۱- هر چه از بدجنسي و نامردي و خيانت طلحه و زبير و معاويه گفته شود، اما ضربت آخر را خوارج بر فرق مولاي مومنان فرود آوردند! ناکثين و قاسطين در جهنم غضب الهي تا ابد خالدند، اما لعين دو عالم و اشقيالاشقياء «ابنملجم» است!
۲- ابن ملجم نه مثل معاويه کاخنشين بود نه مانند طلحه و زبير همراه فتنه و ساکت فتنه! نه سوداي حکومت داشت و نه طمع ثروت! يک سادهزيست معمولي بود! با مقداري جهالت و تحجر و البته خيلي خود محور و مغرور! ابن ملجم دنيا را با عقل نداشتهاش ميسنجيد و تحليل ميکرد! براي همين وقتي با دو تا مثل خودش به تحليل و بررسي نشست به اين نتيجه رسيدند که براي حل معضلات دنيا بايد علي و معاويه و عمر و عاص کشته شوند!
۳- مشکل اساسي ابن ملجم و رفقا و هممسلکانش آن بود که در اوج جهالت و غرور، عقل خود و امثال خودش را باور کرده بود و به علم و معنويت نداشتهاش بدجوري مينازيد و عباداتش عجيب به چشمش ميآمد و به واسطه همينها بود که علي را در رديف معاويه و عمروعاص ديد!
۴- چند سالي است که گرفتن يقه طلحه و زبير و سخنراني و مقاله عليه معاويه خيليها را به نان ونام رسانيده است! اصلا نردباني شده براي اوجگيري بعضي سادهزيستهاي عابد و زاهد به بلنداي ميز و شهرت و دنيا و...! و در اين ميان غفلت فراگيري در برخی از مدعيان عمارگونگي ايجاد شده نسبت به وجود ابنملجمهايي که در پناه اين غفلت مثل موريانه به کارشان مشغولند و البته برخلاف ابنملجم سال ۴۰ هجري ضربتشان را آرام آرام بر فرق نظام و انقلاب و رهبري و سپاه و دين و روحانيت فرود ميآورند!
ديروز يکي از پرچمداران لشکر خوارج آنچنان عدالتخواه شده بود که از يارانش ميپرسيد چرا فلان مفسد اقتصادي در «بيت» مسئوليت دارد و امروز يکي از پادوهاي اين لشکر جاهل در اوج غرور و در پاسخ به عتاب رهبر انقلاب به مسئولين قوا در خصوص تعطيلي مبارزه با مفاسد اقتصادي مينويسد: «شما در خصوص مبارزه با مفاسد اقتصادي چه کردهايد؟» و اتفاقا حواسش هست که چه کسي را خطاب قرار داده و تعمد از سرتاپاي متن نامیمونش ميبارد! واين بوي نامطبوع همان «رايحه آزاردهنده غرور» است! همان رايحهاي که چند سالي است در ميان جماعت خوارج استشمام ميشود و هر روز بر مشام آزاری اش افزوده ميشود!
۵- راه مقابله با خوارج آگاهي است! مولاي متقيان ابن عباس را برابر جماعت نادان خوارج قرار داد و ساعتي استدلال «ابن عباس» باعث شد تا اکثريت خوارج «متوجه» و «متنبه» شوند و راهشان را از راه ابنملجمها سوا کنند! و البته در آخر ميماند مشتي عنود جهول لجوج که جز زبان ذوالفقار نميفهمند و بايد مانند اميرمومنان چشمان فتنه را از کاسه درآورد!
۶- نبرد آخر علويان «نهروان» است! نبرد با جهل وغرور و منيّت و خودمحوري! و حاشا که در اين نبرد «علي» تنها بماند!
*دکتر محمد صادق کوشکی

هر چه از بدجنسي و نامردي و خيانت طلحه و زبير و معاويه گفته شود، اما ضربت آخر را خوارج بر فرق مولاي مومنان فرود آوردند!