به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، نظام فعلي حاکم بر مصر ، وابستگي بنياديني با ارتش اين کشور دارد.در سال 1952 اين جمعي از افسران ارتش مصر بودند که با کودتايي ، نظام تا بن دندان فاسد سلطنتي را در مصر سرنگون کرده و اعلام جمهوري نمودند. اولين رييس جمهور مصر ، ژنرال محمد نجيب بود. او حدود يک سال حکومت کرد و سپس جمال عبدالناصر طي کودتايي بدون خونريزي ، نجيب را کنار زده و تا سال 1970 که با سکته قلبي از دنيا رفت ، رهبري مصر را بر عهده گرفت. با مرگ او ، معاونش ژنرال محمد انور سادات به رياست جمهوري رسيد. او حکومت مردم گراي عبدالناصر را به نظامي فرعوني تبديل کرد و سرانجام نيز از سوي ملت مسلمان مصر تنبيه شد و در سال 1981 به ضرب گلوله افسر مسلمان مصري ، ستوان خالد اسلامبولي ، از تخت فرعوني خود کنار زده شد. بعد از مرگ سادات ، معاونش ژنرال محمد حسني مبارک بر کرسي رياست جمهوزي مصر تکيه زد و تا کنون به سلطنت خود ادامه داده است.
با اين اوصاف و در نظر گرفتن همسايگي مصر با رژيم صهيونيستي و اين که مردم اين کشور در يک قرن گذشته ، سه جنگ را با اين همسايه شرور تجربه کرده اند ، شايد بتوان بهتر پيوستگي نهاد ارتش با حکومت مصر درک نمود. در اين کشور ، ارتش و ارتشيان در راس ساختار سياسي و حتي اجتماعي قرار دارند. افسران ارشد ارتش ، جزو طبقه اشراف به شمار مي روند و نفوذ سياسي و اقتصادي فراواني در جامعه مصر دارا هستند. از سوي ديگر ، ارتش در ميان توده هاي مردم نيز داراي محبوبيت و اعتبار منحصربفردي است. تمامي جريانات سياسي يا فرهنگي که قصد تاثير گذاري بر سرنوشت مصر را داشته باشند ، بدون ترديد ابتدا يارگيري در ارتش را مورد نظر خود قرار مي دهند.
در انتفاضه اخير مردم مصر نيز رژيم مبارک تکيه و اعتماد فراواني به ارتش داشت.ارتشي که پس از ماجراي قتل سادات ، با دقت و وسواس مورد تصفيه و پاکسازي قرار گرفت تا احتمال تکرار چنين واقعه اي از ميان برود. اما همانگونه که شاه ايران در نهايت ، ارتش نازپرورده خود را در آغوش ملت انقلابي ديد ، حسني مبارک نيز طي چند روز گذشته دريافت که براي سرکوب قيام مردم مصر ، به هيچ وجه نمي تواند روي ارتش دردانه خود حساب کند. انتشار عکس ها و فيلم هاي مربوط به در آغوش کشيده شدن ارتشياني که مامور سرکوب اعتراضات شده بودند توسط مردم ، اين پيام را براي همه جهان در بر داشت که رژيم مبارک در ميان ارتش هم پايگاه قابل توجهي ندارد. اما به جرات مي توان گفت باز هم اصلي ترين ضربه معنوي به پيوند ميان ارتش و مبارک ، از طرف يک سروان جوان مصري وارد شد. اين افسر ، در حالي که يونيفرم رسمي ارتش را بر تن داشت و به خاطر همراهي با مردم ، از سوي آنان مورد استقبال قرار گرفته و روي دوش تظاهر کنندگان قرار داشت ، با انجام حرکتي شجاعانه ، شوري فراوان در ميان انقلابيون ايجاد کرد و ضربه اي کاري به اعتماد بنفس نظاميان وفادار به رژيم مبارک وارد ساخت. وي در مقابل چشمان هزاران نفر ، تصويري از مبارک را با حالتي معنادار پاره کرد و به اطراف پراکنده ساخت.
تصاوير اين افسر مصري که هنوز هويتش آشکار نشده است ، به سرعت به سراسر مصر و دنيا مخابره گرديد و نشانه ديگري را از عزم راسخ يک ملت براي تغيير سرنوشت خود را آشکار کرد و صاحبنظران بسياري را که هنوز در پايان کار مبارک ترديد داشتند مطمئن ساخت که کار فرعون تمام است و شايد بيش از ديگران ، اين صاحب نظران اسراييلي بودند که دريافتند چه کابوسي در حال شکل گرفتن است چرا که رژيم صهيونيستي ، از ابتداي تشکيلش ارتش مصر را تنها تهديد کلاسيک نظامي براي موجوديت خود مي دانست و مي داند. به همين دليل روزنامه اسراييلي هاآرتص که ارگان غير رسمي وزارت جنگ رژيم صهيونيستي به شمار مي رود ، تصوير اين واقعه را روي صفحه اول خود قرار داد و تيتر توهين آميزي را مبني بر غرتگري انقلابيون در بالاي عکس درج کرد. بديهي است که آن چه در مصر جريان دارد غارت تمام آن سرمايه گذاري بي دريغي است که رژيم غاصب تل آويو براي استحکام سلطنت حسني مبارک و جانشينانش کرده بود.
در زير تصاويري از اقدام شورانگيز و قهرمانانه افسر جوان مصري و انعکاس آن در روزنامه هاآرتص را مشاهده مي کنيد:
انعکاس عمل شجاعانه افسر جوان مصري در صفحه اول روزنامه صهيونيستي «هاآرتص»