سه جایزه برای فیلمی که منتقدان درباره اش سکوت کردند
مدیر سینمایی دولت دهم، جناب شمقدری از چند سال پیش بود که به فکر جذب حداکثری اهالی سینما افتاد و از اتفاق مانند بسیاری دیگر از اعقابش به سراغ چهره های مشهور سینمای روشنفکری رفت. از ماجرای اکران فیلم هایی با مخاطب خاص بگیرید که افتضاح اکران فیلم شیرین کیارستمی منتهی شد و تا تقدیر همراه با جایزه از سینماگرانی مانند داریوش مهرجویی. جشنوراه ی بیست و نهم فیلم فجر پذیرای یک تل فیلم از آقای مهرجویی با عنوان "آسمان محبوب" بود. یک داستان فانتزی که اندکی تنه به طنز می زد. فیلمنامه و شخصیت پردازی آن چیزی بیش از یک فیلم تلویزیونی نداشت. داستانی که در یک روستا اتفاق می افتاد و غیر از فضای فانتزی اش رخداد خارق العاده ای در آن به وقوع نمی پیوست. دستپخت آقای مهرجویی و همسرشان آنقدر ساده بود که در نهایت می شد به عنوان فیلم سینمایی بعد از ظهر جمعه تحملش کرد و نه به عنوان اثری حتی ضعیف در جشنواره فیلم فجر. به نظر می آید آش آنقدر شور شده بود که منتقدان و عشاق مهرجویی هم ترجیح دادند از کنار فیلمی که چندین بار مخاطبانش را در سینمای برج میلاد خندانده بود با سکوت بگذرند تا ارج و قرب استاد بیش از این زیر سوال نرود.
اما در سوی دیگر ماجرا مسوولان محترم جشنواره بازی تقدیر را حسابی باور کردند. در فضایی فانتزی و طنز گونه مانند خود فیلم سه جایزه به آسمان محبوب هبه شد.

ماورا و فلسفه به سبک مهرجویی
دوستان مهرجویی و موافقان آسمان محبوب معتقدند که فیلم در یک ژانر فلسفی و ماورایی ساخته شده است. داستان آسمان محبوب درباره ی پزشکی است که دچار تومور سرطانی شده است و زمان زیادی زنده نخواهد ماند. او در یک واقعه عجیب به روستایی می رود و جای پزشک قبلی روستا را می گیرد و با وقایع غریبی مواجه می شود که بر بیماری او هم تاثیر گذار است. فارغ از آن چیزی که جناب کارگردان دوست داشته است بر روی پرده ی سینما به نمایش در آورد؛ آن چه که در نهایت به عنوان فیلم نشان داده شده است، یک فانتزی کودکانه است که گاه به قصه ی های پریان شباهت پیدا کرده و در برخی از فرازهایش بسیار تحت تاثیر انمیشن های دهه ی 60 و 70 والدیسنی است و البته در نهایت به سبکی هالیوودی به پایان می رسد. حالا اگر قبول کنیم که این فانتزی کودکانه همان ماورایی است که قرار بوده است در فیلم ببینیم هنوز یک چرخ فیلم می لنگد و خبری از فلسفه در آن نیست!
نقد بی نقد!
به نظر می آید که داریوش مهرجویی و دوستانش تا حدودی واکنش اولین مخاطبان خود را حدس زده بودند و احتمالا نگرانی حرفهایی بودند که ممکن بود بر زبان مخاطبان نا آشنا با استاد جاری شوند بودند. به همین جهت بود که کلا جلسه نقد و بررسی فیلم از برنامه حذف شد؛ هر چند جلسه جذاب و جالب نقد فیلم "علی سنتوری" در چند سال قبل نشان داده بود که استاد حتی چنین جلساتی را به خوب می توانند مدیریت کنند و در عین حال وقعی به انتقادات ننهند.
با این حال مجری طرح فیلم "آسمان محبوب " ادعای جالبی را در باره ی علت عدم برگزاری جلسه نقد فیلم مطرح می کند که به شنیدنش می ارزد؛ او به سینما پرس میگوید:"یکی از سیاست هایی که ما برای فروش فیلم در نظر گرفتیم این بود که در دوره جشنواره هیچ گونه جلسه نقد و بررسی نداشتیم به این دلیل که بتوانیم در زمان اکران با مخاطبان بیشتری در ارتباط باشیم و ما منتظر نظر مخاطبان به صورت مستقیم خواهیم بود."

با این همه به نظر می رسد که مسوولان سیما فیلم با جدی تر از مجری طرح آسمان محبوب نسخه نهایی و بازخورد های اکران جشنواره ای آن را ارزیابی کردند؛ به طوری که تا سه سال بعد از تولید فیلم نه اسمی از اکران سینمایی و نه حتی پخش تلویزیونی آن به میان آمد. سیما فیلم البته در گذشته هم فیلم های غیر قابل پخش در کارنامه اش داشته است که آخرین آنها به یک رسوایی برای رسانه ملی تبدیل شد و حتی پای ضرغامی را برای ادای توضیحات به مجلس کشید؛ اما ماجرای آسمان محبوب چندان بغرنج نبود و به نظر می رسید مساله با پنهان کردن فیلم به پایان خواهد رسید.با این حال معلوم نیست که چه کسی در این موسسه بدون اطلاع از کم و کیف ماجرا تصمیم به پخش فیلم در یکی از پنج شنبه ها از سیمای جمهوری اسلامی گرفته بود. خبر پخش آسمان محبوب به گوش کارگردان رسیده و او که همچنان به اکران سینمایی فیلم اش امیدوار است صدایش بلند می شود و با ایلنا مصاحبه می کند که "«شنیدم که قرار است فیلم در یکی از پنجشنبههای هفته از صداوسیما پخش شود. با هماهنگی که با عزتالله ضرغامی، رییس سازمان صداوسیما، انجام دادم پخش این فیلم را از کنداکتور سیما خارج کردم. برای ساخت این فیلم بیش از 150میلیون تومان توسط خود من هزینه شده است ونمایش آن در صداوسیما به مجوز کتبی نیاز دارد که من تا کنون این مجوز را نداده ام و موافق پخش فیلم در صدا و سیما نیستم".

برخلاف آنچه در ابتدای امر به نظر می آید باز شدن دوباره ی پرونده ی "آسمان محبوب" اتفاق چندان بدی نیست. بلکه اگر به درستی به آن پرداخته شود حتی اکران سینمایی این فیلم می تواند نتایج مثبتی برای سینمای ایران داشته باشد. بیایید از زاویه ای دیگر به مساله نگاه کنیم. یک موسسه دولتی سرمایه ای را در اختیار یک فیلم ساز قرار می دهد. فیلم ساز محترم فیلمی را به موسسه تحویل می دهد که موسسه ترجیح می دهد این طور وانمود کرده که این فیلم از پایه ساخته نشده است؛ بخش دیگری از مدیریت دولتی فرهنگ سه جایزه به فیلم اعطا می کند، هم موسسه سازنده و هم بخش فرهنگی جایزه دهنده ترجیح می دهند به جای این که تمرکز بر محصول باشد همه ی تاکیدات متوجه نام پر طمطراق سازنده باشد. حالا آقای فیلمساز اصرار دارد تا فیلمش در سینما ها به نمایش در بیاید. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مخاطب سینما نشان داده است که چندان نام صاحب اثر را بر آنچه که بر روی پرده می بیند ارجح نمی داند و نمونه ی آن هم شیرین عباس کیارستمی بود. بنابراین اولین اتفاقی که پس از اکران خواهد افتاد این است که مخاطب از خودش می پرسد آن دستگاه دولتی با چه توجیهی این فیلم را پشتیبانی کرده و از آن مهم تر چرا و با چه توجیهی باید سه جایزه فیلم فجر به یک تل فیلم اعطا شود.
شکل گیری چنین سوالاتی در ذهن مخاطب مهم ترین اثری است که اکران آسمان محبوب می تواند داشته باشد. شاید وقت آن رسیده است که مدیران فرهنگی در ایران مستقیما با نتایج تصمیم گیری هایشان مواجه شوند.