تو را دوست دارم چون واسطه ی خلق و خدایی و تو را فرمانبردارم چون فرمانروایی! و اگر از خشم خدای بخواهیم دور مانیم جز با عنایات شما نخواهد شد و رضای او هم جز با رضایت و یاری شما به دست نمی آید ای که بی اذن شما برگی از درختی نمی افتد یا جعفر بن الصادق (ع)!

همه ش درست بود؛ الا این جاش: "ای که بی اذن شما برگی از درختی نمی افتد یا جعفر بن الصادق (ع)" امام صادق واسطه ی فیض الهی و تجلی خداوند در زمینه این به این معنی نیست که خداست! امام جعفر صادق بی اذن خداوند هیچ کاری ازش بر نمیاد همه چیز در ید قدرت خداوند است و افتادن برگ از درخت هم جز با اذن خدا به دست بشر صورت نخواهد گرفت... حیفه که این نگاه متعالی که اشاره کردید، با یک برداشت ناصحیح و البته فاحش اینطور زیر سوال بره...

سلام جالب بود و نقد ناشناس وارد است!!

دوست نازنین و خداجوی من! ممنونم اما اولا از محضر زنده ی امام جعفر بن محمد الصادق (ع) به خاطر عجله در نگارش نام دلارای شان و اوصاف شان و از دوست داران وی عذر می خواهم . دوما دوست عزیز من! البته این واسطه ی فیض عزیز که فرمودید، "خلیفه و جانشین خداوند" هستند و مطابق خلافتشان باید جانشین فرمانروایی خداوند در افعال باشند ... البته حقیر جایی این جمله را به عنوان نقل قولی از خود امام صادق(ع) خوانده بودم که منبع آن را پیدا نکردم اما تصورم این است که فرموده ی خود امام (ع) است. لذا نقل نُقل حدیث قدسی خداوند ما را کافی است خداوند درحدیث قدسی می فرماید: عَبدِی أطِعنِی أجعَلکَ مِثلِی: أنا حَیّاً لا أموتُ أجعَلُکَ حَیّاً لا تَموتُ، أنا غَنِیّاً لا أفتقرُ أجعلُکَ غنیّاً لا تَفتَقِرُ، أنا مَهما أشاءُ یکونُ أجعلُکَ مهما تَشاءُ یَکونُ؛ بنده من! از من پیروی کن تا تو را مانند خود قرار دهم: من زنده ای هستم که نمی میرم؛ تو را زنده ای نا میرا خواهم ساخت. من بی نیازی ام که فقیر نمی گردم؛ تو را بی نیاز فقیر ناشدنی می گردانم. من هرچه بخواهم به وجود می آورم؛ تو را آن گونه خواهم کرد که هرچه بخواهی ایجاد شود ... البته در دوران الحاد و تکفیر اعتراض خداباورانه یشما به جا است و ما باید در رویارویی با مقدسات احتیاط بیشتری کنیم که گاه احساس ورزی نسبت به مقدسات به اشتباهاتی کفر آمیز می انجامد ... که اعوذ بالله من الشر الّسان و خود خود شیطان!

فريد عزيز در جملات نقد ناشناس دقت كن ،ببين همون حرفي رو زده كه ازش انتقاد كرده!! اين جمله اي رو هم كه بهش ايراد گرفته درسته عقلاً و نقلاً.

عارفی را گفتند:دنیا را چگونه می بینی؟ گفت: آنچنان که بدون رضایت من برگی از درخت نمی افتد!! گفتند: مگر خدایی تو! گفت: نه، راضی ام به رضای خدا…

فرید عزیز و ناشناس 42:6 گرامی اگر دلیل اقامه می کردند متشکر می شدیم دوستان من! العیاذ بال... به امام معصوم و بنده ی کامل خدا، نسبت خدایی ندادیم. اما ایشان جانشین و خلیفه ی به حق خداوند هستند و دانا و آمر آسمان و زمین به نیابت از خداوند. استدلالهای بعدی را هم تکرار نمی کنم دقت کنید که جملات ادبی و عاشقانه است بدون ادخال شرک و شطح و مانند آن. حدیث توضیحی بنده کاملا موید عرایضم است و عرض شد جایی این مطلب را به نقل خود امام(ع) به عنوان حدیث دیده ام و ماهم مثل دوست عزیزمان"راضی به رضای حق " هستیم! موفق باشید ممنونم که نقد مومنانه فرمودید و باز دوستتان دارم!