مباني سياست خارجي نظام که در حوزه ورزش فراموش مي شود
"عزت، حکمت و مصلحت" سه اصل استراتژيک مقام معظم رهبري در مباني سياست خارجي کشور بازتاب محوري ترين شعار انقلاب اسلامي يعني" استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي" است. عزت ملت ايران همواره در حفظ کرامت، استقلال ملي و تماميت ارضي در مرزهاي جغرافيايي و اعتقادي استوار است. همواره سياست خارجي مبتني بر اصول اسلام و فرهنگ بومي مورد تاکيد و توجه بنيانگذار انقلاب اسلامي بوده است به طوري که حضرت امام خميني(ره) مسئله نفي سبيل و صدور انقلاب را يکي از مهمترين ويژگيهاي نظام جمهوري اسلامي قلمداد کرده و فرمودند: ما با صدور انقلابمان که در حقيقت صدور اسلام راستين و بيان احکام محمدي(ص) است، به سيطره و سلطه و ظلم جهان‌خواران خاتمه مي‌دهيم.
نقش ورزش در ديپلماسي عمومي
با گسترش حوزه ورزش مدرن، سياست بين الملل با تحميل خود بر روند تحولات داخلي کشورهاي جهان به عنوان منبع تاثيرگذار مطرح مي شود و با توجه به تغيير ماهيت ورزش و مدرن شدن آن، ورزش ديگر براي سرگرمي نبوده، بلکه با ورود عناصري چون رسانه و سياست، کارکرد آن در ديپلماسي عمومي تعريف مي شود. امروزه رويدادهاي ورزشي خصوصا بازيهاي المپيک و قاره اي در سراسر جهان توجه افکار عمومي را به سوي خود جلب مي کند به گونه اي که جذابيت ورزش به عنوان يک روش براي پيشبرد سياست هاي بين الملل مورد توجه است. لذا جريان سلطه در ديپلماسي عمومي تلاش دارد تا اراده خود را از طريق بازيهاي ورزشي به افکار عمومي جهان تحميل کند.
گوانگژو فرصتي براي جعل نام خليج فارس!
چندي پيش جريان سلطه جهاني از طريق مراسم افتتاحيه بازيهاي آسيايي گوانگژو ، با استفاده از واژه اي جعلي به جاي خليج فارس تلاش داشت تا عزت و هويت ملي ايرانيان را در افکار عمومي خدشه دار کند. اين حادثه شوم و از پيش طراحي شده مطمئنا براي آخرين بار نيز نخواهد بود. متاسفانه مسئولين ورزش کشور به باور اينکه شرکت و کسب مدال در مسابقات بين المللي موجب ارتقاء اعتبار بين المللي خواهد شد، نه تنها اين بازيها را تحريم نکردند بلکه از کسب جايگاه چهارمي در بازيهاي آسيايي خردسند بودند.
ورزش مدرن يکي از مهمترين حوزه هاي جنگ نرم بشمار مي رود يعني در جايي که ورزشکاران با توليد هيجان، قلب ها و مغزها را به تصرف خود درآورده و جريان سلطه از طريق ديپلماسي عمومي ورزش، اراده معطوف به قدرت خود را به افکار عمومي جهان تحميل مي کند به گونه اي که با ترسيم زميني به نام ورزش مدرن همگان را براي اجراي نقش خود فرا مي خواند و حتي اگر به حيثيت و عزت کشوري تعرض کند آن کشور هيچگاه خود را از حضور در اين زمين بازي محروم نمي سازد. تنها در زمين ورزش مي توان به ميهماني توهين کرد و ميهمان مسرانه خواهان حضور در مراسم ميزبان باشد زيرا تلقي همگان بر اين است که ورزش براي ورزش است و بعد سياسي و فرهنگي ندارد.
گوانگژو، فرصتي که از دست رفت
البته مي توان از ظرفيت ديپلماسي عمومي ورزش در راستاي"عزت، حکمت و مصلحت" سه اصل سياست خارجي نظام نهايت استفاده را برد. همانگونه که ايران المپيک 1980مسکو و المپيک 1984لس آنجلس را به دليل مخالفت با سياست هاي متخاصمانه اين دو استکبار جهاني تحريم کرد و بدين وسيله پيام استقلال سياسي خود را به جهانيان اثبات نمود که با توجه به ثبت وقايع در تاريخ المپيک و بازي هاي قاره اي اين حادثه براي هميشه از يادها فراموش نخواهد شد. اما با افزايش ضريب نفوذ ديپلماسي عمومي پس از 30 سال از آن دو حادثه تاريخي، فرصتي براي ما به وجود آمده بود که با تحريم بازيهاي آسيايي گوانگژو در دفاع از عزت و حيثيت ملي خود مي توانستيم تاريخ ساز شويم و اقتدار ملي خود را به جهانيان تفهيم کنيم که متاسفانه اين فرصت طلايي به هدر رفت.
