به گزارش مشرق، حجت الاسلام احمد سالک نماینده مردم اصفهان در مجلس و همچنین عضو جامعه روحانیت مبارز در گفت و گو با مثلث می گوید: «آقای روحانی با شعار دولت تدبیر و امید روی کار آمدند. ایشان در واقع یک
بررسی جامعهشناسی انجام دادهاند که مردم از افراطیگری و تفریط خسته
شدهاند.» نایب رئی فراکسیون اصولگرایان مجلس تاکید می کند: «مطمئنا کسانی که از جریان اصلاحطلبان چشم دوختهاند تا ارکان کلیدی قدرت
را در دولت اعتدالگرای یازدهم در اختیار بگیرند با سیاستی که آقای روحانی
اعلام کردند بعید میدانم به این سمت بیایند، البته اینها بسترسازی
خواهند کرد تا کلیدهای قدرت را در دولت یازدهم در دست بگیرند.»


- در ادامه مشروح این گفت و گو را ملاحظه می کنید؛
آقای سالک! همانطور که در جریان هستید در سالهای گذشته همواره برخی از چهرههای سیاسی، مدعی ایجاد جریان سوم بودهاند، شما بهعنوان یک فعال سیاسی حضور نیرو یا جریان سوم را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبل از نامنویسی کاندیداها برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم یعنی حدودا چهارماه قبل، دولت در تحلیلی عنوان کرد که آقایان اصلاحطلب با یکدیگر اختلاف دارند که این اختلافات در میان اصولگرایان نیز وجود دارد، بنابراین خط سومی خواهد بود که این خط یا جریان سوم برنده خواهد شد. در واقع دولت خودش را برنده میدانست. بنابراین روزنامه ایران خط سومی را رقم زد و مواضعی را در این جهت درباره پیروزی خودش مطرح کرد.
شما فرمودید دولت خط سوم را مطرح کرد، آیا دولت برای حضور در انتخابات با این خط سوم هدفی را دنبال میکرد؟
هدف از بیان این خط سوم این بود که آنها میخواستند بگویند نه اصولگرا هستند و نه اصلاحطلب. یعنی تفکرات متفاوتی دارند که خودشان را فراجناحی میدانند، یعنی برخی میخواهند بگویند ما اصلاحطلب و اصولگرا نیستیم ما حد واسط بین این دو جریانیم. بهعنوان مثال اینها در این گمانند که اگر خوبیهای اصولگرایی و اصلاحطلبی را بگیریم نقطه مثبتی است و میتوانیم از این مجموعه خودمان حرکتی را به وجود بیاوریم. البته ما اصفهانیها خط سوم را چیز دیگری میبینیم. زیرا اصفهانیها در جریان مهدی هاشمی ماجرای خط سوم را یک داستان دیگر میدانند. بههرحال خط سومی که اینها مطرح کردند یعنی یک تفکر فراجناحی و تفکری است که از نقاط مثبت اصولگرایی و اصلاحطلبی استفاده میکند که نمایانگر عدم وابستگی جریان سوم به جریانهای سیاسی دیگر است که این خودش میشود یک جریان سیاسی، یعنی یک وابستگی جدید که مبانی و مسائل متفاوتی دارد.
آیا آقای حسن روحانی بهدنبال ایجاد نیروی سوم است؟
آقای روحانی با شعار دولت تدبیر و امید روی کار آمدند. ایشان در واقع یک بررسی جامعهشناسی انجام دادهاند که مردم از افراطیگری و تفریط خسته شدهاند.
یعنی مردم از اصولگرایی و اصلاحطلبی خسته شدهاند؟
مردم از افراطیونی که در جریان اصلاحات ماجرای فتنه را درست کردند و سران فتنه شدند و از طرف دیگر افراطیهایی که در بین اصولگرایان بودند، خسته شدهاند. بنابراین آقای روحانی خطی را براساس تدبیر و امید دنبال کردند تا در مسیر اعتدال حرکت کنند. حرکت اعتدالی در مبانی دینی ما مبنای ارزشی دارد که نکته بسیار مهمی است. اعتدال یعنی عدالت و درستی، یعنی میانهروی؛ اینها نکاتی است که در انسانهای معتدل وجود دارد. در واقع جامعه دیگر تحمل تشنج و درگیری را ندارد. جامعه به آرامش و آسایش نیاز دارد. جامعه دیگر نمیتواند خطا و آزمون دولت را تحمل کند، بنابراین باید در تداوم حرکت دولتهای گذشته نقاط قوت آنها را تقویت و نقاط ضعف آنها را جبران کند. بنابراین مسئولیت دولت آقای روحانی نسبت به دولتهای گذشته بسیار سنگینتر خواهد بود.
آیا این جریان سوم که همان اعتدالگرایان است، در آرایش سیاسی گروهها و احزاب نیز نقش دارد؟
مطمئنا کسانی که از جریان اصلاحطلبان چشم دوختهاند تا ارکان کلیدی قدرت را در دولت اعتدالگرای یازدهم در اختیار بگیرند با سیاستی که آقای روحانی اعلام کردند بعید میدانم به این سمت بیایند، البته اینها بسترسازی خواهند کرد تا کلیدهای قدرت را در دولت یازدهم در دست بگیرند.
یعنی اصلاحطلبان درصدد احراز کلیدهای قدرت در دولت آقای روحانی هستند؟
بله. بالاخره آنها دولت یازدهم را رها نخواهند کرد، چون در واقع فرصتی است که به نظر خودشان باید از آن استفاده کنند.
اصولگرایان چطور، آیا این طیف هم چنین هدفی را دنبال خواهد کرد؟
خب تندروهای اصولگرایان نیز همین وضعیت را خواهند داشت.
پس با این تفاسیر امکان سهمخواهی اصولگرایان نیز از دولت آقای روحانی وجود دارد؟
بعید است موضوع سهمخواهی مطرح باشد. اگر سیاستی که آقای روحانی اعلام کردند، یعنی اینکه میخواهند از انسانهای شایسته و فرهیخته در جریان اجرای کشور استفاده کنند مبنای کار ایشان قرار گیرد، مطمئنا از افراد پخته، سابقهدار و بدون حاشیه استفاده خواهند کرد، زیرا برخی از افراد حاشیههای بدی دارند بهطوری که خانواده یا اطرافیان آنها مشکل دارند، بنابراین آقای روحانی نمیتواند از افراد حاشیهدار استفاده کند زیرا مردم در این قضایا حساس هستند. بنابراین رئیسجمهور منتخب قصد دارد از یک دولت خدوم در خط اعتدال با تدبیر و امید حرکت کند.
جریان سوم میتواند به گروه بزرگی تبدیل شود، زیرا تاکنون کسانی که مدعی روی کار آوردن نیرو یا جریان سوم بودهاند در نهایت نتوانستند با جمعکردن طرفداران خود این جریان را صاحب هویت یا شناسنامه کنند؟
سوال شما فقط یک جواب دارد و آن، این است که ادعا تا عمل فاصله دارد، بنابراین باید منتظر ماند و دید این ادعا در چه زمانی عملیاتی میشود.
شما بهعنوان یک فعال سیاسی آقای روحانی را در راهاندازی این جریان سوم موفق میدانید؟
اگر ایشان براساس فرمایش پیام مقام معظم رهبری حرکت کنند میتوانند با شایسته سالاری الگوی مناسبی در چینش افراد ایجاد کنند.
آیا راهاندازی جریان سوم منجر به حذف جریانهای دیگر میشود؟
نمیدانم؛ بنده علم غیب ندارم. در واقع این قضاوت برای بعد از 15مرداد است.
شما اشارهای داشتید مبنی بر اینکه با روی کار آمدن جریان سوم، افراطیون از هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا حذف خواهند شد.
بله؛ بنده این نکته را عرض کردم، اما بازهم میگویم این نوع قضاوتکردن مقداری زود است، بنابراین باید منتظر ماند و دید برای کابینه یازدهم آقای روحانی چه اشخاصی را معرفی میکند.
باتوجه به شرایط فعلی آیا ما شاهد تولد جناح سومی در ایران خواهیم بود?
هر دولتی که در راس کار قرار گرفته، عدهای را دنبال خود راهانداخته است؛ در کنار دولت سازندگی آقای هاشمی، کارگزاران شکل گرفتند و در کنار دولت آقای خاتمی، شاهد اعلام موجودیت مشارکتیها بودیم. در حال حاضر نیز ممکن است حزبی تحت عنوان حزب بهار درست شود بنابراین شکلگیری احزاب دیگر نیز امری طبیعی به نظر میرسد.
یعنی حزب یا جناح سوم میتواند همان اعتدالگرایان باشد؟
بله، این احتمال وجود دارد البته حزب اعتدال با احزاب تندروی دیگر تفاوت دارد.
قبل از نامنویسی کاندیداها برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم یعنی حدودا چهارماه قبل، دولت در تحلیلی عنوان کرد که آقایان اصلاحطلب با یکدیگر اختلاف دارند که این اختلافات در میان اصولگرایان نیز وجود دارد، بنابراین خط سومی خواهد بود که این خط یا جریان سوم برنده خواهد شد. در واقع دولت خودش را برنده میدانست. بنابراین روزنامه ایران خط سومی را رقم زد و مواضعی را در این جهت درباره پیروزی خودش مطرح کرد.
شما فرمودید دولت خط سوم را مطرح کرد، آیا دولت برای حضور در انتخابات با این خط سوم هدفی را دنبال میکرد؟
هدف از بیان این خط سوم این بود که آنها میخواستند بگویند نه اصولگرا هستند و نه اصلاحطلب. یعنی تفکرات متفاوتی دارند که خودشان را فراجناحی میدانند، یعنی برخی میخواهند بگویند ما اصلاحطلب و اصولگرا نیستیم ما حد واسط بین این دو جریانیم. بهعنوان مثال اینها در این گمانند که اگر خوبیهای اصولگرایی و اصلاحطلبی را بگیریم نقطه مثبتی است و میتوانیم از این مجموعه خودمان حرکتی را به وجود بیاوریم. البته ما اصفهانیها خط سوم را چیز دیگری میبینیم. زیرا اصفهانیها در جریان مهدی هاشمی ماجرای خط سوم را یک داستان دیگر میدانند. بههرحال خط سومی که اینها مطرح کردند یعنی یک تفکر فراجناحی و تفکری است که از نقاط مثبت اصولگرایی و اصلاحطلبی استفاده میکند که نمایانگر عدم وابستگی جریان سوم به جریانهای سیاسی دیگر است که این خودش میشود یک جریان سیاسی، یعنی یک وابستگی جدید که مبانی و مسائل متفاوتی دارد.
آیا آقای حسن روحانی بهدنبال ایجاد نیروی سوم است؟
آقای روحانی با شعار دولت تدبیر و امید روی کار آمدند. ایشان در واقع یک بررسی جامعهشناسی انجام دادهاند که مردم از افراطیگری و تفریط خسته شدهاند.
یعنی مردم از اصولگرایی و اصلاحطلبی خسته شدهاند؟
مردم از افراطیونی که در جریان اصلاحات ماجرای فتنه را درست کردند و سران فتنه شدند و از طرف دیگر افراطیهایی که در بین اصولگرایان بودند، خسته شدهاند. بنابراین آقای روحانی خطی را براساس تدبیر و امید دنبال کردند تا در مسیر اعتدال حرکت کنند. حرکت اعتدالی در مبانی دینی ما مبنای ارزشی دارد که نکته بسیار مهمی است. اعتدال یعنی عدالت و درستی، یعنی میانهروی؛ اینها نکاتی است که در انسانهای معتدل وجود دارد. در واقع جامعه دیگر تحمل تشنج و درگیری را ندارد. جامعه به آرامش و آسایش نیاز دارد. جامعه دیگر نمیتواند خطا و آزمون دولت را تحمل کند، بنابراین باید در تداوم حرکت دولتهای گذشته نقاط قوت آنها را تقویت و نقاط ضعف آنها را جبران کند. بنابراین مسئولیت دولت آقای روحانی نسبت به دولتهای گذشته بسیار سنگینتر خواهد بود.
آیا این جریان سوم که همان اعتدالگرایان است، در آرایش سیاسی گروهها و احزاب نیز نقش دارد؟
مطمئنا کسانی که از جریان اصلاحطلبان چشم دوختهاند تا ارکان کلیدی قدرت را در دولت اعتدالگرای یازدهم در اختیار بگیرند با سیاستی که آقای روحانی اعلام کردند بعید میدانم به این سمت بیایند، البته اینها بسترسازی خواهند کرد تا کلیدهای قدرت را در دولت یازدهم در دست بگیرند.
یعنی اصلاحطلبان درصدد احراز کلیدهای قدرت در دولت آقای روحانی هستند؟
بله. بالاخره آنها دولت یازدهم را رها نخواهند کرد، چون در واقع فرصتی است که به نظر خودشان باید از آن استفاده کنند.
اصولگرایان چطور، آیا این طیف هم چنین هدفی را دنبال خواهد کرد؟
خب تندروهای اصولگرایان نیز همین وضعیت را خواهند داشت.
پس با این تفاسیر امکان سهمخواهی اصولگرایان نیز از دولت آقای روحانی وجود دارد؟
بعید است موضوع سهمخواهی مطرح باشد. اگر سیاستی که آقای روحانی اعلام کردند، یعنی اینکه میخواهند از انسانهای شایسته و فرهیخته در جریان اجرای کشور استفاده کنند مبنای کار ایشان قرار گیرد، مطمئنا از افراد پخته، سابقهدار و بدون حاشیه استفاده خواهند کرد، زیرا برخی از افراد حاشیههای بدی دارند بهطوری که خانواده یا اطرافیان آنها مشکل دارند، بنابراین آقای روحانی نمیتواند از افراد حاشیهدار استفاده کند زیرا مردم در این قضایا حساس هستند. بنابراین رئیسجمهور منتخب قصد دارد از یک دولت خدوم در خط اعتدال با تدبیر و امید حرکت کند.
جریان سوم میتواند به گروه بزرگی تبدیل شود، زیرا تاکنون کسانی که مدعی روی کار آوردن نیرو یا جریان سوم بودهاند در نهایت نتوانستند با جمعکردن طرفداران خود این جریان را صاحب هویت یا شناسنامه کنند؟
سوال شما فقط یک جواب دارد و آن، این است که ادعا تا عمل فاصله دارد، بنابراین باید منتظر ماند و دید این ادعا در چه زمانی عملیاتی میشود.
شما بهعنوان یک فعال سیاسی آقای روحانی را در راهاندازی این جریان سوم موفق میدانید؟
اگر ایشان براساس فرمایش پیام مقام معظم رهبری حرکت کنند میتوانند با شایسته سالاری الگوی مناسبی در چینش افراد ایجاد کنند.
آیا راهاندازی جریان سوم منجر به حذف جریانهای دیگر میشود؟
نمیدانم؛ بنده علم غیب ندارم. در واقع این قضاوت برای بعد از 15مرداد است.
شما اشارهای داشتید مبنی بر اینکه با روی کار آمدن جریان سوم، افراطیون از هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا حذف خواهند شد.
بله؛ بنده این نکته را عرض کردم، اما بازهم میگویم این نوع قضاوتکردن مقداری زود است، بنابراین باید منتظر ماند و دید برای کابینه یازدهم آقای روحانی چه اشخاصی را معرفی میکند.
باتوجه به شرایط فعلی آیا ما شاهد تولد جناح سومی در ایران خواهیم بود?
هر دولتی که در راس کار قرار گرفته، عدهای را دنبال خود راهانداخته است؛ در کنار دولت سازندگی آقای هاشمی، کارگزاران شکل گرفتند و در کنار دولت آقای خاتمی، شاهد اعلام موجودیت مشارکتیها بودیم. در حال حاضر نیز ممکن است حزبی تحت عنوان حزب بهار درست شود بنابراین شکلگیری احزاب دیگر نیز امری طبیعی به نظر میرسد.
یعنی حزب یا جناح سوم میتواند همان اعتدالگرایان باشد؟
بله، این احتمال وجود دارد البته حزب اعتدال با احزاب تندروی دیگر تفاوت دارد.