به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، در بخشی از گزارش «عصر ایران» آمده است: الکساندر مدوید، قهرمان افسانهای کشتی جهان ، که در رقابتهای جهانی تولیدوی آمریکا توانست بر غلامرضا تختی غلبه کند ، درباره مسابقه معروفش با جهان پهلوان ایرانیها چنین میگوید:
«قبل از آن که غلامرضا را به طور کامل بشناسم و او را بهترین رفیق ورزشی خود بدانم، به او فقط به عنوان یک رقیب خطرناک و مدعی احترام میگذاشتم تا این که آن ماجرای معروف پیش آمد.
من از ناحیه پای راست آسیب دیده بودم و غلامرضا در حال عبور از رختکن به چشم دید که پزشک تیم شوروی در حال بانداژ پای مصدوم من است. همان لحظه دکتر به من گفت کارت تمام است ،حریف فهمید پای راست تو آسیب دیده و راحت شکستت میدهد حتی سرمربی تیم از من خواست انصراف بدهم و کشتی نگیرم اما من روی تشک حاضر شدم و غلامرضا حتی یک بار هم به پای آسیب دیده من دست نزد .
او کشتی را با نتیجه مساوی و به خاطر وزن بیشتر به من باخت اما برنده و اقعی او بود.»
اینک ، سالها از آن ماجرا میگذرد ولی خاطره آن جوانمردی در یکی از حرفهای ترین میدانهای رقابتی جهان ، به حدی در دل و جان "مدوید" اثرگذار بوده که بعدها ، حتی برای بزرگداشت سالروز درگذشت تختی نیز به ایران آمد و یاد رقیب و دوست دیرینش را گرامی داشت.
این ماجرا را ، بسیاری شنیدهاند و قهرمان آن را تحسین میکنند ، حتی سیاسیونی که چند سالی است در کوبیدن بر سر و روی همدیگر ، سر از پا نمیشناسند ، وقتی میخواهند مثالی از جوانمردی ایرانی مطرح کنند، با افتخار تمام به این ماجرا اشاره میکنند... اما مسأله ، به همین اشارت تاریخی ختم میشود و کوچکترین نشانهای از این فتوت و اخلاقمداری در رفتارهای خودشان وجود ندارد و اتفاقاً یکی از مشکلات عمده سیاست در کشور ما همین است.