به گزارش مشرق به نقل از شهر، همايون اسعديان در سينماي ايراني تجربه کارگرداني، فيلمنامهنويسي، دستيار کارگرداني، برنامهريزي، مشاور توليد و عکس را دارد.
اسعديان در سال 1337 خورشيدي در اصفهان به دنيا آمد. فعاليت هنري را از سال 1353 با ورود به کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان و با شرکت در کلاسهاي آموزش فيلمسازي و ساختن فيلمهاي 8 ميليمتري آغاز کرد. در سال 1357 به دانشکده هنرهاي دراماتيک وارد شد و به تحصيل در رشته سينما پرداخت. پس از انقلاب فرهنگي موفق به ادامه تحصيل نشد.
او فعاليت در سينماي حرفهاي را با عکاسي فيلم «دبيرستان» آغاز کرد و نخستين فيلم خود «نيش» را در سال 1373 کارگرداني کرد. فيلم «طلا و مس» با پرداختي زيبا و ساده اما تاثير گذار، فيلمي پويا و تأمل برانگيز در کارنامه فيلمسازي او است. او در حال حاضر در حال تدارك ساخت سريالي بر اساس رمان «دا» با حمايت سازمان حوزه هنري و تيبليغات اسلامي است. اين روزها فيلم «بوسيدن روي ماه» كه در جشنواره فيلم فجر و فيلم مقاومت مورد استقبال واقع شده است، اكران ميشود، به اين بهانه با وي به گفتوگو نشستهايم كه در ادامه ميخوانيد.
چطور شد به موضوع «بوسيدن روي ماه» پرداختيد، تم اوليه اين فيلم چگونه به وجود آمد؟
- تم اوليه فيلم «بوسيدن روي ماه» را منوچهر محمدي تهيهكننده فيلم به صورت طرح دو صفحهاي ارايه داد. زماني كه اين طرح مطرح شد با آن موافقت كردم و از آقاي شادمهر راستين خواستيم كه فيلمنامه اين اثر را بنويسد اما بعد از انجام كارهايي احساس كرديم كه بين ما و ايشان اختلاف سليقههايي وجود دارد بنابراين تصميم گرفتيم كه خودم نگارش فيلم را بر عهده بگيرم. پس از اين، مراحل پيش توليد فيلم را شروع كرديم، در طي اين مراحل نگارش فيلمنامه را كامل كردم و كار را فيلمبرداري آغاز كرديم.
با توجه به فيلم قبليتان «طلا و مس» به نظر ميرسد كه فيلمهاي شما سبك و روال خاصي شكل ميگيرد، آيا اين روال اتفاقي بوده است يا شما در پرداخت به فيلمهايتان تصميم گرفتيد يك سبك خاصي را كار كنيد؟ چه چيزي باعث ميشود كه به اين نوع فيلم بپردازيد؟ به نظر ميرسد كه اينطور فيلمسازي اين روزها بيشتر شده؛ آيا كارگردانها خودشان اين شيوه را انتخاب ميكنند يا به خاطر اينكه اين روزها اين نوع سبك براي جذب مخاطب بيشتر جواب ميدهد بنابراين كارگردانها هم به اين نوع فيلمسازي روي ميآورند؟
- جفت اين فيلمها موضوع و ساختار سادهاي دارند، در واقع خيلي محتواي پيچيدهاي ندارند. «بوسيدن روي ماه» فيلم آرامي است كه تلاش كرده به موضوعات و جزييات زندگي مردم نزديك شود. در حقيقت جزو فيلمهاي حادثه محور نيست، نبض دروني دارد و پرداخت به جزييات در اين فيلمها از اهميت بالايي برخوردار است. در كل هر دو فيلم يك نوع ساختار دارد و در نتيجه طبق ساختار خاص فيلم، روال خاصي را براي پردازش ميخواهد.
بحث اين نيست كه اين مدل فيلم بسازيم براي اينكه ميتوانيم با اين شيوه پاسخ و بازخورد بهتري از مخاطب بگيريم، سينما عرصه گسترده است، سبكها و انواع بسياري دارد. براي من اين مدل پرداخت در اين فيلمها جذابيت بيشتري داشت.
آيا فيلمهاي بعديتان هم از اين روال تبعيت خواهد كرد؟
- نه لزوما. بخاطر اينكه در اين فيلم ساختار قصه اين نوع پردازش را لازم داشت. هرفيلمي با توجه به موضوع خاص خود ساختار خاصي را هم ميطلبد و در نهايت شكل ديگر و بخصوصي را به خودش ميگيرد.
الان در حال حاضر در حال ساخت چه فيلمي هستيد و از چه سبكي پيروي خواهد كرد؟
- الان توافقي با سازمان حوزه هنري وتبليغات اسلامي در رابطه با ساخت مجموعهاي براي تلويزيون كردهايم. سريالي را بر اساس رمان «دا» نوشته زهرا حسيني بسازيم. اين يك پروژه بزرگ و مشكلي است، با توجه به اين ممكن است پنج شش ماه تحقيقات و طرح اوليه درباره آن طول بكشد و كار زمانبري است بنابراين ما هم تا مدتها درگير اين پروژه خواهيم بود.
در رابطه با نقش بازيگران ناشناخته براي مخاطبان بگوييد؛ چطور شد از اين نوع بازيگران براي فيلمتان انتخاب كرديد؟ اين روزها انتخاب بازيگران نابازيگر يا يا كمترشناخته شده در فيلمها زياد شده است، آيا انتخاب اين شيوه آگاهانه بوده است؟
- بله؛ اين نوع انتخاب تعمدي بوده است، بخاطر اينكه همانطور كه خودتان به آن نكته اشاره كرديد، اين نوع فيلمها ساختار خيلي ساده، خاص و واقعگرايي دارند همچون «طلا و مس» و «بوسيدن روي ماه» و تماشاگر با شمايي از زندگي و وقايعي از روزمره روبرو است. براي من اهميت داشت تماشاگر احساس نكند كه بازيگر را ميشناسد، قبلا او را ديده است. با توجه به اينها در اينباره فكر نكند كه آن بازيگر چقدر و چگونه بازي ميكند، به ميدان مقايسه نيفتد و در ان ميان بتواند با مضمون خيلي ارتباط برقرار كند. ما اين نوع رويكرد را در ديگر بخشهاي فيلممان به كار برديم از جمله اينكه در فيلمبرداري اينكه دوربين به چه نوعي حركت كند كه فيلم تصنعي نشود، همينطور در طراحي صحنه؛ به گونهاي بايد دكورها و صحنهها چيده ميشد كه تماشاگر احساس كند خانهاي را ميبيند كه در آن وقايع به طور ملموس اتفاق ميافتند و با زندگي واقعي مواجه است. د ر رابطه با موسيقي هم همين طور برنامهريزي كرديم.
به طور كلي اهميت و وجود هر چيزي اين بود كه تماشاگر فراموش كند دارد فيلم ميبيند و بايد اشاره كنم كه براي اين هدف ما، بازيگران شناخته شده جواب نميداد. بنابراين با انتخاب اين دو بانوي بزرگوار، هر كسي ميتواند اينها را به جاي خاله، عمه، مادربزرگ، مادر و غيره خود ببيند و با آنها همذاتپنداري بيشتري كند.
ارتباط بين بازيگران حرفهاي و مشهور و بازيگران به اصطلاح نابازيگر و ناشاخته چطور بود؟ آيا اينها ميتوانسند با هم راحت بازي كنند و بده و بستانهايي باهم داشتند؟
- ارتباط اينها با هم خوشبختانه خوب بود. ما هم در تركيب اين دوجنس بازي نگراني داشتيم اما خوشبختانه بازيگران حرفهاي جزو كساني بودند كه اينها را درك ميكردند، سعي ميكردند جنس بازي خود را به نابازيگران نزديك كنند.در واقع به اين صورت نبود كه بازيگران مشهور و حرفهاي به صورت كلاسيك و پيچيده به بازي خودشان بدون توجه به طرف مقابل بپردازند. درنتيجه اينطور نبود كه بازي آنها بيروني باشد و به چشم بيايد. بنابراين در رابطه با اين موضوع هماهنگي بين عوامل راحت صورت گرفت تا جاييكه در نهايت طوري بازي ميكنند كه در فيلم احساس نميكنيد با دو جنس بازي مواجه هستيد بلكه جنس بازيها هماهنگ و يك دست از آب درآمده است.
آيا به جهت اينكه عدهاي از بازيگران ـ آن هم بازيگران نقش اول كه بيشتر كار روي دوش آنها بود ـ ، حرفهاي نبودند، بازي گرفتن از آنها براي شما دشوار نبود و كار گروه را زياد نميكرد؟
- به هيچ وجه من اذيت نشدم. به دليل اينكه اين دو خانم به قدري خوب كار ميكردند و هر چيزي را كه از آنها ميخواستيم درك ميكردند و بازي خود را ارايه ميدادند. با توجه به اينها در طول كار خيلي هم از همكاري با هم لذت برديم.
با شيرين يزدانبخش، رابعه مدني و يا ديگر عوامل تمرين داشتيد؟
- قبل ازفيلمبرداري تمرين به هيچ عنوان نداشتيم اما حين فيلمبرداري قطعا تمرين داشتيم اما اين بخشها هم طوري نبود كه خستگي و دلزدگي به وجود آورد.
فيلم «بوسيدن روي ماه» ازمدتي پيش قرار بود اكران شود اما در بين اين زمان موعد مطرح شده وقفه زيادي افتاد. با توجه به اين موضوع، تبليغات در بين اين بازه زماني را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ راضيكننده است؟
- «بوسيدن روي ماه» تازه اكرانش از امروز آغاز شده و دوستان در پخش فعاليت خوبي را در اين قسمت آغاز كردهاند. به نظر من تا الان كارشان خوب بوده است.
در تلويزيون هم تبليغ داريد؟
- در تلويزيون هم امروز پخش تيزرها را شروع ميكنند، گويا دستاندركاران صداوسيما اين فيلم را ديدهاند، از آن استقبال كردهاند و همكاري خيلي خوبي در اين بخش از صداوسيما براي تبليغات با ما داشتند. انشاء الله حمايتهاي خوبي از اين پس هم به عمل آيد.
با توجه به اينكه فيلم «بوسيدن روي ماه» در جشنواره فيلم فجر و همينطور خيلي وقت است اين فيلم ميخواهد به طور عمومي اكران شود، در اين ميان تا قبل از اين موعد اكران عمومي، فرصت زيادي به وجود آمد تا در تك سانسها و در جاهايي از جمله در شهرستانها به نمايش درآمد بيايد، استقبال مخاطبان را در اين مقطع چطور ارزيابي ميكنيد؟
- تا الان نمايشهايي كه در برخي نقاط شهرستانها و همچنين در فرهنگسراي ارسباران وجود داشته است، بازخوردها به نظرم تا الان خيلي خوب بوده است اما بايد به اين نكته هم اشاره كنم كه اين نوع اكرانها با اكران عمومي براي مردم، خيلي فرق دارد. اين نوع استقبالي كه وجود داشته است نميتوان ملاكي براي پيشبيني استقبال عومي تلقي كرد. اميدوارم كه در اكران عمومي هم با اين استقبال خوب مواجه شويم.
شما از اكران خصوصي و عمومي صحبت كرديد.
- بله، در جشنواره درست است كه عامه مردم ميآيند و فيلمها را ميبينند اما باز هم ميتوان آن افراد را خاص تلقي كرد. به اين دليل كه آنها ديدن فيلمها را انتخاب ميكنند و با مخاطب عادي فرق ميكنند. چون مخاطبان عادي تصميم ميگيرند كه به سينما بروند و فيلم ببينند. بنابراين نميتوان استقبال در جشنواره را در رابطه با فيلم ملاكي بر استقبال ديگر مردم از فيلم قرار داد.
در قسمتي از فيلم برايم مبهم بود، اينكه در جاهايي از فيلم فكر ميكنم در دو سكانس دعوا در خيابان وجود داشت، فارغ از اينكه اين فيلم انعكاسي از زندگي روزمره است و به كار بردن اين نشانهها در آن از المانهاي فيلم ميتواند قلمداد شود، اما چندين بار به كار بردن اين عنصر را نتوانستم بپذيرم و همچنين ممكن است تكرار اينطورعناصر فضاي جامعه را نابسامان نشان دهد.
- در اين فيلم يكبار تصادفي در خيابان صورت گرفته و بار دوم دعوايي بين افراد جامعه رخ داده است. ممكن است در نشان دادن جو جامعه و مباحث روزمره اغراق كرده باشيم اما علاقه داشتيم كه اين چنين چيزهايي كه در جامعه وجود دارد بهتر نشان دهيم، از جمله اينكه آستانه تحمل آدمها پايين آمده است و يا اينكه بي جهت بوق ماشين را به صدا درميآوريم. در واقع ميخواستيم تنشي را كه در جامعه وجود دارد در فيلم ببينيم اما به نظر شايد اغراق كرده باشيم.
همايون اسعديان معتقد است استقبال جشنواره فجر چندان نميتواند ملاكي براي پيشبيني از استقبالهاي اكران عمومي باشد.