مشرق؛ با نیم نگاهی به تاریخ و بررسی اندیشه های گوناگون فلسفی به خوبی می توان سیر نزدیک به سه هزار ساله ی فلسفه و عجین شدن آن با زندگی بشر را مشاهده کرد.
روند تکاملی فلسفه از عصر ملطیون تا به امروز و منتج شدن آن به سیطره تکنولوژی و گستردگی آن در تمام شقوق زندگی انسان ها موجب شده است پلی بین فلاسفه و مردمان زده شود و فلسفه از گوشه گیری همیشگی خود به پایین ترین حد ممکن نزول و به مدد تکنولوژی که ثمره ی نهاییِ فلسفه است خود را در عرصه های گوناگون به معرض ظهور برساند.
در نتیجه این روند موجب چرخشی جامعه شناختی در فلسفه شده و به نوعی دیگر می توان گفت فیلسوفان به جای سوال های گوناگون از چیستی عالم و پرداختن به تئوری ها و نظریه ها، فلسفه را به بطن جامعه آورده و به نوعی سبک زندگی را رقم زده اند. در این باره میتوان به فیلسوف فرانسوی «پیر هادت» (Pierre Hadot) اشاره کرد وی از افرادی بود که تلاش بسیاری برای عملی کردن فلسفه در سبک و روش زندگی انجام داد.
فلسفه از زمان شکل گیری خود تا به امروز چالش ها و اختلالات گوناگونی در اشکال سنتی جامعه ایجاد کرده است، به عنوان مثال می توان گفت از دوران سقراط جرقه اولیه تفرد گرایی منطقی (rational individualism) که نوعی از سبک زندگی است، زده شد. موضوع «فلسفه من» یا «فرد» محصور به دوران سقراط نیست چرا که تنها بخشی از جامعه جدید در آن دوران شکل گرفت، « فلسفه من» که جامعه ی لیبرال امروز را شکل داده است، نتیجه ی بیش از 2500 سال آزمایش و تفلسف ورزیدن می باشد.
فیلسوفان معاصر به تبع گذشتگان خود به سمت تغییر این چرخش جامعه شناختی رفته و به دنبال شکل دادن ارتباط های مردمی هستند. درباره مقوله فلسفه و روش زندگی می توان به نظرات افرادی چون مارتا نوسباوم (Martha Nussbaum’s) از فیلسوفان ارسطویی، چارلز تیلور (Charles Taylor) جامعه شناس و فیلسوف ، یورگن هابر مارس (Jürgen Habermas) از فیلسوفان متخصص در دگرگونی حوزه عمومی، دیوید هاروی (David Harvey) از نظریهپردازان در عرصه ی مسائل اجتماعی جهان و دی. جی. گروتی (D. J. Grothe) نویسنده و سخنران عمومی آمریکایی در حوزه مسائل مرتبط با علم، اندیشه انتقادی، سکولاریسم، دین و رئیس بنیاد آموزشی جیمز رندی اشاره داشت که هرکدام به نوبه خود در پی بازسازی روابط جامعه شناختی هستند، ولیکن هیچ کدام از این نظریه ها نتوانسته است بشر را به غایت و کمال اش هدایت کند.
در دوران معاصر، برخی از جالب ترین سوال های فلسفی مربوط به مقولات اجتماعی است. یکی از این سوالات که به مقوله ای پیچیده و بحرانی در جهان امروز تبدیل شده است تفردگرایی و یا (individualism) می باشد که منشاء و سرچشمه آن سبک نظام سازی تمدن غرب است. واژه فردگرایی برای اولین بار در سال ۱۷۸۹ توسط جامعه شناسی فرانسوی به نام سن سیمونین که بر روی دلایل شکست انقلاب فرانسه کار می کرد، استفاده شد. سیمونین برخلاف گفتههای مخالفین که ریشههای شکست انقلاب را در آزادی خواهی میدیدند، ریشه آن را در «فردگرایی»، «خودپرستی» و یا «آنارشی» میدانست.
هر انسان ادراکی از وجود خویشتن دارد که میتوان آن را هویت شخصی یا خود نام نهاد. خودپنداشت مجموعه تصورات انسان درباره ویژگیهای درونی و برونی خویش است. همانگونه که انسان واجد خودپنداشت فردی میشود، بتدریج واجد تصوراتی از جامعه و فرهنگی که درآن زیست میکند؛ میگردد که میتوان آن را خودپنداشت جمعی نامید. خودپنداشت و یا خود خواهی فردی ناظر به هویت شخصی و خودپنداشت جمعی ناظر به هویت جمعی و یا ملی است.
به عقیده عده ای، فردگرایی رابطه بسیار نزدیکی با خودپرستی (egoism) دارد ولی با این وجود بسیاری از طرفداران این تئوری بر این عقیده استوار اند که فردگرایان هم میتوانند مانند دیگر افراد جامعه روش زندگی خود را خود انتخاب کرده و نسبت به اجبارهای اجتماعی برای تطابق با دیگر افراد، هیچ واکنشی نشان ندهند. افرادی مانند «آین راند» نیز با سنتهای قبیلهای جنگیده و معتقدند که فردگرایی برابر با عفت و پاکدامنی است.
از تفکر فرد گرایی اندیشه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی رقم می خورد به نحوی که در فلسفه ی سیاست، تئوری فردگرایی دولتی به این اشاره دارد که دولت باید حافظ آزادی تفردگرایان باشد تا زمانی که این افراد نخواهند مانع آزادی دیگران گردیده و یا از دیگران به منظور نفع خود سوء استفاده کنند. فردگرایان به صورت عمده نگرانند که حقوقشان در تحمیلهای محیط و جامعه تحت فشار قرار گیرد و برای همین نیز خواستار حمایت از حقوق فردگرایان هستند.
بر مبنای این بینش شاکله اصلی جامعه فرد است. از دید گاه تئوری پردازان این موضوع فرد از وجود «من حقیقی» برخوردار است و در واقع اجتماع چیزی جز مجموع اجزای تشکیل دهنده ی آن که تک تک افراد هستند نیست که با حفظ استقلال و هویت خود آن را بوجود آوردهاند. بدین ترتیب اجتماع از وجود واقعی برخوردار نیست و وجود آن اعتباری است و وابسته به حضور اجزا تشکیل دهنده ی خود که همان افراد هستند میباشد.
همان طوری که اجزاء تشکیل دهنده هر شی ای با حفظ هویت خود آن شی را بوجود میآورند و در واقع خواصی که آن شی دارد به اعتبارخاصیت آن اجزاء میباشد، اجتماع نیز به اعتبار تجمع افراد حقیقی شکل گرفتهاست و خود فاقد هرگونه وجود حقیقی است. در واقع جامعه در پیکرهای فرضی دارد و خود وجودی مستقل ندارد. اولویت فرد و تقدم منافع فرد بر منافع جامعه در مکاتب سرمایه داری از همین نگاه ناشی میشود، به نحوی که این اصل از اصول اولیه و پذیرفته شده نظامهای اقتصادی سرمایهداری میباشد. تفردگرایی در لیبرالیسم اقتصادی با این استدلال که فرد قبل از وجود اجتماع بوجود آمده پس وجود وی به لحاظ تاریخی نیز مقدم بر وجود اجتماع میباشد معتقد است خواستههای فرد نیز به لحاظ اخلاقی مقدم بر خواستههای اجتماع میباشد.
بر مبنای فلسفه ی فردگرایی، یک نوع اخلاق وحشیانه ی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وجود می آید. فردگرایی ارزش های اخلاقی را ناشی از اراده انسان می داند، بنابراین سود جویی شخصی و تأمین منافع فردی به عنوان یکی از وجوه لیبرالیسم جایگزین ارزشهای اخلاقی می گردد. این روند خطرناک، در حوزه جامعه شناختی موجب از هم گسیختگی خانواده ها شده به نحوی که اکثر کشور های توسعه یافته با بحران کمبود جمعیت مواجهه اند، رابطه افراد مخدوش و تفرد گرایی افسردگی های گسترده و فراگیری را ایجاد کرده است. این موضوع که ثمره اندیشه ی فلسفی 2800 ساله در تمدن غرب می باشد منتج به پناه بردن بشر به فضای سایبر به عنوان یک پناه گاه گردیده است.
فضای سایبر بستر شکل گیری یک زندگی دوم (Second Life) را به موازات زندگی نخست(First Life) فراهم می کند. حضور بسیار زیادی از افراد در فضای زندگی دوم به دلیل جذابیت ذاتی تخیل و زندگی در دنیایی دیگر موجی از انحرافات فکری و عقیدتی برای بشر را به وجود آورده است. حرکت انسان از من حقیقی به سمت من مجازی موجب دور شدن بشر از حقیقت خود شده و این نکته دقیقاً نقطه اصلی انحراف بشریت است. موضوع زندگی دوم تنها به سایت هایی مانند فیسبوک و توئیتر ختم نمی شود بلکه ابعاد بسیار گسترده تری پیدا کرده است، این مقوله در کشور های توسعه یافته به مراتب از کشور های در حال توسعه پر رنگ تر است، از این حیث باید با تبیین دقیق و همه جانبه ابعاد زندگی دوم از خطرات در پیش روی آن کاست.
نیم نگاهی به آواتاریسم در زندگی دوم:
زندگی دوم هر لحظه ابعاد گسترده تری به خود می گیرد و تعداد بیشتری از انسان ها را مجذوب خود می کند. امروزه در کشورهای مدرن زندگی در فضای سایبر یا همان زندگی دوم محدود به ارتباط های جمعی نیست. در این باره شرکت های بسیاری به وجود آمده که با ایجاد فضایی مجازی به افراد حقیقی از پشت کامپیوتر هایشان اجازه زندگی در فضای سایبر را میدهند. این مقوله به علت پایین بودن سرعت اینترنت در کشوری نظیر ایران به یک اپیدمی تبدیل نشده است اما در عین حال با ساخت و انتشار بازی های نظیر سیمس (Sims) بسیاری از جوانان و حتی بزرگسالان ایرانی زندگی دوم را تجربه کرده اند.
زندگی دوم مهمترین بازی در این حوزه است. این بازی در سال ۲۰۰۳ توسط شرکت لیندن لب سانفرانسیسکو که یکی از معروف ترین شرکت های مدیریت بازی های آنلاین است ساخته شد. برای اجرای این بازی کاربران باید عضو سایت بازی شده و یک تصویر الکترونیکی یا کارتونی معروف به «آواتار» (Avatar) از خود بسازند. ساخت آواتار ها می تواند اساساً متفاوت با من حقیقی کاربر باشد، بعضی از افراد آواتار را شبیه به خود و بعضی کاملاً متفاوت از خود می سازند. هنگامی که کاربر آواتار خود را ساخت به جمع ساکنان این سرزمین خیالی میپیوندد و میتواند در تعاملات آنها شرکت نماید. از بعضی جهات این جهان شبیه به جهان واقعی است با خیابانها و فروشگاه هایی که آواتار شما میتواند در آنجا پرسه بزند.
آواتار شما میتواند با آواتارهای دیگر دوست شده، به دانشگاه رفته، کار وکاسبی راه انداخته و حتی ازدواج کند؛ علاوه بر این ها کارهایی که در جهان واقعی ممکن نیست نیز قابل انجام اند، مثلا فرد میتواند به جای قدم زدن در پارک کنار خانه اش، در آنجا پرواز کند. در کل هر فرد زندگی باب میل خود را به وجود می آورد. عضویت در این سایت ها رایگان است اما کاربر برای خرید زمین باید پول بپردازد. این جهان مجازی دارای واحد پولی خودش یعنی «لیندن دلار» است. هر دلار آمریکا برابر ۲۵۰ لیندن دلار است. کاربر میتوانید با کار کردن در این سرزمین تخیلی پول در آورده و به خریدهای مجازی مانند خرید لباس، املاک، تفریح و. . . بپردازد. بسیاری از دانشگاه ها و فروشگاه ها در این وبگاه حضور دارند. این سایت حدود ۱۳ میلیون عضو از بیش از ۱۰۰کشور گوناگون دارد. اما مقوله ای که در این جا مد نظر است آواتار سازی کاربران برای زندگی در این فضای مجازی است.
در تعریف عمومی نیز کلمه آواتار به معنای حلول خداوند در قالب انسانی و تجسم عامل الهی(منجی) می باشد. معادل این مفهوم در اسلام، مقام خلیفه الهی است و در فرهنگهای دینی و معنوی دیگر هم معادل همین مفهوم وجود دارد. آواتار، قطب الهی و استاد اعظم مفاهیمی مشابه همدیگر هستند و به فردی اطلاق می شود که در رأس نظام اساتید حق قرار دارد. از دیدگاه اساتید حق، آواتار (قطب الهی) در عصر کنونی در دسترس مردم قرار ندارد، گفته می شود ماهاآواتار (برترین و بزرگترین آواتار) می باشد.
در دنیای جدیدی که آواتار پیش روی کاربران زندگی دوم قرار می دهد از همه چیز مهم تر دین و آئینی است که بر این دنیا حاکم است و تنها کسانی میتوانند در این دنیا سهمی داشته باشند که این دین و آئین را باور کنند، پس برای بررسی دقیق تر آواتار نیاز به بررسی آئین هندو احساس می شود.
روند تکاملی فلسفه از عصر ملطیون تا به امروز و منتج شدن آن به سیطره تکنولوژی و گستردگی آن در تمام شقوق زندگی انسان ها موجب شده است پلی بین فلاسفه و مردمان زده شود و فلسفه از گوشه گیری همیشگی خود به پایین ترین حد ممکن نزول و به مدد تکنولوژی که ثمره ی نهاییِ فلسفه است خود را در عرصه های گوناگون به معرض ظهور برساند.
در نتیجه این روند موجب چرخشی جامعه شناختی در فلسفه شده و به نوعی دیگر می توان گفت فیلسوفان به جای سوال های گوناگون از چیستی عالم و پرداختن به تئوری ها و نظریه ها، فلسفه را به بطن جامعه آورده و به نوعی سبک زندگی را رقم زده اند. در این باره میتوان به فیلسوف فرانسوی «پیر هادت» (Pierre Hadot) اشاره کرد وی از افرادی بود که تلاش بسیاری برای عملی کردن فلسفه در سبک و روش زندگی انجام داد.
فلسفه از زمان شکل گیری خود تا به امروز چالش ها و اختلالات گوناگونی در اشکال سنتی جامعه ایجاد کرده است، به عنوان مثال می توان گفت از دوران سقراط جرقه اولیه تفرد گرایی منطقی (rational individualism) که نوعی از سبک زندگی است، زده شد. موضوع «فلسفه من» یا «فرد» محصور به دوران سقراط نیست چرا که تنها بخشی از جامعه جدید در آن دوران شکل گرفت، « فلسفه من» که جامعه ی لیبرال امروز را شکل داده است، نتیجه ی بیش از 2500 سال آزمایش و تفلسف ورزیدن می باشد.
فیلسوفان معاصر به تبع گذشتگان خود به سمت تغییر این چرخش جامعه شناختی رفته و به دنبال شکل دادن ارتباط های مردمی هستند. درباره مقوله فلسفه و روش زندگی می توان به نظرات افرادی چون مارتا نوسباوم (Martha Nussbaum’s) از فیلسوفان ارسطویی، چارلز تیلور (Charles Taylor) جامعه شناس و فیلسوف ، یورگن هابر مارس (Jürgen Habermas) از فیلسوفان متخصص در دگرگونی حوزه عمومی، دیوید هاروی (David Harvey) از نظریهپردازان در عرصه ی مسائل اجتماعی جهان و دی. جی. گروتی (D. J. Grothe) نویسنده و سخنران عمومی آمریکایی در حوزه مسائل مرتبط با علم، اندیشه انتقادی، سکولاریسم، دین و رئیس بنیاد آموزشی جیمز رندی اشاره داشت که هرکدام به نوبه خود در پی بازسازی روابط جامعه شناختی هستند، ولیکن هیچ کدام از این نظریه ها نتوانسته است بشر را به غایت و کمال اش هدایت کند.
در دوران معاصر، برخی از جالب ترین سوال های فلسفی مربوط به مقولات اجتماعی است. یکی از این سوالات که به مقوله ای پیچیده و بحرانی در جهان امروز تبدیل شده است تفردگرایی و یا (individualism) می باشد که منشاء و سرچشمه آن سبک نظام سازی تمدن غرب است. واژه فردگرایی برای اولین بار در سال ۱۷۸۹ توسط جامعه شناسی فرانسوی به نام سن سیمونین که بر روی دلایل شکست انقلاب فرانسه کار می کرد، استفاده شد. سیمونین برخلاف گفتههای مخالفین که ریشههای شکست انقلاب را در آزادی خواهی میدیدند، ریشه آن را در «فردگرایی»، «خودپرستی» و یا «آنارشی» میدانست.
هر انسان ادراکی از وجود خویشتن دارد که میتوان آن را هویت شخصی یا خود نام نهاد. خودپنداشت مجموعه تصورات انسان درباره ویژگیهای درونی و برونی خویش است. همانگونه که انسان واجد خودپنداشت فردی میشود، بتدریج واجد تصوراتی از جامعه و فرهنگی که درآن زیست میکند؛ میگردد که میتوان آن را خودپنداشت جمعی نامید. خودپنداشت و یا خود خواهی فردی ناظر به هویت شخصی و خودپنداشت جمعی ناظر به هویت جمعی و یا ملی است.
به عقیده عده ای، فردگرایی رابطه بسیار نزدیکی با خودپرستی (egoism) دارد ولی با این وجود بسیاری از طرفداران این تئوری بر این عقیده استوار اند که فردگرایان هم میتوانند مانند دیگر افراد جامعه روش زندگی خود را خود انتخاب کرده و نسبت به اجبارهای اجتماعی برای تطابق با دیگر افراد، هیچ واکنشی نشان ندهند. افرادی مانند «آین راند» نیز با سنتهای قبیلهای جنگیده و معتقدند که فردگرایی برابر با عفت و پاکدامنی است.
از تفکر فرد گرایی اندیشه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی رقم می خورد به نحوی که در فلسفه ی سیاست، تئوری فردگرایی دولتی به این اشاره دارد که دولت باید حافظ آزادی تفردگرایان باشد تا زمانی که این افراد نخواهند مانع آزادی دیگران گردیده و یا از دیگران به منظور نفع خود سوء استفاده کنند. فردگرایان به صورت عمده نگرانند که حقوقشان در تحمیلهای محیط و جامعه تحت فشار قرار گیرد و برای همین نیز خواستار حمایت از حقوق فردگرایان هستند.
بر مبنای این بینش شاکله اصلی جامعه فرد است. از دید گاه تئوری پردازان این موضوع فرد از وجود «من حقیقی» برخوردار است و در واقع اجتماع چیزی جز مجموع اجزای تشکیل دهنده ی آن که تک تک افراد هستند نیست که با حفظ استقلال و هویت خود آن را بوجود آوردهاند. بدین ترتیب اجتماع از وجود واقعی برخوردار نیست و وجود آن اعتباری است و وابسته به حضور اجزا تشکیل دهنده ی خود که همان افراد هستند میباشد.
همان طوری که اجزاء تشکیل دهنده هر شی ای با حفظ هویت خود آن شی را بوجود میآورند و در واقع خواصی که آن شی دارد به اعتبارخاصیت آن اجزاء میباشد، اجتماع نیز به اعتبار تجمع افراد حقیقی شکل گرفتهاست و خود فاقد هرگونه وجود حقیقی است. در واقع جامعه در پیکرهای فرضی دارد و خود وجودی مستقل ندارد. اولویت فرد و تقدم منافع فرد بر منافع جامعه در مکاتب سرمایه داری از همین نگاه ناشی میشود، به نحوی که این اصل از اصول اولیه و پذیرفته شده نظامهای اقتصادی سرمایهداری میباشد. تفردگرایی در لیبرالیسم اقتصادی با این استدلال که فرد قبل از وجود اجتماع بوجود آمده پس وجود وی به لحاظ تاریخی نیز مقدم بر وجود اجتماع میباشد معتقد است خواستههای فرد نیز به لحاظ اخلاقی مقدم بر خواستههای اجتماع میباشد.
بر مبنای فلسفه ی فردگرایی، یک نوع اخلاق وحشیانه ی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وجود می آید. فردگرایی ارزش های اخلاقی را ناشی از اراده انسان می داند، بنابراین سود جویی شخصی و تأمین منافع فردی به عنوان یکی از وجوه لیبرالیسم جایگزین ارزشهای اخلاقی می گردد. این روند خطرناک، در حوزه جامعه شناختی موجب از هم گسیختگی خانواده ها شده به نحوی که اکثر کشور های توسعه یافته با بحران کمبود جمعیت مواجهه اند، رابطه افراد مخدوش و تفرد گرایی افسردگی های گسترده و فراگیری را ایجاد کرده است. این موضوع که ثمره اندیشه ی فلسفی 2800 ساله در تمدن غرب می باشد منتج به پناه بردن بشر به فضای سایبر به عنوان یک پناه گاه گردیده است.
فضای سایبر بستر شکل گیری یک زندگی دوم (Second Life) را به موازات زندگی نخست(First Life) فراهم می کند. حضور بسیار زیادی از افراد در فضای زندگی دوم به دلیل جذابیت ذاتی تخیل و زندگی در دنیایی دیگر موجی از انحرافات فکری و عقیدتی برای بشر را به وجود آورده است. حرکت انسان از من حقیقی به سمت من مجازی موجب دور شدن بشر از حقیقت خود شده و این نکته دقیقاً نقطه اصلی انحراف بشریت است. موضوع زندگی دوم تنها به سایت هایی مانند فیسبوک و توئیتر ختم نمی شود بلکه ابعاد بسیار گسترده تری پیدا کرده است، این مقوله در کشور های توسعه یافته به مراتب از کشور های در حال توسعه پر رنگ تر است، از این حیث باید با تبیین دقیق و همه جانبه ابعاد زندگی دوم از خطرات در پیش روی آن کاست.
نیم نگاهی به آواتاریسم در زندگی دوم:
زندگی دوم هر لحظه ابعاد گسترده تری به خود می گیرد و تعداد بیشتری از انسان ها را مجذوب خود می کند. امروزه در کشورهای مدرن زندگی در فضای سایبر یا همان زندگی دوم محدود به ارتباط های جمعی نیست. در این باره شرکت های بسیاری به وجود آمده که با ایجاد فضایی مجازی به افراد حقیقی از پشت کامپیوتر هایشان اجازه زندگی در فضای سایبر را میدهند. این مقوله به علت پایین بودن سرعت اینترنت در کشوری نظیر ایران به یک اپیدمی تبدیل نشده است اما در عین حال با ساخت و انتشار بازی های نظیر سیمس (Sims) بسیاری از جوانان و حتی بزرگسالان ایرانی زندگی دوم را تجربه کرده اند.
زندگی دوم مهمترین بازی در این حوزه است. این بازی در سال ۲۰۰۳ توسط شرکت لیندن لب سانفرانسیسکو که یکی از معروف ترین شرکت های مدیریت بازی های آنلاین است ساخته شد. برای اجرای این بازی کاربران باید عضو سایت بازی شده و یک تصویر الکترونیکی یا کارتونی معروف به «آواتار» (Avatar) از خود بسازند. ساخت آواتار ها می تواند اساساً متفاوت با من حقیقی کاربر باشد، بعضی از افراد آواتار را شبیه به خود و بعضی کاملاً متفاوت از خود می سازند. هنگامی که کاربر آواتار خود را ساخت به جمع ساکنان این سرزمین خیالی میپیوندد و میتواند در تعاملات آنها شرکت نماید. از بعضی جهات این جهان شبیه به جهان واقعی است با خیابانها و فروشگاه هایی که آواتار شما میتواند در آنجا پرسه بزند.
آواتار شما میتواند با آواتارهای دیگر دوست شده، به دانشگاه رفته، کار وکاسبی راه انداخته و حتی ازدواج کند؛ علاوه بر این ها کارهایی که در جهان واقعی ممکن نیست نیز قابل انجام اند، مثلا فرد میتواند به جای قدم زدن در پارک کنار خانه اش، در آنجا پرواز کند. در کل هر فرد زندگی باب میل خود را به وجود می آورد. عضویت در این سایت ها رایگان است اما کاربر برای خرید زمین باید پول بپردازد. این جهان مجازی دارای واحد پولی خودش یعنی «لیندن دلار» است. هر دلار آمریکا برابر ۲۵۰ لیندن دلار است. کاربر میتوانید با کار کردن در این سرزمین تخیلی پول در آورده و به خریدهای مجازی مانند خرید لباس، املاک، تفریح و. . . بپردازد. بسیاری از دانشگاه ها و فروشگاه ها در این وبگاه حضور دارند. این سایت حدود ۱۳ میلیون عضو از بیش از ۱۰۰کشور گوناگون دارد. اما مقوله ای که در این جا مد نظر است آواتار سازی کاربران برای زندگی در این فضای مجازی است.
کاربر برای هر آیتمی که خریداری می کند باید هزینه ای را برحسب واحد پول بازی پرداخت کند
اَوَتار (अवतार) در آیین هندو به معنی «حلول خدا» بوده و آواتار تجسدی مادی ناشی از به زمین آمدن ایزدان هندو است. این لغت که از ترکیب ava و tarati ایجاد شده در زبان سانسکریت avatarana بوده است. در تعریف عمومی نیز کلمه آواتار به معنای حلول خداوند در قالب انسانی و تجسم عامل الهی(منجی) می باشد. معادل این مفهوم در اسلام، مقام خلیفه الهی است و در فرهنگهای دینی و معنوی دیگر هم معادل همین مفهوم وجود دارد. آواتار، قطب الهی و استاد اعظم مفاهیمی مشابه همدیگر هستند و به فردی اطلاق می شود که در رأس نظام اساتید حق قرار دارد. از دیدگاه اساتید حق، آواتار (قطب الهی) در عصر کنونی در دسترس مردم قرار ندارد، گفته می شود ماهاآواتار (برترین و بزرگترین آواتار) می باشد.
در دنیای جدیدی که آواتار پیش روی کاربران زندگی دوم قرار می دهد از همه چیز مهم تر دین و آئینی است که بر این دنیا حاکم است و تنها کسانی میتوانند در این دنیا سهمی داشته باشند که این دین و آئین را باور کنند، پس برای بررسی دقیق تر آواتار نیاز به بررسی آئین هندو احساس می شود.
ادامه دارد....