گروه بین الملل مشرق - نام جان لیمبرت (John Limbert) با واقعه تسخیر سفارت آمریکا در تهران پیوند خورده است. او آخرین دیپلمات آمریکایی در سفارت این کشور در تهران بود که در جریان تسخیر سفارت، به دست دانشجویان به گروگان گرفته شد.
لیمبرت پیش از انقلاب و در سال 1968 چند سالی را هم در شیراز زندگی و در دانشگاه تدریس کرده است که از آن به عنوان بهترین دوران زندگیاش در ایران یاد میکند. لیمبرت تسلط خوبی به زبان فارسی دارد و به گفته خودش، در خانه با همسرش خانم طیبزاده فارسی صحبت میکند. مشرق
جان لیمبرت در ملاقات آیتالله خامنهای پس از تسخیر سفارت آمریکا
لیمبرت از خاطرات دوران گروگانبودنش به تلخی یاد میکند. وی در آن زمان خطاب به خانم معصومه ابتکار، از دانشجویان پیرو خط امام گفته بود: انقلاب خوبی داشتید، اما [با حمله به سفارت] خرابش کردید.
همزمان با مذاکرات ژنو از روابط ایران و آمریکا و مذاکرات هستهای از جان لیمبرت دیپلمات سابق آمریکا در ایران پرسیدیم که مشروح آن از نظرتان میگذرد:
مشرق: لطفا شما شروع بفرمایید. مشرق
لیمبرت: جان لیمبرت هستم دیپلمات بازنشسته وزارت خارجه آمریکا. الان استاد تاریخ و علوم سیاسی در دانشکده نیروی دریایی ارتش آمریکا هستم.
مشرق: با توجه به اینکه شما دو کشور ایران و آمریکا را به خوبی میشناسید، بفرمایید که نظرتان در خصوص رابطه ایران و آمریکا چیست؟
لیمبرت: بنده در عرض این سی و چند سال گذشته طرفدار از بین رفتن کدورتها میان دو کشور بودهام. گرچه شاید دوستی آنچنانی میان دو کشور بوجود نیاید ولی اینکه کدورتها از میان برود مساله مثبتی است و لازم هست که دو کشور با هم گفتوگو داشته باشند.
مشرق: اما شما که میگویید که امکان این دوستی وجود ندارد.مشرق
لیمبرت: کشور ما یا حتی کشور شما با بیش از 200 کشور دنیا رابطه دارد و سفارت خانه دارد و مرتب با هم در ارتباط هستند و سطح روابط و نوع روابط با کشورهای متفاوت با هم فرق میکند و با بعضی دوست هستیم و با بعضی دوست نیستیم ولی رابطه داریم. بنا براین دو کشور میتوانند حتی اگر مشکلی با هم دارند از طریق گفت و گو مذاکره این مشکلات را با هم حل کنند. متاسفانه بین ایران و آمریکا طی سی و چند سال گذشته این گونه نبوده است. گفتوگو و تعامل به معنای کلمه وجود نداشته است.
مشرق: فکر نمیکنید که این ماجرا دو طرف دارد و طرف آمریکاییها در فرصتهای پیش آمده همیشه سعی کردهاند و اصرار دارند که در گفتوگو با ژست ابر قدرتی ورود کنند و همین یک افتی برای بهبود روابط میان دو کشور بوده است؟ مشرق
لیمبرت: این یک واقعیت است و قدرت نظامی و اقتصادی دو کشور با هم یکسان نیست. ولی در عین حال این موضوع دلیل نمیشود که دو کشور باهم مذاکره نکنند. آقای اوباما اعلام کرده است که دولتش قصد دارد که شروعی نوین در خصوص ارتباط میان دو کشور داشته باشد و براساس احترام متفابل.
مشرق: آیا واقعا دارد این اتفاق میافتد؟ فکر نمیکنید مفهوم احترام متقابل متناقض با رفتار شخص و دولت آقای اوباماست. از یک طرف پیام نوروزی به مردم ایران میدهند و از طرف دیگر اظهارات تند علیه ایران میکند و تحریمهای اقتصادی را با هدف فشار آوردن به ایران تصویب میکند. فکر نمیکنید که زمانی که تیم هستهای و وزیر خارجه کشورمان پیشقدم شدند در مذاکرات و در پاسخ به تلاشهای ایران برای رفع چیزی که غربیها از آن به عنوان نگرانی یاد میکنند، غربیها و به طور خاص در خصوص مذاکرات ژنو 2 فرانسویها، باعث دلسردی مذاکرهکنندگان ایرانی و بیشتر شدن بی اعتمادی مردم ایران بشود؟ مشرق
لیمبرت: بر کسی پوشیده نیست که یک بیاعتمادی عمیق و ریشهدار میان دو کشور وجود دارد. و این کارها را مشکلتر میکند. ولی اگر با انصاف به ماجرا نگاه بکنیم اگر به دو و سه ماه گذشته نگاه کنیم میبینیم که دو طرف به پیشرفتهای زیادی نسبت به سی و چند سال گذشته رسیدهاند. من دقیقا یادم است که دقیقا یک ماه قبل از تسخیر سفارت آخرین جلسه میان وزرای خارجه ایران و آمریکا که در سازمان ملل صورت گرفت و وزیرخارجه آمریکا از آن جلسه با دلخوری زیادی خارج شد و از آن زمان به بعد هیچ گفتوگوی رسمی میان دو کشور صورت نگرفته است تا ماه سپتامبر گذشته. مساله هستهای و سایر مسایل مورد مناقشه به جای خود ولی رسیدن به توافق و حتی توافق موقت کار آسانی نیست و زمان میبرد و با یک جلسه یا دو جلسه میان حسن و حسین برطرف نمیشود.
مشرق: با توجه به اقدامات کشورهای غربی به خصوص آمریکا در ترور و جاسوسی در ایران به مردم ایران حق نمیدهید که نسبت به آمریکاییها بیاعتماد باشند و همانطور که رهبر ایران گفت به مذاکرات خوشبین نیستند. و مثال دیگر اینکه رسانهها اعلام کرده بودند که سازمانهای امنیتی آمریکا از سفر رهبر ایران به کردستان جاسوسی کرده بودند. فکر نمیکنید دولت آمریکا اگر میخواهد با ایران ارتباط بهتری داشته باشد به هر دلیلی باید رفتار خود را اصلاح کند؟
لیمبرت: مدارک و اطلاعاتی که از سفرها بدست آمده 98 درصد آن اطلاعات پیش پا افتاده است. هر سفارتخانهای در دنیا بلاخره از این کارها میکند. اگر قرار باشد که راهی که طی این سالها طی شده است و از هم گله بکنیم به جایی نمیرسیم. حالا وقت آن است که راه دیگری را پیاده کنیم.
مشرق: شما میگویید که باید به هم اطمینان کنیم. با موضعگیریهای آمریکاییها و رفتار اخیر فرانسه چطور میشود امیدوار بود که حتی اگر توافقی هم صورت گرفت زمانی که منافع غربیها تامین شد دوباره مشکلات جدیدی را ایجاد نکنند. بلاخره مردم شاهد این موضع گیریهای خصمانه غربیها هستند و هیئتهای مذاکرهکننده ایرانی برای مذاکره بهتر نیاز به حمایت مردمی دارند مردم تا کی باید به این مذاکرات خوشبین باشند؟ مشرق
لیمبرت: به این میگویند دیپلماسی. یعنی چگونه از راه گفتوگو به هدف خود رسید. ایران هدفی دارد و آمریکا هم هدفی دارد. آیا اگر به اولین چالش و مشکلی برخوردیم باید توقف کنیم یا ادامه بدیم؟ اگر قرار باشه که با برخورد به مشکلات سریع بگوییم: "دیدی چیکار کرد"، "دیگر راهی پیش نمیرود و نمیشود بهشون اطمینان کرد"، اینطوری که دیپلماسی نمیشود.
مشرق: چرا باید این اطمینانسازی و پشتکار باید یک طرفه باشد؟ چرا مقامات غربی که حتی زمانی که به مذاکره و به توافق رسیدن با ایران نیاز دارند باز هم به خاطر حفظ ژست خود موضعهای تند میگیرند و سعی میکنند ایران را کوچک نشان دهند و هزینه این مذاکرات را به دوش ایران بیاندازند ولی ایران باید پشت کار داشته باشد و پیگیر به نتیجه رسیدن مذاکرات باشد؟ اینکه کشورهای غربی و آمریکا بگویند که چون ما اقتصاد بهتری داریم و نیروی نظامی قویتری داریم پس ما میگوییم و ایران انجام بدهد حداقل در مورد ایران به نتیجه نخواهد رسید. فکر نمیکنید که اگر رفتار غربیها ادامه پیدا کند فرصت مذاکرات و رسیدن به توافق از دست برود؟ مشرق
لیمبرت: خدا نکند! من همیشه خوشبین هستم. فکر نمیکنم فضا طوری بشود که ما به شرایط قبل برگردیم. من همیشه خوشبین هستم چون اصولا دیپلمات همیشه آدم خوشبینی است.
مشرق: فکر میکنید با توجه به موضعگیری فرانسویها و ایجاد مثلث سیاهی با ترکیب فرانسه - عربستان و اسراییل، فکر نمیکنید حالا که مذاکرات تا مراحل خوبی پیش رفته اینگونه رفتار بتواند باعث بینتیجه ماندن مذاکرات بشود؟
لیمبرت: فکر نمیکنم. قطار حل مساله هستهای ایران به راه افتاده حالا شاید از این طرف و آن طرف سرو صدا کند و نق نق کند و گرد و خاک بکند، ولی نمیتواند مانع از حل مساله ایران شود. تحلیل من این است که در آمریکا رئیس جمهور تصمیم گرفته است که در راستای توافق با ایران حرکت کند.
مشرق: این که آمریکا مذاکرات رو دنبال میکند منافعی برایش دارد وگرنه دلیلی نداشت که مذاکرات را دنبال کنند. منافع آمریکا در این مذاکرات چیست؟
لیمبرت: طی این سالها تنها فحش و تهدید میان دو کشور مبادله شده است و نتیجه مثبتی برای آمریکا نداشته است . اوباما حتی قبل از ریاست جمهوریاش هم معتقد بود که سیاست آمریکا درقبال ایران در راستای منافع ملی آمریکا نیست.
مشرق: پیشبینی شما از نتیجه مذاکرات در ژنو 3 چیست؟
لیمبرت: من در سه چهار سال گذشته هر پیشبینی که کردم اشتباه از کار در آمده و برای همین خیلی سخت است برایم که پیشبینی کنم.
شاید بهتر بود برای حل مسائل میان ایران و آمریکا روی مسأله حساسی مانند هستهای مذاکره نمیکردند و روی مسائل دیگری مانند سوریه و عراق و افغانستان مذاکره میکردند که راحتتر مشکلات میانشان حل میشد. وقتی از یک مساله راحتتر شروع میکردند بعد راحتتر میتوانستند مشکلات سختتر را حل کنند. در واقع رابطه میان ایران و آمریکا توسط مذاکرات هستهای گروگان گرفته شده است.
مشرق: فشار لابیهای صهیونیستی برای در اولویت قرار گرفتن بحث هستهای ایران در سیاست آمریکا در قبال ایران چقدر موثر است؟ مشرق
لیمبرت: این را نمیدانم. ولی این سؤال و حرفهای شما من را یاد این ضرب المثل می اندازد که "به کدام ساز شما برقصم؟" نخست وزیر اسراییل هر کاری که میشود میگوید که این خوب نیست و بهانه ميگیرد. اسرائیلیها هم خر را میخواهند هم خرما را.
مشرق: اینکه شما فارسی صحبت میکنید دلیلش چیست؟
لیبمرت: همسر من ایرانی هست و حتی در خانه هم فارسی صحبت میکنیم. البته بچهها فارسی را با لهجه آمریکایی صحبت میکنند.
مشرق: قورمه سبزی هم میخورید؟!
لیمبرت: نیکی و پرسش!
مشرق: از وقتی که به ما دادید تشکر میکنم.
گفتوگو از: مصطفی افضلزاده