در این دیدار، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست کشور و معاون رئیس جمهور رسما پیشنهاد درج تصویر یوز ایرانی بر روی پیراهن بازیکنان تیم ملی ایران برای حضور در بازیهای جام جهانی به عنوان نماد محیط زیست را به رئیس فدراسیون جهانی فوتبال ارائه کرد و در مقابل، بلاتر نیز با اعلام حمایت از این پیشنهاد، مساله انقراض گونههای زیستی را بسیار مهم توصیف کرده و گفت: من سعی میکنم در بازار فوتبال مسئله حیات وحش و محیط زیست را مطرح کنم و این پیشنهاد خوبی است که در بازار فوتبال، بخشی از درآمدها صرف حفاظت از محیط زیست شود.

البته این دیدار همانقدر که عجیب و ناگهانی برگزار شده بود، با واکنشهای شگفت آوری نیز مشایعت شد؛ واکنشهایی از جانب برخی مدیران فوتبالی که مگویند به دنبال گرفتن عکس یادگاری با رئیس فیفا نبودهاند اما آنگونه که از سخنانشان هویداست، به شدت از دیدار نداشتن با بلاتر ناراحتند.
علی فتح الله زاده، مدیر عامل باشگاه استقلال یکی از این افراد است که پس از باخبر شدن از دیدار بلاتر از موزه تنوع زیستی، گفت: «من از آقای کفاشیان به خاطر حضور بلاتر در ایران تشکر میکنم اما حداقل انتظار ما این بود که به جای دیدن مرغ و گوسفند، جلسهای با مدیران لیگ برتری میگذاشت تا آنها حرفهایشان را بیان کنند. استقلال و پرسپولیس با ۲۰ میلیون هوادار شخصیت و جایگاه به خصوصی دارند اما متأسفانه این امکان فراهم نشد. ما آدمی نیستیم که دنبال این و آن راه بیفتیم تا عکس بگیریم.»!
از گلایه این مدیر فوتبالی به رئیس فدراسیون فوتبال کشورمان و به حق بودن یا نبودن آن که صرف نظر کنیم، اینکه فردی با مدرک دکترا و سالها حضور در مطبوعات و پستهای مختلف و از همه مهمتر، حضور در پستهای کلان فوتبال و عهدهدار بودن مدیریت یکی از پر طرفدارترین باشگاههای فوتبال کشور، تفاوت بین مرغ و گوسفند و یک گونه ارزشمند که در خطر انقراض قرار دارد را نمیداند، اگر فاجعه نامیده شود هم چه بسا اتفاقی به گزاف روی نداده باشد.

البته پر واضح است که فتح الله زاده به احتمال زیاد از تفاوت دامهای اهلی و بی نظیرترین پستاندار گوشتخوار کشورمان آگاه است و این لحن گزنده و نامطلوب را برای حمله به مدیران ارشد فدراسیون فوتبال برگزیده، ولی آیا میتوان برای کسب منافع شخصی و یا حتی تیم تحت مدیریت، هر چیزی را دستاویز قرار داد؟ آیا میتوان با زیر سوال بردن اقدامات نیک، نیکی آفرید؟ براستی وقتی مدیرعامل باشگاهی که نام فرهنگی را یدک میکشد، در اثر دعوت نشدن به یک دیدار، حاضر است نتیجه سالها زحمت دلسوزانه برخی در مراقبت از نسل یک جانور کم نظیر را به هیچ انگارد، آیا عجیب است که نسبت به ادامه نسل این گونه نگران باشیم؟
اینجاست که جا دارد بگوییم کاش امثال مدیر عامل استقلال هم همراه بلاتر به بازدید از موزه تنوع زیستی در پارک پردیسان دعوت میشدند تا شاید با دیدن توقف رئیس فدراسیون جهانی فوتبال در مقابل تصویر یوز ایرانی برای گرفتن عکس یادگاری، اندکی به اهمیت این گونه در خطر انقراض پی برده و بدانند که با تمامی بزرگی کسب کرده از بزرگی باشگاههای پرهوادارشان و به رغم داشتن دکترا و عناوینی همچون شوالیه(!)، هنوز راه زیادی تا فهمیدن الفبای محیط زیست در پیش دارند!
راه زیادی که میبایست ابتدا امثال ایشان بپیماند تا بیاموزنددرباره هرچیزی نباید به سبک سکوهای ورزشی کل کل کرد و هرگونه که دوست داشت سخن گفت؛ پس از آن میتوان توقع داشت در سایه پی بردن این مدیران همیشه حاضر در رسانههای مختلف، به بدیهیاتی از جمله اهمیت بقای یوز در فلات ایران، به تدریج اهمیت محیط زیست بیشتر درک شده و در کنار حفظ گونههای ارزشمند، سرایت فرهنگ مراقبت از حیات وحش به سایر عرصهها، جامعه مان را از گزند آلایندههای رو به ازدیاد نجات داده و سلامتی برای هموطنانمان به ارمغان بیاید.