به گزارش مشرق، رسانههای بیگانه همزمان با آغاز فعالیتهای انتخاباتی تلاشهای خود را برای اثرگذاری برشناخت، نگرش، رفتار و عکسالعمل مردم ایران افزایش دادهاند. آنها در تمام مراحل ثبتنام احراز صلاحیت و تبلیغات انتخاباتی از شگردها و شیوههای تعریف شدهای استفاده میکنند؛ یکی از روشهای رایج این رسانهها القای افسردگی، ناامیدی و ایجاد تزلزل در روحیه مردم است، روشهایی مثل سلب اعتمادبهنفس، احساس عدم خودکفایی، ایجاد روحیه رخوت و سستی، کاهش روحیه مقاومت، میل به سازش، پشیمانی از گذشته، اعتراض به آینده، ملامت شعارها، عدم اعتماد به رهبران.رسانههای بیگانه تصاویری نامطلوب و نامتوازن از موقعیت و اوضاع جامعه ارائه میدهند و متقابلاً آرزوها و ایدهآلهای فرد یا جامعه را دور از دسترس مینمایانند.آنها از دو شیوه بزرگنمایی نقاط ضعف و کوچکنمایی نقاط مثبت استفاده میکنند که به کاهش عاطفه، افزایش خشونت و سوءظن در افراد منجر میشود و افسردگی را القا میکنند.در روش دیگر دشمن با بزرگنمایی فعالیتهای یک جریان سیاسی مطرح در کشور، در تلاش است که نقش مردم را برای تغییر اوضاع غیراثرگذار جلوه دهد تا به این طریق از مشارکت آنان در انتخابات بکاهد برخی از شگردهای ضدانتخاباتی رسانههای غرب به شرح زیر است.
مخدوشسازی نحوه برگزاری انتخابات: فضای تبلیغی رسانههای بیگانه درباره انتخابات ریاستجمهوری یازدهم تخریب عملکرد شورای نگهبان در احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات است. بر همین اساس، مخدوشسازی نحوه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری محور جوسازی قرار گرفته است و در این زمینه ادعا میشود که «این رد صلاحیتها نشان میدهد که انتخابات در ایران نهتنها آزاد، سالم و عادلانه نیست، بلکه از انتخابات رقابتی هم فاصله گرفته است!» این رسانهها از سویی بهدنبال فرصت برای نوعی اغتشاشآفرینی مانند سال 88 هستند و از طرف دیگر از احتمال خلق یک حماسه سیاسی هراس دارند. آنها در مراحل بعدی درصددند که نقش بیطرف شورای نگهبان در تبلیغات انتخاباتی و شمارش آرا را مورد توجه قرار دهند و حیثیت آن را مورد سؤال قرار بدهند.
پروندهسازی: یکی از تلاشهای رسانههای بیگانه علیه مقامات کشورمان و حتی فضاهای سیاسی، حماسی، ایجاد پروندههای دروغین برای سردرگمی و ایجاد یأس و دلهره در میان مردم ایران است. در این شگرد که در مسائلی مانند انتخاب آیتالله شاهرودی برای ریاست قوهقضائیه نیز سابقه داشته است، درصددند که با استفاده از بدنامسازی و برچسبزنی، برخی از فعالان و مسئولان را از دایره رقابت و خدمت به مردم حذف کنند. در روزهای گذشته رسانههای صهیونیستی اعلام کردند که دو نامزد از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ایران تحت پیگرد اینترپل هستند. شبکه تلویزیونی صهیونیستی جوئیش نیوز مدعی شد که علیاکبر ولایتی و محسن رضایی به دلیل اتهام مظنون به دست داشتن در بمبگذاری در مرکز یهودیان در بوئنوس آیرس تحت تعقیب هستند. این در حالی است که این یک هوچیگری بینالمللی از سوی سازمان تروریستی موساد است و دارای جنبه حقوقی و بینالمللی نیست.
کاهش نقش: نفوذ و نقش جمهوری اسلامی ایران در عرصه روابط بینالملل یک نقش گرهگشا و پویا و حامی مستضعفان و ضدصهیونیسم بینالملل است و در حالی که نظرسنجیهای متعددی پیش از انتخابات از سوی مؤسسههای آمریکایی مثل گالوپ اخذ شده که حاکی از دیپلماسی عمومی موفق ایران در کشورهای منطقه و جهان است، اما مؤسسه سلطنتی بیبیسی ادعا کرد بنا بر یک نظرسنجی جهانی به سفارش این شبکه از 26 هزار نفر خواسته شده است 16 کشور را از لحاظ تأثیر مثبت یا منفی که بر امور بینالملل دارند رتبهبندی کنند، که آلمان با بیشترین تأثیر مثبت در مقام اول قرار گرفته و ایران نیز در مقام آخر است!
از منظر القایی این رسانه در راستای تخریب وجهه بینالمللی جمهوری اسلامی و ایجاد یأس و دلسردی و در عین حال ناامید کردن مردم در بهبود وضع بینالمللی ایران است.تاکتیک کاهش نقش مثبت و یا افزایش نقش منفی همواره در بحرانهای ملی و بینالمللی از سوی بیبیسی جابهجا و القا میشود.
عبوراز بحران: رسانههای غرب در تاکتیک «عبور از بحران» بهدنبال آن هستند که مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران را گرفتار بحرانهای متعدد داخلی و خارجی نشان دهند و در نهایت راهکار عبور از این بحرانها را ارائه کنند؛ آنها درصددند با این شیوه به مخاطب القا کنند که تنها راه نجات شما برای عبور از بحران مسیری است که رسانههای بیگانه القا میکنند. مثلاً شبکه «من و تو» در تاریخ (3/3/92) چالشهای داخلی و بینالمللی ایران را برنامه هستهای، تحریمهای غرب، بحران سوریه، اوضاع اقتصادی ایران، معترضان داخلی و ... عنوان میکند.
بنابراین این رسانه ادعا میکند یکی از راهکارهای نظام ایران به منظور مقابله با مخالفان استفاده از توان نظامی و مالی سپاه پاسداران است! رسانه مزبور تلاش دارد عمده چالشهای داخلی و بینالمللی ایران را در آستانه انتخابات ناشی از این راهبردها عنوان کند و نظام را در مسیر برخورد به جای تعامل در عرصههای داخلی و بینالمللی نشان دهد. بر همین مبنا است که با برجستهنمایی برخی جایگاهها یا انتقال برخی از بحرانهای غرب به ایران به دنبال آن است که راهکار عبور از بحران را نزدیک شدن مردم به نامزدهای طالب سازش با آمریکا و کوتاه آمدن از مسیر عزتبخش انقلاب اسلامی القا کند.
امنیتی سازی: در تاکتیک امنیتیسازی رسانههای بیگانه بهدنبال این هستند که فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور را یک فضای ضد دموکراتیک و ضدانتخاب آزاد و آگاهانه قلمداد کنند تا به این وسیله مشروعیت انتخابات را زیر سؤال ببرند. شبکه صدای آمریکا (4/3/92) برای القای امنیتی شدن فضای پیش از انتخابات به نشانهسازی رویآورده است. بر اساس فضای تبلیغاتی این شبکه پس از رد صلاحیت هاشمی و مشائی این احتمال وجود دارد که اعتراضات آنها هم پیش از انتخابات کشور را فراگیرد و از این رو حاکمیت با امنیتی کردن فضای کشور درصدد جلوگیری از سازماندهی روز اعتراض است. نشانههایی که این شبکه برای شگرد خود نمایان میکند عبارت است از: دستگیری یک گروهک تروریستی، اعدام دو جاسوس و افزایش گشتهای ویژه پلیس.
در همین حال برخی از جریانهای داخلی شگرد امنیتی کردن فضای انتخابات که از سوی رسانهها کلید خورده است را تقویت میکنند. سایت دویچهوله فارسی (4/3/92 ) با استناد به گزارشهای سایت نزدیک به دولت (شبکه ایران) نوشت: رسانههای نزدیک به دولت محمود احمدینژاد در روزهای اخیر از بازداشت شماری از هواداران دولت خبر داده بود. این بازداشتها پس از رد صلاحیت مشائی صورت گرفته است. شبکه ایران در گزارشی تحتعنوان «موج دستگیریهای اخیر حامیان دولت با چه مجوزی؟!» نوشت: در روزهای اخیر و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری موجی از دستگیریهای بدون توجیه و غیرمنطقی حامیان گفتمان انقلاب اسلامی و دولت عدالتمحور در برخی استانها به راه افتاده است، این اقدامات خودسرانه با چه حجت شرعی انجام میشود؟
جابهجایی در اولویت: در این شگرد، رسانههای بیگانه سعی کردهاند که اولویتها و اهمیت انتخابات ریاستجمهوری را برای مردم ایران جابهجا کنند تا در نهایت به جابهجایی در انتخابات منتهی شود. یکی از اولویتهای فرعی و کاذبی که رسانههای بیگانه به آن دامن داده و برخی از رسانههای داخلی و ملی و حتی نامزدهای ریاستجمهوری آن را پرورش دادهاند، رابطه با آمریکا است، این در حالی است که اصول سیاست خارجی توسط رهبر انقلاب تعیین میشود. رسانههای بیگانه درصدد بودهاند که همه مشکلات کشور را ناشی از عدم ارتباط با آمریکا معرفی کنند و به دنبال نامزدی باشند که بتواند این گرایش خود را به آمریکا برای حلالمسائل ایران معرفی کند. خبرگزاری آسوشیتدپرس (7/3/92) در پاسخ به این پرسش که آیا انتخابات ریاستجمهوری اهمیت دارد؟ مینویسد: بله این انتخابات اهمیت دارد، اما اهمیت آن به گونهای است که بسیاری از ایرانیها گمان میکنند نیست، رئیسجمهور ایران نمیتواند نقش مهمی در سیاستهای جمهوری اسلامی درباره برنامه هستهای، رابطه تهران با آمریکا یا برنامههای نظامی ایفا کند. رئیسجمهور نمیتواند تغییرات اساسی به وجود آورده یا امتیازات جدی بدهد. شورای روابط خارجی آمریکا نیز در مطلبی وضعیتهای مختلف ایران را در این انتخابات میسنجد. این شورای راهبردی معتقد است: این انتخابات از آنجا اهمیت دارد که مسیر ایران را پس از چند سال آشفتگی دوباره تنظیم میکند. رئیسجمهور آینده میتواند مردم ایران را درباره توافق عادلانه با آمریکا متقاعد کند.
عاطفی کردن سوژهها: رسانههای بیگانه و به خصوص انگلیس از کدها و نماهایی برای تحریک عواطف و احساسات مردم ایران و جهان در راستای پروژه ضد انتخاباتی بهره میگیرد تا شاید به این بهانه نظام را درگیر بحران مقبولیت و مشروعیت معرفی کند. یکی از شیوههای این تکنیک تماس تلفنی با برخی از مادران کشتهشدگان حوادث فتنه 88 است. بیبیسی صدای پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی را پخش می کند. در این تکنیک بیبیسی میکوشد که نظام را در یک محکمه رسانهای با اشکها و نالههای یک مادر محاکمه کند و به تشدید فضای تقابل مردم و نظام دامن بزند. بیبیسی همچنین درباره حوادث 88 مستندی از مخملباف را نشان میدهد و به خونخواهی کشتهشدگان فتنه به عنوان یک وکیل سیاسی رسانهای قدعلم میکند! این در حالی است که بیبیسی یکی از متهمان اصلی فتنه 88 است و تنها رسانهای است که دارای نقش مستقیم در تحریک و آشوبگری و ارتباط با سران فتنه بود.
کشش سوژه: در این شگرد رسانههای غرب همواره به دنبال آن بودهاند که هرگاه مباحث مربوط به انتخابات، ریاستجمهوری، نفوذ جمهوری اسلامی ایران و مباحث اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به میان میآورند، اشارهای هر چند کوتاه به سوژه مورد نظری که چهره جمهوری اسلامی را تخریب میکند داشته باشند. در حالی که در انتخابات 88 بیش از 85 درصد مردم در انتخابات شرکت داشتند، اعتراضات گروهی آشوبطلب که با تحریکات بیگانه به خیابانها آمدند که تصویری از چهره دموکراتیک ایران نشان دهند و عملاً انتخابات 85 درصدی را به فراموشی بسپرند. اکنون در این انتخابات به مناسبت هر موضوعی اغتشاشات سال 88 را کشش میدهند که اولاً نظام را وادار به دادن امتیاز به گروههای اپوزیسیون کنند و در ثانی در صورت عدم بروز هرگونه حاشیهای فضای امنیتی و پلیسی را در انتخابات مطرح کنند.خبرگزاری آسوشیتدپرس اعتراض یا عدم اعتراض در انتخابات آینده را اینگونه تحلیل میکند؛ با سالها سرکوب و بازداشت باعث شده است که مخالفان نظام حاکم در ایران بسیار منزوی شوند. به نظر میرسد حتی جناحهای ناراضی قدرتمند نیز تمایلی برای به راه انداختن تظاهرات خیابانی ندارند، آنها میدانند هرگونه اعتراض و تظاهرات خیابانی با سرکوب شدید و تند از سوی نیروهای امنیتی مواجه خواهد شد.
این در حالی است که اعتراضات خیابانی اساساً دارای منشأ واقعی نبود و هنگامی که پشت پردههای این نمایش در عرصه عمومی مشخص شد، قدرت اغتشاشات بعدی نیز فروکش کرد.به نظر میرسد با وجود عدم توانایی ضدانقلاب و مخالفان نظام در ایجاد یک اغتشاش به وسعت سالهای گذشته آنها درصددند که با کشش دادن به سوژه سال 88 این انتخابات را هم تحتالشعاع آن لااقل از طریق رسانهای قرار دهند.آزاد و ناآزاد: رسانههای غربی با استفاده از شگرد عدم آزادی انتخابکننده، انتخابشونده و انتخابگر در مسائل ایران همواره فرایندهای آزادیخواهانه ایران را که در بسیاری از کشورهای جهان مغفول مانده است مورد بدگمانی قرار میدهند.شبکه صدای آمریکا در تاریخ (6/3/92) این شائبه را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که این انتخابات آزاد و رقابتی نیست. صدای آمریکا ضمن طرح گزارههای خبری هدفمند اظهارنظرهای داخلی درباره آزاد و منصفانه بودن رقابتهای انتخاباتی در ایران را مطرح میکند و میکوشد درستی این گزارهها را زیر سؤال ببرد. صدای آمریکا به این منظور میکوشد انتخابات ایران را با معیارها و موازین بینالمللی بسنجد، بخشهایی از اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه اتحادیه بینالمجالس را که ظاهراً تعریفی از انتخابات آزاد دارند را بازخوانی کند، اما گویا فراموش کرده است که به این سؤال جواب بدهد که چرا فقط دو حزب در آمریکا حق انتخاب ریاست جمهوری را آن هم با قدرت حزبی دارند و یا اینکه علت حمایت آمریکا از کشورهایی که اساساً با انتخابات بیگانهاند چیست؟
نتیجهگیری
شگردهای رسانههای غربی برای ایجاد فضای سرد آنگونه آشکار نیست که بسیاری از مردم بتوانند با آن مقابله کنند، اما کارشناسان، سخنرانان و نخبگان برای مقابله باید جنبههای تبلیغات سیاه آنها را پیدا و افشا کنند و پس از بررسی آنها موارد کذب و شایعه را کشف نمایند و با استفاده از ویژگیهای مؤثر در زمینه ارتباطات به افشای موارد دروغ و اهداف پنهان آنها بپردازند.در برخی از موارد رسانههای بیگانه از تبلیغات سیاه و خاکستری استفاده نکردهاند، اما پخش پیام آنان موجب تأثیر منفی بر افکار عمومی میشود. در این موارد نیز مطالب نادرست، تحلیلهای غلط و کذب آنان که در گذشته اثبات شده است، باید به جامعه مخاطب رسانده شود.
منبع:بصیرت