پرسشي که مطرح مي شود اين است که آيا مگر نه اين است که خداوند متعال کسي که قصد تخريب کعبه را داشته باشد به وي امان نخواهد داد و همچون اصحاب فيل آنان را نابود مي کند ، پس اين واقعه تاريخي چگونه با اين اعتقاد توجي

مشرق - قسمت چهاردهم سريال تاريخي مختار نامه ، هجوم امويان به خانه خدا و به آتش کشيدن بيت الله الحرام را به تصوير کشيد. خداوند به سرزمين و به مکه‏اي سوگند ياد مي‏کند که پيامبر خدا ‏صلي الله عليه و آله و سلم در آن باشد وگرنه مکه بدون پيامبر و کعبه بدون ولايت [4] خانه‏اي عادي است. هر گاه حاکم جوري همچون عبدالله بن زبير بر آن سرزمين پاک حکمراني و در آن پناه گيرد ، چه تضميني بر حفاظت و صيانت از آن بيت عتيق وجود دارد؟

پرسشي که مطرح مي شود اين است که آيا مگر نه اين است که خداوند متعال کسي که قصد تخريب کعبه را داشته باشد به وي امان نخواهد داد و همچون اصحاب فيل آنان را نابود مي کند ، پس اين واقعه تاريخي چگونه با اين اعتقاد توجيه پذير است؟

براي پاسخ به اين پرسش در ابتدا نکته اي تاريخي درباره هجوم به خانه خدا توسط امويان در عصر زبيريان بيان مي کنيم:

 

 

دو بار هتک حرمت خانه ي خدا در زمان عبدالله بن زبير

سال 63 هـ ق در جريان «جنگ حره» لشگريان يزيد به فرماندهي حصين بن نمير به قتل عام مردم مدينه و سپس براي سرکوبي عبدالله بن زبير مکه را محاصره کردند. وي به خانه کعبه پناه برد و لذا لشگريان يزيد، داخل مسجدالحرام و کعبه را سنگباران کردند که در اثر آن قسمتي از کعبه خراب شد و پرده و سقف آن آتش گرفت.در اين هنگام يزيد مرد و سپاه امويان محاصره مکه را نيز ترک کردند. ( قسمت چهاردهم سريال مختار نامه ، به تصوير کشاندن اين واقعه را بر عهده داشت.)

مرحله دوم، بعد از مرگ يزيدبن معاويه بود که عبدالله بن زبير مردم را به بيعت با خود دعوت کرد و تدريجا بيشتر مردم حجاز ، عراق، فارس و خراسان (تمام ممالک اسلامي آن روز) به جز مصر و شام، خلافت او را قبول کردند. مدت خلافت او هشت سال و اندي طول کشيد تا اينکه عبدالملک بن مروان، حجاج بن يوسف را با سپاهي به جنگ او فرستاد. عبدالله باز نيز به خانه کعبه پناه برد!!

حجاج مکه را محاصره کرد و از منجنيق هايي که بر بالاي کوه «ابوقبيس» نصب کرده بود، خانه کعبه را خراب کرد و داخل مسجدالحرام را سنگباران نمود. عبدالله بن زبير در اين جنگ کشته و حکومت ناحق زبيريان پايان پذيرفت.

اندکي دقت درمي يابيم که سيد و سالار شهيدان به خاطر احتمال کشته شدن در مکه و جهت حفظ و حرمت اين سرزمين ، مناسک حج خويش را به عمره مفرده تبديل و اين سرزمين را به سوي کوفه ترک و ليکن طالبان قدرت چگونه براي حفظ رياست وجان خويش ، خود را متحصن در کعبه کرده و موجبات بي احترامي به آن بيت شريف را پديد آوردند.

 

ديدگاه قرآن درباره امنيت کعبه

الف. خداوند در قرآن به عنوان يک سنت تغييرناپذير فرموده : هر کس قصد سوء نسبت به کعبه داشته باشد و بخواهد با تخريب آن، دين را از ميان بردارد و با ويران کردن آن، پرستش خدا را بميراند و خلاصه اينکه هر کس که خواهان کجروي ظالمانه در کعبه باشد، خداوند او را عذابي دردناک مي‏چشاند [1]، آن سان که اثري از او باقي و پابرجا نماند و بر آن اساس، آن معجزه الهي در عام‏الفيل روي داد و سپاه اَبرهه به عذاب الهي گرفتار آمد.[2]

حال،اگر کسي معتقد به کعبه باشد و قصد تخريب آن را نيز نداشته باشد وليکن به عللي به آن ضربه زند هر چند گناهي بسيار عظيم مرتکب شده است، آيا شامل اين آيه مي شود؟

ج . خداوند متعال به سرزمين مکه سوگند ياد کرده است و بالافاصله مي فرمايد و آن سرزميني که تو اي پيامبر خدا (ص) در آن باشي ! [3]

بنابراين ،

 

امويان و زبيريان هر دو ناحق بودند

در جنگ امويان و زبيريان هر دو ناحق بودند و از مصاديق بارز فتنه مي باشند. عبدالله بن زبير با شعار حق به جانب خونخواهي حضرت سيدالشهداء توانست نيروهاي مخالفي را که از کشته شدن آن حضرت، به وجود آمده بود به طرف خودش جلب کند ( هر چند خود از دشمنان آل علي و از مسببان اصلي جنگ جمل بود) و ادعاي خلافت کرد.

يزيد و امويان نيز مظهر فساد و تباهي و قاتل سيد الشهداء هستند .بنابراين جنگ بين اين دو، جنگ دو باطل بوده است.[5] چه در جنگ اول يزيد با ابن زبير و چه در جنگ عبدالملک به فرماندهي حَجّاج‏ثقفي با آل زبير همگي به ناحق بوده و منفور «ولي» زمان حضرت سيد الساجدين بودند و طبق آيه قرآن ، بيت الله الحرام با وجود ولي و امام به درجه رفيعي نائل مي شود که مورد سوگند خداوند قرار مي گيرد. و اينجاست که مقام و قداست ولايت و پيوند آن با کعبه و ارزش «أرکان البلاد وساسة العباد»[6] معلوم مي‏شود.

 

ديدگاه شيخ صدوق در اين باره

انديشمند نامدار شيعه، شيخ صدوق(عليه‏الرحمة) در اين باره مي گويد: آنچه درباره اصحاب فيل جاري شد بر سر حَجّاج نيامد؛ زيرا هدف مستقيم حَجّاج، ويراني کعبه نبود، بلکه منظورش دستگيري ابن‏زبير بود و آن مرد(ابن‏زبير) ضدّ حق، يعني مخالف حضرت علي‏بن الحسين، امام سجّاد(عليه السلام) بود. وقتي اين مرد ضدّ حق، در کعبه متحصن شد، خداوند اراده فرمود براي مردم بيان کند که به اين ضدّ حق پناه نخواهد داد، از اين‏رو مهلت داد تا کعبه را بر سر او ويران کنند[7].

پس تفاوت ميان «ابرهه» و «حَجاج» و «حصين بن نمير» در اين است که ابرهه ستمگر قصد داشت قبله و مطاف را ويران سازد، چون در آن هنگام کعبه، قبله و مطاف حُنفا بود چنان که مطاف ديگران نيز بود و امّا حَجاج ستمگر که بر ظالم ديگري همچون خود مسلط شده بود، قصد بدي نسبت به کعبه(به عنوان قبله و مطاف)، نداشت و خواستار نابودي اسلام و دين حنيف نبود، اگرچه خودش ديانت نداشت. امّا مقصود وي در آن هنگام فقط غلبه بر ستمگري ديگر بود.[8]

-----------------

[1] ـ سوره حج، آيه 25. ومنْ يُرد فيه بإلحادٍ بظلمٍ نذقه من عذابٍ أليم؛ هر که را قصد کجروي و ستمکاري در کعبه داشته باشد، عذابي دردناک مي‏چشانيم.

[2] - سوره مبارکه فيل، آيات 5 ـ 1. واقعه اصحاب فيل در چند کيلومتري مکه مکرمه در بين مشعر الحرام و منا اتفاق افتاد که به وادي محسر ( سرزمين عذاب ) معروف است.

[3] ـ سوره بلد، آيات 2 ـ 1.

[4]ـ در همين زمينه رواياتي از ائمه(عليهم‏السلام) رسيده است که در برخي جوامع روايي تحت عنوان «بابُ مَن أراد الکعبة بسوء» آورده شده است. (من لا يحضر، ج2، ص248؛ و وافي، ج12، ص53).

[5] ـ وکذلک نولّي بعض الظّالمين بعضاً ؛ سوره انعام ، آيه 129.

[6] ـ مفاتيح الجنان، زيارت جامعه کبيره.

[7] ـ من لا يحضر، ج 2، ص 249.

[8] ـ صهباي حج ، آيت الله جوادي آملي ، ص 104

*پايگاه اطلاع رساني حج

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس