
به گزارش خبرنگار ورزشي مشرق، چه کسي تصور مي کرد باشگاه استقلال که با زحمت توانست فرهاد مجيدي را قبل از شروع فصل در اين تيم ماندگار کند، کارش به جايي برسد که مقابل کاپيتان قرار گيرد و حتي براي نشان دادن اين جنگ، چک هاي صادر شده براي اين بازيکن را در روي سايت رسمي باشگاه قرار دهد؟ آيا به راستي ريشه تمامي اين اختلاف که به نظر مي رسد از سوي دو طرف با لجبازي بزرگ شده، فقط مباحث مالي است؟
داستان اين اختلاف و شايد اين آتش زير خاکستر از جايي شروع شد که فرهاد مجيدي از سوي فدراسيون تاريخ و آمار به عنوان محبوب ترين بازکين جهان شناخته شد. شايد اگر وي مي دانست همين موضوع سرآغاز درگيري هاي او با مسئول باشگاه مي شود، هيچ وقت بابت شنيدن چنين خبري خوشحال نمي شد. او محبوب ترين بازيکن جهان شد اما در عرض 24 ساعت به منفورترين بازيکن نزد سرپرست باشگاه تبديل شد.
کليد ماجرا از آن جا زده شد که پس از کسب اين آرا توسط مجيدي، يکي از نزديکان فتح الله زاده که در روزنامه وي مشغول به کار است، با کاپيتان تماس مي گيرد تا وي را براي حضور در تحريريه روزنامه دعوت کند. مجيدي هم که مدتي بود دريافتي از باشگاه نداشته، در پي اين تماس سفره دل باز مي کند و به اين شخص مي گويد: "وقتي حاجي چک من را نمي دهد، کجا بيايم؟" و اينگونه مي شود که کاپيتان به تحريريه روزنامه سرپرست نمي رود و اين روزنامه نيز فرداي آن روز به چاپ کردن مصاحبه اي کوتاه از اين بازيکن بسنده مي کند.
اما اين همه ماجرا نيست. فرد تماس گيرنده با مجيدي صحبت هاي کاپيتان را به علي فتح الله زاده انتقال مي دهد و سرپرست باشگاه که به نظر مي رسد از قبل ذهنيتي نسبت به کوتاهي کاپيتان در انجام وظايفش به وجود آمده بود، تاب نمي آورد. وي به يکي از دوستان بسيار نزديک مجيدي تماس مي گيرد و به او مي گويد که نمي گذارد اين بازيکن کار تيم را با چنين رفتارهايي خراب کند. فتح الله زاده حتي به اين دوست صميمي مجيدي مي گويد که به فرهاد بگويد، از فردا در تمرين اين تيم شرکت نکند.
اين موضوعي است که مهاجم استقلال هم در صاحبه اي آن را اعلام کرده است. مطرح شدن اين مسائل از سوي مجيدي باعث شد تا باشگاه براي اينکه ثابت کند مجيدي به خاطر دريافت نکردن مطالبات مالي اش در تمرين حاضر نشده، اقدام به گذاشتن چک هاي صادره براي وي از سوي باشگاه، در سايت کرد. آنها مدعي شده اند قرارداد مجيدي 350 ميليون تومان است و اساسا پيش از فصل هم پيشنهاد دو برابري از سوي استيلآذين در کار نبوده است.