به گزارش مشرق، سایت گل نوشت: بسیار مشتاقم بدانم ورزشینویسان عراقی بعد از اینکه خبر بازگشت قریبالوقوع عمادرضا به فوتبال ایران را شنیدهاند، چقدر در دل به ما خندیدهاند. و مشتاقتر از آن، دوست دارم با علی فتحاللهزاده، مدیری که خودش را خیلی فوتبالی میداند، این سوال را مطرح کنم؛ «وقتی با عماد رضا مذاکره میکردید، ذرهای به شأن فوتبال ایران فکر کردید؟»
عماد رضا در سالهای گذشته مهاجمی بود بسیار باهوش، چارچوبشناس و از نظر فنی، یکی از بهترینهای غرب آسیا. اما از نظر اخلاقی چه؟ چند بار باید از سوراخ بینظمیهای سرسامآور عراقیها گزیده شویم؟ چند بار باید به عماد رضا، کرار جاسم و هوار ملامحمد اعتماد کنیم و هر بار سریال قهر و آشتیهای آنها را تماشا کنیم؟

اصلاً فرض کنیم که عماد رضا متنبه شده و به سبک فیلمهای تلویزیونی، در عرض چند دقیقه متحول شده؛ آیا بازیکنی که از تیم ملی عراق کنار گذاشته شده و چند ماه است بدون باشگاه مانده، لیاقت حضور در سطح اول فوتبال ایران را دارد؟ مگر به فوتبال عراق مدیون هستیم که یک بازیکن در آستانه بازنشستگی و کنار مانده را دوباره احیا کنیم؟ اگر قرار است در زمین فوتبال «اسمها» بازی کنند، چرا عماد رضا؟ حسن روشن و شاهرخ بیانی را در نیمفصل به استقلال برگردانید که اسم بزرگتری از این مهاجم عراقی دارند.
تعجب مضاعف، از امیر قلعهنویی و استقبال تلویحی او از خرید این بازیکن است. قلعهنویی همان کسی است که در سپاهان، عماد رضا را به خاطر بینظمی اخراج کرد و با وساطت مدیران وقت سپاهان، حاضر به پذیرش دوباره او شد. قلعهنویی در مصاحبههایش مدام بر عبارت «ساختارسازی» تاکید میکند اما نمیگوید یک مهاجم ۳۱ ساله بینظم و افت کرده چگونه میتواند به ساختار باشگاه استقلال کمک کند و در آینده این باشگاه نقش داشته باشد.
چیزی تا پایان نیمفصل نمانده، فارغ از تعصبات رنگی کورکورانه، بازگشت عماد رضا و بقیه هموطنان مسئولیتناپذیرش به ایران، نوعی توهین به همه ارکان این فوتبال است.
عماد رضا در سالهای گذشته مهاجمی بود بسیار باهوش، چارچوبشناس و از نظر فنی، یکی از بهترینهای غرب آسیا. اما از نظر اخلاقی چه؟ چند بار باید از سوراخ بینظمیهای سرسامآور عراقیها گزیده شویم؟ چند بار باید به عماد رضا، کرار جاسم و هوار ملامحمد اعتماد کنیم و هر بار سریال قهر و آشتیهای آنها را تماشا کنیم؟

اصلاً فرض کنیم که عماد رضا متنبه شده و به سبک فیلمهای تلویزیونی، در عرض چند دقیقه متحول شده؛ آیا بازیکنی که از تیم ملی عراق کنار گذاشته شده و چند ماه است بدون باشگاه مانده، لیاقت حضور در سطح اول فوتبال ایران را دارد؟ مگر به فوتبال عراق مدیون هستیم که یک بازیکن در آستانه بازنشستگی و کنار مانده را دوباره احیا کنیم؟ اگر قرار است در زمین فوتبال «اسمها» بازی کنند، چرا عماد رضا؟ حسن روشن و شاهرخ بیانی را در نیمفصل به استقلال برگردانید که اسم بزرگتری از این مهاجم عراقی دارند.
تعجب مضاعف، از امیر قلعهنویی و استقبال تلویحی او از خرید این بازیکن است. قلعهنویی همان کسی است که در سپاهان، عماد رضا را به خاطر بینظمی اخراج کرد و با وساطت مدیران وقت سپاهان، حاضر به پذیرش دوباره او شد. قلعهنویی در مصاحبههایش مدام بر عبارت «ساختارسازی» تاکید میکند اما نمیگوید یک مهاجم ۳۱ ساله بینظم و افت کرده چگونه میتواند به ساختار باشگاه استقلال کمک کند و در آینده این باشگاه نقش داشته باشد.
چیزی تا پایان نیمفصل نمانده، فارغ از تعصبات رنگی کورکورانه، بازگشت عماد رضا و بقیه هموطنان مسئولیتناپذیرش به ایران، نوعی توهین به همه ارکان این فوتبال است.