کد خبر 222154
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۷:۲۲
به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:

صادقانه بگوييم تقلب نشده بود و به مردم دروغ گفتيم !

«رأي دادن در اين انتخابات، رأي اعتماد به ساز و کار انتخابات است».
اين مطلب را پايگاه اينترنتي نداي سبز وابسته به فتنه‌سبز و طيفي از اعضاي فراري حزب مشارکت عنوان کرد. نداي سبز ابتدا اين فراز از بيانات رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر امام‌خميني(ره) را مورد توجه قرارمي‌دهد که «هر رأيي که شما به يکي از اين نامزدهاي محترم بدهيد- اين هشت نفر آقايان محترمي که در صحنه هستند- رأي به جمهوري اسلامي داده‌ايد. رأي به هر نامزدي، رأي به جمهوري اسلامي است؛ رأي اعتماد به نظام و سازوکار انتخابات است. اينکه شما وارد عرصه انتخابات مي‌شويد؛ چه آن کسي که نامزد رياست‌جمهوري است، چه آن کسي که انتخاب مي‌کند- مثل من و شما- نفس ورود در اين ميدان، به معناي اعتماد به جمهوري اسلامي و اعتماد به سازوکار انتخابات است». (رهبري، 14/3/92)
نويسنده تأکيد مي‌کند: اين سخنان کاملا به جا و روشن بينانه است راي دادن در انتخابات پيش رو، به خصوص پس از سابقه انتخابات 88، راي دادن در اين انتخابات قبل از هر چيز راي اعتماد به ساز و کار انتخابات است.
در ادامه اين مطلب آمده است: «طبعا هيچ اشکالي ندارد اگر کسي به ساز و کار انتخابات در ايران، کم يا زياد اعتماد داشته باشد، آن چه اشکال دارد ناهمخواني ميان نظر و عمل در اين زمينه است. مشخصا کساني که تا همين چند ماه پيش براي هرگونه توصيف انتخابات 88، لفظ کودتا از دهان‌شان نمي‌افتاد و يازده ميليون تقلب که سهل است، به نظرشان در آن انتخابات اصلا راي‌ها شمرده نشده بود و خلاصه در نظرشان کل ساز و کار انتخابات در سال 88 بلاموضوع شده بود، همين آدم‌ها با همين پيش‌فرض‌هاي نظري در باب واقعيت، در به در دنبال راضي کردن خاتمي براي کانديداتوري بودند و با کانديداتوري هاشمي دچار آن چنان شور و هيجاني شدند. بعد با رد صلاحيت هاشمي، مهندسي آشکار انتخابات ورد زبان‌شان شد و باز به هفته نکشيده با شدت و حدت تمام در باب ائتلاف روحاني و عارف و مزيت‌هاي يکي بر ديگري به بحث مشغولند. اشکال آن جاست که آدم‌ها انگار گرفتار رودربايستي با خودشان باشند، از بيان صريح اين اعتماد و اميد به ساز و کار انتخابات طفره مي‌روند».
نداي سبز نوشت: مهم است که آدم‌ها دست کم با خودشان صادق باشند، متوجه باشند که راي دادن در انتخابات راي اعتماد به ساز و کار انتخابات در ايران است. چنان که گفتم اين اعتماد و اميد به ساز و کار انتخابات نه بد است نه قابل سرزنش، آن چه بد و قابل سرزنش است، ناسازگاري ميان نظر و عمل در اين زمينه است، بر مبناي همين ناسازگاري است که مي‌شود همه آن هياهوي کشدار در باب تقلب تعيين‌کننده و کودتا و مهندسي انتخابات را نق‌نق‌هاي بي‌اهميت حاصل از شکست تلقي کرد چرا که اين آدم‌ها علي‌رغم همه آن شواهد چندصد صفحه‌اي تقلب و تخلف و چه و چه، به مصداق دو صد گفته چون نيم‌کردار نيست، با همين عمل ساده راي دادن نشان مي‌دهند که در نظرشان همچنان ساز و کار انتخابات در ايران قابل اعتماد است.
نويسنده در پايان تأکيد کرده است: هر کسي که تصميم به راي دادن گرفته است، دست کم براي خودش تصريح کند که عملش چه او بخواهد چه نخواهد، چه آگاه باشد چه نباشد، عمل راي دادن به اين معناست که من، به ساز و کار انتخابات در اين نظام اعتماد دارم، مهم است که آدم‌ها چنين صراحتي به عمل‌شان بدهند براي اين که دو هفته بعد، يک ماه بعد ديگر دست کم خودشان روي‌شان نشود نظري ناسازگار با عمل خودشان ابراز کنند. نمي‌شود که آدم هم کانديدا شود، هم راي بدهد و هم اگر نتيجه بر وفق مرادش نبود، مدعي غيرقابل اعتماد بودن ساز و کار انتخابات شود، دست کم پس از سابقه انتخابات 88، چنين ابراز نظر و عملي بيش از پيش ناسازگار و خود نقض‌کننده به نظر مي‌رسد.

روايت جرس از زوال 8 ساله سازمان فتنه


ارگان حلقه لندن از زوال و مرگ اصلاح‌طلبان و فتنه‌سبز در انتخابات پيش‌رو خبر داد.
پايگاه اينترنتي جرس (جنبش راه سبز) که توسط تيمي از اعضاي جبهه مشارکت، نهضت آزادي و گروهک ملي مذهبي مديريت مي‌شود، در تحليلي به قلم يکي از اعضاي حزب منحله مشارکت (علي حسين‌قاضي‌زاده) تصريح کرد: اکنون ديگر بحث از شکست نيست، از زوال و مرگ گفتمان اصلاح‌طلبان و جنبش سبز سخن مي‌گويم.
وي با مرور مواضع تند و سپس عقب‌نشيني‌هاي طيف متبوع خود از سال 84 مي‌نويسد: 8 سال از زماني که گفتيم حکم حکومتي را قبول نداريم اما براي مصطفي معين حکم حکومتي گرفتيم مي‌گذرد ضايعه 84 تنها فتح احمدي‌نژاد نبود. ضايعه بزرگتر آن انتخابات، شکست 4 ميليوني معين بود. اصلاح‌طلبان پيشرو که پرده‌پوشي را به کناري نهاده بودند و ريشه تمام نابساماني‌ها را در نهادهاي تحت امر رهبري مي‌ديدند، عريان و بي‌پرده تمام مطالباتشان را به تصوير کشيدند. از ايجاد معاونت حقوق بشر و لايحه عفو عمومي و جبهه دموکراسي‌خواهي و برنتابيدن حکم حکومتي و مقيد کردن رهبري به مرزهاي قانون و ... سخن گفتند. و اين همه مطالبات حداکثري را پشت سر کسي قرار دادند که نه مرامش نسبتي با اين مطالبات داشت و نه پيشينه‌اش. و اين چنين شد که اصلاح‌طلبان پيشرو، آن مطالبات تابوشکن را با چنين مصداقي بر روي ترازي نهادند. رتبه پنجم و راي 4 ميليوني معين، نقطه انتهاي اين ماجرا بود. ديگر کسي حتي نامي از اصلاح‌طلبان پيشرو به ميان نياورد. ديگر کسي نپرسيد که چه بر سر جبهه دموکراسي‌خواهي آمد. اينها بخشي از ثمرات صندوق 84 بود.
جرس در ادامه خاطر نشان مي‌کند: انتخابات مجلس هفتم با آن همه حرف و حديث برگزار شده بود. اصلاح‌طلبان پيشرو پيش از برگزاري گفته بودند که در آن انتخابات نه راي‌دهنده هستند و نه راي گيرنده اما حال و هواي انتخابات مجلس هشتم، متفاوت از روزهاي اصلاحات بود. اصلاح‌طلبان شکست‌خوردگاني بودند که براي گرفتن حداقلها به ميدان آمده بودند. ديگر خبري هم از پيشروان اصلاح‌طلب نبود. همگان شکست يک گفتمان را پذيرفته بودند. رد صلاحيتهاي مجلس هشتم مهيب‌تر از مجلس هفتم بود. اما ديگر نه تواني براي اعتراض بود و نه انگيزه‌اي براي قهر. آنچه که بر جاي مانده بود نيروهاي درجه سومي بودند که هيچ اميدي براي راي آوردنشان نبود. براي غلبه بر اين کاستي، بنا شد که خاتمي تمام قد به حمايت برخيزد تا بزرگي نام خاتمي، اعتباردهنده آن ليست کم‌توان باشد. و نشد. آمدن خاتمي حتي از ابعاد شکست هم نکاست. حتي يک نفر هم از ليست [30نفره] حاميان خاتمي به مجلس راه نيافت.
عضو حزب منحله مشارکت مي‌افزايد: پروژه منهدم‌سازي اصلاح‌طلبان مرحله به مرحله در حال حرکت بود. شکست و عقب‌نشيني و شکستي سنگين‌تر و عقب‌ نشستني بيشتر. و حتي يک بار هم نيانديشيدند که شايد اين همه شکست محصول عقب نشستنهاي مکرر باشد.
همکار جرس با اشاره به انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم نوشت: هر چند که گمان مي‌رفت وقايع جنبش سبز و رويارويي مستقيم بخش بزرگي از اصلاح‌طلبان با حاکميت خط بطلاني بر آن همه عقب‌نشيني باشد، اما باز در به همان پاشنه چرخيد. اصلاح‌طلبان به دو دسته تقسيم شده‌اند. عده‌اي که عمدتا همان اصلاح‌طلبان پيشرو سال 84 هستند به خروج از اين نمايش انتخاباتي رأي دادند. اما گروهي ديگر معتقد به حضورند، در همين عرصه حاکميت ساخته معتقد به بهره‌گيري از هر فرصت اندکي هستند که مهياست. از خاتمي و هاشمي رسيده‌اند به عارف و روحاني. آن هم نشد به کسان ديگر هم مي‌رسند. دسته نخست غالبا در حبسند و حصر و غربت و دومي‌ها ميداندار اين روزهاي اصلاحات. دسته نخست به اين صحنه‌آرايي جواب رد دادند و دسته دوم، آن‌قدر از منزلت اصلاحات کاسته‌اند تا براندازنده قامت اين دو تن گردد.
در ادامه اين نوشته اعتراض‌آميز آمده است: پروژه‌اي که با حضور در انتخابات با ارائه مطالبات حداکثري و معرفي کانديد حداکثري آغاز شد، در حال بدل شدن به مطالبات حداقلي و کانديد حداقلي است. همه اميدها به اينجا رسيده که ساعتها پاي صحبت اينان بنشينند تا شايد از لابلاي صحبت اين حداقلي‌ها، دو بار نام خاتمي بر زبان بيايد و جماعتي هلهله سر دهند از اين همه بهره‌گيري از فضاي انتخابات نه کسي معترض به اين همه زنداني است نه کسي از غيرقانوني بودن حصر مي‌گويد نه کسي منتقد شيوه شوراي نگهبان است و نه کسي يادش مي‌آيد که هاشمي را رد صلاحيت کرده‌اند و خاتمي را از حضور منع. بله، اصلاح‌طلبي مي‌رود تا به همت چنين کساني بر روي باسکول 92 قرار گيرد. پرده واپسين نمايش انتخاباتي 92 با وزن‌کشي اصلاح‌طلبان به انتها مي‌رسد. صحنه نمايش مهياي فرياد زدن پايان يک گفتمان است.
جرس خاطر نشان مي‌کند: امروز و در شرايطي که کمتر سياستمدار اصلاح‌طلبي آبرو و سرمايه خويش را در اين نمايشنامه هزينه مي‌کند، در منزل خاتمي را از پاشنه درآورده‌اند که بيايد و از آبروي اصلاحات براي اينان هزينه کند. خاتمي بيايد تا آنان که خود شهامت هزينه کردن از سرمايه خويش را ندارند، اعلام حمايت خويش را وابسته کنند به راي خاتمي. خاتمي بيايد تا اگر در آينده‌اي نه چندان دور فعل و نظر اين حداقلي‌ها موجبات شرمندگي شد، همه‌چيز را به خاتمي نسبت دهند و از پذيرش مسئوليت سر باز زنند. نه اراده خروج از بازي را دارند و نه شهامت حضوري تمام قد. ديگر بحث از شکست نيست، از زوال سخن مي‌گوييم. روزهاي رفتن است. روز مرگ گفتماني است که نه قدرت حضور و حمايت تمام عيار دارد و نه جسارتي بر خروج از اين بازي.

چراغ سبز دبير مجمع روحانيون براي تحريم انتخابات


دبير مجمع روحانيون تلويحا اصلاح‌طلبان را دعوت به تحريم انتخابات کرد.
موسوي‌خوئيني‌ها با اشاره به فراهم نشدن مجال نامزدي براي خاتمي و هاشمي گفته است با شرکت در انتخابات به هر قيمت مخالفم اين به زيان ماست.
به گزارش وبسايت و کمپين ائتلاف اصلاح‌طلبان، موسوي‌خوئيني‌ها پانزدهم خرداد با جمعي از اعضاي «کمپين ائتلاف عارف-روحاني براي فرداي ايران» ديدار کرده و درباره ائتلاف دو کانديدا گفته است: نظر بنده درباره انتخابات همان چيزي است که در آبان‌ماه سال گذشته گفته‌ام و تاکيد کردم که من با شرکت در انتخابات در هر حال و به هر قيمتي موافق نيستم و چنين مشارکتي به زيان جريان اصلاحات و به زيان تفکر اصلاح‌طلبانه است.
وي با تاکيد بر اينکه شرکت در انتخابات بايد عزتمندانه باشد، يادآور شد: شرکت در انتخابات بايد در چارچوب پيشبرد اهداف اصلاح طلبانه باشد، ما نبايد به جرياني که حضور موثر اصلاح‌طلبان در حاکميت را برنمي‌تابد اجازه دهيم ما را به راهي بکشاند که بن‌بست است.
وي اضافه کرد: اگر خاتمي نامزد مي‌شد، تمام اصلاح‌طلبان و بدنه اجتماعي حامي آنان حمايت مي‌کردند ولي مخالفان ريز و درشت چنان رفتار کردند که آقاي خاتمي بهترين راه ممکن را انتخاب کرد و با وجود درخواست‌هاي گسترده از سراسر کشور وارد صحنه انتخابات نشد تا مخالفان بار ديگر به خاطر يک دستمال، قيصريه را به آتش نکشند. پس از قطعي شدن عدم حضور خاتمي و در اوج يأس و نااميدي حاکم بر جريان اصلاح‌طلبان آقاي هاشمي براي نامزدي رياست‌جمهوري ثبت‌نام کرد ولي متاسفانه بي‌تدبيري نه تنها کشور را از يک فرصت محروم کرد که گويا مهر باطله بر شناسنامه انقلاب زده شد(!) که سالها است اين مهر را در جامعه از اعتبار انداخته‌اند.
موسوي خوئيني‌ها مي‌گويد: چون راههاي اصلي ورود در انتخابات را بر روي اصلاح‌طلبان بستند بايد بسيار هوشيار باشيم که ما را به راههايي نکشانند که بن‌بست است. موسوي خوئيني‌ها افزود: نکته مهم ديگر که غفلت از آن بسيار زيانبار است اين است که اصلاح‌طلبان نبايد اعتبار گذشته خود را با حرکتي نسنجيده مخدوش کنند و امروز مهندسي انتخابات بر اين اساس پيش مي‌رود که نه تنها اصلاح‌طلبان پيروز انتخابات نباشند بلکه اعتبار گذشته خود را نيز از دست بدهند.
موسوي‌خوئيني‌ها سال گذشته خواستار تعيين شرط‌هايي نظير رفع حصر موسوي و کروبي و آزادي بازداشت‌شدگان براي شرکت در انتخابات شده بود. او از حاميان سرسخت هاشمي رفسنجاني است که اکنون ژست حمايت از وي را گرفته و گفته مي‌شود در اتخاذ تصميم هل دادن هاشمي به سمت تقابل با نظام ايفاي نقش کرده است.
يادآور مي‌شود به گزارش کلمه مصطفي تاج‌زاده نيز اعلام کرده که از تحريم انتخابات سخن نمي‌گويد اما رأي نخواهد داد.


اپوزيسيون تبديل به قمارباز هميشه بازنده شده است



جمعي از عناصر ضد انقلاب فعال در فتنه 88 ضمن نشستي در برلين به بررسي موضوع شرکت در انتخابات يا تحريم آن پرداختند.
در اين نشست محفلي «حمزه-غ» از اعضاي ستاد انتخاباتي ميرحسين موسوي در سال 88 گفت: حذف اکبر هاشمي‌رفسنجاني از صحنه نشانه عزم و توانايي نظام براي پيشبرد اهداف خود بود. در شرايط حاضر اپوزيسيون ناتوان يا فاقد اراده براي مقابله با رد صلاحيت رفسنجاني است. حذف رفسنجاني آشکارا نشان مي‌دهد که انتخابات پيش رو «آزاد و عادلانه» نيست.
به گزارش دويچه‌وله در ادامه رضا عليجاني (از اعضاي گروهک ملي- مذهبي) اظهار داشت: نام‌نويسي رفسنجاني در انتخابات سبب برهم خوردن معادلات نظام شد و موجي از اميد و همبستگي را ]در اپوزيسيون[ به وجود آورد. اما با رد صلاحيت رفسنجاني دوباره ما شاهد دو پارگي اپوزيسيون در خصوص نحوه برخورد با انتخابات شده‌ايم.
وي افزود: يکي از سناريوهاي موجود در ميان اپوزيسيون اين است برخي با طرح دفاع از مصالح خواهان شرکت در انتخابات و حمايت از روحاني يا عارف به‌عنوان نامزدهاي کم‌خطرتر هستند. اين سناريو فرصت‌هاي به دست آمده در زمان انتخابات را غنيمت مي‌شمرد و طرفداران اين سناريو حتي اميدوارند که پيروزي احتمالي را نيز نصيب خود کنند. استدلال اين دسته از طرفداران شرکت در انتخابات شبيه قماربازي است که گرچه مرتباً مي‌بازد، اما باز خواهان بازي جديد بوده و حتي اميد به برد دارد.
به گفته عليجاني «طرفداران سناريوي دوم مي‌گويند بايد پيام رد صلاحيت رفسنجاني را به درستي تحليل کرد. زيرا نظام امکان تحرک در بالا و پايين را از اپوزيسيون گرفته است. باور گروه دوم اين است که روحاني و عارف در رده‌هاي پاييني انتخابات خواهند بود و شايد پنجم و ششم شوند».
وي گفت: در حال حاضر اندک افرادي هنوز درباره شرکت يا عدم شرکت در انتخابات مرددند و اغلب نيروهاي اپوزيسيون تصميم خود را در اين زمينه اتخاذ کرده‌اند. وي تصريح کرد با گروه دوم يعني تحريم‌کنندگان انتخابات همدلي دارم زيرا که بر اين باورم که انتخابات از پيش مهندسي شده است.
عليجاني در پايان تصريح کرد: نبايد انتخابات را بسيار جدي گرفت و امر انتخابات با هر تحليلي نبايد ميان نيروهاي اپوزيسيون اختلاف به وجود آورد.
وي تأکيد کرد که در صورت حمايت خاتمي و رفسنجاني از يک نامزد نيز، در انتخابات شرکت نخواهد کرد و تن به سکوت خواهد داد.
همچنين مهدي فتاپور عضو گروهک اتحاد جمهوري‌خواهان در اين محفل گفته است: شرکت در انتخابات هيچ سودي نخواهد داشت اما عدم شرکت به ويژه پس از رد صلاحيت هاشمي به معناي صحه گذاشتن بر عدم صلاحيت نظام است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس