به گزارش مشرق ،عرضه دلارهای تقلبی در پی آشفتگی بازار برنامههای داوطلبی کارکنان بخشی از استراتژی مسئولیت اجتماعی شرکتها هستند که توسط کارفرمایان به منظور تشویق و حمایت از کارکنان جهت مشارکت داوطلبانه در جامعه و تلاش درجهت رفع چالشها و مشکلات آن،تعریف و سازماندهی میشوند.
این برنامهها با توجه به استراتژی و چشمانداز شرکتها در ساختار ،مقیاس ،مدل اجرایی ،تأمین منابع و اثراتی که خلق میکنند ،متفاوت هستند و طیف وسیعی از فعالیتها را شامل میشوند.هر چه برنامه داوطلبی کارکنان یک شرکت با استراتژی ها و اولویتهای کسب و کار شرکت ،همسوتر باشد میزان ارزش مشترک خلق شده و اثربخشی برنامه داوطلبی بیشتر خواهد بود.
این برنامهها میتوانند به دو صورت فردی و گروهی سازماندهی شوند و سه گروه شرکتها، جامعه محلی و کارکنان را منتفع میسازند. یکی از متغیرهای مهم در تقویت ارزش ها و فرهنگ های سازمانی، توانمند کردن کارکنان و اخلاقی کردن شرکت به شمار می رود.هر چه کارکنان نسبت به چالش های اجتماعی جامعه آگاه تر گردند ریسک های اخلاقی و عملیاتی شرکت کاهش می یابد.
برنامه های داوطلبی کارکنان که حوزه نوظهور مشارکت شرکتها در اجتماع هستند انواع مختلفی دارند. از مشارکت یک روزه کارکنان داوطلب یک شرکت در طول ساعات کاری خود و در برنامه های تعریف شده برای حمایت از جامعه محلی جهت پرداختن به یک مسئله و چالش خاص تا برخورداری از یک برنامه منظم هدفمند بلند مدت و مستمر که طی آن کارکنان، دانش و مهارتهای تخصصی خود را در راستای ظرفیتسازی سازمان های غیردولتی و مردمنهاد، در اختیار آنان قرار میدهند.
این شیوه مشارکت و این نوع از برنامه داوطلبی کارکنان از متداولترین، اثربخشترین و ارزشآفرینترین نوع آن به شمار میرود که روز به روز هم محبوبیت بیشتری بین شرکتها مییابد.
برنامههای داوطلبی کارکنان این ظرفیت را دارند که برای شرکت ها و جامعه ارزش قابل ملاحظه ایی خلق کنند. یک سوم از شرکتهای آمریکایی به نحوی برنامه داوطلبی دارند و داوطلب شدن کارکنان شرکت ها در فعالیت های جامعه مدنی، به عنوان یک هنجار شناخته شده است.حتی برخی شرکتهای آمریکایی مثلIBM برنامه های داوطلبی کارکنان خود را در سطح بین المللی تعریف کرده و باور دارند اجرای این برنامه ها به افزایش بهره وری و سودآوری شرکت میانجامد.
بسیج منابع و نیروها در راستای کسب منفعت اجتماعی از طریق سازماندهی برنامه های داوطلبی کارکنان و پرداختن به چالشهای مهم اجتماعی است که موجب شده برنامههای داوطلبی از جانب شرکتها استراتژی
های قدرتمندی تلقی شوند و حتی به عنوان نوعی استراتژی بازاریابی نیز به کار گرفته شوند. استفاده منحصر به فرد از سرمایه اجتماعی از دیگر ویژگیهای برنامه های داوطلبی کارکنان است.
یکی از مفاهیم سرمایه اجتماعی این است که افراد و گروهها، گرد هم می آیند و اطلاعات،مهارت و شبکههای ارتباطاتی خود را به اشتراک می گذارند.آن هم در جهت انجام کاری مفید که نفع آن به عموم میرسد.سلامت یک جامعه با میزان استفاده آن جامعه از سرمایه اجتماعی خود، نسبت مستقیم دارد.برنامههای داوطلبی کارکنان به رشد سرمایه اجتماعی در داخل شرکت نیز کمک میکنند.
برنامه های داوطلبی کارکنان به رشد ارتباط بین شرکتها و گروههای جامعه محلی کمک می کنند و تعهد و مشارکت بلندمدت جهت همکاری متقابل به وجود می آورند. این برنامهها درگیری و مشارکت کارکنان را افزایش میدهند ؛زمینههای تقویت و توسعه مهارتهای آنان را به وجود میآورند؛ به کشف راه حلهای جدید برای مشکلات و چالشهای جامعه با همکاری جوامع محلی میانجامند؛ مزیت رقابتی ایجاد میکنند و به بهبود سلامت و بهداشت روان کارکنان کمک مینمایند.
بنابراین شرکتهایی که خواهان کاهش هزینه های سلامت و درمان کارکنان خود هستند، تعریف فعالیت های داوطلبی، راه حلی در دسترس و مقرون به صرفه است.در بسیاری موارد اتخاذ چنین رویکردی توسط شرکتها نسبت به جامعه بسیار مفیدتر از اهدای کمکهای مالی صرف خواهد بود. برنامههای داوطلبی کارکنان منافع بهداشت و سلامت متعددی تولید می کنند.
ساختار رایج یک برنامه داوطلبی کارکنان که در میان شرکتها بسیار متدوال است،استفاده از تخصص و مهارتهای کارکنان در ظرفیتسازی سازمانهای مردمنهاد (سمنها) است.به این شکل که کارکنان شرکتها دو روز در سال و مجموعاً 12 ساعت کاری را به شکل داوطلبانه به کمک به سمنها در زمینههای مورد نیاز اختصاص میدهند.
در بعضی موارد هم گروهی از کارکنان یک شرکت به شکل یک تیم می توانند روی یکی از پروژههای جامعه محلی به شکل داوطلبانه کار کنند. این رویکرد می تواند به افزایش مهارت کار گروهی بینجامد. مشارکت شرکتها در جامعه مدنی در قالب برنامه داوطلبی کارکنان میتواند مستمر و مداوم باشد و فعالیتهای بلندمدت را شامل شود یا کوتاه مدت باشد و فعالیتهای موقتی و یکروزه را در برگیرد.
به طور کلی استفاده از مهارتها و تخصص کارکنان شرکتها در حیطه خدمترسانی به نهادهای غیر انتفاعی و مستقل (NGO) میتواند به طرق پیشنهادی ذیل صورت گیرد:
• استفاده از ظرفیتهای و توان مدیریتی موجود در شرکتها برای کمک در مدیریت سازمانهای مردمنهاد
• آموزش یک به یک؛ کارمندان خبره بصورت مستمر و هفتگی در زمینههای گوناگون کارمندان سمنها را آموزش میدهند.
• تقبل نقشی کلیدی در فعالیت های سازمانهای مردمنهاد از جانب شرکت ها.منبع: فارس