به گزارش مشرق، «محمدفرهاد کلینی» در گفتوگو با فارس در خصوص ارزیابی سفر رئیس جمهور افغانستان به آمریکا با اشاره به موارد مورد بحث در این سفر نکاتی را متذکر شد.وی سفر کرزی را سفری با رویکرد امنیتی دانست که رئیس جمهور افغانستان تلاش کرد در آن به توافقاتی با طرف آمریکایی دست یابد.وی یکی از موارد مهم مورد بحث در این سفر را توافق ۲ طرف در خصوص گشایش دفتر سیاسی طالبان در قطر عنوان کرد و موفقیت در این مسیر و ادامه روند مصالحه و مذاکره با طالبان را مشروط به نگاه تیم جدید سیاسی و امنیتی اوباما در دور دوم ریاست جمهوری وی دانست.کلینی درخصوص این تیم جدید گفت دیدگاههای «چاک هگل» و «جان کری» در خصوص مسئله افغانستان شاید نسبت به گذشته متفاوت باشد.به اعتقاد این کارشناس، آمریکاییها نه تنها به دنبال طالبان جدید در شکل هستند، بلکه به دنبال نوطالبان در ماهیت نیز هستند و میخواهند در نهایت به آنان نزدیک شوند. وی افزود: طالبان اکنون با هوشمندی خاصی حوادث را به جلو میبرند و رفتار سیاسی پیچیده و خاصی را دنبال میکنند و این مسئله در چارچوب نوطالبان قابل تعریف است.
در ادامه مطلب گزیدهای از مصاحبه تقدیم میشود.
ارزیابی سفر کرزی به آمریکا
* سفر حامد کرزی به آمریکا سفری با رویکرد امنیتی بود و رئیس جمهور افغانستان در این خصوص با توجه به اینکه قرارداد استراتژیک بین ۲ کشور امضا شده بود و بحث پیمان امنیتی نیز پیش از این مطرح شده بود ولی از مشخصات کاملی برخوردار نبود، رئیس جمهور افغانستان تلاش کرد در این سفر با طرف آمریکایی به تفاهماتی برسد.
ادامه حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان
* در خصوص بخشی از کیفیت حضور نیروهای خارجی در افغانستان که میتواند به عنوان نقض حاکمیت افغانستان تلقی شود، «لویی جرگه» افغانستان بایستی تصمیم بگیرد.خود لویی جرگه اکنون در وضع خاصی است، زیرا تعداد زیادی از انتخابات فرمانداریها انجام نشده و ترکیب لویی جرگه و مشروعیت آن در شرایط فعلی نکته بسیار مهمی است که دولت افغانستان باید برای آن چاره جویی کند.
* نکات مهمی که ۲ طرف در این سفر بر آن تأکید داشتند، تمرکز بر تغییر مأموریت نیروهای خارجی از خیابان و بیابان به سمت پادگان بود.در این مورد ۲ کشور تفاهماتی نیز داشتهاند که میتوان در این خصوص به موضوع نقش نظامیان آمریکایی در افغانستان و عدم حق دستگیری شهروندان افغان توسط آنان اشاره کرد.
تفاهماتی نیز در این زمینه صورت گرفت که دارای نواقصی است. به عنوان مثال گفته شده نیروهای خارجی حق دستگیری شهروندان افغان را ندارند، ولی در جای دیگری گفته شده است در صورتی که نیروهای خارجی اتباع افغان را دستگیر کردند، بایستی تا ۹۶ ساعت آنان را در اختیار نیروهای افغان قرار دهند که این خود سؤال برانگیز است که این کیفیت حضور و حق دستگیری توسط نیروهای خارجی به طور دقیق چه معنایی دارد؟
اعطای مصونیت قضایی به نظامیان آمریکایی
* از جانب دیگر بحث مصونیت نیروهای خارجی در افغانستان مطرح است که موضوعی بسیار بسیار جدی است و دولت و مردم افغانستان باید در این خصوص تصمیمگیری کنند.البته در این بین، اظهارات برخی از نیروهایی که در جنگ با ناتو و در جبهه مقابل آنان بودهاند و همچنین اطلاعیهای که طالبان پیش از سفر کرزی صادر کردند قابل توجه است.
بحث مذاکره با طالبان، نو طالبان و گشایش دفتر قطر
* در طول سفر کرزی به واشنگتن، توافقاتی مبنی بر گشایش رسمی دفتر سیاسی طالبان در قطر انجام شد.این که غربیها با اعطای برخی از امتیازات حقوقی و سیاسی به طالبان تا چه حد میتوانند در پروژه خود موفق شده و به این وسیله ثبات ایجاد کنند، تردیدهایی وجود دارد.از این منظر باید دید تیم جدید سیاسی، نظامی و امنیتی اوباما چگونه و از چه دیدی به تحولات آینده افغانستان نگاه میکند. آمریکاییها نه تنها به دنبال طالبان جدید در شکل هستند، بلکه به دنبال نو طالبان در ماهیت نیز هستند. طالبان جدید و نو طالبان با هم تفاوت دارند آمریکاییها به دنبال یک دفورماسیون و ایجاد مختصات جدید برای طالبان هستند و اینکه در نهایت میخواهند طالبان را به خود نزدیک کنند.در این مدت شاهد مذاکرات غیرمستقیم، پنهان و یکسری مذاکرات مدیریت شده بودیم که هرکدام دارای ابعاد خاص و مخصوص به خود هستند.
*اکنون «جبهه ملی» و اپوزسیون دولت افغانستان مطالب جدیدی را در مورد ایجاد دولت موقت و انتخابات آینده ریاست جمهوری در این کشور مطرح کرده است که این خود سؤالات جدیدی را مطرح میکند.به نظر میرسد تحولات افغانستان ضرورت مشارکت منطقهای دقیق را میطلبد و این مسئله نیز به عنوان یک ضرورت برای جامعه جهانی مطرح است.
تیم جدید و رویکرد جدید در افغانستان
* چاک هگل و جان کری از افرادی هستند که مسئله افغانستان را به شکل دقیق دنبال کرده و همواره مورد بررسی قرار میدادند.این ۲ تن نگاههای ویژهای دارند که نسبت به گذشته متفاوت است و نظرات آنان با نظرات «رابرت گیتس» و «هیلاری کلینتون» شاید متفاوت باشد.در گذشته و در دوران حکومت «جرج بوش» و «جمهوریخواهان»، زمانی که جمهوری اسلامی ایران با همکاری و ایفای نقش مثبت و سازنده در بحث ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان خودی نشان داد، بلافاصله تیم جمهوریخواهان ایران را محور شرارت اعلام کرد و دولت آمریکا حرکت ناشایستی را از خود بروز داد.
*در همان زمان چاک هگل که خود از اعضای جمهوریخواهان است به شدت نسبت به این موضع دولت بوش تاخت و این اظهارات را اشتباه استراتژیک از جانب دولت بوش دانست.حالا که وی به احتمال زیاد در سمت جدیدی در رأس «پنتاگون» قرار خواهد گرفت، باید دید چه مواضعی را اختیار میکند.
در ادامه مطلب گزیدهای از مصاحبه تقدیم میشود.
ارزیابی سفر کرزی به آمریکا
* سفر حامد کرزی به آمریکا سفری با رویکرد امنیتی بود و رئیس جمهور افغانستان در این خصوص با توجه به اینکه قرارداد استراتژیک بین ۲ کشور امضا شده بود و بحث پیمان امنیتی نیز پیش از این مطرح شده بود ولی از مشخصات کاملی برخوردار نبود، رئیس جمهور افغانستان تلاش کرد در این سفر با طرف آمریکایی به تفاهماتی برسد.
ادامه حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان
* در خصوص بخشی از کیفیت حضور نیروهای خارجی در افغانستان که میتواند به عنوان نقض حاکمیت افغانستان تلقی شود، «لویی جرگه» افغانستان بایستی تصمیم بگیرد.خود لویی جرگه اکنون در وضع خاصی است، زیرا تعداد زیادی از انتخابات فرمانداریها انجام نشده و ترکیب لویی جرگه و مشروعیت آن در شرایط فعلی نکته بسیار مهمی است که دولت افغانستان باید برای آن چاره جویی کند.
* نکات مهمی که ۲ طرف در این سفر بر آن تأکید داشتند، تمرکز بر تغییر مأموریت نیروهای خارجی از خیابان و بیابان به سمت پادگان بود.در این مورد ۲ کشور تفاهماتی نیز داشتهاند که میتوان در این خصوص به موضوع نقش نظامیان آمریکایی در افغانستان و عدم حق دستگیری شهروندان افغان توسط آنان اشاره کرد.
تفاهماتی نیز در این زمینه صورت گرفت که دارای نواقصی است. به عنوان مثال گفته شده نیروهای خارجی حق دستگیری شهروندان افغان را ندارند، ولی در جای دیگری گفته شده است در صورتی که نیروهای خارجی اتباع افغان را دستگیر کردند، بایستی تا ۹۶ ساعت آنان را در اختیار نیروهای افغان قرار دهند که این خود سؤال برانگیز است که این کیفیت حضور و حق دستگیری توسط نیروهای خارجی به طور دقیق چه معنایی دارد؟
اعطای مصونیت قضایی به نظامیان آمریکایی
* از جانب دیگر بحث مصونیت نیروهای خارجی در افغانستان مطرح است که موضوعی بسیار بسیار جدی است و دولت و مردم افغانستان باید در این خصوص تصمیمگیری کنند.البته در این بین، اظهارات برخی از نیروهایی که در جنگ با ناتو و در جبهه مقابل آنان بودهاند و همچنین اطلاعیهای که طالبان پیش از سفر کرزی صادر کردند قابل توجه است.
بحث مذاکره با طالبان، نو طالبان و گشایش دفتر قطر
* در طول سفر کرزی به واشنگتن، توافقاتی مبنی بر گشایش رسمی دفتر سیاسی طالبان در قطر انجام شد.این که غربیها با اعطای برخی از امتیازات حقوقی و سیاسی به طالبان تا چه حد میتوانند در پروژه خود موفق شده و به این وسیله ثبات ایجاد کنند، تردیدهایی وجود دارد.از این منظر باید دید تیم جدید سیاسی، نظامی و امنیتی اوباما چگونه و از چه دیدی به تحولات آینده افغانستان نگاه میکند. آمریکاییها نه تنها به دنبال طالبان جدید در شکل هستند، بلکه به دنبال نو طالبان در ماهیت نیز هستند. طالبان جدید و نو طالبان با هم تفاوت دارند آمریکاییها به دنبال یک دفورماسیون و ایجاد مختصات جدید برای طالبان هستند و اینکه در نهایت میخواهند طالبان را به خود نزدیک کنند.در این مدت شاهد مذاکرات غیرمستقیم، پنهان و یکسری مذاکرات مدیریت شده بودیم که هرکدام دارای ابعاد خاص و مخصوص به خود هستند.
*اکنون «جبهه ملی» و اپوزسیون دولت افغانستان مطالب جدیدی را در مورد ایجاد دولت موقت و انتخابات آینده ریاست جمهوری در این کشور مطرح کرده است که این خود سؤالات جدیدی را مطرح میکند.به نظر میرسد تحولات افغانستان ضرورت مشارکت منطقهای دقیق را میطلبد و این مسئله نیز به عنوان یک ضرورت برای جامعه جهانی مطرح است.
تیم جدید و رویکرد جدید در افغانستان
* چاک هگل و جان کری از افرادی هستند که مسئله افغانستان را به شکل دقیق دنبال کرده و همواره مورد بررسی قرار میدادند.این ۲ تن نگاههای ویژهای دارند که نسبت به گذشته متفاوت است و نظرات آنان با نظرات «رابرت گیتس» و «هیلاری کلینتون» شاید متفاوت باشد.در گذشته و در دوران حکومت «جرج بوش» و «جمهوریخواهان»، زمانی که جمهوری اسلامی ایران با همکاری و ایفای نقش مثبت و سازنده در بحث ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان خودی نشان داد، بلافاصله تیم جمهوریخواهان ایران را محور شرارت اعلام کرد و دولت آمریکا حرکت ناشایستی را از خود بروز داد.
*در همان زمان چاک هگل که خود از اعضای جمهوریخواهان است به شدت نسبت به این موضع دولت بوش تاخت و این اظهارات را اشتباه استراتژیک از جانب دولت بوش دانست.حالا که وی به احتمال زیاد در سمت جدیدی در رأس «پنتاگون» قرار خواهد گرفت، باید دید چه مواضعی را اختیار میکند.