
در آن جلسه که عده زيادي از پيشکسوتان سپاه بودند من نسبت به بخشي از عملکردهاي دولت که بيشتر عملکردهاي اقتصادي بود انتقاد داشتم و از جمعي که در آنجا بود فقط يک نفر مخالفت داشت که ديگران به او پاسخ دادند و جلسه هم خيلي خوب برگزار شد و مثل هميشه هم سوالهايي را مطرح کردم، نه اينکه انتقادي بکنم که منطق پشت آن نباشد بالاخره انتقاد سازنده را همه حق دارند مطرح کنند، اگر توقع دارند هيچکس حرفي نزند که اين ميشود زمان رضا شاه، ما انقلاب کرديم که اوضاع رضا شاهي نباشد."
به گزارش مشرق به نقل از تابناک، جملات بالا بخشي از پاسخ «محسن رفيق دوست» به پرسشي است که درباره انتقادهاي اخير او از دولت در جمع پيشکسوتان سپاه پاسداران شده است. در اين گفتگو که وي با روزنامه «ملت ما» انجام داده در ادامه جنس و نوع انتقادهايش به دولت را اينگونه بيان مي دارد: مثلا من به بحث واردات بيرويه انتقاداتي داشتم، وارداتي که اکنون از چين به صورت فراوان ميشود خيلي از توليدات داخلي را تهديد ميکند. من از سال 1360 يکي از طرفداران پر و پا قرص هدفمندکردن يارانهها هستم، اما در روش اجراي آن يک سري انتقاداتي دارم چون در اين روش اجرايي سرانجام خوبي نميبينم.
وي در ادامه اين گفتگو در پاسخ به اينکه، شما اگر بخواهيد در زمينه هدفمندي يارانهها چه پيشنهادي به دولت ميدهيد؟ گفت: ببينيد الان درباره آن بخشي که با مردم مستقيما در ارتباط است خوب عمل ميشود اما آن بخشي که با صنايع ما در ارتباط است مبهم است. صاحبان صنايع ما همه نگرانند که 6 ماه ديگر يا يک سال ديگر چه وضعي براي صنايع ما پيش ميآيد، چه مقدار حذف حامل انرژي در توليد اثر ميگذارد که هم بتواند با خارجيها قابل رقابت باشد و هم آنقدر گران نشود که در داخل مشکلاتي را ايجاد کند.
«رفيقدوست» البته خود مي پذيرد که در آن جلسه تنها سياست هاي اقتصادي دولت را نقد نکرده و مي گويد: مثلا از اينکه دولت خيلي از قوانين مجلس را اجرا نميکند انتقاد کردم، زيرا معتقدم اگر به عنوان مثال دولت مصوبه مجلس راجع به مترو را اجرا ميکرد در هنگام هدفمندي يارانهها مترو بيشتر فعال ميشد تا مردم بيشتر از خدماتش استفاده ببرند يا اينکه برخي دولتمردان از موضع برتر از قانون اساسي صحبت ميکنند که من اين روش را نميپسندم.
وي همچنين درباره اينکه،" آقاي احمدينژاد اخيرا از اينکه در صدا و سيما عليه معاون اول ايشان مطالبي گفته شد انتقاد کردند" بيان داشت: خود ايشان که در زمان انتخابات بدتر از اين عمل کرد چطور به ديگران انتقاد ميکند؟ اگر غلط بوده که هر دو غلط بوده و اگر هم حق بوده هر دو حق بوده و مساله عمده اين است که همان چيزي که ايشان معتقد است که بايد در مرزش حرکت بکند قانون اساسي است و قانون اساسي هم حدود را معين کرده است خيلي جاهايي که جناب آقاي رييسجمهور حق خودش ميداند اين در اصلاح قانون اساسي در اختيار مقام معظم رهبري قرار گرفته و ديگر در اختيار رييسجمهوري نيست. تنظيمکننده روابط سه قوه رهبري است و انشاءالله تذکراتي که انسانهاي دلسوز و مشفق ميدهند اثر خواهد گذاشت و روند بهتر خواهد شد.
«رفيقدوست» در ادامه و در پاسخ به اينکه، "اخيرا رهبر معظم انقلاب تاکيد داشتند که مسائل اصلي و فرعي جابجا نشود، اينکه رهبري در اين مقطع زماني چنين هشدارهايي ميدهند دليلش چيست؟" گفت: ايشان درست تشخيص دادند که امروز دشمني امريکا، رژيم صهيونيستي و اروپا و همه اذنابش با انقلاب اسلامي بيشتر از اول انقلاب شده و کمتر نشده است. آقا معتقدند که اين را بايد همه تشخيص دهند و تشخيص ايشان به درست اين بود که داستان انتخابات سال 88 يک فتنهيي بود که توسط عوامل خارجي اداره ميشد و از داخل هم عدهيي دانسته و عدهيي هم ندانسته با آنها همکاري ميکردند و ايشان معتقدند که هر مساله ديگري در مقابل اين بايد کمرنگ باشد هيچوقت نگفتند که انتقاد نباشد ايشان هيچوقت باب انتقاد را نميبندند و حتي ميگويند که پله پله حرکت بکنيد و هر کجا بايد بگوييد، بگوييد، لذا ايشان اکنون يکي در مقوله وحدت ملي که تنها عامل مقابله با دشمن است تاکيد ميکنند و ديگري هم همان کلمهيي که هميشه به کار ميبرند يعني بر بصيرتي که ملت دارند و بيشتر بايد بشود ، تاکيد دارند.
وي در ادامه و در پاسخ به اينکه، "شما از نسل اوليهاي انقلاب هستيد، بعضي از نسل اوليهاي انقلاب الان دلخورند مثلا آقاي ناطقنوري که به نشانه اعتراض در جلسات جامعه روحانيت شرکت نميکنند اين موارد در افکار عمومي تاثيرگذار است، نظر شما چيست؟" بيان داشت: ميدانيد آقاي ناطقنوري چه ميگويد؟ شايد تا حالا اين را خودش در جلسه علني نگفته باشد. به آقاي ناطقنوري در مناظره تهمتي زده شد ايشان ميگويد من کاري به آن گوينده مطلب ندارم. جامعه روحانيت مبارز بيايد و رسيدگي کند به حرفهاي اين آقا اگر ايرادي به من هست به مردم بگويند و اگر نيست به مردم اعلام کنند.
وي در باره اينکه، بعضيها خلاف حرف شما را ميزنند، ميگويند کسي که به او اتهام زده شده خودش بايد از خودش دفاع کند... مي گويد: اتفاقا من اين حق را به ايشان ميدهم که اينگونه عمل کنند. به آقاي ناطق ميگويند که چرا نميروي سخنراني کني. ميگويد که وقتي سخنراني کنم يکي از پاي سخنراني بلند شود و بگويد «آقاي ناطقنوري آن حرفها چه شد که ايشان زد؟» من چه جوابي بايد بدهم. من نبايد جواب بدهم، جامعه روحانيت بايد جواب بدهد.
وي تحليلش را درباره اصلاح طلب ها اينگونه مطرح کرد: اصلاحطلبان ميآيند ولي با توجه به پاسخ منفي که مردم بعد از انتخابات 88 در راهپيمايي 9 دي و 22 بهمن دادند ديگر اقبال زيادي ندارند چون دستها روشده است. البته ما در بين اصلاحطلبها عدهيي اصلاحطلب اصولگرا يا اصلاحطلب ولايتي داريم آنها اگر به صحنه بيايند ممکن است سهمي پيدا بکنند ولي اصلاحطلب منهاي ولايت نزد ملت ما جايي ندارد و ملت نميپذيرد.
«رفيق دوست» درباره اينکه، "اخيرا رييسجمهور سابق در ديداري که با جمعي از اعضاي فراکسيون خط امام(ره) مجلس داشتند شروط اصلاحطلبان براي حضور در انتخابات آينده را مطرح کردند که اين سخنان با واکنشهاي زيادي ازجمله از طرف آيتالله جنتي همراه شد که فرمودند نيازي به حضور اصلاحطلبان نيست. تحليل شما از اين سخنان چيست؟" بيان داشت:
اينکه جرياني که امتحان خوبي را هم در سال 88 نداده است بيايد براي انقلاب و رهبري انقلاب شرط بگذارد اين غلط است اما اينکه آيا افرادي که در اين مملکت هستند و نسبت به وضع موجود معترضند امکان حضور در عرصه انتخابات را نداشته باشند اين هم سخن درستي نيست. ببينيد اگر کسي مخالف قانون اساسي است که نبايد بيايد آنهايي که معتقد به کل قانون اساسي و اصولش هستند چرا نيايند؟ بيايند و به مردم بگويند که ما قانون اساسي را قبول داريم اما روشمان براي اداره مملکت اين روش است.
ما الان در شوراي شهرمان نمايندههايي از اصلاحطلبها داريم که دارند کارشان را هم ميکنند، خب اگر که براي مجلس هم عدهيي بيايند ثبتنام کنند که براي مردم ما شناخته شده باشند و ملت نسبت به آنها ديد بد و براندازي نداشته باشند خب انتخابشان ميکنند. متاسفانه بزرگترين گناهي که در سال گذشته به جمهوري اسلامي شد تهمت تقلب در انتخابات بود خب اگر کسي معتقد است که در انتخابات تقلب شده است، نيايد چون در جمهوري اسلامي تقلب امکان ندارد. حالا چون من را انتخاب نکردند پس تقلب کردند؟ اين ظلم است. ولي کساني که معتقد به قانون اساسي هستند و برنامه خوبي هم دارند در انتخابات شرکت کنند ممکن است راي هم بياورند. من اصلا معتقد به حذف نيستم، چرا حق يک ايراني را که با ما در اصول مشترک است را بگيريم. اين روش پسنديدهيي نيست.
اين پيشکسوت دفاع مقدس در برابر اين پرسش که، "اخيرا صحبت مهمي را رييس قوه قضاييه مطرح کردند و نسبت به يک جريان انحرافي که در قدرت هم هست و به دنبال حذف روحانيت است هشدار دادند سوال اين است که ما به هر حال سيستمهاي نظارتي زيادي در کشورمان داريم، با اين وجود جريان منحرف چگونه به قدرت نفوذ پيدا کرده است؟" گفت:
سوال خوبي مطرح کرديد. در همان جلسه پيشکسوتان سپاه من نکتهيي را مطرح کردم که هدف خداوند از خلق بشر بعد از ارسال انبيا و نزول کتب حاکميت و حکومت خدا بر مردم و زمين بود، برايش هم ابزار آفريده بود. ما هيچ پيامبري را نميبينيم از پيامبران مشهور که وقتي آمد يا حکومت تشکيل نداده يا درصدد تشکيل حکومت نبوده که شهيدشان کردند آخرين آن هم پيامبر اسلام حضرت محمد(ص) است که ايشان هم حکومت تشکيل دادند. اين حکومت فراز و نشيبهايي پيدا کرد تا نايب بر حقش حضرت علي(ع) حاکم شد، بعد امام حسن(ع) حاکم شد، بعد در عاشوراي سال 61 با شهادت امام حسين(ع) اين پرونده را بستند و حکومت الله از زمين خارج شد.
ما معتقديم راه ارتباط با خدا در مسائل حکومت جز از طريق ولايت فقيه، امام و پيغمبر به خدا نميرسد. هر کسي که مسير ديگري را بخواهد برود و معتقد باشد مستقيم با امام زمان(عج) در ارتباط است و مملکت را با ارتباط با امام زمان(عج) اداره ميکند اينگونه اعمال و گفتار به قول معصوم و هو کذابه مفتري؛ است راه حرکت به طرف خدا، مراجع و وليفقيه هستند. چرا اکنون همه مراجع ما بزرگ و کوچک مشهور و غيرمشهور دور مقام معظم رهبري جمع شدهاند و از ايشان حمايت ميکنند براي آنکه آنها همه ميدانند که امروز وليفقيه حاکم در جمهوري اسلامي ما است، آنها هم بايد از ايشان حمايت کنند لذا هر حرف ديگري که زده شود دروغ است و راه انحرافي است و به جايي هم نميرسد.
"حاج آقا شما مصاحبهيي قبلا درباره پايان جنگ داشتيد و اشاره کرديد که نامه آقاي رضايي در آن زمان براي فتح بغداد بود. ميتوانيد در اين زمينه بيشتر توضيح بدهيد؟" «رفيق دوست» در اين باره بيان داشت:
ببينيد، جنگ به يک مرحلهيي رسيده بود که ادامه جنگ مشخص نبود. من هميشه وقتي اين سوال ميشود ميگويم جنگ 6 ساله، چون 2 سال اول را ميگذاريم تا فتح خرمشهر. ما 6 سال اين جنگ را ادامه داديم. دليل ما در اين جنگ 6 ساله تحقق شعار امام(ره) بود به نام رفع فتنه و من معتقدم که با آن 6 سال جنگ، فتنه را دفع کرديم. درباره پايان جنگ، آقاي هاشمي در يک تاريخي تصميم گرفتند که تحولي در جنگ ايجاد کنند و بالاخره مشخص شود که تکليف چيست؟ لذا آمدند ستاد جديدي براي جنگ ايجاد کردند من که وزير سپاه بودم زماني که رفتم جبهه و مسوول لجستيک سپاه در جنگ شدم و همه بچهها با من همکاري ميکردند آقاي موسوي را گذاشتند رييس ستاد، آقاي بهزاد نبوي را گذاشتند معاون لجستيک و آقاي خاتمي را هم گذاشتند مسوول تبليغات.
به ما هم دستور دادند که شما اصلا نياييد در اين تشکيلات. آنها از آقاي رضايي سوال ميکنند که آقاي رضايي اگر جنگ بخواهد تمام شود بايد تا کجا برويم؟ ايشان ميگويد بايد بغداد را بگيريم. آنها ميگويند براي اينکه بغداد را بگيريد چه ميخواهيد؟ آقاي رضايي ميگويد اين امکانات را ميخواهيم که اگر اين امکانات را در اختيار من بگذاريد من ميروم و بغداد را ميگيرم و جنگ هم تمام ميشود. آن نامه خدمت حضرت امام(ره) ميرود که اين امکانات را ميخواهند ما هم نميتوانيم بدهيم و اين مساله ميشود علت پذيرش قطعنامه وگرنه هيچوقت سپاهيها خود به خود مايل به تمام شدن جنگ نبودند. آقاي هاشمي در خاطراتشان گفتند که دولت شعار جنگ ميدهد اما کامل در جنگ شرکت نميکند و راست هم ميگفتند. سپاه يا ارتش جنگ را تمام نکرد، دولت وقت جنگ را تمام کرد.
وي افزود: يک بخش از دولت نميتوانستند و يک بخش از دولت هم نميخواستند يکي از سوالهايي که ما هر وقت ميرفتيم در دولت و آنها ميپرسيدند اين بود که «آقا کي جنگ را تمام ميکنيد» يعني با اصل جنگ مخالف بودند. خب وقتي مخالف باشند که همکاري کامل نميکنند.
وي درباره انتشار خاطراتش از جنگ و احتمال تعارض با اين خاطرات با شخصيت هاي چون آقاي هاشمي رفسنجاني گفت: من و آقا محسن {رضايي} در حال ثبت خاطراتمان هستيم. ما هرچه ميگوييم آقاي هاشمي آن را رد نميکند. من نشنيدم که ايشان تا حالا رد کرده باشند چون ما واقعيتها را ميگوييم من اصرار دارم مخصوصا حالا که ديگر کنار هستم هرچه که از تاريخ ديدم را عينا بگويم حالا ميخواهد به خيليها بربخورد يا خيليها خوششان بيايد يا بدشان بيايد براي نخستين بار بايد واقعيت تاريخ را بگوييم که يکجا نوشته شود.
آقاي «رفيق دوست» در ادامه تحليلش از تغييرات صورت گرفته در کابينه را اينگونه بيان داشت:
تغيير وزير، حق طبيعي رييسجمهور است ولي در تغييرات صورت گرفته کسي منطقش را متوجه نميشود من هم نفهميدم که مثلا آقاي متکي چرا به يکباره آن هم با آن وضع تغيير کرد يا 14 مشاور که بعضيهاشان اصلا مشاور نيستند، برکنار شدند. من از يکي از آنهايي که نامش به عنوان مشاور برده شد پرسيدم که شما در اين مدت اصلا آقاي رييسجمهور را ديديد که ايشان فقط من را نگاه کرد و نه بله گفت و نه خير و من برداشتم اين بود که در اين چند سال اصلا آقاي رييسجمهور را نديده بود.
وي در باره تفاوت وظايفي که برعهده رسانههاي دولتي يا حکومتي قرار دارد با وظايفي که برعهده رسانههاي مستقل است نيز بيان داشت:
وظايف رسانههاي حکومتي سنگينتر است. وقتي ميگوييم حکومتي پس يعني ولايتي، چون ما در راس حکومتمان ولي فقيه است. صدا و سيما و روزنامههايي که حکومتي هستند بايد چشم و گوش مقام معظم رهبري باشند، آنجايي که رهبر معظم انتقاد ميکند، انتقاد کنند و آنجايي که ايشان حمايت ميکند، حمايت کنند. کسي هم حق ندارد به آنها ايراد بگيرد آنها زبان و قلمي هستند که مامورند برمبناي آنچه که وليفقيه تشخيص ميدهد عمل کنند.