کد خبر 224261
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۴

دولت ایالات متحده بطور فزاینده‎ای برای حمایت از برنامه‎های دیپلماسی عمومی به «مشارکت‎های عمومی و خصوصی» روی آورده است.

مشرق- پیام حجمی مشخص از داده و یا اطلاعات است که از فرستنده برای گیرنده ارسال می شود، فرستنده و گیرنده می توانند مفرد و یا جمع باشند. کانال و ابزاری که برای ذخیره سازی و انتقال پیام مورد استفاده قرار می گیرد رسانه(Medium) نام دارد. انسان به درازای حضورش بر روی کره زمین راه های مختلف و متنوعی را برای انتقال پیام به همنوعانش ایجاد کرده و آزموده است. از نقاشی در غارها گرفته تا ایماء و اشاره و تا اختراع خط و زبان. اما از همان ابتدا انسان دریافت که نباید پیامش را آنچنان روشن و واضح بیان کند که همگان از ماهیت آن آگاه شوند، همچنان که در بسیاری از موارد مطرح کردن صریح پیام واکنش مخاطب را به همراه خواهد داشت. در نتیجه نمادها، سمبل ها، رمزنگاری و پنهان کردن پیام موضوعیت پیدا کرد.

با گذشت قرن ها در کنار تکامل راه-های انتقال پیام، انسان برای خبررسانی و آگاهی بخشی به عموم جامعه، مردمان یک سرزمین و قلمرو و همچنین سایر بلاد نیز گزینه های مختلفی را امتحان می کرد. با ظهور نشریات چاپی هر دو عرصه با تحول بزرگی روبرو شدند. نشریات چاپی فرصت انتقال پیام های گوناگون به گستره ی وسیعی از افراد را توأم با اطلاع رسانی عمومی فراهم می کردند. به مرور زمان پیام ها در دل اخبار و تصاویر خبری پنهان گشت. نشریات مکتوب برای مدتی طولانی به عنوان حاکمان مطلق اطلاع رسانی در عرصه عمومی جایگاه ویژه ای در زندگی انسان پیدا کردند.
           

بشر همواره راهی برای انتقال پیام خود پیدا کرده است


با ظهور رادیو و تلویزیون عرصه های اطلاع رسانی و پیام رسانی باز هم دچار تحول بنیادین شدند. دامنه ی مخاطبان گسترش پیدا کرد و همچنین پیام قالب های مختلف صوتی و تصویری به خود گرفت. در حضور رادیو و تلویزیون عبارت رسانه های سنتی(Traditional Media) به نشریات چاپی اتلاق می شد، در حالیکه امروز رادیو و تلویزیون خود نیز به عنوان رسانه های سنتی مطرح می شوند.

 
انسان قرن بیست و یکم سبک زندگی، ابزارهای ارتباطی و رسانه های مخصوص به خود را دارد. سرعت حاکم بر زندگی شهرنشینی امروز مجال و حوصله منتظر بودن برای کسب اخبار را به افراد نمی دهد. در عصر ارتباطات اخبار چاپ شده در هفته نامه ها و حتی روزنامه ها در هنگام چاپ نیز تازگی ندارند چرا که پیش از آن هزاران نفر از آن ها اطلاع پیدا کرده اند. رسانه های اجتماعی(Social Media) به عنوان رسانه های بومی عصر دیجیتال وظیفه پوشش خبری عموم کاربران فضای مجازی را به صورت شبانه روزی و بدون لحظه ای توقف برعهده دارند.


 
رسانه های اجتماعی(Social Media) بر خلاف رسانه های سنتی امکان تعامل و مشارکت را برای کاربران خود فراهم می کنند. فرایند تولید و انتشار خبر و پیام در رسانه های نوین متفاوت از رسانه های سنتی است، در این شیوه دیگر سیستم توزیع وجود ندارد، بلکه این کاربران هستند که اخباری که بدستشان رسیده است را با دیگران به اشتراک می گذارند. در واقع رسانه های اجتماعی را می توان نسل جدیدی از رسانه های شهروندی(Citizen Media) با امکانات گسترده تر، حرفه ای تر و موثرتر به حساب آورد. رسانه های شهروندی همیشه وجود داشته اند، این رسانه های همانطور که از نام آن ها پیداست رسانه های غیررسمی افراد یک جامعه هستند که انتشار خبر در آن ها به شکل دست به دست و چهره به چهره صورت می گیرد. رسانه های اجتماعی خبر را شهروندمحور کرده اند، به این معنا که افراد جامعه خود اخبار را تولید، گزارش، عکس و تصویربرداری و توزیع می کنند. یک خبرنگار همانقدر امکان استفاده از رسانه های اجتماعی را دارد که یک فعال محیط زیست، یک کارگر، یک معلم و ... فرصت حضور و فعالیت در رسانه های اجتماعی برای همگان یکسان است و هر فردی می تواند رسانه شخصی خود را داشته باشد.


طبقه ای که در طول تاریخ بیشترین استفاده را از ابزارهای اطلاع رسانی و رسانه های مختلف برده است، حاکمان و گردانندگان جوامع بوده اند. در واقع همیشه رسانه های اصلی یک جامعه در اختیار دولت و حکومت آن بوده است. سردمداران جوامع نه تنها برای ارتباط با مردم جامعه ی خود از ابزارهای اطلاع رسانی استفاده می کردند بلکه در گذر زمان و به تجربه دریافتند که می توان از این ابزارها برای تعامل با مردم سرزمین های دیگر اعم از دوست، دشمن و یا مستعمره سود برد.

در واقع دول استعماری پیش از سایرین به قدرت اثرگذاری رسانه ها بر افکار عمومی پی برده و آن را در جهت اهداف خود به کار گرفتند. رسانه های عمومی و ابزارهای اطلاع رسانی به سیاستمداران فرصت می داد طرح ها و اقداماتشان را برای مردم جامعه هدف اعم از خودی و یا غیرخودی توجیه کنند، سیاستمداران سایر کشورها را مرعوب یا شیفته ی خود سازند و حکومت های مخالف را تحت فشار قرار دهند. پس از پایان دوران استعمارهای سخت و نیمه سخت و کامل شدن تجربیات دول استعمارگر در حوزه اثرگذاری بر مردم جوامع مستعمره، استعمار نرم پدید آمد.


      
استعمار نرم محصول سال ها تجربه استعمارگرانی بود که دیگر قادر نبودند مردم کشورهای مستعمره را در خفقان و جهالت نگاه دارند چرا که ابزارهای اطلاع رسانی و رسانه ها سطح فکر مردم این جوامع را بالا برده و آن ها از اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ی خود و سایر جوامع مطلع کرده بود. در نتیجه به زنجیر کشیدن این جوامع مستلزم صرف هزینه های سنگین مادی بود. استعمارگران دریافتند که می توان از همان رسانه ها و ابزارهای اطلاع رسانی برای تغییر افکار جوامع مستعمره استفاده کرد، همچنان که فهمیدند دیگر نمی توان با مرعوب و یا شیفته ساختن حاکمان یک سرزمین آن را تصرف کرد، بلکه هم اکنون باید آحاد افراد یک جامعه را برای پذیرش بندگی توجیه کرد، بدین ترتیب ساز و کارهای استعمار نرم شکل منسجم تری به خود گرفت.




دیپلماسی عمومی
رابطه میان حاکمان طرف استعمارگر با توده ی مردم طرف مستعمره از الزامات استعمار نرم است. از این رو شکل نوینی از دیپلماسی به نام دیپلماسی عمومی(Public Diplomacy) پدید آمد. در ابتدا دیپلماسی و یا روابط دیپلماتیک به ارتباط میان سیاستمداران کشورهای مختلف و دانش مربوط به این حوزه اتلاق می شد، با این تعریف نماینده رسمی یک کشور در کشور دیگر و یا یک سازمان بین المللی دیپلمات نام داشت و مقام-های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی را شامل می شد. دیپلماسی عمومی در سال 1965 مطرح شد و اگر چه با گذشت چند دهه در معنای این واژه و کاربردهای آن تغییراتی صورت گرفته و هم اکنون نیز تعاریف متفاوتی برای این عبارت وجود دارد، اما در کل به برنامه ها و اعمالی که یک دولت برای اثرگذاری بر روی روابط بین الملل و افکار عمومی سایر کشورها انجام می دهد، دیپلماسی عمومی گفته می شود.


 
در دیپلماسی عمومی، دیگر مقامات رسمی و حکومتی روابط دیپلماتیک را رقم نمی زنند، بلکه در این دیپلماسی تجار، گردشگران، مبلغان مذهبی، خبرنگاران در کنار سایر عناصر فرهنگی، علمی و هنری و از طریق شرکت های خصوصی، نهاد های غیرانتفاعی، سازمان های مردم نهاد و مانند این ها دخیل بوده و با مردم کشور هدف ارتباط برقرار می کنند.

در دیپلماسی عمومی افکار مردم سایر جوامع جهت همراهی در مواضع سیاسی، اقتصادی و نظامی ِ کشور مبداء توجیه می شود، این اقناع کردن همراه با تبلیغ بنیان های فکری، فرهنگی، اعتقادی و در کل سبک زندگی دولت مطبوع همراه است. در دپیلماسی عمومی مواضعِ دولت مردان و گردانندگان حکومت در کشور مقصد هیچ گاه به اندازه ی واکنش ها و بازخوردهای عوام جامعه قدرت اعمال نفوذ نخواهد داشت. در این شکل نوین دیپلماسی مردم جامعه ی هدف یا به کلی نسبت به ارزش ها و هنجارهای فرهنگ وارداتی واکنش منفی نشان داده و آن را طرد می کنند، و یا خود را تسلیم آن کرده و از آرمان های ملی و بومی خود دست می کشند. حالت سومی هم وجود دارد، اینکه این مردم در کنار حفظ استقلال هویتی خود از برخی محصولات مادی و معنوی وارداتی استفاده کنند.

دیپلماسی عمومی زیرشاخه های مختلفی دارد، یکی از شناخته شده ترین آن ها "زیپ دیپلماسی" است. در زیپ دیپلماسی طبقات و قشرهای گوناگون یک جامعه با طبقه و قشر نظیر خود در جامعه هدف ارتباط بر قرار کرده و بر آن ها اثر می گذارند، دانشمندان با دانشمندان در قالب همایش ها و سمپوزیوم های علمی، هنرمندان و هنرمندان در پوشش جشنواره ها و نمایشگاه های هنری، تجار و صنعت گران، اهالی رسانه، دانشجویان  و ... نیز به همین ترتیب، همچون دندانه های یک زیپ که یکی یکی به یکدیگر قفل شده و در انتها دو کشور به مثابه ی دو طرف یک زیپ به یکدیگر متصل شده و یک کل واحد را می سازند.

در دیپلماسی عمومی گاه نخبگان و چهره های مشهور جامعه هدف نیز نقش ابزاری تسهیل کننده را برای پیاده سازی و اجرای برنامه های دولت مبدأ ایفاء می کنند، برای مثال می توان به نمونه ای که در اواخر سال گذشته روی داد اشاره کرد: افتتاح اولین شعبه فروشگاهی برند لاگژری مون بلان Monblanc در ایران که بازتاب وسیعی در رسانه ها داشت. در این مراسم افتتاح چهره های مشهوری از بین هنرمندان، ورزشکاران و اهالی فرهنگ حضور داشتند.
      
شرکت ها و کمپانی های جامعه استعمارگر معمولاً نقش پر رنگی در دیپلماسی عمومی دارند، علاوه بر نمونه ای که در بالا به آن اشاره شد، می توان بسیاری از بنگاه های اقتصادی مشهور و برندهای معروف را مشاهده کرد که در عرصه دیپلماسی عمومی فعال اند. نقش این شرکت ها در دیپلماسی عمومی ایالات متحده امریکا به حدی است که "تارا ساننشاین(Tara Sonenshine)" معاون دیپلماسی عمومی وزارت خارجه ایالات متحده اعلام کرده است: « ... دولت ایالات متحده بطور فزاینده‎ای برای حمایت از برنامه‎های دیپلماسی عمومی به «مشارکت‎های عمومی و خصوصی» روی آورده است.» ساننشاین در ادامه صحبت های خود به کوکاکولا و حمایت آن از دانشجویان خاورمیانه و شمال افریقا در دانشگاه ایندیانا اشاره می کند.
 کوکاکولا تا کنون دانشجویانی را از کشورهای الجزیره، مصر، اردن، فلسطین، مراکش و تونس به این دانشگاه وارد کرده است. همچنین این شرکت قصد دارد در برنامه های آتی خود دانشجویانی از افغانستان و پاکستان را نیز پوشش دهد. دانشجویان این دوره یک آموزش چهار هفته ای خواهند دید و سپس در خانه خود به تحقیقاتشان ادامه خواهند داد. این دانشجویان در زمان اقامت در امریکا می توانند از واشنگتن و دفاتر مرکزی کوکاکولا در آتلانتا و جورجیا بازدید کنند. این برنامه یک میلیون دلار هزینه دارد که کوکا 60 درصد آن را تأمین کرده است. همچنین ثبت نام دانشجویان از طریق صفحه فیس بوک این شرکت انجام می گیرد.

ساننشاین درباره دیپلماسی عمومی چنین می گوید: «عبارت دیپلماسی عمومی شامل طیف وسیعی از تلاش‎ها برای انتقال و توضیح سیاست‎ها و ارزش‎های ایالات متحده، هم‎چنین برنامه‎هایی برای ترویج انتقال دمکراسی، کارآفرینی و تبادل آموزشی می‎شود.» یکی از مهمترین برنامه های امریکا در حوزه دیپلماسی عمومی، "برنامه بازدیدکنندگان خارجی" است. در این برنامه که از سال 1940 میلادی اجرا می شود تا کنون بالغ بر 200 هزار نفر از ایالات متحده دیدن کرده اند و هم اکنون سالانه 5 هزار نفر مشمول این برنامه می شوند. همچنین در طرح "مشارکت خاورمیانه" که پس از 11 سپتامبر و برای از بین بردن نگاه منفی مردم خاورمیانه نسبت به امریکا به راه اندازی شد، جوانان، زنان و دانشجویان تحت آموزش زبان انگلیسی قرار می گیرند، این طرح در ابتدای راه و در سال 2003 میلادی تنها 17 دانشجو داشت، اما هم اکنون این تعداد به 18 هزار دانشجو در سال می رسد. چند سالی است که ایالات متحده امریکا فضای مجازی و رسانه های اجتماعی را بستر پیاده سازی اهداف دیپلماسی عمومی خود قرار داده است.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس