به گزارش مشرق به نقل از پایگاه خبری انصارحزب الله، حجتالاسلاموالمسلمین علی فلاحیان وزیر اطلاعات دولت هاشمی و نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در جلسه هفتگی انصارحزبالله به ارزیابی فضای فرهنگی و سیاسی کشور پرداخت.
متن کامل آن به شرح ذیل است:
ما یک حکمت عملی و یک حکمت نظری داریم. آن علم که در قرآن است. حکمت عملی است. حکمت نظری «صیروره الانسان عالما ذهنیا مضاهیا للعالم الخارجی» انسان آنقدر مطالعه کند که ذهنیت او مطابق با واقع باشد. اما در حکمت عملی انسان آنقدر بر احساسات و افکار خود حاکم میباشد تا بتواند آنجایی که میخواهد، خوشحال باشد و آنجایی که میخواهد گریان شود. حالا به چه اندازه این حکیمانه است؟ به آن میزان که حوزه نفوذ داشته باشد تا بتواند افکار جامعه را با خودش همراه کند.
*تحت تاثیر دیگران بودن،علامت کمهوشی است
در مقوله هوش هم همین را بیان میکنند. یک وقت هوش مقوله آیکییو است. یک وقت مربوط به مقوله احساس است و هرکس که بیشتر بتواند انسانها را با خودش همراه کند برای اهداف خود، او باهوشتر است. در قرآن هم آمده «و اضلّه الله علی علمٍ» یعنی شخص با اینکه عالم است ولی گمراه است. یا مثلاً لقمان میفرماید: «اعوذ بالله ان اکون من الجاهلین» اگر دروغ بگویم، معلوم است که من بر عواطف و احساسات خودم حاکم نیستم. پس به میزانی که انسان بر افکار و احساسات خودش قدرت و تسلط داشته باشد، باهوش است و به میزانی که تحت تأثیر دیگران باشد کمهوش است. پس در مدیریتها باید انسان باهوش باشد و اگر کم هوش بوده و نتواند آدمها را با خودش همراه کند و به مقصد برساند نمیتواند مدیر خوبی باشد ولی میتواند دانشمند خوبی باشد؛ چرا که دانشمند از کسی که حکیم است، متفاوت است.
در هر صورت میگویند که اگر انسان بتواند مانند یک صخره که در دریا میافتد، موج ایجاد کند، به میزانی که موج ایجاد میکند، وزنه دارد. بنابراین انبیاء و اولیا و معلمین اخلاق سکاندار نیمی از جامعه هستند.
از طرفی دنیا جای امتحان است و هر روز انسان امتحان میشود. به امام صادق(ع) عرض کردند که شما اینقدر برنامهریزی میکنید، لو میرود و اینها دوباره ما را دستگیر میکنند. فرمودند: ما برنامهریزی میکنیم و خداوند هم کار خود را میکند. همه آدمهایی که دور و بر ما هستند به وسیله خدا امتحان میشوند. بعضی در امتحان رد میشوند و تمام تشکیلات و برنامهریزی ما به هم میخورد. به فرموده حضرت امام(ره) مهمترین عنصر انسانیت اراده است. به میزانی که کسی برای انجام کاری اراده داشته باشد به همان میزان انسان است. بعضی میگویند به میزانی که محبت داشته باشد انسان است و بعضی دیگر معتقدند هر کسی به اندازهای که فکر میکند و توانایی فکری دارد، انسان است.
این یک بحث مفصلی میان علمای اخلاق و عرفان است. پس عنصر اراده خیلی مهم است و مهمتر از آن این است که انسان ارادهاش منتج از اراده الهی باشد.
در رابطه با انتخابات اوضاع جامعه ما متأسفانه تحت تأثیر رسانههای بیگانه است و به قول مقام معظم رهبری تهاجم فرهنگی شروع شده و تحقق پیدا کرده است و بخشی از جامعه ما فرهنگ غرب را در زندگی و عمل خویش پذیرفتهاند. ولی در مقابل رویشهایی هم اتفاق افتاده است؛ یعنی گفتمانهایی که میگویند لذتها، تنها لذتهای مادی نیست و انسان به این زندگی مادی و به این زر و زیورها نباید دل ببندد. لذا کمال انسان وابسته به آرمانهای اوست و اگر انسان بتواند به دنبال آن آرمانها برود رو به تعالی است. هم در کشور خودمان جوانانی داریم که مصمم و با اراده هستند و هم در کشورهای دیگر دنیا و هر مقدار ما تلاش بیشتری کنیم و آنها در عمل ما تبلور ایمان را ببینند، امیدوارتر خواهند شد.
این خیلی مهم است که ائمه علیهمالسلام فرمودند: کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم. شعار ندهید و با عمل خود مردم را راهنمایی کنید.
متأسفانه در بعضی جاها به لحاظ فرهنگی بخشی از جامعه نسبت به ارزشهای انقلاب دچار شک و تردید هستند و نگاه میکنند، ببینند کدام یک از کاندیداها شعار متفاوت میدهند تا به او رأی دهند. لذا رسالت ما در بخش فرهنگی بسیار مهم و خطیر است؛ چرا که باید با عمل و گفتمان خویش سعی کنیم که نگذاریم بچههای ما به صف آنها بروند.
باید از کاندیداها پرسید که برای جوانان چه برنامههایی دارند؟ بنده 14 تا 24 برنامه برای جوانان نوشتهام. بالاخره رسانهای مثل ماهواره در کشور وجود دارد که مدام تبلیغ فرهنگ بیگانه میکند. باید برنامهای باشد که جوانان از این برنامههای هالیوودی استقبال نکنند. آقای فلاحیان، تو که در مجلس خبرگان به آقای ضرغامی ایراد گرفتی که تو نتوانستی برنامهای بسازی که مردم نروند پای برنامههای ماهوارهای بنشینند، میخواهی چه کار کنی؟ اوقات فراغت این جوانان را چه طور میخواهی پر کنی؟ دادن یک جواب عملی به این موضوع، از مهمترین کارهای ماست.
*فرهنگ، مهمترین دغدغه ماست
مهمترین دغدغه ما فرهنگ ماست و مهمترین فشار آمریکا این است که این فرهنگ اسلامی که علمای ما در طول تاریخ زندگی خویش ساختهاند از بین برود. دشمنان میگویند ما در ایران تلاش خواهیم کرد که آموزههای انبیاء و انقلاب و امام در ایران کمرنگ شود و آدمهایی به دانشگاه بیایند و تدریس کنند یا در مراکز قدرت جای گیرند که به این آموزهها کمتوجهی کنند.
اما بحث اینکه در این شرایط به چه کسی رای دهیم. مسلّم است که امام(ره) آرمانهایی داشتند. گفتند شاه باید برود، رفت؛ حکومت باید اسلامی شود، شد؛ گفتند صدام و حزب بعث باید برود، رفت. اینها را کسی باور نمیکرد . بعد فرمود باید ملتهای منطقه بیدار شده و حکومتهای اسلامی به رهبری ایران تشکیل بدهند.
مقام معظم رهبری میفرمایند یادتان نرود ما هنوز تا رسیدن به مقصد نهایی راه در پیش داریم. نباید به دنبال خشت و گل و خانه و ماشین و تقسیم غنایم باشیم. ما هنوز پایین قله هستیم و به ارتفاع صعود نکردهایم؛ چرا که افقهای انقلاب اسلامی خیلی بالاست. کی به فکر این هست که ملتهای منطقه که مسلمان هستند را بیدار کند؟ کی به فکر این هست که حتی با این وهابیها و سلفیها مقابله کند.یا اینکه آنان را راهنمایی و فکرشان را عوض کند؟
باید بدانیم که ما به عنوان طلایهدار ظهور حضرت بقیهالله الاعظم(عج) هیچ گاه نباید از پا بنشینیم تا فرهنگ غربی در کشورمان و سایر کشورهای اسلامی رشد کند و مردم از خداوند بیگانه شوند؛ خلاصه «یتمتّعون و یاکلون کما تاکلالارض» هر کاندیدایی که شعارهایی داد که بر طبق آنها باید به مسائل دنیا این قدر اهمیت داده شود، معلوم است که دنیاگراست و نباید به او رای داد. چرا که ما جز برای دو کار خلق نشدهایم یکی یاد خدا و دیگری مبارزه با دشمنان خدا. هرکسی در جهاد با دشمنان خداست، پیروز است.
*دو دستهای که پشت سر آقای هاشمی هستند
اما راجع به اوضاع واحوال فعلی نامزدها؛ میدانید که آقای هاشمی به صحنه آمده است و کسانی که پشت سر او به راه افتادهاند دو دسته شدهاند. یکی اصلاحطلبان که میگفتند ما نمیخواهیم در انتخابات شرکت کنیم و لیکن حالا که آقای هاشمی میآید، باید بیاییم؛ دیگری گروهی از جامعه ما و مردم کوچه و بازار و عوام که از این گرانیها لطمه خوردهاند. آنها در ذهنشان این است که اگر هاشمی بیاید، وضعیت بهتر میشود.
در صورتی که چنین نیست و آدمهای ضعیف در زمان تصدی او زیر چرخ به اصطلاح «توسعه» له شدند. ما آن زمان دو تا دعوا با آقای هاشمی داشتیم. یکی بحث فرهنگی بود. ایشان میگفت آقای فلاحیان، این بازی که تو در تهران به راه انداختی، نتیجه نمیدهد. به او گفتم: چرا نتیجه نمیدهد؟ ما هر مجله مستهجن و هر نوارمبتذلی میآمد جمعآوری میکردیم و در مرز جلوی آن را میگرفتیم و نمیگذاشتیم توزیع شود. دختران بدحجاب را جمعآوری میکردیم.
ایشان میگفت: آقای فلاحیان حالا تو این دخترها را میگیری و میبری شلاق میزنی این دیگر نه خودش و نه بابا و نه آبا و اجدادش اصلا مسلمان نمیشود. من میگفتم: این دستور اسلام است. کسی که تهتّک و تبلیغ ضد دینی میکند، اصلا نمیخواهد مسلمان شود. ولی این دخترهای مومنه را هم تحریک میکند که آنها هم چادر یا روسریهایشان را بردارند. ما نباید اجازه دهیم. چطور آقای سارکوزی این قدر اصرار بر جلوگیری از حجاب در سطح مدارس فرانسه را داشت. او معتقد بود که حجاب یک برگه تبلیغاتی است و به ما میگوید که شما بیخود کردید و من هم مخالف هستم.چطور او میفهمد ولی ما نمیفهمیم که دختر خانمی که با آن وضع زننده در خیابان حاضر میشود، موجب توسعه فحشا و فساد در جامعه میشود. البته ما به این که کسی تحریک میشود یا نه کاری نداریم؛ ولی توسعه این فرهنگ برای جامعه سمّ مهلکی است.
بعضیها آن موقع که به من خرده میگرفتند که تو تندروی کردی چرا که میگفتم بعضی از لباسها را نباید پوشید؛ چرا که تشبّه به کفار است و مزاج جامعه را عوض میکند. در زمان مرحوم کردان که لاریجانی در صدا و سیما بود، به لاریجانی گفتم تو هم که مثل بقیه هستی. این چه برنامههایی است که شما به مردم نشان میدهید؟ مگر شما ابتکار ندارید؟ کارگردان ندارید؟ قدرت تخیل ندارید؟ این همه داستان در تاریخ اسلام که میتواند هزاران سوژه باشد نداریم؟ باید یک فیلمی بسازید که بچهها سرگرم شوند. اینها که پخش میکنید چیست؟!
گفتند: ما اینها را پخش میکنیم که بچهها پای ماهواره ننشینند.
گفتم: شما متوجه نیستید که با این کار مذاق مخاطبان را عوض میکنید و این زمینهسازی برای ماهواره است.
پس این خیلی مهم است که نامزد ریاست جمهوری برای دین مردم و فرهنگ این جامعه چه برنامهای دارد. حکومت جمهوری اسلامی تشکیل دادیم برای اینکه در این حکومت انوار الهی و احکام الهی پیاده شود و با کسانی که میخواهند حدود الهی را زیرپا بگذارند مبارزه کنیم.
البته بعضیها بر آمدن هاشمی یک سودی را مترتب نظام میدانند و معتقدند از آنجایی که ما در پیچ هستهای قرارگرفتهایم و آخرین دورهای مذاکره را با 1+5 برگزار میکنیم، اگر انتخابات ما پرشور نشود اینها میگویند شما مشروعیت خود را از دست دادهاید و چکیده ملت نیستید و ملت شما را نمیخواهند. پس این استفاده را آقای هاشمی دارد. البته اگر بتواند. از طرف دیگر دولت هم میخواهد یک نفر را بیاورد. آنها هم حرفشان این است که برنامههای ما برای کشور برنامه خوبی بوده است و اگر کس دیگری بیاید طبق معمول برنامههای ما را هوا خواهد کرد و ما را زیر سوال خواهد برد.
بنابراین بهتر است که دولت بعدی ادامه دهنده برنامههای ما باشد. یک گروه سومی هم وجود دارد که اصولگرایان هستند. که متاسفانه به سه گروه تبدیل شدهاند و این کار را قدری دشوار کرده است.
عدهای معتقدند به دکتر ولایتی و عدهای معتقد به دکتر جلیلی و عدهای دیگر هم متفرق در میان سایر کاندیداهای اصولگرا هستند.
*وظیفه دوچندان اصولگرایان
لذا وظیفه ما دو چندان است که در میان اصولگرایان یک رئیس جمهوری را انتخاب کنیم که به گفتمان انقلاب اسلامی اعتقاد داشته باشد و ثابت هم کند که قبلا اجرا کرده است و الان هم توان اجرای آن را دارد. این طور نه خیانت به ملت میشود و در آینده هم پشیمان نمیشوید. اما اگر به صورت احساساتی تصمیم گرفتید، حالا ممکن است شخص مورد نظر به گفتمان اعتقاد داشته باشد ولی در عمل نتواند و گیر بیفتد و عدهای دور و بر او بیایند و در کارش خلل ایجاد کنند. مگر آقای احمدینژاد بد بود؟ ولی یک عده دور و برش آمدند و فکرش را تغییر دادند. شخص باید خیلی پخته باشد که به این طرف و آن طرف نزند و دیگر این که برنامه داشته باشد؛ هم برای کارهای اقتصادی و هم نظامی و امنیتی تا انشاءالله ما بتوانیم به یک جایی برسیم.
من معتقدم مسیر حرکت ملت بیبازگشت است؛ چرا که خداوند تصمیم گرفته است این ملت پیروز شوند و مقدمه ظهور حضرت شوند. ما فقط ممکن است قدری خرابکاری در این مسیر کنیم اما این تصمیم الهی است که بنده به آن ایمان دارم.
* سوال: به نظر شما عملکرد و واکنش آقای هاشمی در صورت رد صلاحیت چه خواهد بود؟ آیا عملکرد هاشمی و مشایی ممکن است به یکدیگر گره بخورد و یک عملکرد واحدی در مقابل نظام بگیرند؟
فلاحیان: اطلاع من این است که همچنان باهم مخالف هستند. آقای هاشمی هم اگر ردصلاحیت شود کاری نمیکند چرا که قبلا هم کاری نکرد. در مورد آقای هاشمی خیلی معتقدند او میآید و به نفع آقای روحانی کنار خواهد رفت. به روحانی هم گفتهاند به نفع هاشمی کنار برو و گفته تایید بشوم کنار میروم. البته نمیدانم من به نفع آقای هاشمی کنار میروم یا آقای هاشمی به نفع من کنار میرود.
به نظر من انحرافیها تظاهر به مانور میکنند که ما استعفا میدهیم یا انتخابات را برگزار نمیکنیم و الا چیزی دست رئیس جمهور نیست و فرمانده کل قوا مقام معظم رهبری هستند و نیروهای مسلح و امنیتی ما گوش به فرمان ایشان هستند لذا این تظاهر به مانور است و اگر هم بخواهند در جریان انتخابات اخلالی ایجاد کنند، راه به جایی نخواهند برد. لذا در صورت استعفای رئیس جمهور هم در قانون پیشبینی شده که معاون او کار را به دست خواهد گرفت. البته باز نمیدانیم مشایی صد درصد رد شده یا خیر.
* سوال: در صورت پیروزی هاشمی در انتخابات فضای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه به این که شنیده شده مهدی هاشمی گفته در صورت پیروزی پدر عملا من رئیس جمهور خواهم بود.
فلاحیان: اگر مهدی هاشمی چنین حرفی زده باشد «خالی» بسته است. الان نیروهای مخلص و باایمان در صحنه حضور دارند و دیگر از آن اتفاقات نخواهد افتاد و ما مصمم هستیم انشاءالله گفتمان رهبری را جلو ببریم.
* سوال: در دولت شما برخورد با بدحجابی و ماهواره و ناهنجاریهای اخلاقی چگونه خواهد بود؟
فلاحیان: ما اعتقاد داریم که مردم اصلا نباید پای ماهوارهها بنشینند. چرا که هرکس پای حرف یک سخنگویی بنشیند به سمت او میرود. الان در ماهواره حتی راجع به امام زمان(عج) جرئت کردهاند و او را نفی میکنند. یقینا نشستن پای ماهواره حرام است. ما فکری که کردیم این است که همه برنامههای مفید ماهواره را جدا و مونتاژ کنیم و در هر محلهای یک سالن آمفیتئاتر باشد که مردم از آن استفاده کنند، به نمایش بگذاریم.
در مورد بیحجابی هم باید حکم الهی اجرا شود. منتها با دومکانیزم این کار عملی میشود. من همان طرح فرهنگسرای محلات را که دادم این بود که خانوادهها باید با مرکز فرهنگی و مساجد مرتبط باشند و مرتبا روی افراد کار شود و خواست فرهنگی به وجود آید تا هرکسی که بخواهد روسری خود را عقب ببرد همه او را به گونهای دیگر نگاه کنند. باید جوّ جامعه را به گونهای تغییر دهیم که منکر معروف نباشد. الان در محافل علمی و مدارس، دختران با پوشش چادر مورد تمسخر همکلاسیها قرار میگیرند.
بنده طرح ایجاد فرهنگسراها را دادم، منتها آقای کرباسچی طرح را خراب کرد. ما گفتیم در هر محله یک فرهنگسرا باشد و کارهای علمی و هنری و تفریحی و ورزشی آنجا باشد و اوقات فراغت در آنجا سپری شود. در آنجا انسانهای عاقل محله چه دانشگاهی و چه فرهنگی و چه روحانی سازماندهی شوند و با مردم کار کنند. ما این کار را در اهواز کردیم و بچهها را به مسجد آوردیم ما الان در اهواز 12 مسجد داریم که همه آنها بچههای بین 14 تا 24 سال هستند. برای اینها برنامههای جالب تدارک دیدیم؛ از جمله برنامههای تفریحی، ورزشی، اردوهای زیارتی و سیاحتی در نظر گرفتهایم. خلاصه جوّی درست کردیم که اینها در گروه خودشان مورد قبول واقع شدهاند. ما از این احتیاج باید استفاده کنیم و نگذاریم بچههایمان طعمه گرگ شوند.
لطفا بفرمایید آقای هاشمی با سابقه خرابی که در زمینه اقتصادی برای کشور دارد، چطور میخواهد وضعیت اقتصادی کشور را سر و سامان بدهد؟
فلاحیان: این را باید از خود ایشان بپرسید. در آن زمان هر وقت که اوضاع خیلی خراب میشد به ما دستور میدادند پیگیر باشیم.
در مورد تورم، ما 4 برنامه داریم. تورم یعنی مقدار پول کاغذی و نقدینگی ما ضرب در سرعت گردش پول. اگر تولید ناخالص ملی یعنی محصولات صنعتی و کشاورزی و خدمات ما به اندازه نقدینگی باشد تورم نیست. مثلا اگر شما 10 جفت کفش تولید کردید با 100تومان پول کاغذی. این کفش هر کدام 10تومان میشود. اگر 110تومان پول کاغذی چاپ کردید11 تومان میشود. بنابراین اولینکاری که میکنیم توقف گرانیهاست یعنی ما دیگراز بانک مرکزی استقراض نمیکنیم. سرعت گردش پول را هم کاهش میدهیم. تولید ناخاص ملی را افزایش میدهیم.
و با این کار نقدینگی نزدیک به تولید ناخالص ملی میشودو این طور یک شیب ارزانی را ایجاد میکنیم. در رابطه با اشتغال باید ببینیم در چه زمینههایی بستر سرمایهگذاری فراهم است. لذا در آن زمینهها سرمایهگذاری میکنیم و شکل کارش هم شکل کار آقای هاشمی نیست یعنی نه کارخانهای است و نه توجه فقط به کارآفرینان است، بلکه همجهت عدالت را در آن لحاظ کردیم و همجهت پیشرفت را پیشبینی کردیم. ما کارخانهای را با مشارکت مهندسین و کارگران؛ تاسیس میکنیم یعنی 20 درصد دولت، 20 درصد سرمایهگذار و بقیه سهام به مهندسین و کارگران داده میشود تا عدالت رعایت شود و سعی میکنیم آن چیزهایی که مزیت نسبی و بازار دارد را افزایش دهیم که این محصولات قابل رقابت برای صادرات باشد و اینگونه ایجاد اشتغال میشود.
ممکن است این سوال مطرح شود که اصلا پول از کجا میخواهید بیاورید. بنده اصلا پولی لازم ندارم. بنده کارخانه نخ تایر را در زنجان تاسیس کردم. آلمانها را در این پروژه بدون پرداخت هیچ پولی به آنها مشارکت دادیم و آنها فقط 25 درصد محصولات را برای سرمایه خود برداشتند و اینگونه اشتغال ایجاد شد.
*سوال: موضع شما در مورد موسوی و کروبی چه بود؟
فلاحیان: آن روز که فتنه بود، میگفتند اعدام کنید، ما گفتیم اعدام برای آنها کم است. بالاخره اینها آبروی ما را در دنیا بردند. اصلا 4 سال ریاست جمهوری چه ارزشی دارد که آدم نظام را در دنیا این طور زیر سوال ببرد؟ من از سال 43 در کنار کروبی بودم، آن وقتی که در مسجد اعظم کتک خورد و عمامهاش افتاد. ولی آقای کروبی، به فرض حالا خلافی هم اتفاق افتاده است در همه دنیا اعلام میکنی که زندانبان ما فلان کار را با متهم کرده است؟! اصلا فکر آبروی این همه شهدا و ملت را نمیکنی؟
* سوال: آیا تایید صلاحیت هاشمی را به نفع نظام میدانید؟
فلاحیان: از آنهایی که تایید میکنند بپرسید. من که نمیخواهم کسی را غیر از خودم تایید کنم.
* سوال: در دستهبندیهای رایج سیاسی شما اصلاحطلب هستید یا اصولگرا؟
فلاحیان: من جزء طیف اصولگرایان هستم. درحال حاضر هم جامعتین بنده را به عنوان نامزد انتخابات مجلس خبرگان به مردم خوزستان معرفی کردهاند. من عضو فدائیان اسلام هستم.
* سوال: چقدر به ائتلافهای صورت گرفته خوشبین هستید؟ آیا تا آخر میمانید؟
فلاحیان: اینها به این ائتلافها پایبند نخواهند بود. این مسخره کردن مردم است که ائتلافی صورت پذیرد و همه ثبت نام کنند. من فکر میکنم راهی جز انتخاب بنده در میان اصولگرایان باقی نخواهد ماند.
* سوال: شیعه در بلاغت کلام و دفاع از حق، حرف اول و آخر را میزند. چرا از گفتوگو با آمریکا میترسید؟
فلاحیان: چه کسی میترسد؟ ما نمیترسیم. آمریکاییها که قایل به مذاکره نیستند آنها میگویند ما ابرقدرتیم، پس شما گوش به حرف ما بدهید. وقتی رئیسجمهور کشور ما، خطاب به شورای امنیت سازمان ملل گفت که این چه شورای امنیتی است که هم دادستان و هم قاضی آن خود شما هستید؟ البته آن موقع جواب آنها منعکس نشد. آنها در جواب گفتند: درست است؛ ولی شما معادلات قدرت را بلد نیستید برمبنای اعتقاد ما هر ملتی به اندازهای حق دارد که قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی دارد. یعنی میگویند حق از لوله تفنگ درمیآید. عدالت به این معنا نیست کی حق دارد و کی حق ندارد. منتها به این معناست که کی چقدر زور دارد حقش را بگیرد. شما این قدر زور ندارید.