتی پیشنهاد کرده که اتحادیه اروپا بودجه لازم برای اصلاحات را در اختیار اوکراین قرار دهد. نکته دیگر نیز اینکه اتحادیه اروپا نباید اوکراین را به انتخاب بین روسیه یا این اتحادیه مجبور کند.
البته این موضع دولت اوکراین است. با این حال، یانوکوویچ حاضر شده تا مسند نخستوزیری را نیز به مخالفان بدهد و قانون منع اعتراضات را نیز لغو کرده و حتی حاضر شده تا پارلمان را نیز منحل و انتخابات جدید پارلمانی برگزار نماید. این در حالی است که معترضان باز هم راضی نشده و خواستار کنارهگیری یانوکوویچ هستند. البته نمیتوان انتظار داشت که در این کشور کودتا رخ دهد. بلکه این صرفاً یک اختلاف شدید سیاسی است و معترضان سعی دارند تا با اردوکشی خیابانی رئیسجمهور را مجبور به استعفا و برگزاری انتخابات جدید کنند.
دخالتهای غرب اعتراضات اوکراین را تشدید کرده است/ بحران اوکراین منجر به تجزیه این کشور نخواهد شد
مشرق:اعتراضات اخیر چگونه و از کجا شروع شد و آیا سابقه درگیری در اوکراین وجود دارد؟
مسلماً حمایت خارجی از معترضان در اوکراین وجود دارد. نمونه اینکه وزیرخارجه آلمان در جمع معترضان در کیف حاضر میشود و حمایت علنی خود را از معرضان اعلام میکند. اما این به معنای دخالت خارجی در اوکراین نیست. اقدامات و سفرهایی که انجام میشود، با اجازه خود دولت اوکراین است و به معنای حمایت از یک گروه سیاسی مخالف دولت در این کشور است. علیرغم برداشتی که در عرف سیاسی ایران رایج است، حمایت از مخالفان دولت در یک کشور به معنای مداخله در آن کشور نیست، بلکه مداخله زمانی است که کشوری دیگر با هزینه کردن و زد و بند بخواهد دولتی را سرنگون کند.
سابقه اعتراضات در اوکراین را میتوان در سال 2004 هم بررسی کرد که معترضان معتقد بودند یانوکوویچ در انتخابات تقلب کرده است. این تقلب را دیوان عالی دادگستری اوکراین هم به عنوان یک مرجع رسمی تأیید کرد. پس از برگزاری انتخابات مجدد در اوکراین، آقای یوشچنگو و خانم تیموشنکو پیروز شدند که رهبران دو جریان مخالف آقای یانوکوویچ بودند. در این بین، آمریکا و اتحادیه اروپا به طور علنی از آقای یوشچنکو و خانم تیموشنکو حمایت میکردند، همانطور که روسیه هم علناً از آقای یانوکوویچ حمایت میکرد. بنابراین اوکراین به صحنه رقابت بین غرب و روسیه تبدیل شده است. سه نوع بحران اکنون در این کشور وجود دارد: یکی بحران ملی بین شرق و غرب این کشور است. یکی بحران منطقهای بین غرب اوکراین و روسیه است که شرق اوکراین در آن نقشی ندارد. و یکی بحران بینالمللی بین آمریکا و اتحادیه اروپا با روسیه است.
اما این بحران داخلی منجر به تجزیه اوکراین نخواهد شد، این اختلافات از سال 1991 وجود داشته و موضوع جدیدی نیست، اوج آن در سالهای 2003 و 2004 بوده و دور اخیر آن هم امسال در گرفته است. در غرب این کشور که منطقهای صنعتی و شامل 55 درصد جمعیت این کشور است، اکثر مردم طرفدار همکاری اقتصادی با اتحادیه اروپا هستند. از طرف دیگر، در شرق این کشور که منطقه کشاورزی و خدماتی محسوب میشود، اکثر مردم طرفدار همکاری نزدیک با روسیه هستند. البته حدود 17 درصد از کل جمعیت اوکراین هم روستبار هستند و روسهایی هستند که از زمان شوروی سابق تا کنون تابعیت اوکراینی پیدا کردهاند.
موافقان اوکراینی روسیه به شکل سنتی طرفدار روابط دوران شوروی با روسیه هستند و از سوی دیگر غربگراها هم از برقراری روابط اقتصادی با اتحادیه اروپا حمایت میکنند. در بین این افراد هم کمتر صحبتی از آمریکا وجود دارد. سرنوشت کشورهایی مثل لهستان، مجارستان و جمهوری چک موجب شده تا غربگراها طرفدار روابط با اروپا باشند.
قطع رابطه اوکراین با روسیه یا اروپا به ضرر این کشور خواهد بود/ اوکراین درگیر بازیهای آمریکا و اتحادیه اروپا با روسیه شده است
مشرق:آیا برقراری روابط با اروپا واقعاً به نفع اوکراین خواهد بود، یا این کشور را به بازاری برای کشورهای بزرگتر اروپا تبدیل خواهد کرد؟
نکته مهم برای اوکراین این است که نباید بین اتحادیه اروپا و روسیه یکی را انتخاب و دیگری را کاملاً رها کند، بلکه باید روابط با هر دو طرف را حفظ کند، قطع رابطه با هر کدام از دو طرف به ضرر اوکراین خواهد بود. متأسفانه این کشور درگیر بازیهای منطقهای و بینالمللی بین آمریکا و اتحادیه اروپا با روسیه است، و مردم این کشور از این رقابتها آسیب میبینند. اما مردم اوکراین این پتانسیل را دارند که اول اختلافات بین خود را حل کنند تا به این ترتیب بهانهای به دست هیچ یک از دو طرف غرب و روسیه ندهند. نکته مهم این است که اختلافات بین مردم اوکراین را آمریکا و روسیه به وجود نیاوردهاند، بلکه اختلافات از قبل و حتی از زمان شوروی وجود داشته است.
از جمله اینکه شوروی در همان زمان سه کرسی در سازمان ملل داشت، و یکی از آنها متعلق به اوکراین بود، یعنی با وجود آنکه اوکراین عضو شوروی بود، اما خود یک صندلی مستقل داشت، و یک حق رأی مستقل داشت. دلیل آن هم این بود که اوکراین همیشه یک هویت مستقل داشته است. سرنوشت اوکراین و روسیه هم هیچگاه از هم جدا نبوده است، هر دوی آنها با هم در مقابل آلمان نازی ایستادند، مقابل تهاجم فرانسه در زمان ناپلئون جنگیدند. بنابراین این دو همواره با هم پیوندهای قوی داشتهاند، اما در عین حال، اوکراین هیچگاه بخشی از روسیه نشده است. این کشور تا پیش از تشکیل جماهیر شوروی چنان هویت مستقلی داشت که حتی بعد از تشکیل این اتحاد هم نماینده مستقل خود را در سازمان ملل حفظ کرد. بنابراین اختلافات داخلی اوکراین در نتیجه تحریک آمریکا و اتحادیه اروپا به وجود نیامده، بلکه به دلیل نگرشهای مختلف سیاسی و اقتصادی و ایدئولوژیک وجود داشته است. اما غرب اکنون از این اختلافات بهرهبرداری و به سود خود استفاده میکند.
مشرق:آیا تهدید آمریکا به تحریم اقتصادی اوکراین در جهت بهرهبرداری از همین اعتراضات است؟
بله. همانطور که آمریکا و اروپا آقای لوکاشنکو رئیسجمهور بلاروس را به علت مخالفت با غرب، تحریمهای شدید کردهاند. بهانههای مختلفی هم مثل حقوق بشر و غیره میآورده، اما اصل موضوع این است که لوکاشنکو سلطه غرب را نپذیرفته است و به عکس با روسیه روابط نزدیکی دارد.
مشرق:شرایط میدانی حال حاضر اوکراین چگونه است؟ آیا این احتمال وجود دارد که اعتراضات منجر به فروپاشی دولت یا زیر و رو شدن اوضاع به گونهای دیگر شود؟
نه. این همان روند انتقال قدرت است. همانطور که از سال 2004 تا سال 2010 قدرت به دست آقای یوشچنکو و خانم تیموشنکو بود که الآن در زندان است، و بین سالهای 2010 تا همین سال 2014 آقای یانوکوویچ قدرت را به دست داشتند، ممکن است بار دیگر قدرت به دست جناح دیگر بیفتد. اما اینگونه نیست که کل نظام دگرگون شود یا فرو بپاشد، یا کودتا و انقلابی شکل بگیرد. این صرفاً انتقال قدرت است.
مشرق:تفاوت انتقال قدرت با انتقال نظام در اوکراین چیست؟
انتقال قدرت به این معناست که رئیسجمهور در نتیجه اعتراضات و تظاهرات سیاسی کنار برود، یا مثلاً زمانی که آقای کوچما در سال 1994 به شکل کاملاً مسالمتآمیز رئیسجمهور اوکراین شد. اما انتقال نظام یعنی تغییر قانون اساسی و مناسبات بین رئیسجمهور و نخستوزیر، بدون تغییر در ساختار نظام.
مشرق:پیشبینی شما درباره آینده و نتیجه درگیریها چیست؟
نمیتوان نتیجه تحولات اوکراین را پیشبینی کرد. اما اختلافات همچنان ادامه خواهد داشت، چرا که این اختلافات با انتخابات حل و فصل نمیشود. تا کنون چهار انتخابات برگزار شده، اما اختلافات برطرف نشده است. البته بحث تقلب در دو انتخابات اخیر مطرح شد، اما اختلاف در هر چهار انتخابات گذشته وجود داشته است.
مشرق:موضع دولت ایران درباره اوکراین چیست و تحولات این کشور چه تأثیری میتواند بر ایران بگذارد؟
در ایران، عدهای برای همکاری بیشتر اوکراین با روسیه و فاصله گرفتن آن از اتحادیه اروپا، از یانوکوویچ حمایت میشود. و عده دیگری معتقدند که مهم این نیست که چه کسی در اوکراین روی کار باشد، بلکه باید تلاش کنیم تا مردم اوکراین بتوانند خودشان آینده کشورشان را تعیین کنند. بنابراین مداخله در اوکراین چه از طرف روسیه و چه از سوی غرب اشتباه سیاسی است و این کشور را دچار بحران خواهد کرد. بلکه مردم اوکراین باید تصمیم بگیرند که چه کسی در کشورشان قدرت را به دست بگیرد، و این کار باید از طریق مسالمتآمیز صورت بگیرد، و نه از راه جدال و درگیری و اردوکشی خیابانی. فکر میکنم این دیدگاه دوم به نظر دولت آقای روحانی نزدیکتر است.
اهمیت اوکراین برای ایران از آن جهت است که اولاً، بخشی از صنایعی که روسیه در نیروگاههای هستهای ایران از آنها استفاده میکند، ساخت کشور اوکراین هستند. دوماً، ایران با اوکراین در زمینه هوافضا نیز روابط خوبی دارد. در امور دفاعی نیز بین دو کشور همکاریهای خوبی وجود دارد. اوکراین همچنین به عنوان کشوری که میتواند به توازن روابط ایران با روسیه کمک کند، برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد. اوکراین چه در زمان حکومت یوشچنکو و تیموشنکو و چه در دوره ریاستجمهوری یانوکوویچ روابط خوبی با ایران داشته است، اما از سوی دیگر هم همیشه مراقب بوده تا این روابط منجر به ایجاد تنش در روابطش با غرب نشود؛ درست مثل ملاحظاتی که روسیه در برخورد با آمریکا و ایران دارد.
مشرق:با توجه به شناختی که از اوکراین دارید، به نظر شما آیا تمایل این کشور به پیوستن به اتحادیه اروپا بیشتر است یا تشکیل اتحاد با روسیه؟
در غرب اوکراین مسلماً تمایل غالب به پیوستن به اتحادیه اروپا است. اما مهم این است که تمایل کل مردم این کشور بیشتر به سمت اتحادیه اروپا است یا روسیه. من تا کنون نظرسنجی آزادی در اینباره ندیدهام. مسئله دیگر این است که آیا پیوستن به اتحادیه اروپا واقعاً به نفع مردم اوکراین است یا نه. به عقیده من این توافقنامه زمانی به نفع اوکراین است که به روابط این کشور با روسیه خدشهای وارد نکند، بلکه بتواند هم روابط خوبی با روسیه داشته باشد و هم با اتحادیه اروپا، نه اینکه یکی را فدای دیگری کند.