به گزارش خبرنگار ورزشی مشرق، در شرایطی این روزها از ساختمان خیابان سئول اخبار و زمزمه هایی مبنی بر تغییر اساسنامه و برگزاری احتمالی انتخابات به گوش می رسد که با پرسش هایی جدی مواجه است. در حقیقت، این روزها جامعه ورزش سوال هایی دارد که پاسخی در پی نداشته است. همین نیز موجب شده تا نسبت به برگزاری انتخابات در کمیته که با تاخیری یک ساله همراه بوده، با ابهام نگاه کرده و به آن اطمینان نداشته باشند. همین نیز می طلبد تا کار متوقف شده و انتخابات کمیته به دولت بعدی واگذار شود تا با خیالی راحت و بدون نگرانی، کادر جدید انتخاب شده و راهبری امور را بر عهده گیرند.
آنها که مسئولیت اصلاح را بر عهده داشتند، صلاحیت لازم را داشته اند که اگر داشته اند، چرا باید ورزش یک سال درگیر نامه نگاری برای قبول این اساسنامه باشد؟ چرا باید نتیجه کار کسانی که مدعی کاردانی و کارشناسی هستند، به اینجا رسد که ورزش ما منتظر نظر برخی اعراب باشد که منافعشان بر منافع ما سایه انداخته است؟
* از کپنهاک تا دیدارهای عربی!
ریشه اتفاقا را بایستی در اجلاس کپنهاک دانمارک دانست. آن هنگام که کمیته بین المللی المپیک از فدراسیون ها خواست تا برخی اصلاحات کوچک (برخی، از تغییرات صرفا لفظی می گویند) در اساسنامه های خود داشته باشند؛ اما آن ماجرا با تاخیری دو ساله، منجر به تغییراتی در اساسنامه ما شد که نه تنها عجیب که حتی مشکوک به نظر می رسد. تا امروز که ماه هاست مشغول یک اصلاح ساده هستیم و هر بار بایستی با مسئولان عرب شورای المپیک آسیا دیدار کنیم تا شاید کارمان حل شود.
به راستی، چرا بایستی دو سال ورزش کشور بی اطلاع از لزوم اصلاحات در اساسنامه باشد؟ چه تعداد جلسه برگزار شده و چه هزینه برای انجام امروز صورت گرفته و البته با حضور چه کسانی؟ آیا آنها که مسئولیت اصلاح را بر عهده داشتند، صلاحیت لازم را داشته اند که اگر داشته اند، چرا باید ورزش کشور یک سال درگیر نامه نگاری برای قبول این اساسنامه باشد؟ چرا باید نتیجه کار کسانی که مدعی کاردانی و کارشناسی هستند، به اینجا رسد که ورزش ما منتظر نظر برخی اعراب باشد که منافعشان بر منافع ما سایه انداخته است؟ و ...
اذهان دلسوزان با پرسش هایی اساسی مواجه است که چرا باید در این روزها که دولت در حال تغییر است و کارها سامان لازم را ندارد، چنین تصمیمی گرفته شود؟ این حق دولت جدید نیست که مردانی متناسب با اهداف و غایت خود را بر مسند مدیریت کمیته ببیند؛ نه آنها که در پایان کار دولت قبلی بر ماندن اصرار کرده و کارنامه شان نیز مشخص؟
* چرا برگزاری انتخابات با عجله و سراسیمگی؟
در حالی که ابهام و تردید بر اقدامات ماه های اخیر مسئولان کنونی کمیته سنگینی می کند، اصرار کنونی آنها و وزارت ورزش بر برگزاری انتخابات ریاست نیز جالب توجه است. پس از ماه ها اتلاف وقت بدون منطق، آنها به این نتیجه رسیده اند که به یک باره انتخابات را برگزار کنند. آنها در حالی به این جمع بندی رسیده اند که حتی مقدمات قانونی نیز فراهم نیست و برخی فدراسیون ها در تعلیق به سر می برند.
در چنین شرایطی است که بار دیگر اذهان دلسوزان با پرسش هایی اساسی مواجه می شود. چرا باید در این روزها که دولت در حال تغییر است و کارها سامان لازم را ندارد، چنین تصمیمی گرفته شود؟ مگر تکلیف تعلیق ها مشخص شده که چنین تعجیلی وجود دارد؟ چرا درباره روند اصلاح اساسنامه در ماه های اخیر به مردم اطلاع رسانی شفاف نمی شود؟ آیا این تصمیمی غیرمنطقی است که انتخابات تا پایان دولت به تعویق افتد تا سامان کار در دستان مدیر و وزیر جدید باشد؟ این حق دولت جدید نیست که مردانی متناسب با اهداف و غایت خود را بر مسند مدیریت کمیته ببیند؛ نه آنها که در پایان کار دولت قبلی بر ماندن اصرار کرده اند و کارنامه شان نیز مشخص؟ و ...
به نظر می رسد انتخابات کمیته المپیک و روند بازنویسی اساسنامه کمیته ملی المپیک با ابهام و شائبه هایی همراه است که نگرانی گسترده دلسوزان ورزش را موجب شده است. بایستی در این راستا، امور متوقف شود تا دولت جدید بر کار مسلط شود و روال را بدون شائبه و متناسب با ظرفیت هایش راهبری کند.
آنها که مسئولیت اصلاح را بر عهده داشتند، صلاحیت لازم را داشته اند که اگر داشته اند، چرا باید ورزش یک سال درگیر نامه نگاری برای قبول این اساسنامه باشد؟ چرا باید نتیجه کار کسانی که مدعی کاردانی و کارشناسی هستند، به اینجا رسد که ورزش ما منتظر نظر برخی اعراب باشد که منافعشان بر منافع ما سایه انداخته است؟
* از کپنهاک تا دیدارهای عربی!
ریشه اتفاقا را بایستی در اجلاس کپنهاک دانمارک دانست. آن هنگام که کمیته بین المللی المپیک از فدراسیون ها خواست تا برخی اصلاحات کوچک (برخی، از تغییرات صرفا لفظی می گویند) در اساسنامه های خود داشته باشند؛ اما آن ماجرا با تاخیری دو ساله، منجر به تغییراتی در اساسنامه ما شد که نه تنها عجیب که حتی مشکوک به نظر می رسد. تا امروز که ماه هاست مشغول یک اصلاح ساده هستیم و هر بار بایستی با مسئولان عرب شورای المپیک آسیا دیدار کنیم تا شاید کارمان حل شود.
به راستی، چرا بایستی دو سال ورزش کشور بی اطلاع از لزوم اصلاحات در اساسنامه باشد؟ چه تعداد جلسه برگزار شده و چه هزینه برای انجام امروز صورت گرفته و البته با حضور چه کسانی؟ آیا آنها که مسئولیت اصلاح را بر عهده داشتند، صلاحیت لازم را داشته اند که اگر داشته اند، چرا باید ورزش کشور یک سال درگیر نامه نگاری برای قبول این اساسنامه باشد؟ چرا باید نتیجه کار کسانی که مدعی کاردانی و کارشناسی هستند، به اینجا رسد که ورزش ما منتظر نظر برخی اعراب باشد که منافعشان بر منافع ما سایه انداخته است؟ و ...
اذهان دلسوزان با پرسش هایی اساسی مواجه است که چرا باید در این روزها که دولت در حال تغییر است و کارها سامان لازم را ندارد، چنین تصمیمی گرفته شود؟ این حق دولت جدید نیست که مردانی متناسب با اهداف و غایت خود را بر مسند مدیریت کمیته ببیند؛ نه آنها که در پایان کار دولت قبلی بر ماندن اصرار کرده و کارنامه شان نیز مشخص؟
* چرا برگزاری انتخابات با عجله و سراسیمگی؟
در حالی که ابهام و تردید بر اقدامات ماه های اخیر مسئولان کنونی کمیته سنگینی می کند، اصرار کنونی آنها و وزارت ورزش بر برگزاری انتخابات ریاست نیز جالب توجه است. پس از ماه ها اتلاف وقت بدون منطق، آنها به این نتیجه رسیده اند که به یک باره انتخابات را برگزار کنند. آنها در حالی به این جمع بندی رسیده اند که حتی مقدمات قانونی نیز فراهم نیست و برخی فدراسیون ها در تعلیق به سر می برند.
در چنین شرایطی است که بار دیگر اذهان دلسوزان با پرسش هایی اساسی مواجه می شود. چرا باید در این روزها که دولت در حال تغییر است و کارها سامان لازم را ندارد، چنین تصمیمی گرفته شود؟ مگر تکلیف تعلیق ها مشخص شده که چنین تعجیلی وجود دارد؟ چرا درباره روند اصلاح اساسنامه در ماه های اخیر به مردم اطلاع رسانی شفاف نمی شود؟ آیا این تصمیمی غیرمنطقی است که انتخابات تا پایان دولت به تعویق افتد تا سامان کار در دستان مدیر و وزیر جدید باشد؟ این حق دولت جدید نیست که مردانی متناسب با اهداف و غایت خود را بر مسند مدیریت کمیته ببیند؛ نه آنها که در پایان کار دولت قبلی بر ماندن اصرار کرده اند و کارنامه شان نیز مشخص؟ و ...
به نظر می رسد انتخابات کمیته المپیک و روند بازنویسی اساسنامه کمیته ملی المپیک با ابهام و شائبه هایی همراه است که نگرانی گسترده دلسوزان ورزش را موجب شده است. بایستی در این راستا، امور متوقف شود تا دولت جدید بر کار مسلط شود و روال را بدون شائبه و متناسب با ظرفیت هایش راهبری کند.