به گزارش مشرق، سریال یکی از قالبهای جذاب، پرطرفدار و اثرگذار در تلویزیونهای جهان است اما سیاستهای جدید رسانه ملی به سمت محدود شدن ساخت سریالهای تلویزیونی رفته، به طوری که رئیس سیمافیلم گفته است از این پس فقط دو شبکه سریالهای روتین را پخش میکنند.
مهدی نقویان با اشاره به تغییرات پخش در تلویزیون عنوان کرده از سه شبکه اصلی، فقط دو شبکه یک و سه، روتین سریالسازی دارند و شبکه۲ هم محدود به ساخت سریالهای مناسبتی شده است.
با وجود این سریالهای روی آنتن هم آن طور که باید در جذب مخاطب موفق نبودهاند و دیگر خبری از سریالهای خیابان خلوت کن دهههای گذشته نیست، حتی درباره سریسازی سریالهای پرمخاطب دهه اخیر هم نظرات مختلفی برای همکاری مجدد با برخی از هنرمندان وجود دارد. به بهانه روز جهانی تلویزیون با دو کارشناس رسانه درباره دلایل ضعف سریالسازی در تلویزیون و راهکارهای جذب مخاطب گفتوگو کردیم که میخوانید.
ضرورت حفظ سرمایههای انسانی
سیدمحمد حسینی، منتقد سینما و تلویزیون درباره اینکه چرا تلویزیون سریالهای خیابان خلوتکن نمیسازد، دلیلش را ضعف مدیریتی، قهر هنرمندان با تلویزیون، محدودیت بودجه و کمبود فیلمنامههای خوب دانسته و به خبرنگار ما میگوید: همه این عوامل دخیل در ماجرا هستند ولی باید به هر کدامشان ضریب داد. حتماً بخشی از اشکالات به مدیریت صدا و سیما برمیگردد ولی مدیریت عام، نه مدیریت خاص چندساله آقایان جبلی و جلیلی.
او که پیکان انتقادها را صرفاً متوجه مدیریت فعلی نمیداند، اضافه میکند: برنج ایرانی هم برای دم کشیدن نیاز به زمان دارد، ساخت سریالهای پروداکشن هم نیاز به مجموعه عوامل مختلف دارد از جمله داشتن آدمهایی که توان ساختن آثاری با پروداکشنهای بزرگ را دارند. چنین محصولاتی برای تمام تلویزیونهای جهان جذاب هستند مثلاً وجود آدمهایی همچون داوود میرباقری، مرحوم سلحشور، شهریار بحرانی، مهدی فخیمزاده و محمدعلی نجفی که تجربه کارهای پروداکشن دارند، گنجینههای رسانه ملی و این سرزمین به شمار میروند.
حسینی تأکید میکند: مدیریت تلویزیون، این فیلمسازان را که توان، حوصله و قدرت ساخت سریالهای طولانیمدت و بیگ پروداکشن را دارند باید مثل گوهر حفظ کند و اجازه بیکار شدن به آنها ندهد چون هدررفت سرمایههای انسانی است.
مدیر انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس با اشاره به منقطع شدن ساخت سریالهای بیگپروداکشن در یک دوره مدیریتی و تمرکز روی ساخت سریالهای طنز ۹۰شبی عنوان میکند: چنین تصمیماتی سبب انقطاع زنجیره فقط در یک دوره مدیریتی خاص نشد بلکه این زنجیره برای دورههای بعدی هم قطع شد.
به گفته او، وقتی تلویزیون رقیبی مانند شبکه نمایش خانگی دارد با توجه به حجم بالای تولیدات پلتفرمها، تمایل هنرمندان به کار در سریالهای بیگ پروداکشن برای تلویزیون کمتر میشود؛ چرا که از نظر زمانی چهار یا پنج سال باید آفیش یک سریال باشند و این پذیرش کار را برایشان سخت میکند.
اسکورسیزی را هم مانند رونالدو میخرند!
حسینی با انتقاد از تغییر شیوه بازی بازیگران در سریالهای تلویزیون در دهه اخیر میگوید: شکل سریالسازی در تلویزیون به فیلمسازی در سینما نزدیک شده یعنی بازیگران بیش از اینکه احساساتشان را بازی کنند، احساساتشان را بیان میکنند و این شکل از بازی، شمایلی به سریالها داده که آنها را از سریالهای خیابان خلوتکن به سریالهای معمولی تبدیل کرده است.
این منتقد سینما و تلویزیون معتقد است بخشی از مدیریت اخیر صدا و سیما دچار اعوجاج شده اما همه مشکلات به دو سال مدیریت اخیر تلویزیون برنمیگردد و بخشی از مشکلات مربوط به دورههای مدیریتی قبلی است که سنگ بنا را کج گذاشتند.
او توضیح میدهد: سریال «یوسف پیامبر(ع)» بیشترین تماشاگر مردمی را در جهان داشته و سریال «مختارنامه» بیشترین تأثیر را در بسیج مردم منطقه علیه داعش.
بررسی تأثیرهای این آثار، کشورهای حاشیه خلیج فارس را که پول و قدرت دارند به این فکر انداخته تا آثار فاخر بسازند.
به گفته حسینی، مشکل آنها کمبود پول و بودجه نیست بلکه نبود سرمایههای انسانی است و میافزاید: اگر آنها فیلمسازی مانند داوود میرباقری داشتند چنان تبلیغی برای وهابیت میکردند که تصورش هم خطرناک است.
کشوری که میتواند رونالدو را بخرد، خریدن «اسکورسیزی» برایش کار سختی نیست!
او تأکید میکند: هنرمندان ما، موهبتی برای این سرزمین هستند و نباید بیکار بمانند. یکی از بزرگترین خسارتها، بیکار ماندن هنرمندان شاخص و بزرگ است.
پس از ساخت «مختارنامه» نباید داوود میرباقری ۱۰سال بیکار میماند یا پس از ساخت سریال «یوسف پیامبر(ع)» چرا مرحوم سلحشور سالها بیکار ماند؟ هیچ مدیری در تلویزیون حق ندارد سبب بیکاری هنرمندان بزرگ و شاخص شود چون خسرانی بزرگ برای کشور است.
آنچه منجر به ریزش مخاطب شد
سیدرضا اورنگ، منتقد سینما و تلویزیون که سالها پیش با تلویزیون در حوزه تولیدات همکاری داشته، معتقد است بهترین سریالهای تلویزیون در دهه ۶۰ ساخته شدند آن هم در بحبوحه جنگ و تحریم، از سریال خانوادگی «آیینه» گرفته تا سریالهای تاریخی «سربداران» و حتی سریالهای کودکانهای همچون «باز مدرسم دیر شد».
او به خبرنگار ما میگوید: در آن دوره، اولویت هنرمندان این بود که یک کار جذاب و مورد پسند مخاطب بسازند و اکنون هم بازپخش سریالهای دهههای ۶۰ و ۷۰ بیننده دارد ولی در دهههای اخیر، تغییر مدیریتها و اقدامهای غیرکارشناسی سبب ریزش مخاطبان تلویزیون شده در حالی که ما در عصر هوش مصنوعی و توسعه امکانات فیلمسازی هستیم ولی سریالهای تلویزیون ضعیفتر از گذشته شدهاند.
به گفته این فیلمنامهنویس در شوراهای فیلمنامه تلویزیون به مضمون بیش از تکنیک بها داده میشود و محتوا هم سلیقهای شده است به همین دلیل آثاری که ساخته میشوند ضعفهای جدی در داستان و اجرا دارند. اورنگ، موازیکاری در صدا و سیما را یکی دیگر از معضلات رسانه ملی دانسته و اضافه میکند: متأسفانه مدیرانی در صدا و سیما منصوب شدهاند که نگاههای شخصی و سلیقهای دارند که موجب طرد هنرمندان شدند.
وی میگوید: حتی برنامهها و سریالهای مناسبتی هم ضعیف و سربازکنی هستند، اکثراً شبیه به هم ساخته میشوند در حالی که امکانات فیلمسازی این دوره قابل مقایسه با دهههای گذشته نیست.
آسیب همسوها به رسانه ملی
نویسنده سریال «زیر آسمان شهر» معتقد است امروز به اسم جوانگرایی، پیشکسوتان و باتجربهها را حذف کردهاند در حالی که جوانها نیاز به راهبر و هدایتگر دارند. کار جوانها، خلاقیت و نوآوری است ولی گرایشی و سلیقهای عمل میکنند و حرف باتجربهها را هم گوش نمیدهند.
او یادآور میشود: تلویزیون نمیتواند فقط با چند تهیهکننده همسو و معدود کار کند بلکه باید با حرفهایها کار کند، اتفاقاً همین آدمهای همسو بزرگترین آسیب را به تلویزیون زدهاند، برنامهسازی، آدم خودش را میخواهد. در حال حاضر برنامههای تلویزیون شبیه به هم شدهاند از برنامههای صبحگاهی گرفته تا سریالهای شبانه در حالی که تنوع و خلاقیت در برنامهسازی دهه ۶۰ بیشتر بود.
او با اشاره به اینکه شبکه۳ در دورهای پرمخاطبترین شبکه تلویزیون بود ولی شبکهای کممخاطب شده است میافزاید: تعدد شبکه سبب هزینهتراشی برای تلویزیون شد چون به کارکنان سازمان اضافه کرد، شبکههایی که کارشان بازپخش تولیدات شبکههای دیگر بود در حالی که تلویزیون میتوانست چند شبکه محدود فعال و پرمخاطب داشته باشد.
اورنگ در پایان با بیان اینکه پیشرفت یعنی ترکیب تجربه و خلاقیت، یادآور میشود: تلویزیون نیروهای متخصصی داشت که یا بازنشسته شدهاند یا به دلیل تغییر مدیریتها به حاشیه رفتهاند، رگخواب مخاطب در دست این آدمهای حرفهای و کاربلد بود ولی تلویزیون از مشورت و تجربه این افراد بهره نبرد چون برخی مدیران جوان سازمان، خودشان را جامعالفن میدانند که منجر به تنگ شدن دایره هنرمندان در تلویزیون شد.
جای خالی خاطرهسازها در جعبه جادویی
به بهانه روز جهانی تلویزیون، نگاهی هم داشتیم به سالها فعالیت پرافتخار ۱۱ کارگردان مهم از جمله حسن فتحی داوود میرباقری، سیروس مقدم، ایرج طهماسب، مرضیه برومند و... در زمینه سریالسازی.
معمولا از میان تولیدات تلویزیون، سریالها طرفداران بیشتری دارند و در مرکز توجهات هستند. در دهههای گذشته، مجموعههایی معروف به «خیابان خلوتکن» از تلویزیون روی آنتن میرفتند که در زمان پخش آنها، مردم سعی میکردند در خانه بمانند تا تماشای سریال را از دست ندهند.
تاثیرگذاری سریالها نیز به حدی بود که گاهی تکیهکلام شخصیتها وارد ادبیات مردم میشد. این روزها که تلویزیون از روزگار خوبش فاصله گرفته، کیفیت سریالها مورد انتقاد است و دلتنگ دوران طلایی رسانه ملی هستیم، به بهانه ۳۰ آبان(۲۱ نوامبر) روز جهانی تلویزیون مروری داشتیم بر ۱۱ کارگردان مهم و مطرح که سابقه درخشان آنها در زمینه سریالسازی، در یاد و خاطر مخاطبان ماندگار شده است.
مرضیه برومند
کارگردان محبوب مخاطبان بزرگسال و کودک است. مرضیه برومند از سال ۶۰ و با ساخت مجموعه دوستداشتنی «مدرسه موشها»، تا سال ۸۷ دوران اوج خود را در تلویزیون تجربه کرد.
او طی این سالها مجموعههای خاطرهانگیزی مانند «بچهها بیدار، بچهها هوشیار»، «خونه مادربزرگه» و «قصههای تابهتا» معروف به «زیزی گولو» را برای رده سنی کودک و نوجوان تولید کرد و البته از مخاطبان بزرگسال نیز غافل نبود.
«آرایشگاه زیبا»، «کارآگاه شمسی و دستیارش مادام»، «کتابفروشی هدهد» و «همه بچههای من» سریالهای خانوادگی این کارگردان هستند که همگی با مفاهیم آموزنده و امیدبخش، مورد استقبال مخاطبان قرار گرفتند. آخرین سریال تلویزیونی برومند مجموعه «آب پریا» محصول سال ۸۹ است.
طبق گفته برومند، رد شدن طرحهایش از سوی تلویزیون، او را دلسرد و بیانگیزه کرده، اما همچنان به همکاری با رسانه ملی علاقهمند است.
رامبد جوان
برنامهساز و مجری موفق تلویزیون، با ساخت سریالهای پربینندهای مانند «گمگشته» و «مسافران»، به جمع کارگردانانی که در دوران طلایی تلویزیون آثار ماندگاری ساختند، راه پیدا کرد. رامبد جوان که به واسطه «همسران»، «خانه سبز» و «کت جادویی» بازیگر محبوب و شناخته شدهای بود، به عنوان اولین تجربه سریالسازی خود، سال ۸۰ «گمگشته» را تولید کرد و پس از ساخت سه مجموعه دیگر، سال ۸۸ با سریال «مسافران» نقطه عطف تازهای در کارنامهاش رقم خورد.
فضای جدید و متفاوت این مجموعه کمدی و تخیلی، با استقبال مواجه شد. «توطئه فامیلی» محصول سال ۹۰ آخرین سریال تلویزیونی جوان است و او سالهای اخیر مشغول تولید «خندوانه» بوده. فعلا خبری از فصل جدید این برنامه پرمخاطب نیست، بنابراین معلوم نیست همکاری او با تلویزیون به پایان رسیده یا خیر، اما به نفع تلویزیون است که از حضور رامبد جوان بهره ببرد.
حسین سهیلیزاده
جزو کارگردانهای پرکار تلویزیون است و سهم مهمی در تولید سریالهای ملودرام و پربیننده دارد. حسین سهیلیزاده در ساختههای خود سراغ مسائل مربوط به جوانان رفت و قصههای مخاطبپسندی را روایت کرد. این کارگردان پس از «عشق گمشده»، «پیلههای پرواز» و «روزهای اعتراض» که سریالهای خوبی بودند، از سال ۸۷ تا ۹۲ ملودرامهای پرمخاطبش مانند «ترانه مادری»، «دلنوازان»، «فاصلهها» و «آوای باران» را تولید کرد که متناسب با فضای جامعه در آن روزگار ساخته شده بودند وگرنه در شرایط فعلی موضوعاتی مانند وصال مادر با فرزند گمشده خود پس از سالها، شکاف نسلها، دوستی و ارتباط دختر و پسر پیش از ازدواج، سوژههای تازهای نیستند. سهیلیزاده در دهه ۹۰ از دوران اوج خود فاصله گرفت و ساختههایش موفقیت آثار قبلی را تکرار نکردند. «هست و نیست» محصول سال ۹۶ آخرین سریال تلویزیونی اوست. این کارگردان سالهای اخیر نیز همچنان پرکار بوده، اما در نمایش خانگی. ساختههای او در این مدیوم «مانکن»، «ملکه گدایان» و «عقرب عاشق» جزو سریالهای محبوب نمایش خانگی نیستند.
سروش صحت
پس از حدود ۱۰ سال فعالیت در تلویزیون به عنوان نویسنده و بازیگر، سال ۸۶ اولین سریال خود کمدی «چارخونه» را تولید کرد.
دوران اوج سروش صحت در مقام کارگردان، از «ساختمان پزشکان» محصول سال ۸۹ آغاز شد. این مجموعه نه تنها در کارنامه صحت، بلکه در تاریخ سریالهای تلویزیون نیز جایگاه ویژهای دارد.
کاراکتر محبوب این سریال یعنی «خانم شیرزاد» شخصیتی بیتکرار است که همچنان جذابیت دارد.
صحت سپس در دهه ۹۰ نیز با «پژمان» که ستاره محبوبی مانند پژمان جمشیدی را به سینما معرفی کرد، همچنان در مسیر موفقیت بود. «لیسانسهها» هم با موقعیتهای کمدی خلاقانه و فانتزیاش، نقطه عطف تازهای در کارنامه او محسوب میشد.
سروش صحت نیز مانند بسیاری از کارگردانها، به نمایش خانگی رفت و سریال کمدی جدید خود «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» را در این مدیوم تولید کرد.
طبیعتا تعطیلی برنامه موفق «کتابباز» با اجرای سروش صحت، فاصله این کارگردان خوشفکر از تلویزیون را بیشتر خواهد کرد.
داوود میرباقری
کارگردان کارکشته و موفق سریالهای تاریخی ماندگار است. داوود میرباقری در سه دهه گذشته مشغول تولید پروژههای سخت و عظیم بوده و حاصل هنر او در نویسندگی، دیالوگنویسی و کارگردانی مجموعههایی مانند «امام علی(ع)»، «معصومیت از دست رفته» و «مختارنامه» است که با دقت و وسواس خاص خودش به سرانجام رسیدهاند و همگی جایگاه مهمی در تاریخ سریالهای ماندگار تلویزیون دارند.
خوشبختانه این کارگردان حرفهای همچنان نیز مسیر تولید سریالهای تاریخی و مذهبی را با قدرت و انگیزه ادامه میدهد و اکنون مشغول پروژه «سلمان فارسی» است.
با توجه به سابقه درخشان میرباقری، پیشبینی میشود شاهد اثر ماندگار و بیتکرار دیگری از این کارگردان خواهیم بود.
ایرج طهماسب
بخش مهمی از خاطرات مخاطبان قدیمی تلویزیون و به ویژه متولدین دهه ۶۰ و ۷۰ از تلویزیون را، آقای مجری محبوب ساخته است.
«النگ و دولنگ» و «صندوق پست» دو مجموعه به یادماندنی به کارگردانی ایرج طهماسب هستند که سال ۷۰ پخش شدند. همکاری ایرج طهماسب با یار و رفیقش حمید جبلی از «صندوق پست» آغاز شد و سپس در «کلاه قرمزی» ادامه پیدا کرد.
آقای مجری از سال ۸۸ تا ۹۷، با تولید هفت فصل «کلاه قرمزی» یک دوره درخشان حدودا ۱۰ ساله را تجربه کرد.
همه فصول این مجموعه با استقبال مواجه شدند و ایرج طهماسب و یارانش در هر فصل، شخصیتهای تازه و ایدههای خلاقانه جذابی رو میکردند، تا این که از نوروز ۹۸ دیگر خبری از «کلاه قرمزی» نشد.
آقای مجری و مدیران تلویزیون برای ادامه این برند محبوب به توافق نرسیدند و ایرج طهماسب برای ساخت مجموعه عروسکی جدید خود یعنی «مهمونی» به نمایش خانگی کوچ کرد. این مجموعه نوروز ۱۴۰۱ در فصل اول با استقبال فراوان مخاطبان مواجه شد.
به تازگی زمزمههایی از بازگشت ایرج طهماسب به تلویزیون شنیده شده، اما هنوز به صورت رسمی تایید نشده است.
رضا عطاران
یکی از محبوبترین سریالسازان تلویزیون است و ابتدا دهه ۷۰ کارش را با نویسندگی و بازیگری آغاز کرد.
از نیمه دهه ۷۰ مجموعههایی مانند «سیب خنده» و «مجید دلبندم» را برای مخاطبان نوجوان تولید کرد که مورد استقبال قرار گرفتند و جزو آثار خاطرهانگیز هستند. عطاران سپس سراغ تولید سریالهای کمدی برای مخاطبان بزرگسال رفت و در ساختههای خود نیز ایفای نقش کرد. او سال ۸۲ با مجموعه «کوچه اقاقیا» شروع خوبی در این مسیر داشت و در ادامه با سریالهای پرمخاطب و محبوبی مانند «خانه به دوش»، «متهم گریخت»، «ترش و شیرین» و «بزنگاه» همچنان در اوج بود.
سادگی و صمیمیتی که در قصه این مجموعهها وجود داشت، توجه عموم مخاطبان را جلب میکرد. ممیزیهای «بزنگاه» و جنجالهای آن باعث شد که عطاران از سال ۸۸ تا ۹۰ به عنوان مشاور کارگردان کارش را ادامه بدهد، دوری ۱۴ ساله این کارگردان از تلویزیون میگوید بعید است این کمدین محبوب به رسانه ملی بازگردد.
حسن فتحی
از سال ۷۲ تا اواسط دهه ۷۰ چند سریال جلوی دوربین برد، اما با سریال تاریخی «پهلوانان نمیمیرند» تبدیل به چهره مطرحی شد.
این کارگردان در دهه ۸۰، حضور بسیار موفقی در تلویزیون داشت و طی سالهای ۸۰ تا ۹۱، شش سریال تولید کرد که به استثنای «اشکها و لبخندها»، دیگر ساختههای او یعنی «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «میوه ممنوعه»، «در مسیر زایندهرود» و «زمانه» همه نزد مخاطبان محبوب شدند.
این کارگردان نیز سهم مهمی در خاطرات خوب مخاطبان از تلویزیون دارد. حسن فتحی سپس به نمایش خانگی رفت و در این مدیوم نیز با «شهرزاد» مخاطبان را غافلگیر کرد.
این کارگردان خوشسابقه سپس قصه عشق ناصرالدین شاه و «جیران» را در سریال پرستاره «جیران» روایت کرد که با همه حواشی و انتقادات در نهایت مورد توجه قرار گرفت.
حسن فتحی در نمایش خانگی ماندگار شده و مشغول تولید سریال جدیدش به نام «ازازیل» است.
مهران مدیری
علاوه بر رضا عطاران، مهران مدیری نیز در میان سریالسازان موفق تلویزیون جایگاه ویژهای برای مخاطبان دارد. او ابتدا به عنوان بازیگر کار خود را در تلویزیون شروع کرد و سپس اوایل دهه ۷۰ با مجموعه کمدی «ساعت خوش» به همراه جمعی از چهرههایی مانند رضا عطاران، سعید آقاخانی، نادر سلیمانی و حمید لولایی که امروز کمدینهای محبوب و مشهوری هستند، حضور موفقی در قاب تلویزیون داشت.
«جنگ ۷۷» و «ببخشید شما» هم دیگر ساختههای خاطرهانگیز و پربیننده مدیری در دهه ۷۰ هستند. مهران مدیری که به عنوان بازیگر نیز چهره محبوب و مطرحی بود، دهه ۸۰ سریالهایی مانند «پاورچین»، «نقطهچین»، «جایزه بزرگ»، «شبهای برره»، «باغ مظفر» و «مرد هزار چهره» را جلوی دوربین برد که همگی به ویژه «شبهای برره» و «مرد هزار چهره» با استقبال مواجه شدند.
مدیری نیمه اول دهه ۹۰ نیز «در حاشیه» را تولید کرد که فصل اول آن موفق بود.
این کارگردان خوشسابقه به عنوان مجری و برنامهساز هم جزو چهرههای محبوب تلویزیون است.
با توجه به اختلافاتی که میان مهران مدیری و مدیران صداوسیما بر سر «دورهمی» به وجود آمده، ادامه همکاری این کارگردان با رسانه ملی مبهم است.
محمدحسین لطیفی
سال ۷۷ در همان قدم اول با سریال «کت جادویی» شروع پرقدرتی در تلویزیون داشت و موفقیتهای او تا سال ۸۵ ادامه داشت. لطیفی طی این سالها مجموعههای «همسایهها»، «سفر سبز»، «فرار بزرگ»، «وفا» و «صاحبدلان» را جلوی دوربین برد. غیر از «فرار بزرگ» که پرمخاطب نبود، دیگر سریالهای او پربیننده بودند و تحسین مخاطبان را برانگیختند.
مجموعه «سفر سبز» و «صاحبدلان» که به ترتیب محرم ۸۱ و رمضان ۸۵ روی آنتن رفتند، جزو مجموعههای ماندگار مناسبتی در تلویزیون هستند. این کارگردان همچنان مشغول همکاری با رسانه ملی است و سریال تاریخی «سنجرخان» را آماده پخش دارد.
سیروس مقدم
سیروس مقدم
جزو کارگردانهای پرکار تلویزیون است و نتیجه این پرکاری، کارنامهای با چندین سریال کمدی، ملودرام و مناسبتی موفق است.
سیروس مقدم از سال ۷۹ تا اواخر دهه ۸۰ مجموعههایی مانند «مسافر»، «پلیس جوان»، «ریحانه»، «نرگس»، «اغما»، «پیامک از دیار باقی»، «روز حسرت»، «رستگاران» و «چار دیواری» را تولید کرد که آثار پربینندهای بودند.
«نرگس» مجموعه ۹۰ شبی بود و «اغما» جزو سریالهای ماورایی است که اتفاقات ویژهای در کارنامه مقدم محسوب میشوند، اما نقطه عطف کارنامه این کارگردان ساخت مجموعه «پایتخت» است.
او با همراهی محسن تنابنده و زندهیاد خشایار الوند به عنوان نویسنده، موفق شد یکی از برندهای تلویزیون را به نام خود بزند. آخرین فصل این مجموعه محبوب نوروز ۹۹ پخش شد و سیروس مقدم این روزها مشغول مذاکره با تلویزیون است تا پس از حواشی فراوان، برای تولید «پایتخت ۷» با مدیران به توافق برسد.
این کارگردان برخلاف تلویزیون، با دو سریال نمایش خانگی در این مدیوم ناکام بوده است.